دلایل دافعه برخی از همایش های داخلی

+0 به یه ن

از من پرسیده شد که چرا شرکت در همایش های داخلی انجمن فیزیک اغلب بی رونق هست؟

دلیلش مفصل هست. در کنفرانس هایی که از چند نفر پیشکسوت برای تجلیل دعوت می کنند و همه کنفرانس در حول و حوش همان چند پیشکسوت می گذرد و چند نفر هم می خواهند از «افتخار شاگردی» آنها برای خود نامی بجویند اغلب افراد-که برای خود شخصیتی علمی مستقل از آن پیشکسوتان قایلند- چنان دلزده می شوند که شرکت نمی کنند. اغلب همایش های انجمن فیزیک از این جنس هستند. اصرار به افتتاحیه مفصل  با سرود و فلان و بهمان نسل جدید را- به خصوص بعد از ۱۴۰۱ --بیشتر دلزده می کند. کیفیت پایین برخی از سخنرانی های مدعو هم از دلایل عمده دلزدگی است. اینها اگر رفع شود استقبال زیاد خواهد بود. بر اساس تجربه و مشاهده این ادعا را می کنم.

رفتارهای پیشکسوتان و ساغدوش ها و سولدوش های آنها در همایش ها از جمله عوامل دلزننده برای جوانان فعال پژوهشگر هست. گاه  محققان جوان در این همایش ها  سخنرانی ای در حد سخنرانی های همتایان خود در همایش های معتبر اروپایی  می دهند.  اما پیشکسوتانی که در ردیف جلو نشسته اند و گمان می کنند آخر علم همان هست که استادشان بیش از ۳۰ سال پیش در دانشگاهی خارجی به آنها یاد داده، با لحنی از بالا به پایین ایرادی می گیرد و سئوالی با لحنی مطرح می کند که «تو دانشجوی بی مقدار محال هست بتوانی به سئوال عمیق من  جواب دهی!». در حالی که سئوالش برای دانشجویی که سخنرانی در آن حد می دهد خیلی پیش پا افتاده هست. ساغدوش ها و سولدوش ها ی پیشکسوت هم جوی به وجود می آورند که «استاد پیشکسوت ما پوزت را زد پس دیگه دم در نیاور».  نمی ذارند أصلا جواب سئوال را بدهد! همین چیزهاست که جوانان و میانسالان را دلزده می کند.

اصرار انجمن فیزیک بر تجلیل از پیشکسوتان و گرداندن کل همایش دور سر آنها عامل دافعه بسیاری جدی ای هست. دانشجوها گوگل اسکالر را می نگرند و می بینند این پیشکسوت چندان رزومه علمی برجسته ای ندارد. اما در ساعات اول همایش،  شاگردان قدیم آن استاد-که خود میانسال هستند- برای کسب نام و شهرت با چسباندن خود به استاد پیشکسوت تقلا می کنند. دانشجوی امروزی- برعکس دانشجوی چشم و گوش بسته دیروزی- با دیدن این نمایش ها گمان نمی برد که آن استاد خیلی برجسته هست بلکه  به این نتیجه می رسد که کل همایش سطح پایین هست.

 

 

 

همه اینها دست به دست هم می دهد که جوان تر ها و نیز میانسال های باشخصیت تر از این همایش ها گریزان باشند. یعنی فکر می کنند نمی ارزد که شهریه ثبت نام را بپردازند که بیایند و تنها حلوا حلوا شدن چند پیرمرد را ببینند که رزومه اش بنا به گوگل اسکالر چندان هم چنگی به دل نمی زند

 

این روش ها آسیب شناسی نمی شوند و همه ساله تکرار می شوند. شما --غیر از من-- از هر کس دیگری سئوال می کردید وضعیت اقتصادی و مهاجرت جوانان و...... را دلیل می آورد و نقد از برگزاری نمی کرد. آن حرف ها را گفتن ساده تر هست وبه کسی برنمی خورد. به علاوه پیش کشیدن مهاجرت و وضع اقتصادی  مد روز هست و به تحلیل های مفسران شبکه های ایران اینترنشنال و .... نزدیک می باشد. مردم آن قدر استناد به مهاجرت و وضع بد اقتصادی را شنیده اند که هر تحلیلی را که به این دو کلید واژه اشاره می کند دربست می پذیرند.  راحت تر و بی دردسر تر هست که بگویی چون دانشجویان می خواهند مهاجرت کنند در همایش های داخلی شرکت نمی کنند.  اما، حرف غلطی هست. اتفاقا اگر کیفیت همایش خوب باشد و چنین عوامل دلزننده ای نداشته باشد  دانشجو شرکت می کند که به اعتبار  روزمه اش بیا فزاید و شانس پذیرش گرفتنش از دانشگاه خارجی بالا رود.

 

دلیل عدم استقبال اقتصادی هم نیست.  علی الاصول اونی که ثبت نام کرده و شهریه را پرداخته -حالا که وضع اقتصادی بد هست- اتفاقا باید انگیزه بیشتری داشته باشد که تا آخر بایستد. قاعدتا به خودش می گوید حالا که شهریه را -در این بی پولی- دادم باید تا آخر بایستم و نهایت استفاده را ببرم. میانسالانی نظیر من  هم باید بگویند حالا که همایش در خارج به دلیل اقتصادی نمی توانم بروم پس بهتر است  در این داخلی ها شرکت کنم. اتفاقا وضع اقتصادی بد باید این همایش های داخلی را رونق بخشد نه آن که بی رونق کند.

 درواقع با همین استدلال ها پارسال که همایش شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک در شیراز بود یک عده را جمع کردم و رفتیم. من جزو کمیته علمی بودم. اصرار هم کردم که سخنرانی دکتر شیخ جباری را آخر بگذارند (برعکس سنت همایش های داخلی که فکر می کنند آدم مهم باید اولش سخنرانی کند و بعد از اندکی حلوا حلوا شدن ژست بگیرد که وقت من چون خیلی با ارزش هست نمی توانم تا آخر بایستم  و برود!!!!!). اکثریت غالب شرکت کننده ها تا اخر ماندند. فعال و با انرژی هم ماندند. سئوال کردند بحث کردند. تاریخ برگزاری بهمن ۱۴۰۲ بود. همایش خوب و فعال برگزار شد. اما هزار و یک تا نکته دلزننده و آزاردهنده هم در حاشیه توی ذوق می زد. نکاتی که از قدیم در جو انجمن فیزیک نفوذ کرده است.  مثلا در هنگام عکس دسته جمعی گفتند دختران دانشجو زانو بزنند که در کادر قرار گیرند. برخی از پوسترها را که به دلایل علمی رد کرده بودیم پذیرفته بودند. یعنی داور و گزارشگر را سکه یه پول کرده بودند!!!  من و شاهین در ردیف سوم و در کنار دانشجوها نشسته بودیم که تسلط بهتری به پرده داشته باشیم. یکی از ساقدوش های پیشکسوت با احترامات فائقه به سراغ شاهین آمد و گفت که چرا این پشت و در این ردیف نشسته تشریف بیاورد پیش پیشکسوتان در جلو بنشیند. ظاهرا از منظر مغزجهان سومی  او، نشستن شاهین در کنار همسرش، باعث افت شخصیت اش می شد و اگر در کنار فلان پیشکسوت در ردیف جلو می نشست مقامش حفظ می شد یا بالا می رفت!!!!!! اینها همه سنت های آزار دهنده ای است که میانسالانی مثل مرا از آن گونه همایش ها گریزان می کند. وقتی ما-که به لحاظ علمی فعالیم - نمی رویم جذابیت علمی آن برای دانشجویان هم و جوانتر ها از بین می رود. تجلیل از فلان پیشکسوت چه منفعتی علمی ای برای دانشجو دارد که بخواهد به خاطرش شهریه ثبت نام دهد؟!. گاه هدایای نفیس به پیشکسوتان در حاشیه همایش می بخشند -که هرچند از محل بودجه دیگری جز همایش هست- برای دانشجویی که به زحمت شهریه را جور کرده و بعد هم امکانات خوابگاهی بسیار نازلی را دریافت می کند یا حتی نمی کند- بسیار آزاردهنده است.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

از رفتارهای آنا کرونیستی در جامعه فیزیک بپرهیزیم.

+0 به یه ن

وقتی شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک حدود ۱۵ سال پیش بنیان گذاشته شد، تعداد کسانی که در کشور در این زمینه فعال بودند بسیار کم بود. نیازی به چنین شاخه ای حس نمی شد. به اجبار، این طفل نارس متولد شد. در آن زمان ها، وضع مالی دانشگاه ها  و موسسات نسبتا خوب بود و ریخت و پاش زیادی در همایش ها صورت می گرفت. از سوی دیگر، فشارها و محدودیت های اجتماعی  از سوی خود جامعه بر جوانان بسیار زیاد بود.  درصد عمده شرکت کننده ها در این همایش ها اسم می نوشتند فقط به دلیل آن که امکان دیگری برای تفریح و تفنن نداشتند! در بسیاری از جمع ها، «سمینار» را به شوخی «سمیناهار» می نامیدند. معمولا هم این افراد سر سخنرانی ها شرکت نمی کردند و جیم می شدند و فقط برای ناهار و پذیرایی حاضر می شدند.

در آن فضا بزرگداشت و گرامیداشت گرفتن و هدیه نفیس دادن  چندان توی ذوق نمی زد. البته همان موقع ها هم  امثال ما علیه آن ریخت و پاش ها، گلو پاره می کردیم و به درستی می گفتیم با این پول می توان کارهای اساسی تری کرد. به هر حال هرچه بود گذشت!

 

الان همه چی فرق کرده. اولا، جامعه فیزیک ایران رشد کرده. همین شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک اکنون تعداد قابل توجهی پژوهشگر قَدَر دارد که شرکت در سخنرانی هایشان  حتی برای من آموزنده است. مثلا در سر سخنرانی دکتر شاکری از دانشگاه صنعتی اصفهان در کنفرانس  انجمن فیزیک درشیراز متوجه شدم  فراموش نموده ام که حدی آزمایشگاهی را در پروژه در دست اجرایم لحاظ کنم. بعد از سخنرانی نشستم و بخشی از مقاله  مان را تصحیح کردم. (۱۵ سال پیش به ندرت سر سخنرانی های انجمن فیزیک  چنین اتفاقی ممکن  بود بیافتد.)

همین نسل دکتر شاکری و جوان تر از ایشان ‍۱۵ سال پیش اصلا وارد شاخه نشده بودند. الان ولی هستند و  اگر کمیته علمی همایش ها دغدغه کیفیت داشته باشند با دعوت از امثال آنها می توانند  سالانه همایش هایی برگزار کنند که کیفیت کار پژوهشی در کشور را چند پله بالاتر ببرد. با توجه به این که سفر به خارج و شرکت در همایش های خارجی روز به روز سخت تر و سخت تر می شود این گونه همایش های داخلی غنیمت هستند. با هزینه کم و بدون زحمت ویزا و..... از هر دانشکده و یا پژوهشکده چندین نفر می توانند در این همایش ها شرکت کنند. همایش های انجمن فیزیک مکمل همایش های آی-پی-ام می توانند باشند. البته به شرط آن که در برگزاری آنها، دغدغه کیفیت بوده باشد.

 

از نظر اجتماعی و اقتصادی هم خیلی اوضاع فرق کرده. دیگر پولی نیست که بتوان با آن، چنان ریخت و پاشی نمود که جنبه «سمیناهار» به جنبه «سمینار» غلبه کند. به علاوه، فشار های فرهنگی از سوی خود جامعه بر جوانان بسیار سبک تر شده. دیگر کمتر جوانی  برای قضیه« در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی....» نیازی به شرکت در همایش دارد! هزار و یک جای دیگر می تواند آن قضیه را پیاده کند. الان وقتی جوانان در همایش های با کیفیت شرکت می کنند از سر سمینارها جیم نمی شوند. با حواس جمع تا آخر جلسات می مانند. ما،  گاه، در همایش هایمان در پژوهشکده فیزیک با ساندویچ های آماده با کمترین هزینه، پذیرایی می کنیم اما شرکت کنندگان  تا ساعت آخر می مانند و با دقت سخنرانی ها را دنبال می کنند. در کنفرانس شیراز هم که با دغدغه کیفیت علمی، همایش برگزار شد همین اتفاق افتاد.

 

وضع اقتصادی  نابسامان هست.

 در این شرایط که در همایش های انجمن فیزیک، مینیمم امکانات رفاهی با هزینه گزاف به دانشجویان تحمیل می شود وقتی در حاشیه همایشی به شیوه ۱۵-۲۰ سال پیش به فلان کس هدیه نفیس داده می شود بدجوری توی ذوق می خورد.

وقتی می گویم جامعه پوست انداخته و شورای اجرایی شاخه انجمن فیزیک هم باید پوست بیاندازد منظورم  این است  که باید کسانی را انتخاب کرد که واقعیت تغییر در جامعه را درک کنند نه آن که به شیوه های ۲۰ سال پیش بچسبند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

انتخابات شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک- قسمت دوم

+0 به یه ن

در انتخابات شاخه ذرات و میدان های  انجمن فیزیک شرکت کردم و به افراد زیر رای دادم.

۱) دکتر محسن خاکزاد از آی-پی-ام.

ایشان  جزو همکاری اطلس سرن هستند. البته جزو دانشجویانی که آی-پی-ام به سرن فرستاده بودند نبوده اند.  مستقل از برنامه دانشجویی آی-پی-ام، در سرن بالیده اند و با فرهنگ سرن  رشد کرده اند. ایشان چند سال هست که مسئول امور دانشجویی پژوهشگاه هستند. در همین مدت به دلیل همین دیدگاه مستقل و داشتن ابتکار عمل، بی سروصدا و بی آن که با کسی درگیر شوند، توانسته اند حرکت های مثبت زیادی  را انجام دهند. تا کنون از هر که با دکتر خاکزاد همکاری کرده تعریف از عملکرد ایشان شنیده ام.

۲)  دکتر رضایی اقدم از دانشگاه شهید مدنی آذربایجان. دکتر رضایی اقدم همان کسی است که در دهه هشتاد و نود  سالانه در تبریز همایش برگزار می کرد. قبلا در مورد اثرات مثبت این همایش ها نوشته ام. پارسال، در برگزاری همایش انجمن فیزیک در شیراز با آقای دکتر رضایی اقدم در کمیته علمی همکاری کردیم. فردی است بسیار دقیق که به واقع دغدغه کیفیت دارد. 

۳)  دکتر رضا خسروی از دانشگاه شیراز. دکتر رضا خسروی دانشجوی سابق آقای دکتر عزیزی است. دکتر خسروی برگزار کننده  اجرایی کنفرانس شیراز در بهمن ۱۴۰۲بود. همه شرکت کننده ها شاهد بودند که چه قدر زحمت کشید و با خوشرویی به چه نیکویی مسایل اجرایی همایش را رتق و فتق کرد. برای کسی چون من که تعداد زیادی همایش برگزار کرده روشن بود که پشت پرده، آقای دکتر خسروی چه قدر زحمت کشیده و چه قدر برنامه ریزی نموده که کار همایش به مشکلی بر نمی خورد.

۴) دکتر حامد عبدالمالکی از دانشگاه ملایر. دکتر عبدالمالکی مدتی پست داک پژوهشکده ذرات آی-پی-ام بود. در این مدت از سرن بازدید طولانی مدت کرد و جزو یکی از کارگروه های سرن شده است. یکی از اعضای بسیار فعال این کارگروه هست و با فرهنگ آنها کار پژوهشی می کند. در دی ماه ۱۴۰۱، دکتر عبدالمالکی وارد گروه ما در پژوهشکده فیزیک شد. حضور ایشان برای ایجاد نشاط علمی در پژوهشکده فیزیک  بسیار مفید بود. خیلی موقع ها من می خواستم به جوانترها راهنمایی کنم اما گمان می کردم که اگر من به عنوان رئیس-آن هم یک رییس زن- چیزی بگویم گارد می گیرند و برعکس عمل می کنند. از دکتر عبدالمالکی خواهش می کردم با زبان  برادرانه طوری که مخاطب گارد نگیرد مطلب را بیان کند. همیشه از عهده آن برمی آمد. اگر ایشان نبود چالش هایی داشتیم که خوشبختانه با حضور ایشان به وجود نیامد. در موضوعات تکنیکی و اقتصادی هم دید و ابتکار عمل هایی دارد که ما در پژوهشکده از آن نفع بسیار بردیم.  در صورت انتخاب ایشان همین  مهارت ها در خدمت انجمن و شاخه فیزیک ذرات در کل کشور قرار خواهد گرفت. آقای دکتر عبدالمالکی به تازگی در دانشگاه ملایر استخدام شده اند. به امید خدا و در سایه زحمات ایشان ملایر در آینده ای نه چندان دور تبدیل به یکی از قطب های فیزیک ذرات کشور خواهد شد. حضور ایشان در شاخه می تواند  بازتاب دهنده چالش های پیشرو ی کارپژوهشی در دانشگاه های شهرهای کوچک (غیر مرکز استان) باشد و درجهت رفع مشکلات گامی برداشته شود. 


این چهار نفر  به عنوان یک تیم در کنار هم می توانند  در رشد شاخه فیزیک ذرات ومیدان ها در کشور در سه سال آتی نقش موثری ایفا کنند. با حضورشان در طول سه سال آینده، دانشجویان وپژوهشگران جوان کشور به یک منبع پرانرژی از انگیزه وشور و اشتیاق پژوهشی متصل خواهند گشت. 

برای رای دادن باید عضو شاخه باشید. در پروفایل خود می توانید این شاخه را انتخاب کنید.


برای رای دادن به سایت زیر مراجعه کنید:

https://www.psi.ir/farsi.asp?page=elec65


پی نوشت:

جامعه فیزیک ایران،  به طور متوسط، در مسایلی مانند حقوق زنان و یا حقوق اقوام از متوسط جامعه امروز ایران  در سال ۱۴۰۳  نه تنها  پیشروتر نیست بلکه چند پله واپسگراتر هست. در این میان، جو فعلی شاخه  ذرات و میدان های انجمن فیزیک از این جهت بارها و بارها از متوسط جامعه فیزیک ایران  هم واپسگراتر هست. در بهمن ۱۴۰۲ در  کنفرانس  شیراز  به هنگام عکس دسته جمعی گرفتن،  آقایان عضو شورای اجرایی شاخه، در وسط ایستادند و پسرها را دور هم جمع کردند و به دختران دانشجو فرمان دادند که زانو بزنند که در کادر قرار گیرند.  باور نمی کردم در بهمن ۱۴۰۲ چنین رفتاری تعمدی باشد و به عمد من هم جلو رفتم و زانو زدم و چند شوخی پراندم که من هنوز جوانم و…. بلکه متوجه شوند که چه کار دور از  هنجار و عرف جامعه انجام می دهند. اما نه تنها متوجه نشدند بلکه با شوخی های تیپیکال (و بی مزه) پیرمردان جامعه فیزیک برنامه عکس گرفتن را چنان کش دادند که زانوهای همه ما که زانو زده بودیم به درد آمد. هیچ کدام از آن مردان ایستاده  هم درک نکردند که  رفتارشان با همین عرف ایران چه قدر ناهنجار هست. محال هست در جامعه ریاضی و یا جامعه مهندسی یا جامعه پزشکی ایران از مردان چنین حرکتی سر زند اما در شاخه ذرات  در بهمن ۱۴۰۲ این اتقاق افتاد و کسی هم درک نکرد چه قدر رفتارشان مخالف هنجارهای جامعه ایران و اغلب جوامع متمدن دیگر است. برخی از مردانی که آنجا  بی تفاوت به صحنه  زانو زدن دختران ایستادند افراد بی نزاکتی نبودند و اگر به خودشان بود محال بود چنین رفتاری از آنها سر زند.  این تجربه نشان می دهد چه طور رفتار و سکنات آتوریته -در این مورد اعضای دوره چهارم شورای اجرایی شاخه فیزیک ذرات و میدان ها-  رفتار جمعی بقیه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین مهم هست که در انتخابات شاخه شرکت کنیم. من خودم در انتخابات شاخه در دوره های قبلی شرکت نکرده بودم. نتیجه بی تفاوتی امثال من در دوره های گذشته همین نتیجه  شده است.  یکی از دلایلی که حتما باید اعضای جدیدی برگزینیم  این هست که جو شاخه ذرات و میدان ها اندکی به جو غالب جامعه نزدیک تر شود. امیدوارم با انتخاب افراد با  فرهنگ و نگاه و نگرش به-روز به مسایل اجتماعی، جو شاخه از این حالت  و فرهنگ «شبکه استانی یزد» و «شبکه استانی قم»، دست کم به جو متوسط جامعه فیزیک ایران  تغییر کند. رای ما در انتخابات شاخه فیزیک ذرات و میدان های انجمن فیزیک:

۱) محسن خاکزاد

۲)عادل رضایی اقدم

۳)رضا خسروی

۴) حامد عبدالمالکی.

پی نوشت:

ایده آل من این هست که  این چهار نفر که به آنها رای دادم  (آقایان دکنر خاکزاد، رضایی اقدم، خسروی و عبدالمالکی) انتخاب شوند و آقای دکتر عباسلو هم نفر پنجم و عضو علی البدل  باشد. این طوری می توان به تغییر مثبت در شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک امیدوار بود.  این افراد با هم به عنوان یک تیم وارد عمل می شوند و ایده های نو و نگرش نو را در این  شاخه از انجمن جا می اندازند. اما اگر تنها دو نفر از آنها در کنار اعضای قبلی شورای اجرایی انجمن انتخاب شوند     آن دو نفر تغییری نخواهند  توانست ایجاد کنند. وضع به همان منوال قبل ادامه خواهد رفت. با توجه که بدنه جامعه ایران به طور کل، بدنه جامعه  فیزیک ایران به طور خاص و  بدنه فیزیکدانان ذرات و  میدان های کشور به طور اخص به سمت جلو می رود درجا زدن شورای اجرایی شاخه و چسبیدن به همان سنت ها فاصله ای عظیم  خواهد انداخت  که خوب نیست.  خوب نیست این همه فاصله بین نگرش جوانان   پژو هشگر در شاخه ذرات و میدان ها و شورای اجرایی این شاخه در انجمن باشه. این چهار نفر می توانند به عنوان یک تیم  شورای اجرایی  شاخه انجمن را به   خواست ها و نگرش های  جامعه  فیزیک  ایران و جامعه فیزیک دنیا اندکی نزدیک تر کنند. اما اگر تیم نباشند  به کار زیادی نخواهند بود. در این صورت زور  کهنه به نو خواهد چربید. نکته این که اگر می خواهید در انتخابات شرکت کنید یک تیم را انتخاب کنید. نه یکی  دو  نفر را. والا فایده نخواهد داشت

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

انتخابات شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک-قسمت اول

+0 به یه ن

قبلا مفصلا نوشتم که چرا در شرایط کنونی برگزاری همایش های تخصصی انجمن فیزیک- با کیفیت بالا- مهم و حیاتی است.  در آی-پی-ام ما انواع و اقسام همایش ها در زمینه فیزیک ذرات و انرژی های بالا و کیهانشناسی برگزار می کنیم که البته تخصصی تر از همایش های انجمن هستند. اما همایش های انجمن فیزیک، بعدی اجتماعی نیز دارند. همایش های آی-پی-ام نمی توانند جای آنها را بگیرند. در واقع  همایش های انجمن فیزیک و همایش های آی-پی-ام می توانند مکمل هم باشند. 

اگر در این انتخابات شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک شرکت کنیم و افراد شایسته و بااراده که دغدغه کیفیت کار پژوهشی دارند انتخاب نماییم استانداردها و کیفیت همایش های انجمن فیزیک  تضمین خواهد شد. در سال های اخیر شرکت در همایش های خارجی سخت تر شده است.  همایش ها ی انجمن فیزیک-اگر از کیفیت بالا برخوردار باشند- در کنار همایش های آی-پی-ام تا حد زیادی می توانند کمبود ناشی از عدم شرکت در همایش های خارجی را جبران نمایند. شرکت در هرکدام از این همایش ها تا ماه ها می تواند شور و اشتیاق و انگیزه کار علمی به دانشجویان و سایر محققان جوان بدهد. این گونه برنامه ها پادزهری است دربرابر زهر ناامیدی  و بی انگیزگی کشنده که برخی در جوانان تزریق می نمایند. البته بستگی دارد چه کسی برگزار کننده باشد و بزرگان قوم در همایش چه رفتاری از خود نشان دهند.

نیاز داریم که درانتخابات شاخه ذرات و میدان ها ی انجمن فیزیک شرکت نماییم و افراد تازه نفس با نگاهی نو و رویکردی مدرن را انتخاب کنیم.  

اگر در این دوره، افراد شایسته انتخاب شوند فعالیت های شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک، در کنار فعالیت های آی-پی-ام در این زمینه می تواند موجب شکوفایی هر چه بیشتر این شاخه در کشور شود و موجب سرافرازی ایرانی در دنیا گردد. کاملا پتانسیل آن در کشور وجود دارد. اگر یک چراغ در این زمینه روشن شود چراغ های دیگر هم به دنبال آن در زمینه های دیگر افروخته خواهد شد و مملکت ما چراغانی می گردد.

ساده ترینش این هست که در جواب آنان که می گویند «ملت لیاقت بیش از این نداره» خواهیم گفت این ملت همان هست که در فلان شاخه فیزیک در دنیا زبانزد هست. الان در جواب چنان حرف چرندی من فقط می گویم این ملت همان هست که مریم میرزاخانی و عباس کیارستمی پروراند. اما این دو فقط دو گل هست. دشتی پرگل  خیلی فرق می کند! شاخه فیزیک ذرات و میدان ها در کشور  پتانسیل آن را دارد که دشتی پرگل شود. دشتی در ردیف دشت لاله های واژگون، بی نظیر در دنیا. این پتانسیل را دریابیم.

---------------



اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

انتخابات شاخه های انجمن فیزیک

+0 به یه ن

انتخابات شاخهذرات و میدان و نیز انتخابات شاخه کیهانشناسی و گرانش انجمن فیزیک در پیش است. بخشی از آن چه که  در آذر ماه  درمورد انتخابات هیئت مدیره انجمن  نوشته بودم در مورد انتخابات پیش روی انجمن باز نشر می دهم:  توجه به شرایط کشور دوره بعدی انجمن فیزیک  دوره مهم و تاثیرگذاری می تواند باشد. در شرایط خاص کشور خیلی مهم هست که ما انجمن فیزیک قوی ای داشته باشیم. انجمن فیزیک قوی می تواند جلوی برخی از ناراستی ها را بگیرد و شوری و شوقی بیافریند. 

جامعه بدون ساختار می تواند در پی تحولات و آشوب ها به توده ای خطرناک بدل شود که بد را بدتر سازد. جامعه به ساختارهایی نظیر انجمنها با تعداد اعضای بالا نظیر انجمن فیزیک نیاز دارد که جلوی این توده ای شکل شدن را بگیرد. وچه انجمنی مهمتر  از انجمن فیزیک در آستانه رنسانسی که ملت ایران آغاز کرده!؟

اگر عضو پیوسته انجمن هستید خود را از لذت انتخابی مهم بین خوب و بهتر محروم نسازید. در انتخابات انجمن فیزیک شرکت کنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کمپینی برای پرداخت حق عضویت انجمن فیزیک

+0 به یه ن

اگر  ۶۰-۷۰ درصد اعضای انجمن حق عضویت خود را بپردازند مشکلات مالی انجمن مرتفع می گردد اما برای این که اعضا متقاعد شوند که چنین کنند، یک کمپین لازم هست. از یک سو هیئت مدیره باید گزارشی از فعالیت ها و مخارج و مداخل جهت آگاهی رساندن به اهمیت موضوع  به اعضای انجمن ارائه دهد تا مردم متقاعد شوند فعالیت های انجمن  خرج دارد و نیاز به پرداخت حق عضویت هست. از سوی دیگر کسانی مثل خود من که دستی در وبلاگ نویسی و یا تریبونی بین فیزیکدانان کشور دارند باید پویشی را  برای رله کردن این پیام آغاز کنند و دوستان و آشنایان خود را تشویق به پرداخت حق عضویت نمایند. اگر چنین پویشی آغاز شود  ۶۰-۷۰درصد اعضا حق عضویت خود را می پردازند.

علاوه بر حق عضویت امکان حمایت مالی توسط خیرینی که عضو هم نیستند وجود دارد. در سایت انجمن لینک های مربوطه را می توانید بیابید. اما من صلاح نمی دانم امسال انجمن برای رفع مشکلات مالی اش همزمان هم برای پرداخت حق عضویت و هم برای جذب واقف تلاش گسترده کند.  صد البته در حمایت مالی باز خواهد ماند اما در کمپین تبلیغاتی و آگاهی بخشی برای تشویق به حمایت، نباید  تمرکز روی بیش از یک مورد باشد. به دو دلیل:

۱) اولا   تعداد فیزیکدان های وبلاگ نویس و فعال در فضای مجازی که چنین دغدغه ای دارند محدود هست و حوصله  و زمان خوانندگان آنها، حتی محدودتر. اگر همزمان  روی پرداخت حق عضویت و روی پرداخت هدیه نقدی مانور داده شود فرصت و حوصله کافی برای  هیچ کدام از دو موضوع نخواهد ماند و کمپین کارآیی نخواهد داشت.

۲) اگر همزمان هم در مورد جذب واقف تبلیغ وسیع کنیم هم در مورد پرداختن حق عضویت، مخاطبان هر دو مورد خیال خواهند که دیگری با حمایت مالی خود نیاز را مرتفع خواهد ساخت پس خود عقب می کشند! سرمایه داران با خود می اندیشند که تا خود اعضا هستند ما چرا پول دهیم؟ اعضا هم فکر می کنند که تا میلیاردرها هستند چرا آنها پول بدهند؟

من ۱۷سال وبلاگ نویسی مستمر کرده ام. از سال ۸۸،  در جذب کفیل به سمت نهاد خیریه بنیاد کودک کوشا بوده ام. موفقیت نسبی هم در این امر داشته ام. اجازه بدهید از تجربه خودم بگویم:

 اولا، یک یا دو پست برای جذب حامی مالی کافی نیست. از سوی دیگر، حوصله مخاطب بعد از ۶-۷ هفت پست متوالی در این مورد سر می رود و تعداد مخاطبان ریزش پیدا می کند. با ۶-۷ پست باید جذب خود را انجام دهیم. اگر تقسیم به دو قسمت (حمایت مالی مستقل به صورت وقف و حق عضویت) شود اثرگذاری کم می شود.

دوم هم این که  وقتی مخاطبان از سه چهار منبع مختلف در مورد بنیاد می شنیدند تشویق به کفیل شدن می کردند. از این رو اگر همزمان چند نفر وبلاگ نویس یا فعال در فضای مجازی مثل خود من بنویسند شانس موفقیت بالا خواهد رفت.

سوم هم این که وقتی افراد تشویق می شوند که حمایت مالی نمایند که حس کنند اگر آنها وامثال آنها کمک نکنند کارها می خوابد.

من در سال ۸۸-۸۹ پست های متعدد در مورد بنیاد کودک با محوریت شعبه تبریز گذاشتم و حامی ای نیافتم. اما دست آخر یک پست گذاشتم که جمله «آس» تاثیرگذارم را برای آن رزرو کرده بودم: «اگر ما کفیل نشویم فکر می کنید چه کسی از این کودکان حمایت خواهد کرد؟» همان گونه که پیش بینی می کردم بعد از آن جمله پیام ها در پی وی سرازیر شد که چگونه باید کفیل شد؟ در ظرف دو سه روز همه مددجویان شعبه تبریز کفیل پیدا کردند. البته تنها اثر ان جمله نبود بلکه در پست های قبلی در مورد اهمیت موضوع نوشته بودم. تا آن پست آخر اکثریت متقاعد شده بودند  که کفالت بنیاد کودک  کار خوبی هست اما گمان می کردند  بقیه افراد این کار خوب را  انجام می دهند پس نیازی به آنها نیست.

چهارم هم این که کمپین های این حقیر در وبلاگی ساده بر دامنه گمنام آرزوبلاگ (دامنه ای از خود تبریز به زبان ترکی آذربایجانی) برای جذب کفیل موثرتر بودند تا فیلم های تبلیغاتی  پربیننده و  خوش آب و رنگ سلبریتی ها برای بنیاد کودک. خلاصه این که رنگ و لعاب تبلیغاتی آن قدر مهم نیست که محتوا مهم هست.

 

 

من فکر می کنم فعلا برای امسال و سال آینده کمپین را باید روی تشویق به پرداخت حق عضویت متمرکز کرد. فکر کنم همین برای رفع نیاز کافی باشد. اگر چند سال بعد به دلیل بالا رفتن مخارج و تورم ، حق عضویت ها کفاف ندادند کمپینی هم برای جذب واقف راه می اندازیم. توجه کنید که آن موقع با وجود و حضور حدود ۱۰ هزار عضوی که به اندازه پرداخت حق عضویت درگیر مسایل عملی انجمن هستند، یافتن واقف ساده تر می شود. وقتی با این کمپین، اعضا را در رتق و فتق امور مالی انجمن درگیر کردیم، همان اعضا  خودشان واقف هم می یابند. به عبارت دیگر آن قدر انجمن در جامعه شناخته می شود که یافتن واقف برای انجمن مثل آب خوردن خواهد بود.

به علاوه، این ده دوازده هزار نفر عضو انجمن، هزار و یک مهارت و امکانات ویژه  و شبکه اجتماعی دارند. اگر درگیر مسایل عملی انجمن شوند از آن مهارت ها و امکانات ویژه و شبکه ها به نفع انجمن استفاده می کنند. پس از این کمپین وضع مالی و همچنین قدرت و نفوذ انجمن  در جامعه چندین پله صعود  خواهد کرد و به دنبال آن، موقعیت  و ارج و قرب اعضا نیز هم!.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

حق عضویت انجمن فیزیک

+0 به یه ن

مطابق سایت انجمن فیزیک، این انجمن ۲۵۴۹ عضو پیوسته، ۱۳۱۷ عضو وابسته و ۸۳۷۰ عضو دانشجویی دارد. طبعا حق عضویت پیوسته بیش از دانشجویی است (د راین جور چیزها سیاستگذاری های انجمن منطقی و معقول هست.)
اگر حتی نصف این اعضا هم حق عضویت خود را پرداخت کنند انجمن فیزیک مشکل مالی چندانی نخواهد داشت اما تا جایی که من می دانم متاسفانه کمتر از ده درصد اعضا حق عضویت می دهند. این درحالی است که دانشگاه ها مکلف به بازپرداخت حق عضویت استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی هستند:
به طور مثال، آیین نامه داخلی پژوهشگاه ما این امکان را فراهم ساخته که از محل پژوهانه شخصی اعضای هیئت علمی حق عضویت انجمن های علمی پرداخته شود.
انجمن فیزیک با این ملاحظه که وضع مالی مردم و دانشگاه ها خراب هست اصرار زیادی برای پرداخت حق عضویت نمی ارزد.
درست است که وضع مالی درخشان نیست اما آن قدر هم خراب نیست که ۹۰ درصد اعضای انجمن قادر به پرداخت حق عضویت سالانه نباشند. قطعا بیش از نصف اعضا اگر بخواهند می توانند چنین حق عضویتی را پرداخت کنند بی آن که فشار مالی خاصی به آنها تحمیل شود.
بیشتر افراد پرداخت نمی کنند چون فکر می کنند همان طوری که در سالیان قبلی پرداخت ننمودند و اتفاق بد خاصی نیافتاد می توانند همین رویه (عدم پرداخت) را ادامه دهند.
هشدار از طرف انجمن برای قطع عضویت در انجمن در صورت عدم پرداخت حق عضویت مشکلی را حل نمی کند. چون اغلب اعضا فکر نمی کنند با عضویت، امتیاز خاصی به دست می آورند. در نتیجه در مورد چنین هشداری بی تفاوت خواهند بود. اتفاقا تنها کسانی ناراحت و دلشکسته خواهند شد که جزو آن اقلیت هستند که به واقع به دلیل کمبود مالی قادر به پرداخت حق عضویت نیستند. اینها به واقع دلشکسته می شوند و حتی ضربه روحی می بینند. سخت هست که آدم را به خاطر بی پولی از جمعی که خود را متعلق به آن می داند طرد کنند. اما کسانی که قادر به پرداخت حق عضویت هستند با قطع عضویت هیچ حس ناراحتی نمی کنند!
به جای هشدار، هیئت مدیره باید در مورد هزینه های فعالیت های انجمن و درآمدها گزارش شفاف سالیانه ارائه دهد تا اعضا متوجه شوند که اگر به دلیل کمبود مالی انجمن قادر به ادامه فعالیت نباشد چه ضربه ای به جایگاه علم در کشور و به دنبال آن جایگاه خودشان در کشور (به عنوان قشر فیزیکدان یا علاقه مند به فیزیک) وارد می شود. منفی بافان تصور می کنند اگر فعالیت ها قطع هم بشود اتفاقی نمی افتد. وقتی آدم نعمتی دارد قدرش نمی داند!
گزارش هایی شفاف باید باشد که مردم متوجه شوند چه قدر فعالیت های انجمن مهم هست. و چه حیف خواهد بود اگر به دلیل خست در پرداخت حق عضویتی ناچیز این فعالیت ها بخوابد!
در واقع جامعه فیزیک ایران جامعه خسیسی نیست. اگر مجاب بشود که لازم هست حق عضویت پرداخت می کند. آن بیست یا سی درصد اعضا هم که واقعا مشکل مالی دارند تشویق می شوند که به طریقی دیگر به انجمن همیاری رسانند که چه بسا ارزش آن بیش از حق عضویت باشد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

قپی مینجیقی

+0 به یه ن

پز دادن وقپی آمدن من عبارت است ازاین:

 

نه تنها حق عضویت خود را در انجمن فیزیک  همه ساله می پردازم، از محل پژوهانه ام  حق عضویت اعضای گروهم را هم پرداخت می کنم. بقیه هم بپردازند، بعدش بیایند پز بدهند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

عیاری از طراران؟ به چه قیمت؟

+0 به یه ن

من قبلا در مورد اهمیت انجمن فیزیک به طور عام و اهمیت خاص آن در این برهه زمانی نوشته ام. این را هم نوشته ام که انجمن که نهادی است مردمی باید به کمک حق عضویت اعضای آن و هدایای نقدی و غیر نقدی کوچک اما پرشمار علاقه مندان به فیزیک نیازهای مالی خود را مرتفع سازد. خبردار شده ام که امسال انجمن فیزیک از مشکل مالی رنج می برد. با توجه به وضع اقتصادی کل کشور این خبر دور از انتظار نبود! در نتیجه چند پست برای تشویق به پرداختن حق عضویت خواهم گذاشت. اما قبل از آن می خواهم حرف آخر را اول بزنم. حتما عده ای خواهند گفت ما چرا کمک مالی بنماییم. ازگل گیت هست، چای دبش هست، فلان هست، بهمان هست و.... از همان ها بگیرید.

ببینید! اگر کشور هم روزی درست اداره شود که آن بودجه عمومی به جای چای دبش به انجمن مردم-نهادی چون انجمن فیزیک سپرده نخواهد شد. اگر مملکت درست اداره شود به وزارت آموزش پرورش و وزارت علوم بودجه بیشتری می دهند که بخشی از آن به معنای بالا رفتن حقوق معلمان  و استادان فیزیک هست. بعد که وضع مالی این قشر بهتر شد با فراغ بال بیشتری می تواند حق عضویت در نهادی مانند انجمن فیزیک را پرداخت کند.

حالا که مملکت این طوری فشل اداره می شود و هر روز از یک رسوایی مالی پرده برداری می شود چی؟! آیا نباید با این رسوایان همنشین شد و از آن چیزی برای یک هدف ارزشمند نظیر حمایت از انجمن فیزیک کند؟! خیر! ابدا، خیر! برای این که به این شکل از آنها پولی تیغ بزنید باید به زبان آنان سخن بگویید باید تظاهر کنید با آنها هم-مسلک هستید. بعدش کم کم شبیه آنها می شوید. دیگر از هویت خود دور می شوید. دیگه نمی شه شما را شناخت! این وسوسه را از سر بیرون کنید. فکر می کنید اونها به همین راحتی و بدون چشمداشت می آیند و برای اعتلای علم به انجمنی چون انجمن فیزیک که جلوی خیلی از ناراستی های شبه-علمی می ایستد کمک مالی کنند؟! قطعا خیر! هزاران بار لب چشمه می برند و تشنه باز می گردانند. در این اثنا، از شما میخواهند که مزخرفاتی را که می گویند «توجیه علمی» کنید. خدا اون روز را نیاورد که انجمن فیزیک برای رفع مشکلات مالی خود  مجبور بشود فلان ادعای خرافی منسوب به  ازگل-گیت را توجیه کند. مگه ما خودمان  مرده ایم که بگذاریم فشار مالی انجمن فیزیک را به این جا رساند. یعنی از بین دوستداران فیزیک در ایران یکی دو هزار نفر پیدا نمی شود که بتواند سالی یک میلیون تومان حق عضویت بپردازد؟! دانش آموختگان  جوان شاید نتوانند اما  دانش آموختگان جا افتاده تر (متولدان دهه شصت و قبل تر) حتما آن قدر به دهانشان می رسد که سالی یک میلیون تومان برای این کار بتوانند خرج کنند. اگر در طول سال یک مقدار دور ریز مواد غذایی شان را کمتر کنند حتما بسی بیشتر از یک میلیون تومان می توانند پس انداز کنند تا حق عضویت بپردازند.

شتر سواری که دو لا دولا نمی شه. هرکاری ملزوماتی داره. اگر نهادی دموکراتیک و غیروابسته و آزاده برای فیزیک می خواهیم خرجش را هم باید خودمان بدهیم.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

تجربه زیسته در سایه دموکراسی

+0 به یه ن

همان طوری که قبلا نوشتم انجمن فیزیک ایران سازوکاری دموکراتیک دارد. تغییر و تحول-چه مثبت چه منفی- در آن به دلیل اینرسی ذاتی دموکراسی سخت هست اما در عوض حتی وقتی حرکتی در این انجمن به نیت شوم از سوی عده ای شروع می شود دست آخر این حرکت یا متوقف می شود و یا به برکت سازوکار دموکراتیک ( بخوانید امکان جولان دادن به  برخی افراد با جربزه که آستین بالا می زنند ولو این که نورچشمی بزرگترها و قدرتمندترها نباشند) تبدیل به حرکتی مفید می شود. در این بیست سال اخیر بارها شاهد بودم که  برخی از پیشکسوتان به نیت ضربه زدن به دیگری یا پاپوش دوختن برای جوانترها اصرار ورزیدند که حرکتی در انجمن فیزیک شروع شود. چند سال بعد عده ای از نسل جوان تر همان حرکت را در چارچوب  انجمن برگرفتند و آن را به سمت درست هدایت کردند. بگذریم که  هنوزهمان پیشکسوت ها برای خودشان نوشابه باز می کنند و خود را مبدع آن حرکت مفید معرفی می کنند. (دیگه آنها که به تازگی به عرصه می آیند نمی دانند پیشکسوتان  چه طفل ناقص الخلقه ای  را با سزارین  زاییدند و چه پوستی از نسل بعد تر کنده شده تا این طفل ناقص الخلقه را تبدیل به این  نوجوان پویا کنند!). در نهادهای استبدادی کاملا برعکس هست. هرچه قدر هم با نیت خوب حرکتی آغاز می شود و هرچه قدر هم که در ابتدا امکانات به پای آن ریخته می شود بعد از مدتی بال و پر آغاز گران این جریان را می شکنند و آن را از مسیر مفید خارج می کنند.

آن چه که نوشتم مشاهدات و تجارب زیسته در همین ایران خودمان هست. نتیجه استبداد و دموکراسی خیلی تابع فرهنگ ندارد و همه جا کمابیش یکسان هست. نمونه اش را در انجمن فیزیک می بینیم.

 

درسته که اعضای انجمن فیزیک به مراتب از متوسط جامعه ایران باسوادترند اما در عوض  به همان میزان به نسبت متوسط جامعه خودخواه تر و خود بین ترند و کمتر با بقیه می سازند (خودم هم جزوشان! البته  من ازجهت سازگاری با بقیه،  مثل متوسط فیزیکدانان ایرانی هستم نه بدترین شان! ولی وقتی خودم را با بازاریان مقایسه می کنم می بینم که متوسط آنها چه قدر بیشتر از من تحمل ناملایمت ها را در جهت سازگاری با جمع می کنند. کسبه بیشتر گذشت می نمایند  که جمع با هم بسازد. ما خیلی تحمل نمی کنیم و  برمی آشوبیم! ریاضی دانان و شیمی دانان و مهندسان ایرانی هم از میزان ناسازگاری در میان فیزیکدانان ایرانی متعجب می شوند. گویا از این جهت بسی بدتر از فرهنگ متعارف ایرانی هستیم. البته ما هم خوبی های خودمان را داریم. زیاد خودزنی نکنم! این ناسازگاری خیلی به ماهیت فیزیک ربطی ندارد. همکاران خارجی من از این ادابازی ها ندارند. از شانس بد، در بین پیشکسوتان فیزیک ایران چند نفر به شدت کرمکی بوده اند که همدیگر را تشدید کرده اند و کرمکی های نسل بعد را هم پروار کرده اند و شده آن چه که نمی بایست می شد! امیدوارم تحولاتی که در چند سال بعد به وقوع خواهد پیوست این میراث شوم را هم از بین ببرد. همان طوری که  اصابت آن شهابسنگ معروف در ۶۰ میلیون سال پیش دایناسورها را منقرض کرد و سپس در غیاب دایناسورها، امکان رشد پستانداران ضعیف آن دوران فراهم شد!). اگر سازوکار دموکراتیک برای انجمن فیزیک ساخته (که ساخته) برای کل جامعه ایران که کمتر اهل منفی بافی و زیر آب زنی و تکروی  هستند، هم می تواند بسازد. با وجود همه ایرادهایمان نیازی به آقابالاسری نداریم که  بخواهد «ما را آدم کند»!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ]