چه گونه دریاچه اورمیه را احیا کنیم؟

+0 به یه ن


راهکارهای احیای دریاچه اورمیه توسط ستاد احیا بررسی شده و به جمع بندی خوبی رسیده اند. راهکارها الان مشخص هستند مشکل در اینجاست که عملی کردن آنها نیازمند بودجه است. بودجه را هم باید دولت بده که نمی ده.
البته ناگفته نماند همین که این دولت این ستاد را ایجاد کرده و به آن اجازه داده که در زمینه احیا دریاچه مطالعه بکنه و از کارشناسان خارجی کمک بخواد نشان می ده این دولت نسبت به رقبایش سروگردنی بالاتر هست. من زمان احمدی نژاد هم در مورد دریاچه اورمیه بسیار می نوشتم ولی هر بار که مطلبی منتشر می کردم پشتم تیر می کشید! شب که در تختخواب خودم می خوابیدم خدا را شکر می کردم چون بسیار بودند که به خاطر نوشتن یا گفتن مطالبی مشابه در مورد دریاچه اورمیه دستگیر شده بودند و خدا می داند کجا می بایست شب را صبح کنند! اون زمان ها یادم نرفته. الان من از این که  از دولت انتقاد می کنم که چرا بودجه دریاچه را واریز نمی کند کوچکترین ترسی ندارم. این اندازه از آزادی برای کشوری در خاورمیانه نعمتی است که باید قدرش را دانست. دولت روحانی به نسبت رقیبانش نسبت به دریاچه اورمیه مهربانتر بوده اما نه آن اندازه که برای نجات دریاچه لازم هست.

اما ببینیم راهکارهای نجات دریاچه چه ها هستند.
-لایه روبی رودخانه های منتهی به دریاچه. اگر لایه روبی صورت نگیرد به جای آن که آب باران و برف به دریاچه سرازیر شود  سیل می آید و مزارع مردم را تخریب می کند. پارسال چنین سیلی آمد چون بودجه لایه روبی واریز نشده بود. پیرارسال سیل نیامد و دریاچه جان گرفت چون به موقع پول واریز کرده بودند و لایه روبی انجام شده بود. خیلی مسئله ساده است.
- بستن چاه های غیر مجاز در نزدیکی دریاچه. اگر سطح آب های زیر زمینی از حدی پایین تر رود آب دریاچه از کف آن به سمت زیر زمین نفوذ می کند.
- سرازیر کردن مقدار بیشتری از آب پشت سدها به سوی دریاچه.
مورد دوم و سوم زندگی کشاورزان منطقه را تحت تاثیر می گذارد. باید الگوی کشاورزی خود را تغییر دهند. برای این که این امر منجر به فقر و بیکاری نشود باید راهکارهایی ارائه داد. ستاد احیا در این زمینه هم کارکرده و راه حل های مشخص دارد. از نظر اجتماعی هم کارکرده و باز می داند چگونه با مردم محل تعامل کند که همکاری کنند. در سطح چند روستا راه حل شان را آزموده اند و جواب داده. روستاییان همکاری می کنند. مثلا در چند روستا سطح زیر کشت را پایین آورده اند. زنان روستا برای جبران درآمد خیاطی  می کنند و روپوش مدارس می دوزند.   روستاییان آماده همکاری هستند اما همین تغییرات آموزش و بودجه می خواهد.  مثلا همان تولید پوشاک در این ابعاد چرخ خیاطی صنعتی می طلبد و با چرخ خیاطی جهیزیه ای مقدور نیست. انجام دادن این طرح ها در سطح حوضه دریاچه بودجه ای در ابعاد ملی لازم دارد.  البته این بودجه در مقابل خسارتی که خشکی دریاچه در ابعاد ملی می زند ناچیز است.

الان وقت قهر کردن با دولت نیست. تا می توانیم باید مطالبه بودجه احیای دریاچه را رساتر کنیم. به دولت انتقاد داریم اما قهر کردن با این دولت به معنای استقبال از خشک شدن دریاچه خواهد بود. این آخرین شانس است. خشک شدن دریاچه اورمیه یعنی از دست رفتن تمدن چند هزار ساله آذربایجان برای همیشه.  جای لج و لجبازی نیست. با همه انتقاداتی که به روحانی وارد هست باز بهتر از رقیبانش در مورد دریاچه عمل کرده. یادتان هست که زمان احمدی نژاد می  گفتند چه اشکالی دارد که دریاچه خشک شود؟ عوضش اونجا شتر پرورش می دهیم!

الان درآمد دولت زیاد شده.  روحانی و .... هم محبوبیت خود را دارند از دست می دهند و نیازمند ترمیم چهره خود در افکار عمومی هستند. وقتش هست که  همین الان دوباره خواست احیای دریاچه را دوباره در سطحی وسیع مطرح کنیم. یاشد که این معضل حل شود.


لطفا این مطلب را به اشتراک بگذارید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

از جنگ زرگری تا ناله زرگری: بازار کساده! ضرر می کنیم، از جیب می خوریم!!!

+0 به یه ن

وضع مالی دولت الان باید خیلی خوب باشه. این دولته که نفت را به دلار می فروشه و بعد هم  دلار را به ریال به ملت می فروشه.
الان هم که هم ماشالله قیمت هر بشکه نفت بالا رفته و هم همان نرخ دولتی دلار چند صد تومان بالاتر از نرخی است که بودجه را بر اساس آن بسته بودند. محاسبه سرانگشتی من نشان می دهد در روز دولت از محل فروش نفت حدود 80 میلیارد تومان بیش از انتظاراتش در آمد دارد. در 10 روز می شود 800 میلیارد تومان. بودجه سالانه ستاد احیای دریاچه اورمیه هم همین حدود هست.
بهانه دولت در نپرداختن بودجه ستاد احیای دریاچه اورمیه حالا دیگه چیه؟!!!




اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

احیای دریاچه اورمیه با غوغاسالاری ممکن نیست!

+0 به یه ن

متن زیر را از تابناک دارم نقل می کنم. به نظرم منطقی می آید. اگر در فاصله کمتراز 200 کیلومتر از دریاچه زندگی می کنید لطفا این متن را با دقت بخوانید:

گفت‌وگو با دکتر مسعود تجریشی

کد خبر: ۷۸۹۲۶۴
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۳ 11 April 2018
ستاد احیای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۳ یعنی یک سال بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری تشکیل شد. تا پیش از این موضوعات حول دریاچه ارومیه تنها در مسیر ابراز نگرانی افکار عمومی و رسانه‌ها می‌گذشت و دولت‌ها هیچ اقدامی برای جلوگیری از خشک‌شدن دریاچه ارومیه نکرده بودند.
 
با تشکیل این ستاد در ابتدای دولت روحانی معلوم شد توجه به این خواسته عمومی مردم یکی از اولویت‌های دولت تدبیر و امید است. ستاد احیا، اما در چهار سالی که از آغاز فعالیتش می‌گذرد، با انتقادات فراوانی مواجه بود. انتقاداتی که در یک سال اخیر هم شدت فراوانی گرفت. با این‌حال مسعود تجریشی، استاد دانشگاه شریف، معاون سازمان محیط‌ زیست و مدیر دفتربرنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه چندان با این انتقادات موافق نیست.
 
او معتقد است ستاد احیا در سه سال اول کاملاً طبق برنامه پیش رفته و دریاچه را در شرایط تثبیت قرار داده و مانع کاهش ۴۰ سانتی‌متری تراز آن، که سالانه در حال شکل‌گرفتن بود، شده است؛ اما از سال سوم به بعد و درواقع در یک سال گذشته به دلیل عدم تأمین بودجه وعده‌داده‌شده، دولت نتوانسته گامی به پیش بردارد و نهایتاً در پایان سال مجبور شده است با موافقت دولت به تأمین مالی از طریق سرمایه‌گذاری رو بیاورد.
 
در ادامه حرف‌های خواندنی مسعود تجریشی را درباره وضعیت دریاچه و اقدامات صورت‌گرفته می‌خوانید.

درباره دریاچه گزارش‌های متفاوتی در اختیار افکار عمومی قرار می‌گیرد. مخالفان و منتقدان دولت از بحرانی‌بودن شرایط دریاچه سخن می‌گویند و دولتی‌ها از روبه‌راه‌بودن وضعیت دریاچه. شما اگر بخواهید در پایان سال ۹۶ تصویری از وضعیت دریاچه ارائه بدهید آن را چگونه تصویر می‌کنید؟

دکتر تجریشی: برای بررسی وضعیت موجود دریاچه ارومیه ابتدا باید ببینم طبق برنامه قرار بود در حال حاضر در چه نقطه‌ای قرار داشته باشیم و الان کجا هستیم و اگر نتوانسته‌ایم طبق برنامه به مقصود خود برسیم علت‌ها چه بوده است.

فی‌الواقع می‌توان از دو منظر به وضعیت فعلی دریاچه ارومیه نگاه کرد. یکی از این دیدگاه که به‌عنوان یک پروژه به این مسئله نگاهی بیندازیم و دیگری اینکه از منظر فراتر از یک پروژه و به‌عنوان یک مدل برای حل مسائل مشابه در کشور می‌توان آن را در نظر گرفت. من ابتدا از منظر اول به مسئله می‌پردازم و در ادامه اشاره خواهم کرد که اگر در برخی موضوعات به دستاورد مشخص‌شده نرسیدیم، اما دستاورد‌های جایگزینی داشته‌ایم که قابل‌توجه است.

طبق برنامه قرار بود در سال گذشته -سال گذشته یعنی سال آبی گذشته و تا شهریور ۹۵- دریاچه در یک شرایط تثبیت قرار بگیرد. تثبیت به این مفهوم که در طی ۲۰ سال منتهی به سال ۹۲-۹۳ دریاچه سالانه حدود ۴۰ سانتی‌متر کاهش تراز داشت، به‌صورتی‌که طی این ۲۰ سال به اندازه یک ساختمان سه طبقه، حدود ۸ متر، افت تراز دریاچه را شاهد بودیم و عمدتاً نظاره‌گر وضعیت افت تراز دریاچه بودیم، تا اینکه حدود سال ۸۸ متوجه شدیم حتماً باید یک فکر و فعالیتی برای بهبود وضع دریاچه صورت بگیرد. کارگروه‌ها و فعالیت‌های خیلی گسترده‌ای انجام شد، اما تا سال ۱۳۹۳ که ۵ سال از فهم این موضوع می‌گذشت هیچ اقدام عملی برای بهبود وضعیت دریاچه صورت نگرفت. یعنی برنامه‌هایی در نظر گرفته شد با مشارکت دستگاه‌های اجرایی، ولی هیچ اقدامی صورت نگرفت.

وقتی آقای روحانی در انتخابات پیروز شدند، با توجه به اهمیتی که موضوع برایشان داشت و خطرات بزرگی که با خشک‌شدن دریاچه کشور را تهدید می‌کرد، ایشان کارگروه احیای دریاچه ارومیه را تشکیل دادند. در همان ابتدای تشکیل این کارگروه متخصصین به ما گفتند اگر ظرف سه سال نتوانیم دریاچه را در شرایط تثبیت قرار دهیم دیگر دریاچه کاملاً از دست می‌رود و خشک می‌شود و برنامه‌های احیای دریاچه دیگر جوابگو نخواهد بود و آن‌وقت است که طوفانی از گردوغبار می‌تواند یک جمعیت گسترده‌ای از ساکنان حوضه آبریز دریاچه ارومیه و اطراف آن را دچار مشکلات عدیده زیست‌محیطی کند؛ بنابراین ما در سه سال اول رفتیم سراغ این برنامه که نگذاریم دریاچه بیشتر از این دچار افت تراز شود و بتوانیم دریاچه را در یک شرایط مناسب تثبیت کنیم. در این فاصله هم برویم سراغ اقداماتی که اثربخشی آن‌ها را در کوتاه مدت می‌توان مشاهده نمود و کمترین تنش‌های اجتماعی را ایجاد می‌کند و عمدتاً اقدامات سازه‌ای است و می‌شد با یک هماهنگی کوچک میان دستگاه‌ها آن را اجرایی کرد و بتوانیم از این رهگذر آب را وارد دریاچه بکنیم. نهایتاً در شهریور ۹۵ ما طبق برنامه خودمان توانستیم دریاچه را در شرایط تثبیت قرار دهیم، علی‌رغم اینکه در این سال‌ها مدام میزان بارش‌ها کم و کمتر شده است. یعنی بارش‌ها کمتر شده بود؛ اما ما نگذاشتیم دیگر سالی ۴۰ سانتی‌متر از تراز دریاچه کم شود.

عمده اقداماتی که انجام شده بود یکی اتصال رودخانه سیمینه‌رود و زرینه‌رود بود که با کمک لای‌روبی‌هایی هم که انجام شد توانستیم از هدررفت آب‌ها جلوگیری کنیم و آب را به پیکره اصلی وارد کنیم. رهاسازی سد‌ها انجام شد. این اقدامات کمک زیادی به ثبیت وضعیت دریاچه کرد.

شاید بتوان این پروژه را اولین پروژه در کشور دانست که همه دستگاه‌های اجرایی با هم دور یک میز نشستند و در موضوع مسئله به توافق رسیدند. در پاسخ و چگونگی حل مسئله هم اجماع داشتند و در تعیین پروژه‌ها و اقدامات عملی هم هم‌صدا بودند و یک نظارت و پایش جمعی و مشترکی بر روی پروژه‌ها و اقدامات هم صورت گرفت. علاوه بر اتفاقاتی که برای دریاچه رخ داده و خواهد داد، این مسئله هم خودش یک دستاورد مهم و جالب‌توجه در کشور است. به‌طوری‌که هر پروژه‌ای که انتخاب می‌شود همه دستگاه‌ها سعی می‌کنند در مراحل اجرایی آن مشارکت کنند و همچنین بر آن نظارت کنند و میزان اثربخشی آن را بسنجند.

ولی منتقدان با دست‌گذاشتن روی همین موضوع تثبیت، به کنایه می‌گویند ستاد احیای دریاچه ارومیه به ستاد تثیبت دریاچه بدل شده است و هیچ حرکت روبه‌جلویی در یک سال اخیر نداشته است و همین را دست‌مایه انتقاداتشان به ستاد کرده‌اند. چرا نتوانستیم از وضعیت تثبیت گذر کنیم؟

دکتر تجریشی: اتفاقی که الان رخ داده این است که بعد از سال آبی ۹۵-۹۶ که ما نهایتاً به مرحله تثبیت دریاچه ارومیه رسیدیم، باید به سراغ برنامه‌هایی می‌رفتیم که طی آن بتوانیم آب بیشتری را صرفه‌جویی کنیم تا بتوانیم تراز آب دریاچه را بهبود ببخشیم. طبق برنامه قرار بود در این فاز برنامه برای مدت پنج سال، ۴۰ واحد درصد در مصرف آب صرفه‌جویی داشته باشیم تا پس از تثبیت مرحله احیای دریاچه آغاز شود. ما ۳ واحد ۸ درصدی را پشت سر گذاشتیم که مشاوران به ما گفتند اگر سرمایه‌گذاری روی زیرساخت‌ها انجام نشود، تقریباً ادامه کار سخت خواهد شد؛ بنابراین ما از دولت قول گرفتیم که منابع مالی را تأمین کند. اما اتفاقی که افتاد این بود که دولت سال گذشته نتواست منابع مالی را که قول داده بود تأمین کند.
 
پس ما وقتی که سال آبی گذشته را شروع کردیم، با توجه به نبود بودجه، برنامه‌ها را از سازه‌ای به غیرسازه‌ای تغییر جهت دادیم. به‌جای اینکه در مبدأ بخواهیم آب را به سمت دریاچه انتقال دهیم رفتیم به این سمت که در مزارع و باغات آب را صرفه جویی کنیم. رفتیم به این سمت که برداشت‌ها را در فصل‌های غیرزراعی کنترل کنیم و درنهایت رفتیم به این سمت که نهاد‌هایی را ایجاد بکنیم که در حوضه آبریز خودشان بروند به سمت اینکه دریاچه را احیا بکنند.

این عدم تضمین منابع مالی موجب شد در برخی پروژه‌ها دچار مشکل بشویم. ازجمله در پروژه‌هایی مثل سردهنه سازی‌ها، مثل سازه‌های کنترل برداشت و... که با منابع خیلی کم در این پروژه‌ها ما می‌توانستیم نگذاریم آب به هدر رود و در فصل‌های غیرزراعی آب به سمت دریاچه سرازیر شود.

پس اتفاقی که افتاد این بود که برنامه بود، انگیزه بود، ولی منابع مالی نتوانست تضمین شود. به سال جدید که وارد شدیم -که درواقع شش ماه اولش از فصل آبی قبل بود- دولت قول داد که هرآنچه در سال قبل نداده را در سال جدید پرداخت کند. به‌هرحال ما پیگیری‌های زیادی انجام دادیم؛ اما محل تأمین منابع مالی این پروژه ماده ۱۰ و ۱۲ است که دو خصوصیت دارد. یکی اینکه برای مواقع بحرانی این پول می‌تواند هزینه شود و دوم اینکه این پول از ردیف‌های سالانه‌ای است که در اواخر سال هم تخصیص داده می‌شود. یعنی اگر در سال تأمین اعتبار نشود، باید دوباره درخواست مجدد کرد و کل فرایند برای سال بعدی تکرار می‌شود. به‌عبارتی جزء دیون دولت برای سال بعدی حساب نمی‌شود.

خب امسال هم دیدیم که بحران‌های فراوانی داشتیم که بودجه ردیف ماده ۱۰ و ۱۲ باید هزینه‌های آن را تأمین می‌کرد و به‌این‌ترتیب دولت نتوانست به تعهد سال گذشته‌اش عمل کند. ازآنجایی‌که دولت نتوانست بودجه موردنظر را تأمین کند ما در جلسه کارگروهی که چندی پیش داشتیم پیشنهاد دادیم دولت اگر واقعاً پولی برای این موضوع ندارد، اجازه تأمین مالی از طریق قرض را به ستاد احیا بدهد. نه صرفاً از خارج، بلکه ممکن است منابع مالی وجود داشته باشد یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری وجود داشته باشند در داخل که حاضر باشند بیایند روی پروژه‌هایی مثل تصفیه خانه سرمایه‌گذاری کنند؛ که الان این مجوز را ما گرفتیم و با گرفتن این مجوز قاعدتاً باید برگردیم پروژه‌های قابل‌سرمایه‌گذاری و جذب مشارکت مالی را شناسایی کنیم و سرمایه‌گذاران را هم شناسایی بکنیم و الان وارد این فضا شدیم که صرفاً با منابع دولتی سراغ احیای دریاچه ارومیه نرویم.

درمجموع الان در شرایطی قرار داریم که بارش‌ها در سال آبی گذشته حدود ۲۰۵ میلی‌متر بود که عدد به‌شدت پایینی است. اینکه بارش سالانه شما از ۳۸۵ میلی‌متر به ۲۰۵ میلی‌متر برسد به‌شدت نشان از کاهش میزان بارش و بحرانی‌بودن شرایط دارد. از سوی دیگر دما هم تقریباً یک‌ونیم درجه بیشتر شده نسبت‌به زمان مشابه و همه این‌ها یعنی فشار بیشتر روی منابع آب و این یعنی فشار بیشتر برای جلوگیری از ورود آب به سمت دریاچه.

شکر خدا برای موضوع رهاسازی آب سد‌ها توافق ۲۹ درصد را به‌جای ۳۲ درصد برای سال چهارم پیدا کردیم و گفتیم مشکلی نیست. چراکه ۲۹ درصد باز هم حرکت به سمت کاهش مصرف آب اراضی پایاب سد‌ها -که بیش از نیاز گیاه آب مصرف می‌کردند- بوده است؛ ولی درمجموع به جهت تأمین منابع مالی نتوانستیم اقدام مناسبی انجام دهیم.

در فرایند احیای دریاچه ارومیه به چه میزان از تجربه نخبگان و دانشگاهیان داخلی و خارجی استفاده کردید؟
 
دکتر تجریشی: یک نکته‌ای که ما در جریان احیای دریاچه درگیر آن بودیم این بود که برای اینکه مطمئن شویم اقداماتی که در حال انجام است تا چه میزان اثربخش است و تا چه میزان طبق تجربه‌های جامعه جهانی و سازمان‌های بین‌المللی است، دو قرارداد را با دو طرف خارجی امضا کردیم. یکی قرارداد جایکا است که دولت ژاپن آن را به یک مشاور ژاپنی داده تا به مدت چهار سال در حوزه دریاچه مطالعات منابع آب را انجام می‌دهد و الان یک سال از مدت قرارداد آن می‌گذرد. یکی از خروجی‌های این قرارداد این است که هر اقدامی که ما انجام می‌دهیم چگونه و به چه میزان منجر به سرازیرشدن آب به دریاچه می‌شود.

طبق این قرارداد قرار است در شرق و غرب و شمال دریاچه هم این مطالعات منابع آب انجام شود. در کنار این موضوع با یک مهندس مشاور در جنوب دریاچه هم قراردادی امضا کردیم که امسال سال سوم اجرایی‌شدن این قرارداد است. با دانشگاه تبریز و ارومیه هم در سال اول قراردادمان قرار داریم که قرار است راهکار‌های کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در غرب و شرق دریاچه را به ما بگویند که ما بتوانیم برای احیای دریاچه ارومیه از پیشنهادات این دو دانشگاه استفاده کنیم.

علاوه بر این‌ها در حال انجام یک مطالعه دیگری با تأمین مالی دولت ژاپن و خودمان به‌صورت ۵۰-۵۰ هستیم که در آن آمدیم و نگاهی به حوزه‌هایی که در آن خلأ داشتیم انداختیم و سعی کردیم آن‌ها را هم بپوشانیم. مثلاً ما الان در مطالعات اقتصادی‌اجتماعی خلأ فراوانی داریم و تجربه چندانی در این زمینه در کشور وجود ندارد. مثلاً در موضوع کشاورزی دیم کار چندانی انجام نشده، در حوزه معیشت کشاورزان کار زیادی انجام نشده.
 
کاری که در این پروژه در حال انجام آن هستیم این است که طی یک مطالعه چهارساله که اکنون یک سال آن گذشته، قرار است منابعمان را بشناسیم و بعد از آن مصار‌فمان را بشناسیم و بعد براساس معیشت مردم و ظرفیت‌های منطقه‌ای پیشنهاد دهیم چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا ضمن کاهش مصرف آب و افزایش بهره‌وری، درآمد کشاورزان نیز افزایش یابد. درمجموع به نظر من از جهت مطالعات و جامع‌نگری به ماجرای دریاچه، ما اقدامات خوبی را انجام داده‌ایم که با تأمین منابع مالی می‌توانیم مطمئن شویم این اقدامات اثربخش باشند.

با توجه به اینکه یکی از خطرات خشک‌شدن دریاچه ارومیه بحث طوفان‌های گردوغبار است برای کنترل این موضوع چه اقداماتی را پیش‌بینی کرده‌اید؟

دکتر تجریشی: یکی از اقدامات اثربخشی که در این مدت با همت کارشناسان سازمان جنگل‌ها و مراتع صورت گرفته ماجرای کنترل غبار بود. ما از همان روز‌های اول موضوع کنترل غبار را خیلی جدی مورد توجه قرار دادیم و در کنترل غبار، هم گزارش سازمان جنگل‌ها و مراتع و هم ارزیابی مستقلی که توسط مرکز سنجش از راه دور شریف ما انجام دادیم نشان می‌دهد که تقریباً ۶۰ درصد گردوغبار را با این اقدامات توانستیم کنترل نماییم، علی‌رغم اینکه بارش‌ها کمتر و زمین خشک‌تر شده. درمجموع این‌ها نشان می‌دهد که اگر اقداماتی صورت بگیرد، به لحاظ فنی، دریاچه قابلیت احیا را دارد، بسته به اینکه ما تا چه میزان بتوانیم منابع مالی را در اجرایی‌شدن این پروژه‌ها تأمین کنیم.

با وجود اینکه اینکه شما می‌گویید در این پروژه اجماع عمومی بین دستگاه‌ها صورت گرفته است، به نظر می‌رسد در مرحله عمل چندان هماهنگی وجود ندارد. مثال واضح این ماجرا افزایش کشت چغندرقند در حوضه آبریز دریاچه است و این در حالی است که از سال قبل هشدار داده شده بود که با توجه به آب‌بربودن کشت این محصول، میزان کشت آن کاهش یابد.

دکتر تجریشی: ببینید تا پیش از این در کشور سراغ نداشتیم که بین دستگاه‌های مختلف در صورت‌مسئله و راهکار‌های عملیاتی اجماعی وجود داشته باشد. ولی ما در موضوع دریاچه در صورت‌مسئله اجماع داشتیم، در راهکار‌ها اجماع داشتیم، برنامه یکپارچه‌مان را هم با مشارکت تمام دستگاه‌های اجرایی تعیین کردیم؛ ولی اینکه بگوییم صددرصد توانستیم همه دستگاه‌های اجرایی را مجاب به اجرای برنامه‌های خودمان بکنیم، چندان درست نیست و چندان در آن موفق نبودیم. برای مثال ما تصمیم‌گیری کردیم که سطح زیر کشت چغندرقند کم شود، اما می‌بینیم که سال گذشته سطح زیر کشت آن کم که نشد هیچ بیشتر هم شد.
 
من هم به همین موضوع اشاره کردم. به نظر می‌رسد سایر وزارتخانه‌ها چندان با شما همکاری نمی‌کنند.

دکتر تجریشی: نمی‌توانم بگویم با ما همکاری نمی‌کند. ببینید هنوز ما به آن اعتقاد نرسیدیم که موضوع دریاچه و آینده پیش‌روی آن یک بحران جدی است و خب جاانداختن این فرهنگ هم بسیار سخت است. ببینید مثلاً ما چطور می‌توانیم به افرادی که تا سه سال پیش به‌خاطر ساختن سد به آن‌ها جایزه می‌دادیم و تقدیر می‌کردیم بگوییم سد نساز؟ شما نمی‌توانید در سه سال، چهار سال به‌یک‌باره این فرهنگ را عوض کنید. این موضوع به زمان نیاز دارد. بسیاری از اتفاقات این حوزه هم چنین است و به زمان نیاز دارد برای تغییر فرهنگ عمومی. ببینید مثلاً اینکه کشاورزان احساس کنند که با بحران آب مواجه هستند چندان در حوضه آبریز ملموس و جاافتاده نیست. مثلاً در جنوب دریاچه اصلاً این احساس وجود ندارد و آن‌ها اصلاً در مصرف آب احساس خطر نمی‌کنند. در شرق دریاچه کم‌وبیش این ماجرا احساس شده است، اما در جنوب اصلاً خبری نیست. خب شما چطور می‌خواهید کشاورزان آنجا را متقاعد کنید که آب و خشک‌شدن دریاچه موضوع بحرانی منطقه شماست.
 
پس باید مسئولانمان کمی جلوتر از زمان باشند. یعنی قبل از اینکه ببینند اتفاقی در حال رخ‌دادن است تبعات آن را ببینند و یک تحلیل اقتصادی و فنی از موضوع داشته باشند. ولی شما ببینید که ما در این سال‌ها مدام با کاهش میزان بارش‌ها مواجه بودیم، کشور خشکی هستیم و بحران آب داریم. پس وقتی ما می‌آییم و در این منطقه چغندرقند می‌کاریم و کشت آن را افزایش می‌دهم درواقع یک منفعت خیلی کوتاه و کوچک را در نظر داریم و توجهی به دریاچه و هزینه‌های ناشی از خشک‌شدن آن و تبعات زیست‌محیطی مترتب بر سلامت ساکنان منطقه نداریم. خب از آن طرف کشاورز را در نظر بگیرید. حتماً وزارت نیرو به او آب می‌دهد. حتماً وزارت جهاد کشاورزی به او بذر می‌دهد و حتماً وزارت صنایع چغندرقند او را خریداری می‌کند؛ بنابراین در یک نگاه کلی به این نتیجه می‌رسیم که گویا این دستگاه‌ها چندان باهم هماهنگ نیستند. موضوع اقتصاد ملی هم اصلاً اینجا مطرح نیست. در واقع اصلاً این نوع نگاه ما یک نگاه عمیق ملی جامع‌نگر نیست. پس اول باید این نگاه‌ها یکسان شود و باید از رأس وزارتخانه‌ها یعنی وزیر شروع بشود تا پایین‌ترین مقام اجرایی در منطقه برای عملیات برود. خوشبختانه الان وزرا کاملاً هماهنگ، آگاه، ولی در هرم مدیریتی از تهران تا منطقه با درجات متفاوت این دانش و انگیزه و همراهی وجود دارد.
 
پس به حرف اولتان برمی‌گردیم که گفتید در این پروژه اجماع بین دستگاه‌ها وجود دارد. آیا واقعاً اجماعی وجود دارد؟

دکتر تجریشی: ما اجماع فنی داریم، ولی اراده سیاسی نداریم. آن اجماع فنی در جهان سیاست می‌شود اراده سیاسی. این اراده سیاسی دولت است، اما باید سلسله‌مراتبی بیاید تا تبدیل به رویه شود. یعنی اگر کسی رفت چغندرقند خرید به او بگویند تو دیگر مدیر ما نیستی. اما این نگاه‌ها هنوز باهم چفت نشده است. نگاه فنی با اراده سیاسی هنوز باهم یکی نشده است. مدیری که در منطقه می‌رود اجازه کشت چغندر می‌دهد، به خیال خودش دارد کار خیر می‌کند.
 
این موضوع اراده سیاسی آقای روحانی است، اما باید تبدیل به اراده سیاسی همه نهاد‌ها شود. بدنه وزارت نیرو نباید آب بدهد، بدنه وزارت جهاد نباید بذر بدهد و الی آخر. ولی خب این موضوع مهمی است که هرچه پایین‌تر می‌آییم اجرایی‌کردن این اراده سخت و سخت‌تر می‌شود؛ چون شما با مردم طرف هستید. مثلاً شما می‌خواهید بروید یک چاه غیرمجاز را پلمب کنید، اما کشاورز می‌گوید اگر می‌خواهید چاه زمین را ببندید من را هم در آن خاک کنید؛ بنابراین گفتن این حرف و گرفتن این تصمیم در سطوح بالا آسان است؛ اما هرچه به لایه‌های جمعیتی مردم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم عملیاتی‌کردن آن‌ها سخت و سخت‌تر می‌شود. در واقع دستگاه‌های اجرایی این سختی کار را نمی‌خواهند انجام دهند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

مطالبه بودجه احیای دریاچه اورمیه به جای واکنش در برابر تحریکات قومی

+0 به یه ن

من فیلم حاشیه های بازی تراختور و پرسپولیس را بعد از نگارش متن دیروزم دیدم. واقعا حرف هایی تا آن اندازه سخیف ارزش پاسخگویی و دهن به دهن شدن ندارند. در این شرایط هم اصلا به صلاح و مصلحت نیست بیاییم در مقابل آن گونه تحریکات قومی واکنشی نشان دهیم.
الان زمان مناسبی است که بودجه احیای دریاچه اورمیه را پیش بکشیم. به جای دهن به دهن گذاشتن و کش دادن آن حاشیه ها، تا می توانیم بودجه احیای دریاچه اورمیه را مطرح کنیم. بودجه برای لایه روبی رودخانه لازم هست. بودجه به موقع برسد و لایه روبی به موقع انجام بگیرد درفصل بارندگی آبها می ریزند توی دریاچه والا رودخانه ها طغیان می کنند می ریزند و مزارع مردم را ویران می کنند و چند برابر آن بودجه خسارت وارد می کنند. همین را آن قدر تکرار کنید تا بلکه اثر کند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

ما تا وقتی که این مسئولان مسئولیت ناپذیر را داریم، دشمن خارجی لازم نداریم!

+0 به یه ن

امروز در تلگرام یک متن  از " کانال حامیان مردمی دولت (حمد)" به دستم رسید. لب حرفش این بود که خشک شدن دریاچه ها و رودخانه های ایران کار دشمن هست. جا به جا هم  صراحتا تاکید می کرد که "دانشمندان ما" و "استادان دانشگاه ایران در رشته محیط زیست" هیچ کدام نمی فهمند و فقط او می فهمد!! خلاصه "کانال حمد" هر آسمون ریسمونی می بافت (ولو به قیمت  زیر سئوال بردن اجماع همه متخصصان محیط زیست کشور) که ثابت کند دولت تقصیری ندارد و باید "حمد" و ثنا و ستایش او را گفت!


 حالا شور شدن آب کارون را می خواهند چه طور توجیه کنند؟ سد گتوند هم کار دشمن هست؟!!  گویا حتی مردم محلی هم گفته بودند که اینجا معدن نمک هست اینجا سد نزنید اما بیفکری و سیاسی کاری های دولت های پی در پی باعث فاجعه ای شد که نباید می شد.

و اما عروس خانوم زیبای خودمان که آن قدر  این سال ها جفا دیده که   به پیری زودرس دچار شده!  ببینید قضیه ساده هست.  نیمه دوم سال 94 و  نیمه اول سال 95 سر موقع بودجه لازم برای لایه روبی رودخانه ها را پرداخت کردند. آب باران  و برف ریخت توی دریاچه اورمیه و آن را زندگی دوباره داد! نیمه دوم سال 95 و  نیمه اول سال 96 هم باید همین کار راتکرار می کردند اما خسیس بازی در آوردند. گلوی خود من همینجا پاره شد از بس گفتم این پول را باید واریز کنید. رقم آن چنانی هم در ابعاد ملی نبود. اهمال کردند. دولتیان و مجلسیان هر دو پشت گوش انداختند. بعد رودخانه ها طغیان کردند. سیل آمد ریخت توی مزارع مردم.  چند تن از هموطنان در سیل جان باختند. محصولات کشاورزی  و دام ها از بین رفتند.  چندین برابر پولی که می بایست صرف لایه روبی شود خسارت به بار آمد. آبی که باید به دریاچه اورمیه می ریخت ریخت در مزارع و خانه های  مردم آنها را ویران ساخت.
به همین سادگی، به همین تلخی! به جای آسمون ریسمون بافتن برای توجیه ندانم کاری ها و اهمال های دولت و مجلس، نیروهای مردمی باید به آنها فشار بیاورند  تا به تعهداتشان عمل کنند!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت!

+0 به یه ن

به اعتقاد این فعالان معترض، این همایش با حمایت مالی پروژه‌های ضد محیط زیستی مانند سد گتوند برگزار شده است. آنها معتقدند موازی‌سازی در برابر تلاش‌های زیست محیطی مستقل آنهم با پشتوانه پول ارگان‌های نظامی و جلب هنرپیشه ها، در شرایطی که ایران ۹۸درصد منابع آبی خود را در اثر سال‌ها سلطه مافیای آب و سومدیریت از دست داده، نتیجه‌ای جز ویرانی بیشتر آخرین بازمانده‌های آب در ایران ندارد.

یوسف فرهادی بابادی در این همایش به کیانیان اعتراض کرده و گفته « به علت آدرس‌های غلطی که برای حل مساله آب به مردم می‌دهید؛ من شما را یک جریان انحرافی در جنبش محیط زیستی می‌دانم» که کیانیان هم در پاسخ از او خواسته دهانش را ببندد.

فرهادی در صفحه فیس‌بوک خود در پاسخ به کیانیان نوشته «آقای کیانیان فکر کنید ما دهانمان را بستیم، آنچه نه شما بلکه شما به نمایندگی از یک وضعیت آن را مطالبه کردید، حالا چه شده است؟ زنان دهانشان را بستند، معلمان، کارگران، روزنامه‌نگاران و پژوهشگران مذهبی حالا چه شده است ؟ امیدوارم فکر کرده باشید که چه می‌شود که در جامعه ما مداحان، ورزشکاران و هنرمندان تنها کسانی هستند که قدرت دارند دهانشان را باز کنند؟»

فرهادی در ادامه خطاب به کیانیان نوشته«واقعیت ماجرا این است که شما در فرایند مصرف نمایشی هنر و هنرمندان برگزیده شدید تا در همایشی که برای حفظ نظم وضعیت موجود تدارک دیده شده نمایی سانتیمانتال و فانتزی از فعالیت زیست‌محیطی را به نمایش بگذارید.»

شرکت مهاب قدس از حامیان این همایش همان شرکتی است که به عنوان مشاور پروژه گتوند، گزارش خطرآفرین‌بودن ساخت سد گتوند بر روی کوه‌های نمکی را رد کرده بود.

منبع: میدان

پی نوشت: راستش من هم در مورد حمایت کیانیان از دریاچه اورمیه همین حس را داشتم! هرچند به زبان نمی آوردم چون مطمئن نبودم حسم درست هست. سعی می کردم به خودم بقبولانم که در مورد او اشتباه می کنم وباید دوستش داشته باشم.


 ببینید زمان احمدی نژاد ما با ترس و لرز در مورد دریاچه اورمیه می نوشتیم. عده زیادی به خاطر تظاهرات در حمایت از دریاچه اورمیه کتک خوردند دستگیر شدند و..... اون زمان ها از آقای کیانیان و دار ودسته اش خبری نبود! بعد آقای روحانی رئیس جمهور شد. دست کم این مزیت را نسبت به قبلی داشت که در زمان او  ملت را برای یادآوری مضرات خشک شدن دریاچه کتک نمی زنند. من خودم دیگه بعد از این که در مورد دریاچه می نویسم  کابوس نمی بینم. قبلا در یک ترس دائمی زندگی می کردم اما باز هم می نوشتم. البته من کوچکترین علاقه مندان دریاچه بودم. عده بسیاری بودند که هزینه ها برای بالابردن آگاهی مردم در مورد دریاچه اورمیه دادند. در همان سال های خفقان هنرمندان محلی زیادی در مورد دریاچه کلیپ و بنر و.. ساختند. حتی هنرمندان زن که دوبل تحت فشار بودند. 

بعد آقای روحانی خودش همون حرف هایی که ما می زدیم زد. ستاداحیای دریاچه  را هم درست کرد بعدش تازه تازه آقای کیانیان پیدایش شد. 


بی ربط: در فصل دوم سریال شهرزاد کیانیان نقش خانی را بازی می کند که مادرش رعیت بوده. وقتی می خواهد دستور کشتن کسی را بدهد اول با او خلوت می کند حرف های عاطفی  می زند بعد می آید بیرون و دستور قتل می دهد.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

بوی کینوا مال من / هرچی که دارم مال تو/ یه وجب خاک مال من / هرچی که کارم مال تو!

+0 به یه ن

دیشب شام خانه دوستم دعوت بودم. جای شما خالی سالاد کینوا درست کرده بود. کینوا گیاهی است بومی آمریکای جنوبی. گویا در تمدن اینکاها همان نقش را داشته که گندم در تمدن خاورمیانه و اروپا ایفا کرده و برنج در تمدن خاور دور.


دختر خاله ام در شرکت گوگل مهندس آی تی هست.
خیلی هم ماشالله خوش خوراک هست .
می گه هر روز ناهار کینوا سرو می کنند.
انگلیسی اش این طور می شه:
Quinoa salad
سرچ کنید انواع و اقسام سالاد های کینوا می آد.

گشتم دیدم چندین سایت امکان فروش اینترنتی کینوا به سراسرکشور فراهم کرده اند.

 بنا به ویکی پدیا:«در سال ۱۳۸۷، مؤسسه اصلاح تهیه نهال و بذر، با واردات بذر این گیاه تنها توانست عملکرد یک تن در هکتار داشته باشد که موفقیت‌آمیز نبود. در سال ۲۰۱۳ که سال کینوآ نامگذاری شده بود، فائو برخی ارقام این گیاه را به هشت کشور منتقل کرد که ایران یکی از این کشورها بود عملکرد چهار تنی در آب شیرین به‌دست آمد. در حال حاضر در ایران تلاش می‌شود کاشت این گیاه در مناطق شور صورت گرفته و افزایش عملکرد به دست آید. کینوآ به‌عنوان ماده غذایی مجاز برای افرادی که به گلوتن موجود در گندم حساسیت دارنداستفاده می‌شود و در حال حاضر از این گیاه برای تولید آرد، غنی کردن آرد، گندم، تولید بیسکوئیت و پاستا استفاده می‌شود.»

از کینوا غیر از سالاد چیزهای متنوع دیگه درست می کنند: سوپ بیسکویت دلمه. جای برنج هم می شه دم کرد. می گن کمتر از برنج چاق کننده است. کلسترول نداره و یک عالمه آهن و منیزیم داره.


این طور که می گن کشت کینوا کمتر از کشت گندم آب مصرف می کنه. کاش مطالعات کشاورزی ثمر بده و بتونند کشت کنوا را در ایران جایگزین کشت گندم کنند. این روزها همان طوری که می دانید بحث هست که خودکفایی گندم برای کشور خوبه یا بده. از یک طرف گندم کالای استراتژیک هست. نمی شه با آن شوخی کرد. نباشه ملت گرسنه می مانند. همین صد سال پیش بود که نصف جمعیت ایران (هشت میلیون نفر) از گرسنگی مردند. از طرف دیگه هم کشت گندم آب می خواد. ایران   کمبود آب دارد. دریاچه ها و رودخانه هامون می خشکند و نوع دیگری از بدبختی گریبانگیرمان می شه. ای کاش راه حل کشت کینوا جواب بده.
 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اقدامات انجام گرفته جهت نجات دریاچه اورمیه

+0 به یه ن

نقل از تابناک
 رئیس ستاد احیای دریاچه اورمیه درباره مهمترین اقدامات صورت گرفته برای نجات‌بخشی ارومیه گفت:

خدا را شکر می‌کنیم که بارندگی‌ها کاهش ۷۰ درصدی نداشته اما نباید اقدامات دولت را کم اثر جلوه دهیم. مهمترین اقدام ستاد احیای دریاچه ارومیه همین بود که رودخانه‌هایی را که مملو از رسوبات و گل و لای بود لایروبی کرد تا امروز همین آب باران بتواند به دریاچه برسد، سه‌بار دریاچه سد بوکان باز شد و بخشی از حقابه ارومیه رهاسازی شد، بیش از ۲۰۰۰ حلقه چاه غیر مجاز مسدود شد و برخی چاه‌های دیگر به کنتورهای هوشمند مجهز شد، ما نیز در سازمان حفاظت محیط زیست با کمک دولت ژاپن و سازمان ملل توانستیم برای ۱۱۰ روستا برنامه‌ریزی کرده و آنها را آموزش دهیم تا الگوی کشتشان را از چغندر قند به محصولات با نیاز آبی کمتر سوق دهند، نتیجه این اقدامات آموزشی ما که اکنون وارد چهارمین سال خود می‌شود این بود که موفق شدیم حدود ۲۰ درصد از مصرف آب روستاییان و حتی ۲۵ درصد از میزان مصرف سموم و کود شیمیایی در بیش از ۹۰ روستا بکاهیم، از سوی دیگر وزارت جهاد کشاورزی نیز موفق شده با همکاری کشاورزان و تجهیز برخی مزارع به آبیاری قطره‌ای و تغییر الگوی کشت، راندمان آبیاری را بالاتر برده و در مجموع ۱۸ درصد میزان مصرف آب را کم کند که تمامی گزارش‌های آن در جلسه‌ای که کشاورزان و تشکل‌های زیست‌محیطی و خبرنگاران حضور داشتند و خود شما هم بودید به طور کامل و مبسوط ارائه شد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

جناب مسئول! با چه رنگ خودکاری امضا کردی؟!

+0 به یه ن


"«مسعود تجریشی» مدیر دفتر تلفیق و برنامه ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه، در مورد آخرین تغییر و تحول تراز آب دریاچه ارومیه به «تابناک» گفت:اینکه گفته شود تراز دریاچه به نسبت سال 93 تنها دو سانت افزایش یافته صحیح است ولی در این باره باید به این نکته نیز اشاره کرد که از سال 73 تا سال 93 و به مدت 20 سال همواره تراز دریاچه کاهشی بود و سالانه 40 سانت از تراز آن کم می شد.
تجریشی ادامه داد: بر اساس این واقعیت در طول 20 سال گذشته تراز دریاچه 8 متر کاهش یافت و ما از زمانی که مسئولیت احیای دریاچه را بر عهده گرفتیم گام نخستی که برای خود تعریف کردیم، تثبیت تراز دریاچه بود و اینکه تلاش کنیم دیگر سطح آب دریاچه کاهش نیابد. بنابراین به جای آنکه در این سه سال تراز دریاچه 120 سانت کم شود، نه تنها کم نشده بلکه دو سانت افزایش هم یافته است. 

مدیر دفتر تلفیق و برنامه ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه، همچنین در مورد عدم پرداخت اعتبارات لازم از سوی دولت و از بین رفتن فرصت 6 ماهه نخست سال برای ادامه برنامه های احیاء، اضافه کرد: دوران تثبیت در شهریور 95 تمام شد و ما برنامه های خود را برای احیای دریاچه تنظیم کردیم. کاهش آب مصرفی در بخش کشاورزی، افزایش بهره وری کشاورزی، کاشت گیاهان مناسب برای مبارزه با ریزگردها، نشاکاری، نصب کنتورهای تنظیم مصرف بر روی چاه های آب، آموزش کشاورزان و... از جمله این برنامه ها بود.

وی اضافه کرد: متأسفانه باید بگویم از ابتدای سال 95 تا کنون حتی یک ریال هم دولت به ستاد احیای دریاچه ارومیه اعتبار تخصیص نداده است و بر اساس شرایطی که پیش آمده یقیناً ما به اهداف خود نخواهیم رسید. 
 
هدف این بود که در شهریور 96 تراز آب دریاچه 30 سانت افزایش پیدا کند و برای این امر ما 85 طرح اجرایی در دستور کار داشتیم اما به دلیل نداشتن بودجه، همه پیمانکارها کار را رها کرده اند و انتظار این است که در شهریور سال آینده تراز دریاچه کاهش یابد چرا که یک دفعه همه طرح ها خوابید.
 
بر اساس آنچه آمد به نظر می رسد وضعیت دریاچه ارومیه هنوز به شرایط مطلوب خود نرسیده و از این رو دولت مردان و اعضای ستاد احیای دریاچه در ماه های باقی مانده از عمر دولت کار زیاد آسانی برای عمل به یکی از مهم ترین وعده های انتخاباتی خود ندارند. آن هم در شرایطی که به گفته مسئولان ستاد احیای دریاچه دولت حتی یک ریال هم در سال جاری برای ادامه طرح ها کمک نکرده است."

چند روز پیش در خبرها بود که تخصیص 300 میلیارد تومان برای احیای دریاچه امضا شد و ظرف چند روز واریز می شود. ظاهرا امضا شده ولی واریز نشده است. 300 میلیارد تومان در مقیاس های ملی پول خرد هم حساب نمی شود. هر کدام از این برج های متروکه در خیابان فرمانیه یا نیاوران که تعدادشان هم کم نیست 100 میلیارد تومان می ارزد. در فاصله حدود 700 متری در خیابان کامرانیه از فرمانیه نا نیاوران چندین برج متروکه افتاده که ارزششان در مجموع بالای 300 میلیارد تومان هست.  ملک رستوران سورنتو (جلوی پارک ملت که سال هاست به خاطر حمله تندرو ها متروکه افتاده) بذارند برای فروش یکی دوروزه فوتبالیست ها  یا دیگر ثروتمندان علاقه مند به سرمایه گذاری در رستوران به قیمت 40 -50 میلیارد تومان می خرند! از این سرمایه های خوابیده در همین شهر تهران اون قدر ریخته!  سو مدیریت مسئولان سرمایه ها را می خواباند بعد می گویند 300 میلیارد تومان برای احیای دریاچه ندارند که بدهند!
خیلی بعید است که ریاست جمهوری مملکتی مثل ایران نتواند 300 میلیارد جور کند و پرداخت نماید. 
300 میلیارد تومان در نظر من کارمند زیاد هست. در ابعاد ملی که چیزی نیست!
خود دانند! اگر تا آخر بهمن ماه به تعهداتشان نسبت به دریاچه اورمیه عمل نکنند من سال  آینده به آقای روحانی رای نخواهم داد. اگر خانم وحید دستجردی کاندید شود و رد صلاحیت هم نشود به او رای می دهم. بالاخره خانم دستجردی کسی بود که برای دفاع از حق ملت در امر دارو حسابی ایستادگی کرد. رئیس جمهور بشود هم 300 میلیارد تومان را می تواند جور کند.
الان  شمار طرفداران دریاچه اورمیه که مانند من می اندیشند سه چهار میلیون نفرند. به یاد آورید کمپینی که آقای رضا کیانیان پشتیبانش بود در مدت کمی بالای میلیون امضا کننده داشت. رای شان می تواند در تعیین سرنوشت انتخابات آینده تعیین کننده باشد.  من جای آقای رئیس جمهور بودم این طور نظرات این خیل عظیم رای دهندگان را نادیده نمی گرفتم و اون چندرغاز (در ابعاد ملی) بودجه ستاد ملی احیای دریاچه اورمیه را هر چه زودتر جور می کردم. 

توضیح در مورد عنوان در نوشته بعدی ام آمده است.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

خبر های خوب از دریاچه اورمیه

+0 به یه ن

تخصیص 300 میلیارد تومان اعتباربرای دریاچه ارومیه امضا شد

مدیردفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: رییس سازمان برنامه و بودجه تخصیص 300 میلیارد تومان اعتبار برای احیای دریاچه ارومیه را امضا کرد و چون در قالب اوراق است طی یک تا دو روز آینده پرداخت می شود.

 مسعود تجریشی روز دوشنبه اعلام کرد :برای احیای دریاچه ارومیه حدود هزار و 120 میلیارد تومان از محل ماده 10 و 12 ( بودجه های اضطراری ) تامین می شود که تخصیص 300 میلیارد تومان آن روزگذشته از سوی محمد باقر نوبخت امضا شد.

وی در گفتگو با خبرگزاری ایرنا اظهار کرد:همچنین مبلغ 350 میلیارد تومان نیز از بودجه سالانه دستگاه های اجرایی و 350 تا 400 میلیارد تومان دیگر نیز از صندوق ملی توسعه تامین می شود که این مبلغ بیشتر برای پروژه های رودخانه های مرزی اختصاص خواهد یافت.

وی با بیان اینکه از این سه محل تامین اعتبار صورت خواهد گرفت، ادامه داد: در هشتمین جلسه ستاد احیای دریاچه ارومیه که با حضور اعضای هیات دولت حدود سه هفته پیش برگزار شد، رییس سازمان برنامه و بودجه قول داد تا مبلغ 300 میلیارد تومان را تا یک هفته دیگر تخصیص دهد که روز گذشته تامین این مبلغ امضا شد.

تجریشی تاکید کرد: این مبلغ به پروژه های اولویت دار مانند اقدامات در راستای کاهش 40 درصدی استفاده از منابع آب در بخش کشاورزی، ادامه پروژه های قرق و کشت گیاهان برای تثبیت خاک تخصیص داده می شود تا مانع توقف آنها نشویم اما برای پروژه های تصفیه خانه های فاضلاب و خطوط انتقال موفق به تامین منابع نشدیم.

مدیردفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: قرار شد تا پایان سالجاری سازمان برنامه و بودجه 375 میلیارد تومان دیگر نیز اختصاص دهد که این مبلغ به پروژه های پیمانکارانی که به بانک ها بدهی دارند در قالب اوراق داده می شود که بیشتر پروژه های بزرگ سازه ای و خرید است.

وی با بیان اینکه با این حساب تا پایان سالجاری 675 میلیارد تومان اعتبار تامین می شود، گفت: برای تامین اعتبار از صندوق توسعه ملی هم مشکلی نداریم که با احتساب تامین حدود 400 میلیارد تومان اعتبار از این صندوق تا پایان سالجاری هزار میلیارد تومان اعتبار تامین شود این در حالی است که برای بودجه سال 95 هزار و 750 میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده بود.

وی با اشاره به اهمیت احیای دریاچه تاکید کرد: جمع بندی هشتمین جلسه ستاد احیای دریاچه ارومیه با حضور هیات دولت این بود که وضعیت دریاچه در سال 95 ثابت کرد که اگر برنامه ها طبق روال پیش رود و دستگاه ها به تعهدات خود عمل کنند، از نظر علمی و فنی مشکلی برای احیای دریاچه وجود ندارد، برخی می گفتند که دریاچه در سال 95 به طور کامل خشک می شود اما وضعیت کنونی ثابت کرد که امکان احیاء وجود دارد بنابراین اگر بودجه تامین شود پروژه های احیا بدون توقف پیش می رود.

تجریشی گفت: سال گذشته 600 میلیارد تومان و سال قبل از آن 550 میلیارد تومان به طرح های احیای دریاچه اختصاص یافته بود در واقع تاکنون در مجموع هزار و 50 میلیارد تومان برای احیاء پول هزینه شده است که پیش بینی می شود امسال هزار ملیارد تومان تا پایان سال تخصیص یابد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل