+0 به یه ن
من و همسرم هر روز می رویم دو ساعت در تپه های اطراف سوهانک (شمال شرق تهران) براى پیاده روى. سه روز پیش دیدیم چند جوان داخل یک کنده کنار نهرآتش روشن کردند. همسرم گفت که موقع رفتن آتش را خاموش کنید. گفتند: حتما!
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
من و همسرم هر روز می رویم دو ساعت در تپه های اطراف سوهانک (شمال شرق تهران) براى پیاده روى. سه روز پیش دیدیم چند جوان داخل یک کنده کنار نهرآتش روشن کردند. همسرم گفت که موقع رفتن آتش را خاموش کنید. گفتند: حتما!
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
یک سری از آذربایجانی ها که به تهران و شهرهای اطراف آن مهاجرت کرده اند هویت خود را صبح تا شب با خنداندن و مدح گفتن تعریف کرده اند و از این طریق هم در جامعه تهران کمابیش محبوب شده اند و امتیازاتی هم کسب نموده اند. البته محبوبیت شان از حد و حدود یک ندیم یا ندیمه، شبیه همان شخصیت «جان نثار» در فیلم برره بالاتر نمی رود.
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
فعال سیاسی ای که به قدرت نرسیده می تونه خیلی حرف های خوشگل در مورد دموکراسی و حقوق بشر بزنه. این که شخصی در یک رژیم غیر دموکراتیک و ضد حقوق بشر در زندان به سر برده و مقاومت های بسیار به قیمت آسیب به جسم و جان و خانواده اش کرده ، لزوما از او فردی مناسب برای رهبری به سوی دموکراسی و حقوق بشر نمی سازه.
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
این روزها جملات زیر را در رسانه های پارسی زبان بسیار می خوانیم. به نظرم ازروی هم کپی می کنند:
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
اوضاع فعلی کشور مان خیلی پیچیده و غیر بدیهی است. اوضاع خوب نیست اما نمی شه گفت که ناامید کننده هست. چند روز پشت سر هم، با دوز و کلک و پشت هم اندازی رو به رو می شوی. همین که می خواهی نتیجه گیری کنی که این مملکت به لحاظ اخلاقی سقوط کرده، چند روز پشت سر هم ،با افراد درستکار و صادقی رو به رو می شوی که نظرت را عوض می کنند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
می دانیم که مسئله اشتغال و بیکاری این روزها گریبانگیر هم خانواده های طبقه متوسط هست و هم خانواده های طبقه کارگری. اما شکل بروز مشکل برای این دو طبقه اندکی متفاوت هست.
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
می خواهم در مورد گرفتاری اعظم خانواده های طبقه متوسط، یعنی پیدا نکردن شغل بنویسم. در نوشته قبلی ام با عنوان «گرفتاری های طبقه متوسط: نوستالژی»هم اشاره ای کوتاه به موضوع داشتم.در پی آن نوشته، یک آقای جویای کار به درستی اشاره کرد که متاسفانه در محل کار گاهی دختران را از نظر جنسی تحت فشار می گذارند.متاسفانه چنین مواردی وجود دارند. در واقع باید گفت متاسفانه وضع از آن چه آن آقا ترسیم کرد هم بدتر هست چون که تنها دخترها نیستند که تحت فشار هایی از این دست قرار می گیرند. پسرها هم گاهی در محل مورد نگاه ناپاک و مزاحمت و آزار و اذیت قرار می گیرند. در نتیجه مخاطب مطالبی که می خواهم بگویم هم آقایان هستند و هم خانم ها.
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
از دیگر گرفتاری های طبقه متوسط ایران درجا زدن در گذشته و نوستالژی است. تا جایی که به یاد دارم مردم ایران همواره نوستالژی داشته اند اما در دوره های مختلف، اسیر نوستالژی برهه های متفاوتی بوده اند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
از قرار معلوم در دهه های ۴۰ ، ۵۰ و ۶۰ آشنایان خیلی زود با هم «پسرخاله» می شدند و به هم قول می دادند که از هم تا پای جان حمایت می کنند و از فرزندان همدیگه مثل فرزندان خودشان مراقبت خواهند کرد و ... اما اغلب این قول ها در عمل پوچ در می آمد.
اشتراک و ارسال مطلب به:
+0 به یه ن
همان طوری که در نوشته قبلی ام عنوان کردم می خواهم برخی مشاهدات خودم را از گرفتاری های طبقه متوسط امروز ایران بیان کنم:
اشتراک و ارسال مطلب به: