ما برای دریاچه اورمیه چه می توانیم بكنیم؟

+0 به یه ن

در همین وبلاگ دوستان زیادی از تبریز و اورمیه در طول حدود یك سالی كه این وبلاگ را باز كردم به من نظر خصوصی فرستادند و نوشته اند كه می خواهند انجمنی یا سایتی برای نجات دریاچه اورمیه باز كنند . من در جواب گفته بودم كه هرچند من علاقه مند به موضوع هستم ولی متخصص در این موضوع نیستم. بعد هم نوشته بودم كه زمانی كه آگاهی عمومی در مورد مضرات خشك شدن دریاچه نبود من و امثال من می نوشتیم تا آگاهی عمومی به وجود آید. حال این آگاهی عمومی به وجود آمده و نوبت متخصصان هست كه طرحی كارشناسانه بریزند.
خوشبختانه این مرحله دوم هم اكنون طی شده. هرچند متخصص نیستم ولی فرق طرح معقول و عملی را با "حرف مفت" می فهمم. این گونه كه از آمار و ارقام و تحلیل ها معلوم هست این بار برعكس یك سال پیش بررسی كارشناسانه ی جدی ای شده است. حالا شاید بین كارشناسان اختلافی هم باشد و در جزئیات طرح نظرات متفاوتی باشد اما در مجموع راه بیراهه نیست به سوی هدف هست. همه ی اینها امیدواركننده اند. ان شالله به زودی طرح آغاز می شود.

در این مرحله هم من گمان دارم نیروهای مردمی غیر متخصص می توانند نقش مهمی ایفا كنند. چیزی كه الان نیاز داریم فایق آمدن به ناامیدی است. برخی واداده اند و گمان می كنند كه دریاچه تمام شد و رفت. این وا دادن خیلی مخرب می تواند باشد. ناامیدی برادر مرگ هست. وقتی متخصصان می گویند دریاچه احیا شدنی است ما چرا باید آیه یاس بخوانیم؟ به امید خدا دریاچه احیا می شود. اگر به ناامیدی تسلیم شویم آنها كه منافع خود را در ادامه روند خشك شدن دریاچه می بینند جری تر می شوند. باید امید به احیای دریاچه را در جامعه بپراكنیم و مسئولین را حمایت و پشتیبانی فكری و روحی نماییم. تشكل های مردمی در این راستا می توانند مفید باشند. خطری  متوجه جوانانی كه در راستای این امیدپراكنی تلاش می كنند نخواهد بود.
 كسی را كه امید به طرح مصوب دولت می پراكند نمی توانند به جرم سیاه نمایی یا تشویش اذهان عمومی بگیرند!
سعی كنید از نماد ها و گفتارهایی كه انگی در پی دارد حذر كنید و كاملا مشخص كنید كه فعالیت تان یك حركت مردمی است كه ربطی به كسی در خارج از مرزهای ایران ندارد.  اگر حیوانی را نماد قرار می دهید فلامینگوی دریاچه اورمیه باشد! یا گوزن زرد ایرانی! چیزی كه انگی در پی ندارد!
كسی را به علت امیددادن به مردم و حمایت از یك طرح ملی-دولتی نمی گیرند! پس خطری نیست!
می شه كارهای كوچك كرد. مثل شیرینی دادن به مناسبت آغاز طرح احیای دریاچه. البته جشن و شادمانی را بذارید برای اواخر خرداد نه نیمه ی آن كه باز نتوانند گیر دهند. نیمه شعبان -كه در پیش هست- برای جشن امید دوباره برای دریاچه اورمیه مناسبت خوبی هست. از قدیم الایام در نیمه شعبان در آذریایجان جشن می گرفتند. نمی توانند به جشن گرفتن در این روز انگی ببندند.

بنزها و پوسترهایی امید بخش  (بدون نماد هایی كه انگ به آن ببندند) طراحی كنید. اس-ام-اس هایی امیدبخش برای آغاز طرح احیای دریاچه بفرستید. این پیام را منتقل كنید كه عروس خانم ما می تواند به زندگی باز گردد.

دومین كاری كه انجمن های دانشجویی و مردمی می توانند بكنند جلوگیری از تفرقه هست. طبعا كسانی كه منافع خود را در ادامه روند خشك شدن دریاچه می بینند سعی خواهند كرد برای رد گم كردن بین اقشار مختلف جامعه تفرقه بیاندازند. بین آذربایجان غربی شرقی دعوا می خواهند بیاندازند. كاسه كوزه ها را بر سر مردم تبریز می شكنند كه آب زرینه رود به تبریز منتقل شد برای همین دریاچه خشك شد.. مردم تبریز هم برای دفاع خود بر می گردند و می گویند روستایی ها به تبریز مهاجرت كردند این جوری شد. این روش دفاع كردن خوبی نیست. اینجا من یك دفاع منطقی و ریاضی دارم و یك دفاع احساسی و دست آخر یك "خودانتقادی" از همه هموطنانم و از جمله همشهریانم.
ببینید مصرف سرانه آب در تهران بالاترین هست و چیزی هست در حدود 350 لیتر در شبانه روز. مال تبریز كمتر هست. اما گیریم همان قدر باشد. با این حساب مصرف سالانه آب در تبریز دومیلیونی (جمعیت تبریز كمتر از 2 میلیون هست) می شود
350*365*2000000لیتر. هر لیتر هم یك تریلیونیم كیلومتر مكعب هست.
یعنی می شود 0.2 كیلومتر مكعب آب در سال. آبی كه به دریاچه باید بریزد تا احیا شود 12 میلیارد متر مكعب  یا 12 كیلومتر مكعب هست. (هر كیلومترمكعب یك میلیارد مترمكعب می باشد.)  ملاحظه می كنید. مصرف آب تبریز -اگر همگی هم از زرینه رود تامین شود-- كه نمی شود-- شصت مرتبه كمتر از آن هست كه بتوان با آن دریاچه اورمیه احیا كرد.  با محاسبات ساده ریاضی نشان دادیم كه آن ادعا كه انتقال آب زرینه رود برای مصارف شهری تبریز عامل خشك شدن دریاچه اورمیه هست  نادرست می باشد. این از بحث ضرب و تقسیم. حرف ریاضی است. دو دو تا چهار تا!

اما حرف احساسی : مردم تبریز و اورمیه و شهری ها روستایی ها و حاشیه نشین های شهری همه با هم برادرو خواهرند و باید دست به دست هم دهند كه این معضل را حل كنند. همه هم از خشك شدن دریاچه آسیب خواهند دید و از احیای متنفع خواهند شد. انجمن های دانشجویی می توانند این نكته را جا بیاندازند. می توانند به مردم آگاهی بخشند تا بر سر حرف های بی اساس عوامانه اختلاف بین مردم منطقه درنگیرد. این اختلاف و تفرقه به نفع هیچ كدام نخواهد بود.
دست آخر این كه اسراف در مصرف آب بد هست. هرچند مصرف آب تبریز در مقابل دریاچه اورمیه زیاد نیست. اما اگر مردم تبریز كمتر در آب اسراف كنند "قوری گل" را می توان احیا كرد. برای نشان دادن حسن نیت و همكاری می توان صرفه جویی در مصرف آب را به طور مردمی تبلیغ كرد. این راه تنش ها را بین مردم شهرهای مختلف كنار دریاچه از بین می برد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

كلانتری: زندگی به دریاچه ارومیه بر می گردد

+0 به یه ن

ه گزارش روز دوشنبه ایرنا، عیسی كلانتری در ارومیه افزود: تراز اكولوژیك این دریاچه 1274.1 متر است كه كارشناسان عقیده دارند در صورت اجرای برنامه های احیاء این دریاچه در 10 سال آینده به این تراز می رسد.

وی در گفت وگو با خبرنگاران اضافه كرد: اكنون دریاچه ارومیه نزدیك به دو میلیارد مترمكعب آب دارد و در صورت احیاء با اضافه شدن 12 تا 12.5 میلیارد مترمكعب، این رقم به حدود 14.5 میلیارد مترمكعب می رسد.

وی اظهار كرد: در حال حاضر همچنین غلظت نمك دریاچه ارومیه حدود 50 درصد است كه با اجرای عملیات احیاء و نتایج آن، این سهم به 25 درصد می رسد.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه یادآوری كرد: مطمئن هستیم زندگی به دریاچه ارومیه بر می گردد و این امر نیازمند همكاری مردم، مسئولان و حمایت های دولت است.

كلانتری ادامه داد: پیش از این تصور می شد زمان احیای این دریاچه به حدود 13 سال برسد كه این رقم با برآوردهای صورت گرفته و برنامه های احیا، سه سال كمتر می شود.

وی با انتقاد از عدم آغاز عملیات احیای دریاچه ارومیه در چندین سال گذشته گفت: در صورتی كه این عملیات، در سالهای گذشته رخ می داد، هزینه های احیا نیز بسیار كمتر از زمان حال بود.

دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران است كه در سالهای اخیر، با مشكلات ایجاد شده در وضع بسیار نامناسبی قرار دارد به طوری كه دكتر روحانی رییس جمهوری كشورمان یكی از اولویت های كاری خود را احیای این دریاچه عنوان كرده است.

*** انتقال آب از دریاچه خزر به دریاچه ارومیه پایه علمی ندارد

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: انتقال آب از دریاچه خزر به دریاچه ارومیه پایه علمی ندارد و شخصیت علمی خاصی از این طرح حمایت نكرده چرا كه این طرح خواسته برخی افراد دارای منفعت فردی است.

عیسی كلانتری همچنین در جلسه شورای منطقه ای حوضه آبخیز دریاچه ارومیه كه با حضور استاندار آذربایجان غربی، معاون امور عمرانی استاندار و جمعی از مدیران استانی و كشوری در ارومیه برگزار شد افزود: عده ای به دنبال این هستند كه هیچ كدام از برنامه های دولت درخصوص احیای دریاچه ارومیه به اجرا درنیاید و بسیاری از آنها نیز انتقال آب از دریاچه خزر به دریاچه ارومیه را پیشنهاد می كنند كه این امر پایه علمی ندارد.

وی با طرح این سوال كه چرا باید افزون بر چهار میلیون نفر از مردم، هزینه سنگین عدم وجود برنامه ریزی مناسب در خصوص دریاچه ارومیه را پرداخت كنند اظهار كرد: ما مسئولان باید این امر را مورد توجه قرار دهیم و برنامه ریزی های مناسب را در این امر داشته باشیم.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه با اشاره به اینكه هر طرحی، كامل و بی ایراد و اشكال نیست ادامه داد: هر پروژه ای كه در احیای دریاچه ارومیه پیشنهاد و اجرایی شود، مشكلاتی را برای عده ای از شهروندان و مردم اطراف دریاچه ایجاد می كند ولی مطمئنا تبعات آن، بیشتر از تبعات خشكی كامل دریاچه ارومیه نیست.

كلانتری گفت: تصمیمات بزرگ در كنار منافع بسیار زیاد، یك سری آسیب هایی نیز دارد.

وی از تصمیم ستاد احیای دریاچه ارومیه برای ارائه نظرات نهایی خود به هیات دولت در نیمه دوم خرداد ماه امسال خبر داد و افزود: هیات دولت در نیمه دوم خردادماه امسال با تشكیل جلسه، در خصوص راه حل های نهایی احیای دریاچه ارومیه تصمیم می گیرد و مصوبات ستاد احیای این دریاچه را مورد بررسی قرار می دهد.

وی از همراهی و مشاركت تمامی دستگاهها به ویژه دانشگاههای معتبر كشور برای تصمیم سازی در خصوص احیای دریاچه ارومیه قدردانی كرد و ادامه داد: همه پیشنهادات ارائه شده حول محور احیای دریاچه ارومیه است و دولت و شخص رییس جمهوری نیز اولویت خود را برای احیای این دریاچه قرار داده اند و بر آن، مصمم هستند.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه به راه اندازی شورای فرهنگی اجتماعی در استانهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه اشاره كرد و گفت: این شورا با كمك نهادهای مردمی در خصوص پایش اجرای مصوبات ستاد احیای دریاچه، بررسی میزان انطباق سایر طرح های اجرایی استان با مصوبات ستاد، جلب مشاركت ذینفعان در راستای احیای دریاچه ارومیه و پیگیری مطالبات مردمی و خواسته های آنان از ستاد احیا، فعالیت می كند.

كلانتری به مشكل آب موجود در كشور پرداخت و اضافه كرد: می توان با توجه به برنامه ریزی های اجرایی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، نسخه بسیار خوبی را برای كل كشور تعریف كرد تا از مشكلات كم آبی در كشور در سالهای آینده كاست.

وی اضافه كرد: ما مطئمن هستیم با استفاده از تكنولوژی و سرمایه گذاری، با كاهش مصرف آب می توان افزایش محصول را در این حوضه در بخش كشاورزی شاهد باشیم تا مشكلی در این خصوص نیز نداشته باشیم.

وی به برخی انتقادهای صورت گرفته در این جلسه به ویژه از سوی استاندار آذربایجان غربی در خصوص انتقال آب زرینه رود به تبریز و اقدامات انجام شده برای احداث خط دوم این انتقال نیز پاسخ داد و اظهار كرد: خط دوم متوقف شده است و انتقالی نخواهیم داشت ولی در خصوص خط نخست، من صلاحیت اظهارنظر ندارم و باید مسئولان مرتبط در این خصوص پاسخگو باشند.

در این جلسه مدیران حوزه های مرتبط به بیان نظرات خود در خصوص احیای دریاچه ارومیه به ویژه موضوع انتقال آب از زرینه رود به تبریز پرداختند و آن را مورد انتقاد قرار دادند.

*** حق آبه دریاچه ارومیه نباید به سایر استانها اختصاص یابد

استاندار آذربایجان غربی نیز در این آیین گفت: آب دریاچه ارومیه از رودخانه های اقماری باید به داخل دریاچه ریخته شود و نباید آن را برای مصرف شهروندان دیگر استانها اختصاص داد.

قربانعلی سعادت افزود: همكاری مردم استان برای كاهش مصرف آب به ویژه در حوزه كشاورزی زمانی خواهد بود كه حق دریاچه ارومیه از زرینه رود، به خوبی داده شود و آب آن از طریق خط لوله برای مصرف آب شرب دیگر شهرها منتقل نشود.

وی اضافه كرد: آب آشامیدنی برخی شهرهای استان آذربایجان شرقی از طریق دیگر راهها به ویژه رودخانه ارس قابل تامین است و می توان به جای انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه، این آب را برای شرب شهروندان استان آذربایجان شرقی استفاده كرد و آب زرینه رود را به دریاچه ریخت.

وی اظهار كرد: خواسته مردم آذربایجان غربی نیز در این خصوص، همین است و باید با اقدامات مناسب، برای آنها اعتمادسازی كرد تا بتوانیم در احیای دریاچه ارومیه، با همكاری مردم موفق باشیم.

استاندار آذربایجان غربی با انتقاد از عدم تغییر حق آبه آذربایجان شرقی از رودخانه زرینه رود در 20 سال گذشته با وجود كاهش میزان آب این رودخانه ادامه داد: این امر موجب شده سهم دریاچه ارومیه كمتر و مشكلاتی برای این دریاچه ایجاد شود.

سعادت گفت: همه شهروندان در آذربایجان غربی به دنبال احیای دریاچه ارومیه هستند و این امر با پایش انجام شده به خوبی دیده شده است.

وی افزود: افزون بر 58 درصد مردم استان در پایش صورت گرفته، مهمترین خواسته خود را احیای دریاچه ارومیه دانسته اند.

*** احیای دریاچه ارومیه ، نزدیك به 10 میلیارد مترمكعب آب نیاز دارد

مدیرعامل شركت آب منطقه ای آذربایجان غربی نیز با انتقاد از برخی تصمیم ها در خصوص عدم احداث سد باراندوزچای به دلیل احیای دریاچه ارومیه گفت: این دریاچه با 70 میلیون مترمكعب باراندوزچای احیا نمی شود.

كیومرث دانشجو افزود: باراندوز چای ارومیه بهترین جایگزین برای سد شهرچای ارومیه در راستای تامین آب شرب شهر ارومیه است كه در صورت بروز مشكل برای سد شهرچای، می تواند این خاصیت جایگزینی را به بهترین شكل ممكن ایفا كند.

وی اضافه كرد: به دلیل برخی تصمیم های نادرست، سد باراندوز احداث نمی شود و این امر می تواند در صورت بروز مشكل به معضلی برای ارومیه تبدیل شود.

وی اظهار كرد: سد نازلوی ارومیه نیز وضعیت مشابهی دارد و احداث آن، متوقف شده ولی ما ناگزیر به احداث این سد نیز هستیم تا بتوانیم به حقوق حقه خود در خصوص تامین آب در مركز استان دست یابیم.

مدیرعامل آب منطقه ای آذربایجان غربی با انتقاد از احداث خط دوم انتقال آب از زرینه رود به تبریز با بهانه های مختلف ادامه داد: این سد متعلق به آذربایجان غربی است ولی منافع آن به آذربایجان شرقی می رسد و این امر، درست نیست.

دانشجو همچنین به مشكلات ایجاد شده برای آذربایجان غربی در خصوص حق آبه از رودخانه ارس گفت: این امر توسط مسئولان مرتبط، دچار بی توجهی شده و امیدواریم با رفع این بی توجهی ها، حق آذربایجان غربی در این خصوص ادا شود.

اسماعیل كریم زاده مدیركل جهاد كشاورزی آذربایجان غربی نیز در این جلسه با اشاره به توقف برخی اقدامات در پایاب سدهای استان با توجه به تصمیمات گرفته شده گفت: این امر در دیگر استانهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه انجام نشده و نوعی تبعیض در این خصوص وجود دارد.

دریاچه ارومیه در حال حاضر در بدترین شرایط خود قرار دارد و نزدیك به دو میلیارد مترمكعب آب در خود دارد در حالی كه برای رسیدن به تراز لازم، بیش از 10 میلیارد مترمكعب دیگر آب نیاز دارد و این امر نیازمند تلاش تمامی دست اندركاران، مردم و مسئولان است.

تصمیمات ویژه ای در راستای احیای این دریاچه در نیمه دوم خردادماه امسال در دولت گرفته می شود كه می تواند سرآغازی برای احیای این دریاچه باشد.

دریاچه ارومیه كه قبلا یكی از بزرگترین دریاچه های آب شور جهان بود هم اكنون به گونه ای نگران كننده در حال خشك شدن است.

در دو دهه گذشته سطح دریاچه از پنج هزار كیلومترمربع به كمتر از دو هزار كیلومترمربع كاهش یافته است.

90 درصد وسعت آبی این دریاچه در حال حاضر خشك و به شسوره زار و نمكزار تبدیل شده است.
منبع

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

وزیر نیرو: دریاچه ارومیه را نجات می‌دهیم

+0 به یه ن

متن زیر را از تابناك بر داشته ام:

وزیر نیرو گفت: دولت عزم خود را جزم كرده است تا به مشكل دریاچه ارومیه پایان دهد و حل نهایی این موضوع نیازمند زمان و همكاری مردم استان های آذربایجان شرقی و غربی و كردستان است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو (پاون)، "حمید چیت چیان" روز پنجشنبه در دومین نشست كارگروه نجات دریاچه ارومیه كه با حضور "معصومه ابتكار" معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست كشور و شماری از معاونان وزارتخانه های عضو این كارگروه و مدیران منطقه ای به میزبانی استانداری آذربایجان غربی برگزار شد، اظهار داشت: در نخستین نشست كارگروه نجات دریاچه ارومیه كه به تازگی در محل ساختمان ستادی وزارت نیرو برگزار شد، تمامی مباحث كارشناسی و مصوبه های نشست های ستادی كه در دولت دهم به این منظور تشكیل شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و راهكارهای 24 گانه نجات دریاچه ارومیه تایید شد.

وی افزود: در فاصله این دو نشست، مقرر شد كمیته ای تخصصی تشكیل و فراخوان عمومی اعلام شود تا تمامی دانشگاهیان و كاركنان دستگاه های اجرایی و سازمان های مردم نهاد، پیشنهادهای خود را برای نجات دریاچه ارومیه اعلام كنند.

وی همچنین از برگزاری همایشی علمی به همین منظور در هفته نخست مهرماه امسال خبر داد و گفت: در این همایش قرار است تمامی موضوع های تخصصی مرتبط با دریاچه ارومیه در محیطی علمی مورد بررسی قرار گیرد.

به گفته چیت چیان، دولت عزم خود را جزم كرده است تا به مشكل دریاچه ارومیه پایان دهد و حل نهایی این موضوع نیازمند زمان و همكاری مردم استان های آذربایجان شرقی و غربی و كردستان است.

وی تصریح كرد: آنچه مسلم است اینكه دریاچه ارومیه ورودی ها و خروجی هایی دارد كه عدم تعادل بین آنها، موجب بروز مشكل شده است.

وی كاهش بارش ها، برداشت های بی رویه از سفره های آب زیرزمینی و كاهش آب های سطحی و روان آب ها را عوامل اصلی در شكل گیری بحران دریاچه ارومیه برشمرد و گفت: دولت توان خود را برای رفع این مشكل به كار گرفته است اگرچه همه می دانند به نتیجه رسیدن راه حل های اجرایی نیازمند زمان است.

 

مینجیق: اگر واقعا عزم خود را جزم بكنند شدنی است.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

دریاچه ی اورمیه و هموطنان خارج از كشور

+0 به یه ن

از زمانی كه طرح نجات دریاچه ی اورمیه در هیئت دولت  جدید  مطرح شده و كارگروه نجات دریاچه ی اورمیه تشكیل شده است علاقه مندان نجات این دریاچه و متخصصان محیط زیست در خارج از ایران به تكاپو افتاده اند. هموطنان عاشق عروس خانم دركشورهای پیشرفته حاضرند هر آن چه در چنته دارند برای نجات دریاچه ی اورمیه در طبق اخلاص بگذارند. برای نجات دریاچه باید دست یاری آنها را بفشاریم.  معمولا این دسته از هموطنان راه هایی برای حمایت و كمك می یابند كه می تواند بسیار راهگشا باشد. باید آداب ارتباط برقرار كردن با آنها را بیاموزیم. همین طور بیاموزیم كه حامیان واقعی را از "مگسان دور شیرینی"  باز شناسیم. اگر بودجه ای برای كار اختصاص یابد "مگسان دور شیرینی" بسیاری هم -چه از داخل ایران  و چه از خارج ایران- پیدایشان خواهد شد! طبیعی است كه چنین شود.

این را هم می توانم پیش بینی كنم كه "مگسان دور شیرینی" داخلی برای این كه حامیان واقعی و عاشقان پاكباز را از میدان به در كنند و انحصار شیرینی را به دست بگیرند, از انواع و اقسام ترفند های رذیلانه برای لجن پراكنی علیه عاشقان پاكباز عروس خانم استفاده خواهند كرد. در مورد ایرانی های مقیم خارج هم از این حرف ها خواهد زد:"این رفته خارج حالا برای ما افاده می آید و مردم محلی را نمی پسندد." مردم آذربایجان هم كه حسابی به این موضوع حساس هستند و خیلی تحمل كسی كه به آنها تبختر كند ندارند. به خصوص تبریزی ها معمولا خیلی زودتر از مردم سایر جاها می گویند:" خیرین ایسته مه دوخ. قوی جهنم اولسون گئتسین. هچ اونا احتیاجیمیز یوخدی!"

یك مقدار صبورتر باشیم. اتفاقا برای نجات این عروس عزیز به همه ی كسانی كه چیزی در چنته برای نجات او دارند نیاز داریم. خیلی هم داریم. نگوییم به هیچ كس احتیاج نداریم. اتفاقا به ایرانی های مقیم خارج كه حامی دریاچه هستند خیلی احتیاج داریم. باز هم همان مثل بیمار اورژانسی را می زنم. حتی تبریزی ها هم اگر عزیزشان بیمار اورژانسی باشد و حس كنند دكتر-یا همسرش- دارد افاده می آید به روی خودشان نمی آورند. چون جان بیمار از همه ی اینها عزیز تر است. عروس خانم ما هم عزیز هست و هم بیمار اورژانسی. وقت دل آزرده شدن از "افاده" نیست!

 

 

 اتفاقا اگر ازداخل مگسان دور شیرینی سمپاشی نكنند معمولا ایرانی ها ی مقیم خارج نه تنها افاده ای ندارند بلكه خیلی هم متواضعانه حمایت می كنند. اگر هم افاده ای بیایند به همان مگسان دور شیرینی است نه به زحمتكشان واقعی . اتفاقا این حامیان واقعی مقیم خارج نسبت به زحمتكشان واقعی از ته دل فروتنی نشان می دهند و همه جا هم می گویند دستاوردهای زحمتكشان داخلی با این امكانات كم و محدودیت ها ستودنی است. قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

دوسال پیش, دریاچه ی اورمیه در مجلس

+0 به یه ن

اگر یادتان باشد دو سال پیش طرح دو فوریتی انتقال آب به دریاچه ی اورمیه مطرح شد و رای نیاورد. بازخوانی آن ماحرا می تواند این بار پختگی عمل بیشتری منجر شود. من همان روزها در وبلاگم مطلبی نوشتم كه در زیر بازمنتشر می نمایم:









مبادا از نگرانی خشك شدن دریاچه دوباره بر اقدامات و طرح هایی اصرار بورزیم كه نه تنها در جهت بهبودی عروس خانم كمكی نمی كنند بلكه عروس دیگری را در همین آذربایجان خودمان به همان حال و روز می اندازند. مبادا اگر كسی كه واقعا دلش می سوزد و با كارشناس های درست و حسابی مشورت كرده با چنین طرحی مخالفت كند نسنجیده و نادانسته او را متهم به خیانت كنیم.
خودم را وقتی جای چنین كسی می گذارم می فهمم چه قدر باید در تنگنا باشد! اگر كسی در این میان از روی دلسوزی جلوی طرحی به واقع مخرب اما به ظاهر در جهت نجات دریاچه را بگیرد من شخصا او را "قهرمان" خواهم دانست. باید برای نجات دریاچه كاری اساسی كرد اما نه هر كاری. نه كاری كه نه تنها دریاچه نجات ندهد بلكه منبع آب منطقه ای دیگر را نیز از بین ببرد.
استدلال هایی نظیر "پس چه طور برای زاینده رود ...." به درد حل یك همچین معضلی نمی خورد! اگر این طرح جدید هم مانند قبلی ها ایراد دار باشد باز یك گوشه از آذربایجان خودمان آسیب می بیند. حل چنین معضلی كار كارشناسی می خواهد نه سخنی از سر چشم و همچشمی و گله گذاری های عامیانه!
آن فرمایش كه "ترك ها بروند جای دیگر" سر تا پایش آن قدر ارزش ندارد كه درد دریاچه را فراموش كنیم و آن را بچسبیم! باید به فكر اساسی تر باید بود.
ای كاش زمانی كه این طرح های مخرب كه دریاچه ی ارومیه را به این روز انداختند تصویب می شد قهرمانی پیدا می شد كه تهمت ها و خطر نامحبوب شدن در حوزه انتخابیه را به جان می خرید ومخالفت می كرد!
من متخصص در این زمینه نیستم اما اظهارات آقای دكتر اسماعیل كهرم در این گزارش به نظرم معقول می آید:
|كهرم با اشاره به اظهارات كارشناسان هواشناسی مبنی بر عدم تطابق میزان آب وارد شده به دریاچه ارومیه با میزان نزولات در اثر بارورسازی ابرها تصریح كرد: اصولاً بارور سازی ابرها با این ابعاد در كشور ما امكان پذیر نیست و پدیده ای لابراتواری است.
به گفته وی، از چهار مصوبه دولت مبنی بر بارورسازی ابرها، انتقال آب از دریای خزر و رو دخانه ارس، بهینه كردن سیستمهای آبیاری در استان و دادن 20 درصد از حقابه دریاچه ارومیه از 35 رودخانه اطراف برای نجات دریاچه ارومیه تنها مورد آخر عملی و قابل اجراست"
با این كه كارشناس نیستم اما انتقال آب از ارس به دریاچه ی ارومیه برای نجات آن با عقلم جور در نمی آید. به چندین دلیل: دلیل اول: یكی این كه یك ساختمان ۴ طبقه ی دولتی در این مملكت بخواهی بسازی چهار سال طول می كشد! یك همچین پروژه ای گمان نمی كنم كمتر از ده سال تمام شود! در این مدت بلایی كه نباید برسر اكوسیستم ارومیه بیاید آمده. آبی هم از آنجا برسد نوش داروی بعد از مرگ سهراب خواهد بود.
دلیل دوم: مگه به این راحتی است كه از یك رودخانه ی مرزی آب برداری بیاوری این ور! قوانین بین الملل رودخانه ها را می خواهی چه كنی؟!
دلیل سوم: آب آنجا را برداری این بار طبیعت زیبای مغان را خراب كرده ای. بعد بیا و درستش كن!
دلیل چهارم: درسته كه هر خرجی فدای یك تار موی عروس خانوم زیبای ما، اما اگر بتوان با خرج خیلی كمتر و در زمان خیلی كوتاه تر از طریق رودخانه های اطراف مسئله را حل كرد چرا باید رفت به سراغ پروژه های پرهزینه ی آن چنانی؟!

پی نوشت : اظهارات نماینده ی تبریز در مورد طرح نجات دریاچه ی ارومیه

نظر شخصی من: از یك طرف آگاهی عمومی و حساسیت نسبت به سرنوشت دریاچه و عوامل خشك شدن و نتایج و عواقب آن باید بیشتر بشه تا امكان جلوگیری از این فاجعه بیشتر بشه. از طرف دیگه از راه حل های احساسی و غیر كارشناسی باید كاملا حذر كرد. خطر جو گیر شدن و درنتیجه نامعقول تصمیم گرفتن را همیشه باید مد نظر داشته باشیم

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

دوشواری های نجات دریاچه ی اورمیه

+0 به یه ن

تا چند وقت پیش نماینده های مجلس از آذربایجان شرقی و غربی طرح انتقال آب از رود ارس به دریاچه ی اورمیه را مطرح می كردند كه البته نماینده های استان اردبیل موافق نبودند. در طرحی كه وزارت نیرو برای نجات دریاچه ی اورمیه در نظر دارد انتقال آب از حوضه ی دیگر مد نظر نیست. صحبت از رها سازی آب پشت سدها و تغییر الگوی كشاورزی با همكاری كشاورزهاست. از تابناك نقل می كنم:

باقر‌زاده كریمی علاج دریاچه ارومیه را در اجرای برنامه‌های اولویت‌دار نظیرلایروبی كانال‌های منتهی به دریاچه، مدیریت منابع آب حوزه، تغییر الگوی كشت، تغییر و بالا بردن راندمان آبیاری با اختصاص بودجه مناسب، محدود كردن چاه‌های غیرمجاز حاشیه دریاچه و رها‌سازی آب در كنار اجرای این طرح‌ها به عنوان پازلی است كه باید به اجرا درآید تا در كوتاه مدت بتواند تا حدودی وضعیت دریاچه را از بحران نجات دهد.

این حرف ها خیلی عملی تر به نظر می رسد تا انتقال آب از رود ارس ! كارشناسان محیط زیست هم همین را می گویند. اما نكته در آن است كه آیا كشاورزان همكاری لازم را خواهند كرد یا نه. بسته به آن است كه موضوع چگونه برای آنها تبیین شود. فكر نمی كنم از مسئولانی كه با رای منصوب می شود خیلی بشود انتظار داشت كه در این تبیین كمك بكنند. با خودشان می گویند :"اگر من بروم و بگویم برای نجات دریاچه باید چاه های غیر مجاز را ببندید نامحبوب می شوم و رای نمی آورم. مردم می گویند پس اگر ما قرار است چاه ها را ببندیم تو این وسط چه كاره ای!" من در این چهار سال اظهارات نمایندگان آذربایجان را در مورد نجات دریاچه دنبال كرده ام. حس كرده ام آن چه كه برای اغلب شان (البته نه همه ی آنها) مهم تر از نجات دریاچه هست "مرد اول" و "قهرمان نجات دریاچه" ظاهر شدن است. در شهرهای كوچك تر هم ظاهرا خیلی برایشان مهم هست كه بگویند جایی كه نمایندگان تبریز ساكت بودند ما رفتیم و قهرمانانه و جانانه كوشیدیم!! از قرار معلوم گفتن این حرف مهمتر از این است كه این دفاع قهرمانانه و جانانه شان به نجات دریاچه بیانجامد یا برعكس حساسیت منفی ایجاد كند كه كار را سخت تر نماید.

هركسی با اندكی تجربه می داند كه تصمیم سازی های مهم سازنده معمولا با جنجال راه انداختن حاصل نمی شوند. باید مستدل و با راه و رسم درست كلامی وارد شد. این چیزها هم زیاد در جراید بازتاب ندارد! آن قدر هیجان ندارد كه تیتر اول خبرگزاری ها شود!

ببینید! اگر مسئولان مربوطه از راه درست برای تبیین موضوع با كشاورزان وارد شوند آنها می پذیرند و همكاری می كنند. كشاورزان و دامداران سراسر ایران كه شامل مناطقی بسیار محروم تر و كم سوادتر از حاشیه ی دریاچه ی اورمیه می شود در مسایل جنجالی تر و تابو تر از این با مسئولین مربوطه در اموری كه به ظاهر مخالف فرهنگشان و سود آنی شان بود برای سود دراز مدت همكاری كرده اند. به خصوص درمسایل مربوط به بهداشت و درمان. پیشرفت در این زمینه ها از زمان اتمام جنگ تا كنون تحسین بر انگیز و چشم گیر است. افرادی مانند دكتر پیله رودی كه چندی پیش در همین وبلاگ از ایشان یاد كردم ناممكن ها را در این زمینه به ممكن بدل كردند چون می دانستند چگونه باید با این مردم صحبت كنند و اعتماد آنها را جلب كنند. ببینید! مسایل بهداشتی كه تنها توصیه به مسواك زدن قبل از خواب نیست كه حساسیتی برنیانگیزد. وقتی مسایلی مانند بهداشت جنسی مطرح می شود موضوع خیلی خیلی حساسیت برانگیز تر از پلمپ كردن چند چاه می شود. اگر در آن موضوعات زحمكتشان و دلسوزان جامعه توانستند راهی برای جلب اعتماد كشاورزان و عشایر پیدا كنند در این مورد هم دلسوزان و زحمتكشان خواهند توانست. این طور هم نیست كه بگوییم دیگر در نسل جدید افرادی مانند دكتر پیله رودی پیدا نمی شود. نه زمان ایشان همه دكتر ها به اندازه ی ایشان خالص و آماده ی خدمت بودند نه اكنون همه ی تحصیلكرده ها خودخواه هستند. هم در آن زمان و هم در این زمان همه جور آدم پیدا می شود. اگر مدیریت بالایی خوب باشد افراد دلسوز و كاردان را پیدا می كند و برایشان امكاناتی فراهم می كند كه راه جلب اعتماد كشاورزان را می یابند.

از آن مصاحبه ی دوشواری كه سال پیش پخش شد باید درس ها آموخت.

من فكر می كنم با روش های زیر می توان كشاورزان را متقاعد كرد كه با طرح همراهی كنند:

1) آموزش از طریق رادیو و تلویزیون محلی.

2) برگزاری همایش در دانشگاه های آزاد و پیام نور روستا ها.

3) برگزاری كارگاه در مدارس محل.

4) همكاری با امام جماعت روستاها برای جلب اعتماد كشاورزان.

5) دعوت به همكاری برای پزشكان و معلمین و.... محل كه مورد احترام و اعتماد مردم محل هستند. تیپی هستند كه برای رساندن بیماران به شهر ماشین شان را به كشاورزان قرض می دهند و به هنگام تهیه ی جهیزیه پول به آنها قرض می كنند. كشاورزان از این افراد حرف شنوی دارند اما طبیعتا اگربیگانه ای بدون شناخت و تلاشی برای جلب اعتماد برود و بگوید از روش آبا و اجدادی كشاورزی تان دست بكشید كسی اعتماد نمی كند تا به حرف او گوش كند..

6) تببین موضوع به فرزندان كشاورزان كه دانشجو هستند. خود این فرزندان موضوع را برای والدین می شكافند و توضیح می دهند.

7) جلب همكاری شهری هایی كه برای تفریح باغ یا مزرعه ای دارند و كارگران محلی برای اداره باغ و مزرعه استخدام می كنند. كارگران اگر ببینند این تیپ از روش های جدید مدد می گیرند موضوع را با آب و تاب در روستا تبلیغ خواهند كرد. (در مورد تنظیم خانواده من كاملا به چشم خود دیده ام كه چگونه دخترانی كه در هنگام عروسی و ... برای پذیرایی به محله های اعیانی می رفتند كم-فرزندی را در محله های خودشان تبلیغ كردند. به طور خود جوش مردمی!)

8) همه ی اینها را گفتم اما این را هم اضافه می كنم: ایران-به خصوص آذربایجان- سرزمین عجایب است. چه بسا پیرمرد یا پیر زن بیسواد محلی از كارشناسان حرفه ای هم فهم روشن تری در مورد نجات دریاچه داشته باشد. به دانش بومی و شهود كشاورزی آنها باید احترام گذاشت و استفاده كرد. مطمئن هستم حرف های زیادی برای گفتن دارند. كسی می تواند اعتماد آن مردم را جلب كند كه به این نكته توجه لازم را داشته باشد.

اینها روش هایی بود كه به ذهن من رسید اگر چیز دیگری به ذهنتان می رسد كه اضافه كنید خوشحال می شوم كه بخوانم. باید موضوع را تبیین كرد. یا امروز به روش های نو كشاورزی رو می آورند یا فردا بادهای نمكین مزرعه و باغ را به شوره زار لم یزرع تبدیل می كند و سود و سرمایه به یكباره از دست می رود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

معاملات زیرزمینی یك دریاچه

+0 به یه ن

بیایید یك آزمایش ساده ذهنی انجام دهیم. یك سطل استوانه ای را درنظر بگیرید كه بر كف آن چند سوراخ به اندازه سكه پنجاه تومانی ایجاد كرده ایم. حال دو سه ردیف سنگریزه نسبتا درشت
در این سطل می ریزیم و آن گاه چند لایه شن و ماسه بر روی آن اضافه می كنیم. آن گاه به ارتفاع ده سانتی متر آب در سطل می ریزیم. آب كم كم راه خود را باز می كند و از سوراخ ها خارج می شود. زمان خارج شدن آب را ز1بنامیم و آن را یادداشت كنیم. آزمایش را این بار با بیست سانتی متر آب تكرار نماییم.زمان خارج شدن آب ،ز2 ،را دوباره اندازه گیری و یادداشت می كنیم.حدس می زنید ز1وز2
چه رابطه ای با هم دارند؟
ز2 مسلما از ز1 بیشتر خواهد بود اما از دوبرابر ز1 كمتر باید باشد.دلیل آن است كه وقتی ارتفاع آب بیشتر است، فشار در كف آب بیشتر خواهد بود و درنتیجه آب با آهنگ سریعتری از منافذ خارج می شود.
این اتفاق در طبیعت هم رخ می دهد. دریاچه ها و سفره های آب زیر زمینی با هم آب رد و بدل می كنند. بسته به آن كه دریاچه در سطح بالاتر و یا پایین تری از زمین های اطراف قرار گرفته باشد میزان آبی كه دریافت می كند از میزان آبی كه به چاه ها ی اطراف سرازیر می كند بیشتر یا كمتر خواهد بود. اگر كف دریاچه از عمق چاه های پیرامون آن بالا تر باشد انتظار داریم دریاچه در پر كردن این چاه ها نقش داشته باشد و اگر سطح دریاچه پایین بیاید چاه های آب زودتر خشك شوند. درنتیجه مردم محل مجبور
می شوند چاه های عمیق تر و عمیق تری حفر كنند. از طرفی حفر چاه هزینه دارد و از طرف دیگر هر چه چاه عمیق تر باشد انرژی بیشتری برای كشیدن آب از آن لازم است. همه اینها موجب می شود كه زندگی روستاییان محل دشوارتر شود.

البته آن چه كه در طبیعت اتفاق می افتد بسیار پیچیده تر از مدل ساده شده من است. محاسبه تبادل آب بین دریاچه و سفره های آب زیر زمینی از طریق شبیه سازی و... موضوع تحقیقاتی روز است. البته این رشته كار من نیست. ناشناسی پس از این نوشته من اشاره ای به وضعیت چاه های پیرامون دریاچه اورمیه ودشواری زندگی روستاییان محل كرد ومن با خود فكر كردم آیا ارتباطی بین سطح آب دریاچه و چاه ها وجود می تواند داشته باشد یا خیر. بعد این مدل ساده به ذهنم رسید. البته ادعا نمی كنم این مدل ساده من توصیف خوبی از پدیده دریاچه ارومیه ارائه می دهد. كارشناسانی كه مطالعه دقیق كرده اند باید پاسخ قطعی را بدهند. اندكی در اینترنت گشتم و دیدم كه چنین بررسی هایی در مورد دریاچه های مختلف آمریكا صورت گرفته است. در مورد دریاچه اورمیه مقاله مربوطی نیافتم. اگر شما چنین مقاله ای سراغ دارید لطفا معرفی كنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

باز هم درباره ی دریاچه ی اورمیه از زبان درویش

+0 به یه ن

در نوشته ی قبلی ام به یكی از نوشته های آقای درویش, كارشناس محیط زیست- در مورد دریاچه ی اورمیه اشاره كردم. در وبلاگ ایشان اكثر مطالب در مورد دریاچه هستند. اگر به این موضوع علاقه مند باشید خواندن وبلاگ ایشان را توصیه می كنم. اطلاعات به روز هستند. اما من می خواهم از مصاحبه ی پارسال ایشان در اینجا نقل قول هایی به مضمون بنمایم.

اگر مایل باشید اصل مصاحبه را ببینید. اما من اینجا چكیده را می نویسم. به نظرم چند حرف اصلی در مصاحبه بود:
1) خشك شدن دریاچه ی اورمیه بر خلاف آن كه فراافكنان وانمود می كنند نتیجه ی خشكسالی نیست. بلكه نتیجه ی مدیریت ضعیف و فراافكنی ارگان های مسئول است. قضیه آن است كه بیش از ظرفیت آبی از آب موجود استفاده كرده اند.
2) راه حل انتقال آب از رود ارس نیست. این كار سال ها طول می كشد و در این مدت دریاچه از بین می رود.
3) دریاچه خشك خشك هم نخواهد شد. یعنی امكانش نیست. اما اگر این روند شوم ادامه یابد می شود یكی مثل دریاچه ی نمك قم.
4) راه حل تغییر الگوی كشاورزی است.



حالا من با خودم این فكر را می كنم: متاسفانه چند سالی مسئولان یا فراافكنی كرده ا ند و گفته اند همین تقدیر هست پس بپذیرید یا  راه حل های سوپر منی نظیر رساندن آب رود ارس به دریاچه را توی بوق كرده اند. حالا به امید خدا یك مدیریت معقول تر آمده و شاید راه حل معقول رها ساختن بخشی از آب پشت سدها و تغییر الگوی كشاورزی را مطرح سازد. اما آیا كشاورزان بعد از آن چند سال امید بستن  به  راه حل های سوپرمنی یا تسلیم در برابر تقدیر به این راحتی روش های سنتی خود را به كنار می گذارند؟! به نظرم یك مقدار چالش برانگیز خواهد بود مگر آن كه فرزندان همان كشاورزان كه در  ان-جی-او ها فعال هستند یا دستی در نوشتن در وبلاگ ها یا روزنامه های محلی دارند یا در آن مناطق معلم و پزشك و.... هستند فضای فكری  كشاورزان محل را آماده سازند. كار سختی است اما شدنی است. همت می خواهد. همتی همانند آن چه  پارسال در جریان زلزله قاراداغ مردم محل نشان دادند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ]