گرفتاری های طبقه متوسط: نوستالژی

+0 به یه ن

از دیگر گرفتاری های طبقه متوسط ایران درجا زدن در گذشته و نوستالژی است. تا جایی که به یاد دارم  مردم ایران همواره نوستالژی داشته اند اما در دوره های مختلف،  اسیر نوستالژی برهه های متفاوتی بوده اند.

از حدود ۸-۹ سال پیش (تقریبا از زمانی که تماشای شبکه من و تو در خانواده ها رایج شد)برهه زمانی سال ۴۸ تا ۵۵، سوژه  نوستالژی   طبقه متوسط گشت. می دانیم که در این برهه وضع  مالی تحصیلکرده ها و کارمندهای دولت به شدت بالا رفت. البته اغلب بینندگان شبکه من و تو و آنان که در نوستالژی آن زمان غرقه اند خیلی وارد کنکاش نمی شوند که به خاطر آورند این فراوانی نعمت فقط از آن قشری محدود در شهرها بود و به علاوه مختص دوره کوتاهی از دوران پهلوی بود.بدون توجه به این ظرافت ها، آن را به کل «زمان شاه» نسبت می دهند.
این نوستالژی به قدری پررنگ شده است که جای تحلیل اوضاع کنونی و برنامه ریزی برای آینده را گرفته است. نوستالژی طبقه متوسط چنان غلیظ شده که  مانند یک نوع  ماده مخدر عمل می کند. 
 الان دیگه بیش از همه چیز، نوستالژی است که  افیون توده ها شده.
این نوستالژی و حسرت گذشته به خصوص وقتی که در خانه یک جوان تحصیلکرده جویای کار وجود دارد، بی اندازه مخرب می شود. عوض آن که به جوان روحیه بدهند و تشویقش کنند که با بالا بردن مهارت هایش با جدیت بیشتری به جست و جوی کار بپردازد یا برای خود اشتغالی فکری بکر کند دایم از گذشته باشکوهی می گویند که به سادگی  با یک مدرک دانشگاهی می شد شغلی با در آمد کلان  یافت و چند سال بعد هم خانه خرید. با تکرار این حرف ها باعث می شوند روحیه آن جوان خراب تر شود و به جای این که ضعف های حرفه ای و مهارتی اش  را برای بالاتر بردن شانس استخدامش برطرف کند، گوشه ای کز کند و به حال خود غصه بخورد و آه بکشد. چه بسا اگر این آه و ناله را کنار بگذارد و مهارتی نو کسب کند شغل نسبتا مناسب هم بیابد اما نوستالژی زمان شاه مگر امان می دهد؟!


وقتی به این افراد می گویی که زمان شاه -چه خوب چه بد- گذشته و تمام شده. باید «حال» را دریافت و به آینده نگریست با لحنی متبخترانه می  گویند کسی که گذشته اش را نشناسد محکوم به فناست.   اصرار  دارند تا گذشته را از طریق پروپاگاندای شبکه من و تو  و نظایر آن بشناسند. هیچ روایت دیگری از گذشته جز همان پروپاگاندا  
را بر نمی تابند. اگر به صحبت های اقتصاددان ها و جامعه شناسان گوش فرا دهید با استناد به ضریب جینی ، بافت جمعیتی و .... برایتان استدلال می کنند که آن وضعیت فزونی در اوایل دهه ۵۰ نمی توانست پایدار باشد. منظورم قطعا نظرات صدا و سیما نیست که اغلب مغرضانه هست. (البته من نشنیدم که  در صدا و سیما  زمان شاه را  با استناد به ضریب جینی و...  تحلیل کنند. بیشتر حرف های عوام پسند در مورد فسادهای جنسی درباریان می زنند. همان طوری که دستگاه تبلیغاتی دوره پهلوی هم در مورد دوره قاجار جز فانتزی بافی جنسی چیزی نمی گفت.    در تاریخ که کمی غور می کنیم می بینیم هر دو   در مورد دوران پیش از خود بی انصافی می کنند!)
من  به تحلیلگران اپوزیسیون چپ هم  اشاره نمی کنم. حتی  کاری به نظرات مصدقی ها هم فعلا ندارم. نظرات تحلیلگران خود نظام پهلوی مثل آقای عالیخانی مد نظرم هست. آنها هم  می گویند که آن فزونی نعمت برای طبقه متوسط  در دوران پهلوی به دلایل اقتصادی و جامعه شناسی نمی توانست پایدار باشد. اگر می خواهید دوران پهلوی را بشناسید از زبان امثال آقای عالیخانی بشناسید که تحلیل درست و درمان می کنند نه از زبان شبکه من و تو که با یک رویکرد پروپاگاندایی، نوستالژی تخدیر کننده ای می پراکنند. 


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]