+0 به یه ن
این روزها یک فیلم دست به دست می شود که در آن مردی در کوهستان زنش را که اندکی ناز می کردبه دره پرت می کند. زیر آن هم نوشته مردهای ایرانی حوصله ناز ندارند (یا چیزی به همین مضمون(.
حالا خیلی مطمئن نیستم اینها ایرانی باشند!
امابه قول دوست عزیزم، شاید اینها ایرانی نباشند اما خشونت علیه زنان در ایران خیلی جدی است.
من هم ضمن تایید حرفش اضافه می کنم که در فرهنگ شهری مان و بین جماعت با تحصیلات عالیه هم زیاده!
اما دو موضوع جدی:
اول این که -به طور متوسط-مردان غربی از مردان ایرانی کمتر حوصله ناز کشیدن دارند. آن چه که موقعیت زنان غربی را ممتازتر می کنه قوانین مدافع حقوق زنان و برخی ساختارهای اجتماعی (نظیر خانه امن) هست.
دوم هم این که در کشور ما این که مردها چه قدر در خانه خشونت نشان می دهند خیلی بستگی به این داره که دایره دوستانشان چه کسانی هستند.
یک سری جمع های مردانه هستند که خشونت علیه همسر را تشویق می کنند. با این جمع ها حشر ونشر کنه چرت و پرت هایشان را در خانه می خواهد پیاده کنه.
شاید باور تان نشود اما در جامعه فیزیک ایران هم از این جمع ها هستند. در جامعه فیزیک ایران مردان جوان بسیاری هستند که توهم خودنابغه بینی دارند اما مقاله نمی نویسند! خود را چنان والا تصور می کنند که فکر می کنند داور هیچ مجله ای -ولو بسیار معتبر- در قد و قواره ای نیست که بتواند مقالات آنها را ارزیابی کند.
طبعا چون مقاله ای نمی نویسندارتقایی نمی یابندو سرخورده می شوند. حرص خود را باید سر یک عده خالی کنند و چه دیواری کوتاه تر از دیوار جنس لطیف!
چند تا پیشکسوت هم هستند که اینها را دور خود جمع می کنند و به آنها القاب وصفات بسیار بی معنی و بی ارزشى مانند "ستاره" یا "بسیار عمیق" می بندند که به توهمات آنان دامن می زند!
خشونت علیه زنان بین این جماعت متوهم بسیار متداول است!
ازدواج با این متوهمان را ابدا توصیه نمی کنم!
پی نوشت: ورژن آمریکایی شان هم که جناب شلدون در سریال مهبانگ هست. ندیدم این شلدون با این همه ادعای نبوغش یک مقاله درست و درمون بنویسه اما حساب نوار بهداشتی های زن همسایه را هم داره!!!
در جهان واقع این قبیل مردها در جامعه فیزیک زیاد هستند اما عموما نمی توانند کار دایم پیدا کنند. برای کار دایم پیدا کردن باید مقاله های متعددی به چاپ رساند و در جاهای مختلف دنیا سمینار داد. این کارها هم سخته و با خلق و خو و توهمات شلدون جور در نمی آد!
🍀@minjigh
دوازده سال پیش داستانی نوشتم به عنوان "بیژن و مایکل". در این داستان نشان دادم که چه طور توهم نبوغ در بین برخی از مردان جوان ایرانی مانع از پیشرفت علمی آنها می شود. البته بیژن داستان من ضد زن نبود. این خاصیت ضد زن بودن مردان متوهم ایرانی را به تازگی دریافته ام.
قبلا فقط این موجودات را باری اضافه بر دوش جامعه فیزیک می دیدم. حالا می بینم ضررشان بیش از اینهاست. هر کدام یک یا چند دختر را هم آزار می دهند.
الغرض! داستان را می توانید در
این لینک زیر بخوانید.
🍀@minjigh
تا وقتی که استادانی در جامعه فیزیک هستند که دنبال مرید می گردند این قبیل مردان جوان را که دچار توهم نبوغ هستند به خود جلب می کنند. استاد آنها را عمیق و ستاره می خواند و برایشان نوشابه باز می کند اینها هم برای استاد نوشابه باز می کنند و برایش سینه می زنند! خلاصه دورهمی خوشند! دل دادن و قلوه گرفتن هایشان گلی به سر علم فیزیک نمی زند اما با همدیگه خوشند!
همان طوری که گفتم این قبیل مردان که دچار توهم نبوغ هستند همسران آزارگری هم از آب در می آیند! فیزیکدان درست و درمون، اگر با کسی که درکش کند ازدواج کند همسر خوبی می تواند باشد. اما این افراد که دچار توهم نبوغ هستند و در دام آن قبیل دورهمی های مردانه می افتند تنها ادای فیزیکدان بودن را در می آورند. در جامعه جهانی فیزیک اصلا به حساب نمی آیند فقط در جمع بسته دورهمی هایشان در ایران در دور بسته حلوا حلوا کردن می افتند.
در زیر چند نشانه از این متوهمان می خواهم بنویسم تا دختران دانشجو خود را گرفتار و اسیر آنها نسازند.
چون اغلب این متوهمان دانشجوی دانشگاه شریف هستند من از فضای آن دانشگاه خواهم نوشت.
همان طوری که گفته ام یکی از بزرگترین مزایای دانشکده فیزیک دانشگاه شریف کلاس های حل تمرین جدی این دانشکده است. اگر دانشجوی کارشناسی در این دانشکده هستید این فرصت کم نظیر را از دست ندهید.
از نشانه های متوهمین نبوغ آن هست در دوره کارشناسی تمرین های درسی را حل نمی کنند و شرکت در کلاس های حل تمرین را دون شأن خود می دانند! بهانه هایی هم می آورند نظیر آن که وقت من باارزش تر که به حل تمرین بپردازم. به جای آن دو رشته را همزمان می خوانم یا فکرهای عمیق فلسفی می کنم یا عارف و صوفی می شوم.
این حرف ها نشانه خوبی نیستند!
قبل از این شازده پسر ، ده ها شازده پسر هم از این حرف ها در آن دانشکده زده اند(و با این روش و با این مهملات مخ دخترها را هم زده اند!)
با قاطعیت می گم: هیچ کدام نه فیزیکدان درست و درمونی شده اند نه یک مرد زندگی زناشویی درست و درمون!
گاهی دخترها واقعا باورشان می شود اینها نابغه اند و واله شان می شوند.
گاهی هم می فهمند که اینها اون قدر هم که ادعا می کنند باهوش و نابغه نیستند اما باز وانمود می کنند باورشان می شود. می بینند اینها خل و چل هستند و با الکی هندونه زیر بغل دادن و آنها را نابغه خواندن حالی به حالی می شوند تصمیم می گیرند همین کار را بکنند و به زعم خود این تحفه را -در این عصر بی شوهری!!!!!-تور کنند!
اولا که "عصر بی شوهری" هم از افسانه هایی است که مردان ساخته اند که زور بگویند! چرا باید عصری عصر "بی شوهری" باشد؟!
مرد مجرد آس و پاس و آسمان جل تا بخواهید ریخته! لازم نیست حتما متوهمش را انتخاب کنید.
فرق مرد آسمان جل معمولی با مرد آسمان جل متوهم آن هست که اولی می فهمد باید تلاشی کند و زندگی خود را سر وسامان دهد.
مرد متوهم دون شأن خود می داند برای سر و سامان دادن زندگی اش کار و تلاشی کند. او که شرکت در بهترین کلاس های حل تمرین فیزیک را دون شأن خود می دانست آیا فردا می آید وظایف متعارف یک مرد زندگی را انجام بدهد؟!
می آید فنر بیاندازد راه چاه سینک ظرفشویی را باز کند؟! می رود در صف نانوایی بایستد نان بگیرد؟! هندونه سنگین یا بسته آب معدنی یا چمدان را از دست شما می گیرد تا خود حمل کند؟!
امروز نی نی به لالایش بگذارید وبرای خوشایندش توهم نبوغش را تایید کنید، فردا چشم باز می کنید می بینید از یک سو دارید خرج زندگی را می دهید، از یک سو دارید تعمیرات خانه را انجام می دهید، از آن سو هم هنوز دو قورت ونیم اش هم باقی است که اگر با تو عروسی نکرده بودم الان از اینشتن هم جلوتر زده بودم!
از ما گفتن!
🍀
پی نوشت:
دقت کنید که این ایرادهایی که من دارم می گیرم به اقلیتی مطلق از بین مردان
فیزیک خوانده هست که توهم نبوغ دارند و به جای کار و درس، صبح تا شب مسخره
بازی در می آورند.
ابدا این ایرادهایی که می گیرم به همه آقایانی که
فیزیک می خوانند قابل تعمیم نیست. اکثرشان اتفاقا شوهرهای متعارف - رو به
خوب- می شوند: مسئولیت پذیر و زحمت کش و علاقه مند به همسر و فرزند و
مهربان.
به علاوه خوش فکر هم می شوند: ابتکار عمل خوبی دارند که چه طور تعمیرات خانه را انجام بدهند یا پس انداز را سرمایه گذاری کنند.
@minjigh
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک
تویتر
گوگل
آردینی اوخو