بدسرپرست تنهاتر است

+0 به یه ن

چند سال پیش عده ای از سلبریتی های ایرانی یک کمپین زیبا راه انداخته بودند با عنوان «بد سرپرست تنهاتر هست.» درست هم می گفتند. بالاخره در جامعه امروز ما موسسات متعددی هستند که به کودک یتیم رسیدگی می کنند. جامعه ما آماده است که چتر حمایتی بر سرکودکان یتیم بگستراند. اما بدسرپرستی که گرفتار یک پدر خشمگین هست تنها می ماند. کمتر کسی جرئت می کند نزدیک شود و از کودک حمایتی نماید که پدر دیوانه و آزارگری دارد.

اما چنین کودکی تنها ترین نیست! تنها تر از او کودکی است که گرفتار مادری خودشیفته ونامهربان هست که اتفاقا ظاهری موجه هم دارد.  همسایه ها یواشکی به کودک تحت ظلم پدر دور از چشم او محبتی می  کنند اما اصلا باورشان نمی شود که کودک تحت ظلم یک مادر خودشیفته چه سختی هایی می کشد. به خصوص که مادران خودشیفته خود را «بهترین مادر دنیا» هم به دیگران معرفی می کنند! می دانید تنها پناه این بچه کیست؟! در اغلب موارد یا مادربزرگ مادری اش یا خاله و دایی اش. چنین مادری معمولا مادربزرگ پدری و عمه و عمو را هم که  پرانده. زنان خودشیفته روش های دلبری خود از شوهر هم دارند و او را هم علیه فرزند تحریک می کنند. فقط مادر و خواهر خودشان هستند که دستشان را می خوانند و درک می کنند طفل معصوم از دست او چه می کشد.

حالا چرا این مسئله را پیش می کشم؟ دعوای چرکینی  در خانواده گسترده یکی از نوجوانان  کشته شده در پاییز ۱۴۰۱ راه افتاده که به فضای مجازی کشیده. مادر از خاله (یعنی خواهرش) شکایت کرده و مجازات ۳۷ ضربه شلاق برای خواهرش تعیین کرده اند. اگر  در این مملکت یک زن  از خواهر کوچکش شکایت کند می گویند: «برو زن گنده! آدم حامی خواهر کوچکش می شه.  علیه اش  پیش غریبه ها شکایت نمی کنه! برو وقت ما را تلف نکن ما کارهای مهمتری داریم.» اما این دو خواهر چون هر دو گرایش سیاسی ضد حکومت داشتند (مادر پادشاهی خواه هست و خاله  تیپ هنری دارد و چپ امروزی است) ظاهرا  مسئولان بد ندیده اند که دعوا و دشمنی این دو خواهر نخوابد. خلاصه دو خواهر این دشمنی شان را مثل یک هدیه در سینی طلا تقدیم همان ها  کرده اند که ادعای مبارزه با آنها را دارند!.  پادشاهی خواهان از آن سوی آبها به دفاع از مادر علیه خاله فحاشی می کنند. (چه سورپرایزی! پادشاهی خواهان آن سوی آبها، صبح تا شب، کاری جز فحاشی نمی کنند!)

من کاری به دعواهای این دو ندارم. قضاوتی هم بین شان نمی کنم جز آن قضاوت سنتی و عامیانه که «خوبی باید از بزرگتر باشه. خواهر بزرگ باید ببخشه.»

اما این روزها در فضای مجازی در میان فحاشی های رکیک پادشاهی خواهان  عبارت نسبتا مودبانه ای هم زیاد به کار برده می شود که من آن را حتی مضرتر از  آن همه فحاشی می دانم:  به سیاق اصطلاح «دایه مهربان تر از مادر» برای تمسخر خاله «خاله مهربان تر از مادر» به کار می برند. من در مورد زندگی خانوادگی  این کیس خاص چیزی نمی دانم. اما در جامعه ما «خاله های مهربان تر از مادر» بسیارند و (بعد از خدا) تنها پناه نوجوانان  تنها تر از یتیم می باشند. ما باید این را بدانیم. چرا؟! چون خیلی وقت ها این خاله ها کارهای نوجوانان را انجام می دهند و حقوق آنها را پی گیری می کنند. اگر به عنوان خاله، جدی گرفته نشوند (وگفته شود تو که مادر نیستی پس برو پی کارت) نوجوانان دوبل ضربه خواهند دید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]