راهکار استاد!!

+0 به یه ن

اگر یادتان باشد در سال ۹۲ که بالاخره بعد از سال ها تلاش وبلاگ نویسان و   دوستداران محیط زیست و دریاچه اورمیه و تحمل سختی ها و گاه تهدید ها و بگیر و ببندها بالاخره حکومت متوجه شد که عنایتی هم به دریاچه اورمیه داشته باشد شخصی به نام کردوانی دوره افتاد که «دریاچه اورمیه احیا شدنی نیست. ده سانتی متر خاک بر سر دریاچه بریزید و کارش را تمام کنید.» (نقل به مضمون). خیلی ها هم «استاد استاد» گویان حرفش را به عنوان گوهر حکمت تکرار می کردند. امروز صبح فکر می کردم اگر -زبانم لال- حرفش را گوش کرده بودند این روزها  با این بارندگی ها گرفتار چه افتضاحی می شدیم!

 نوشته زیر را در همان سال ۹۲  در بلاگم منتشر کرده بودم:

و اما در مورد این طرح جناب کردوانی مبنی بر ریختن ده سانتی متر شن و ماسه روی جنازه ی دریاچه ی اورمیه و با سلام و صلوات دفن کردن آن!!!

مساحت دریاچه ی اورمیه چیزی است حدود 5000 کیلومترمربع. ده سانتی متر بخواهیم رویش شن بریزیم حجمی برابر 0.5 کیلومتر مکعب شن لازم هست. یعنی چیزی بیش از 1 میلیارد تن.  یعنی به اندازه ی وزن  100 تا سد بزرگ! برای  جواب سئوال که  این همه شن را از کجا بیاوریم لابد پدر کویر شناسی ایران فکری فرموده اند اما سئوال من این است که این همه شن را چگونه جا به جا کنیم. ظرفیت یک تریلی حدود 50 تن است. یعنی چیزی حدود 20میلیون  بار تریلی لازم داریم! احیای دریاچه با روش هایی که همه جای دنیا شناخته شده است و تا حالا هم اجرا شده و موفقیت آمیز بوده است معقول تر نیست؟!

درانتها ادای احترام می کنم به خانم بحریه, خانم میرزهره, خانم محمودی و خانم حسن زاده ,معلم های اول تا چهارم ابتدایی من ,که به من جمع و تفریق و ضرب و تقسیم آموختند.



اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

حاج ارفع الملک و مسیل تبریز

+0 به یه ن

در این مقاله راسخون داستان  تعریض مسیل تبریز و احداث عمارت شهرداری تبریز  اندکی پیش از جنگ جهانی دوم آمده است. بانی این کار، شهردار وقت یعنی حاج ارفع الملک بود که از اعیانان قدیمی شهر تبریز بود. گویا در سال 1313 سیلی مهیب به تبریز می آید. اعتراضات زیادی در مورد بی کفایتی شهرداری که از تهران گسیل شده بود می شود و مقامات در تهران بالاخره مجبور می شوند تا  رضایت دهند که شهردار تبریز از مردم خود شهر باشد.
به این ترتیب حاج ارفع الملک برای بار دوم شهردار تبریز می شود و  از محل عایدات خود شهرداری تبریز (یعنی همان پولی مردم شهر تبریز پرداخته بودند) این عمران و آبادانی ها را منجر می شود.
حاج ارفع الملک در زمان قاجار هم مدتی شهردار تبریز بوده و همان زمان هم کوشش های بسیاری برای آبادانی شهر انجام داده بود.
خانه ارفع الملک در خیابان منصور هست که سردر زیبایی دارد. برای مطالعه بیشتر این مقاله را ببینید:
http://nasrnews.ir/News/tabid/243/ArticleID/100547/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%DB%8C%D9%84-%D9%86%D8%AC%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C


من فکر می کنم نجات دریاچه اورمیه هم -مثل تعریض مسیل و و احداث عمارت شهرداری- دست اعیانان  تبریز را می بوسد!  با این باران ها که آمده امید به احیای دریاچه بیشتر شده. اگر بیایند بخشی از زمین های  بایر اطراف دریاچه را به سرمایه گذاران محلی بفروشند هزینه احیای دریاچه تامین می شود. اونهایی که سرمایه دارند می خرند. چون اگر دریاچه احیا شود در کنار دریاچه می شه شهرک های ویلایی و هتل ساخت.  درنتیجه قیمت زمین ها بالا می رود. سرمایه گذاری خیلی خوبی خواهد بود. مردم تبریز به جای این که ارز خرج کنند بروند آنتالیا یا با هزار جور زحمت  و منت  و محنت بروند شمال و کنار دریاچه خزر، می توانند با یک ساعت رانندگی خود را به سواحل دریاچه اورمیه برسانند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

حال رو به بهبود دریاچه اورمیه

+0 به یه ن

از قرار معلوم بعد از بارش های نیسانی امسال، حال دریاچه اورمیه رو به بهبود گذاشته است. شاید شما نیز جزو کسانی باشید که  به طعنه می گویید : "باران آمده  و دریاچه پر شده حالا مسئولان به اسم خود می نویسند!"
من کاری به مسئولان رده بالا ندارم اما  عملکرد مسئولان محلی مدیریت آب در حوضه دریاچه اورمیه را امسال قابل قبول می دانم. چند روزی پیش ازشروع این باران های سیل آسا، مرتب خبر رها سازی آب مخزن سدهای حوضه را می شنیدیم. اگر دیر جنبیده بودند به جای پر شدن دریاچه امروز خبر سیل و ویرانی در آذربایجان را می شنیدیم. اگر مسیل ها و رودخانه ها مسدود بودند -مثل سال 96  -امسال هم سیل می آمد و حال دریاچه هم نزار باقی می ماند.


ببینید! قرار نیست که مسئولان معجزه ای کنند و از عدم، آبی تولید نمایند. قراره همین آب موجود را درست مدیریت کنند. به نظر می رسد ستاد احیای دریاچه اورمیه برای تغییر الگوی کشت جهت کمینه شدن استفاده از آب در کشاورزی برنامه های سنجیده ای دارد.  سئوال ها  از این جنس بوده است: چه محصولی در هر منطقه اقلیمی، با چه محصولی جایگزین باید شود؟ مراحل کاشت و داشت و برداشت اش چه باشد؟ آیا محصول یاد شده بازار مصرف دارد؟ آیا  جایگزینی محصول  برای کشاورزان محلی مقرون به صرفه است؟ چگونه می توان کشاورزان محلی را متقاعد کرد که الگوی کشت خود را تغییر دهند؟ و...
همه اینها سئوالات غیربدیهی هستند که پاسخ به آنها نیازمند تحقیق و مطالعه هست. در این سال ها ستاد احیا مشغول به یافتن جواب این سئوال ها بوده است. بی انصافی است که بگوییم جز برگزاری همایش کاری  نکرده اند. اگر به جای بررسی و مطالعه   بیل مکانیکی بر می داشتند و یک کار ی می کردند که چشم رهگذران را بگیرد خطرناک می بود! چون بی مطالعه عمل کردن وضعیت بد را بدتر می نماید. اگر بدون مطالعه  فرهنگ محلی و اجرای طرح های کوتاه برد آزمایشی و بدون مطالعه تبعات اقتصادی برای کشاورزان،  به زور کشاورزان منطقه را مجبور به تغییر الگوی کشت می کردند شاید در کوتاه مدت نتیجه چشمگیر می داشت اما ضربه ای می زدند که جبران ناپذیر می شد. الان خیلی علمی و اصولی دارند پیش می روند.
سرعت شان کم شاید باشد اما دست کم می توان امید داشت که  مسیرشان درست است. یرای این که راه درستشان را ادامه دهند نیازمند بودجه از یک سو و از سوی دیگر پشتیبانی مردمی هستند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کینوا، تجویز ستاد احیا

+0 به یه ن

ستاد احیای دریاچه اورمیه برای تغییر الگوی کشت در حوضه دریاچه برنامه ها و رهنمود هایی داره. چکیده آن را در این مقاله می توانید بخوانید.
کاشت گیاهان دارویی که در آمدزا هم هستند توصیه شده. در استان آذربایجان شرقی هم که چند شرکت دارویی هست و می توانند مشتری محصول باشند. دانشکده داروسازی تبریز هم خیلی فعال هست. مثلا برای رشد مو و ابرو الان تونیک قزل گون  را توصیه می کنند. روی شیشه هایش نوشته که فرمولاسیون آن مال دانشکده داروسازی تبریز هست.

ستاد احیای دریاچه توصیه کرده که در شبستر کینوا بکارند. یادتان هست مدتی پیش در مورد کینوا نوشته بودم؟ گویا برای سلامت بدن کینوا بهتر از برنج و گندم هست. در حال حاضر کینوا زیاد  در ایران کشت نمی شه. فقط در فروشگاه های لوکس در بسته بندی های 100 گرمی یافت می شه با قیمتی خیلی بالا . وارداتی از پرو یا ترکیه است و لوکس حساب می شه. الان گرانتر از برنج اعلای گیلان هست در صورتی که علی الاصول باید ارزانتر از گندم باشه چون کاشتش آسان هست و زیاد آب نمی بره.  ای کاش این طرح های ستاد احیای دریاچه اورمیه عملی بشه. این طوری هم به نفع دریاچه خواهد بود هم به نفع کشاورزان و هم به نفع ما مصرف کننده ها.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نه سال با عروس آذربایجان

+0 به یه ن

9 سال هست که مرتب اخبار مربوط به دریاچه اورمیه را دنبال می کنم و در حد وسع خودم ادعاها را راستی آزمایی می کنم. آمار و ارقام را تحلیل می کنم ببینم معنی دار هستند یا خیر. ادعاها را در طول چند سال با مقایسه می کنم ببینم تناقضی بین آنها می یابم یا خیر. حتی گاهی آزمایش های دم دستی طراحی و اجرا می کنم تا فرآیند تبخیر سطحی از آب شور دریاچه را بهتر درک کنم. در این سال ها ادعاهای گزاف زیاد صورت گرفته. لاف های بیجا زیاد زده شده. نجات دریاچه اورمیه برای خیلی ها "نوندونی" و یا وسیله برای مشهور شدن یا جمع کردن رای شده. اما به نظرم می رسد ستاد احیای دریاچه اورمیه در مسیر درستی است. اگر بودجه کافی داشته باشد همین طوری آهسته و پیوسته دریاچه را احیا می کند. اما باید زمان به او داد و پشتیبانی کرد. پاشیدن گرد ناامیدی و از شکست فانتزی بدترین کاری است که می شود الان کرد.

برخی به شوخی و به کنایه می گویند:"بله! دست روحانی درد نکند که دریاچه را با باراندن نجات داد!" واقعیت این هست که پیش از تشکیل ستاد احیا هم از این باران ها می بارید اما سیل می شد و مزارع مردم را خراب می کرد. سال هایی که برای لایه روبی رودخانه ها خرج می شود باران دریاچه را پر می کند اما وقتی خرج نمی شود سیل می آید.

برخی هم به کنایه می گویند "این ستاد ، ستاد احیای دریاچه نیست. ستاد تثبیت آن هست . چون چند سال هست دارند برای خودشان نوشابه باز می کنند که روند خشک شدن دریاچه را متوقف کردیم بی آن که در این سه سال پیشرفتی صورت گرفته باشد." واقعیت این هست که ستاد با این بودجه اندک واقعا دارد هنر می کند که دریاچه را تثبیت کرده. تثبیت آب دریاچه در این شرایط بسیار دشوار هست. اون آزمایش های دم دستی من این دشواری را به عیان نشان داد. ببینید آب دریاچه به قدری تنزل کرده که صخره های کف دریاچه بیرون زده. این صخره ها در تسریع تبخیرسطحی آب شور بسیار موثرند. شما اگر در یک استکان آب معمولی و یک استکان آب شور را بگذارید تا تبخیر سطحی شوند در چند روز اول ملاحظه خواهید کرد که آب خالص در روزهای اول اندکی سریع تر می پرد. اما بعد روز دوم سوم بردیواره استکان آب شور، شوره می بندد (حتما این پدیده را در هنگام برنج خیس کردن دیده اید اگر برنج در آب نمک چند روز بماند دیواره های کاسه تا بالا شوره می بندند). بعد لایه های آب از دیواره شوره ای بالامی آیند و بسیار سریع تبخیر سطحی می شوند. این اتفاق دارد برای دریاچه اورمیه اتفاق می افتد. صخره های بیرون زده از آب نقش همان دیواره شوره زده استکان یا کاسه را بازی می کند. در این وضعیت تثبیت سطح آب دریاچه برای سه سال با این امکانات کم حکم شکستن شاخ غول را دارد.
در ماه های اول کار ستاد احیا بیشتر در فاز مطالعاتی بود و همایش برگزار می کرد. یک عده هم خرده می گرفتند که کاری نمی کنه و "الکی" همایش برگزار می کنند. اون فاز مطالعاتی بود و باید طی می شد که به راهکار مناسب می رسیدند و جوانب امر را بررسی می کردند. برای این که کار مثمر ثمر باشه به این فاز مطالعاتی نیاز هست. اتفاقا مشکلات بسیاری در کشور ما-ازجمله همین مشکل خشک شدن دریاچه اورمیه - از آنجا پیش آمده که نسنجیده و بدون فاز مطالعاتی درست و حسابی دست به اقدام و عمل زده اند.

اگر حمایت ها از ستاد احیا ادامه یابد می توانند با همین روند آب دریاچه را بالا ببرند تا جایی که صخره ها زیر آب برود و آهنگ تبخیر سطحی کاهش یابد. ستاد در این سالها کلی تجربه به دست آورده که چگونه با روستاییان تعامل کند و آنها را مجاب نماید که الگوی کشت خود را عوض کنند. فکر می کنید کار آسانی است؟ آن هم با وجود انواع و اقسام کاندیداهای جویای رای که در گوش کشاورزان می خوانند:" شما نگران نباشید! فقط به من رای دهید من مشکل را حل می کنم شما لازم نیست جز رای دادن به من کاری بکنید. لازم نیست در چاه های خود را ببندید." اگر فکر می کنید کار آسان و بدیهی ای انجام داده اند سعی کنید به تنها یک بانوی نیازمند حاشیه شهری خیاطی بیاموزید که خرج خودش را در بیاورد. خواهید دید چه قدر سخت است و چه قدرآن بانو مقاومت می کند . فعالان محیط زیست رفته اند و بانوان چندین روستا را به این کار مجاب کرده اند!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

سفر روحانی به تبریز در هفته آینده: فرصتی برای پیش کشیدن بودجه احیای دریاچه اورمیه

+0 به یه ن


معمولا برنامه استقبال مردمی در این سفرها تدارک داده می شه.


این بهترین فرصت هست که فعالان محیط زیست با پلاکارد و بنر و.... بودجه ستاد احیای دریاچه را پیش بکشند.


اگر در ngoطرفدار محیط زیستی هستید به نظرم زودتر به آنها بگید تا برنامه ریزی کنند تا روز سه شنبه آینده با بنر و ...در مورد نجات دریاچه اورمیه و بودجه عقب مانده ستاد احیای دریاچه بروند به استقبال رئیس جمهور.
از هرگونه شعار جنجالی تند پرهیز کنید تا انگی نتوانند ببندند و آینده تان را خراب کنند.
فقط در پلاکاردها در مورد دریاچه اورمیه بنویسید:

شعارهایی از این دست کافی است:
نجات دریاچه اورمیه = نجات تمدن چند هزار ساله آذربایجان
نجات دریاچه اورمیه نیازمند بودجه است.
منجی دریاچه اورمیه در دل های مردم آذربایجان تا ابد جا خواهد داشت: البته منجی در عمل و نه فقط در حرف!
بن
.......
بنر های زیبا  در مورد نجات دریاچه اورمیه هم که تا بخواهید هنرمندان گرافیست خودمان طراحی کرده اند و در طبق اخلاص (اینترنت) گذاشته اند. می توانید دانلود کنید چاپ کنید و به تجمع استقبال از رئیس جمهور ببرید

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

چه گونه دریاچه اورمیه را احیا کنیم؟

+0 به یه ن


راهکارهای احیای دریاچه اورمیه توسط ستاد احیا بررسی شده و به جمع بندی خوبی رسیده اند. راهکارها الان مشخص هستند مشکل در اینجاست که عملی کردن آنها نیازمند بودجه است. بودجه را هم باید دولت بده که نمی ده.
البته ناگفته نماند همین که این دولت این ستاد را ایجاد کرده و به آن اجازه داده که در زمینه احیا دریاچه مطالعه بکنه و از کارشناسان خارجی کمک بخواد نشان می ده این دولت نسبت به رقبایش سروگردنی بالاتر هست. من زمان احمدی نژاد هم در مورد دریاچه اورمیه بسیار می نوشتم ولی هر بار که مطلبی منتشر می کردم پشتم تیر می کشید! شب که در تختخواب خودم می خوابیدم خدا را شکر می کردم چون بسیار بودند که به خاطر نوشتن یا گفتن مطالبی مشابه در مورد دریاچه اورمیه دستگیر شده بودند و خدا می داند کجا می بایست شب را صبح کنند! اون زمان ها یادم نرفته. الان من از این که  از دولت انتقاد می کنم که چرا بودجه دریاچه را واریز نمی کند کوچکترین ترسی ندارم. این اندازه از آزادی برای کشوری در خاورمیانه نعمتی است که باید قدرش را دانست. دولت روحانی به نسبت رقیبانش نسبت به دریاچه اورمیه مهربانتر بوده اما نه آن اندازه که برای نجات دریاچه لازم هست.

اما ببینیم راهکارهای نجات دریاچه چه ها هستند.
-لایه روبی رودخانه های منتهی به دریاچه. اگر لایه روبی صورت نگیرد به جای آن که آب باران و برف به دریاچه سرازیر شود  سیل می آید و مزارع مردم را تخریب می کند. پارسال چنین سیلی آمد چون بودجه لایه روبی واریز نشده بود. پیرارسال سیل نیامد و دریاچه جان گرفت چون به موقع پول واریز کرده بودند و لایه روبی انجام شده بود. خیلی مسئله ساده است.
- بستن چاه های غیر مجاز در نزدیکی دریاچه. اگر سطح آب های زیر زمینی از حدی پایین تر رود آب دریاچه از کف آن به سمت زیر زمین نفوذ می کند.
- سرازیر کردن مقدار بیشتری از آب پشت سدها به سوی دریاچه.
مورد دوم و سوم زندگی کشاورزان منطقه را تحت تاثیر می گذارد. باید الگوی کشاورزی خود را تغییر دهند. برای این که این امر منجر به فقر و بیکاری نشود باید راهکارهایی ارائه داد. ستاد احیا در این زمینه هم کارکرده و راه حل های مشخص دارد. از نظر اجتماعی هم کارکرده و باز می داند چگونه با مردم محل تعامل کند که همکاری کنند. در سطح چند روستا راه حل شان را آزموده اند و جواب داده. روستاییان همکاری می کنند. مثلا در چند روستا سطح زیر کشت را پایین آورده اند. زنان روستا برای جبران درآمد خیاطی  می کنند و روپوش مدارس می دوزند.   روستاییان آماده همکاری هستند اما همین تغییرات آموزش و بودجه می خواهد.  مثلا همان تولید پوشاک در این ابعاد چرخ خیاطی صنعتی می طلبد و با چرخ خیاطی جهیزیه ای مقدور نیست. انجام دادن این طرح ها در سطح حوضه دریاچه بودجه ای در ابعاد ملی لازم دارد.  البته این بودجه در مقابل خسارتی که خشکی دریاچه در ابعاد ملی می زند ناچیز است.

الان وقت قهر کردن با دولت نیست. تا می توانیم باید مطالبه بودجه احیای دریاچه را رساتر کنیم. به دولت انتقاد داریم اما قهر کردن با این دولت به معنای استقبال از خشک شدن دریاچه خواهد بود. این آخرین شانس است. خشک شدن دریاچه اورمیه یعنی از دست رفتن تمدن چند هزار ساله آذربایجان برای همیشه.  جای لج و لجبازی نیست. با همه انتقاداتی که به روحانی وارد هست باز بهتر از رقیبانش در مورد دریاچه عمل کرده. یادتان هست که زمان احمدی نژاد می  گفتند چه اشکالی دارد که دریاچه خشک شود؟ عوضش اونجا شتر پرورش می دهیم!

الان درآمد دولت زیاد شده.  روحانی و .... هم محبوبیت خود را دارند از دست می دهند و نیازمند ترمیم چهره خود در افکار عمومی هستند. وقتش هست که  همین الان دوباره خواست احیای دریاچه را دوباره در سطحی وسیع مطرح کنیم. یاشد که این معضل حل شود.


لطفا این مطلب را به اشتراک بگذارید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

از جنگ زرگری تا ناله زرگری: بازار کساده! ضرر می کنیم، از جیب می خوریم!!!

+0 به یه ن

وضع مالی دولت الان باید خیلی خوب باشه. این دولته که نفت را به دلار می فروشه و بعد هم  دلار را به ریال به ملت می فروشه.
الان هم که هم ماشالله قیمت هر بشکه نفت بالا رفته و هم همان نرخ دولتی دلار چند صد تومان بالاتر از نرخی است که بودجه را بر اساس آن بسته بودند. محاسبه سرانگشتی من نشان می دهد در روز دولت از محل فروش نفت حدود 80 میلیارد تومان بیش از انتظاراتش در آمد دارد. در 10 روز می شود 800 میلیارد تومان. بودجه سالانه ستاد احیای دریاچه اورمیه هم همین حدود هست.
بهانه دولت در نپرداختن بودجه ستاد احیای دریاچه اورمیه حالا دیگه چیه؟!!!




اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

احیای دریاچه اورمیه با غوغاسالاری ممکن نیست!

+0 به یه ن

متن زیر را از تابناک دارم نقل می کنم. به نظرم منطقی می آید. اگر در فاصله کمتراز 200 کیلومتر از دریاچه زندگی می کنید لطفا این متن را با دقت بخوانید:

گفت‌وگو با دکتر مسعود تجریشی

کد خبر: ۷۸۹۲۶۴
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۳ 11 April 2018
ستاد احیای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۳ یعنی یک سال بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری تشکیل شد. تا پیش از این موضوعات حول دریاچه ارومیه تنها در مسیر ابراز نگرانی افکار عمومی و رسانه‌ها می‌گذشت و دولت‌ها هیچ اقدامی برای جلوگیری از خشک‌شدن دریاچه ارومیه نکرده بودند.
 
با تشکیل این ستاد در ابتدای دولت روحانی معلوم شد توجه به این خواسته عمومی مردم یکی از اولویت‌های دولت تدبیر و امید است. ستاد احیا، اما در چهار سالی که از آغاز فعالیتش می‌گذرد، با انتقادات فراوانی مواجه بود. انتقاداتی که در یک سال اخیر هم شدت فراوانی گرفت. با این‌حال مسعود تجریشی، استاد دانشگاه شریف، معاون سازمان محیط‌ زیست و مدیر دفتربرنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه چندان با این انتقادات موافق نیست.
 
او معتقد است ستاد احیا در سه سال اول کاملاً طبق برنامه پیش رفته و دریاچه را در شرایط تثبیت قرار داده و مانع کاهش ۴۰ سانتی‌متری تراز آن، که سالانه در حال شکل‌گرفتن بود، شده است؛ اما از سال سوم به بعد و درواقع در یک سال گذشته به دلیل عدم تأمین بودجه وعده‌داده‌شده، دولت نتوانسته گامی به پیش بردارد و نهایتاً در پایان سال مجبور شده است با موافقت دولت به تأمین مالی از طریق سرمایه‌گذاری رو بیاورد.
 
در ادامه حرف‌های خواندنی مسعود تجریشی را درباره وضعیت دریاچه و اقدامات صورت‌گرفته می‌خوانید.

درباره دریاچه گزارش‌های متفاوتی در اختیار افکار عمومی قرار می‌گیرد. مخالفان و منتقدان دولت از بحرانی‌بودن شرایط دریاچه سخن می‌گویند و دولتی‌ها از روبه‌راه‌بودن وضعیت دریاچه. شما اگر بخواهید در پایان سال ۹۶ تصویری از وضعیت دریاچه ارائه بدهید آن را چگونه تصویر می‌کنید؟

دکتر تجریشی: برای بررسی وضعیت موجود دریاچه ارومیه ابتدا باید ببینم طبق برنامه قرار بود در حال حاضر در چه نقطه‌ای قرار داشته باشیم و الان کجا هستیم و اگر نتوانسته‌ایم طبق برنامه به مقصود خود برسیم علت‌ها چه بوده است.

فی‌الواقع می‌توان از دو منظر به وضعیت فعلی دریاچه ارومیه نگاه کرد. یکی از این دیدگاه که به‌عنوان یک پروژه به این مسئله نگاهی بیندازیم و دیگری اینکه از منظر فراتر از یک پروژه و به‌عنوان یک مدل برای حل مسائل مشابه در کشور می‌توان آن را در نظر گرفت. من ابتدا از منظر اول به مسئله می‌پردازم و در ادامه اشاره خواهم کرد که اگر در برخی موضوعات به دستاورد مشخص‌شده نرسیدیم، اما دستاورد‌های جایگزینی داشته‌ایم که قابل‌توجه است.

طبق برنامه قرار بود در سال گذشته -سال گذشته یعنی سال آبی گذشته و تا شهریور ۹۵- دریاچه در یک شرایط تثبیت قرار بگیرد. تثبیت به این مفهوم که در طی ۲۰ سال منتهی به سال ۹۲-۹۳ دریاچه سالانه حدود ۴۰ سانتی‌متر کاهش تراز داشت، به‌صورتی‌که طی این ۲۰ سال به اندازه یک ساختمان سه طبقه، حدود ۸ متر، افت تراز دریاچه را شاهد بودیم و عمدتاً نظاره‌گر وضعیت افت تراز دریاچه بودیم، تا اینکه حدود سال ۸۸ متوجه شدیم حتماً باید یک فکر و فعالیتی برای بهبود وضع دریاچه صورت بگیرد. کارگروه‌ها و فعالیت‌های خیلی گسترده‌ای انجام شد، اما تا سال ۱۳۹۳ که ۵ سال از فهم این موضوع می‌گذشت هیچ اقدام عملی برای بهبود وضعیت دریاچه صورت نگرفت. یعنی برنامه‌هایی در نظر گرفته شد با مشارکت دستگاه‌های اجرایی، ولی هیچ اقدامی صورت نگرفت.

وقتی آقای روحانی در انتخابات پیروز شدند، با توجه به اهمیتی که موضوع برایشان داشت و خطرات بزرگی که با خشک‌شدن دریاچه کشور را تهدید می‌کرد، ایشان کارگروه احیای دریاچه ارومیه را تشکیل دادند. در همان ابتدای تشکیل این کارگروه متخصصین به ما گفتند اگر ظرف سه سال نتوانیم دریاچه را در شرایط تثبیت قرار دهیم دیگر دریاچه کاملاً از دست می‌رود و خشک می‌شود و برنامه‌های احیای دریاچه دیگر جوابگو نخواهد بود و آن‌وقت است که طوفانی از گردوغبار می‌تواند یک جمعیت گسترده‌ای از ساکنان حوضه آبریز دریاچه ارومیه و اطراف آن را دچار مشکلات عدیده زیست‌محیطی کند؛ بنابراین ما در سه سال اول رفتیم سراغ این برنامه که نگذاریم دریاچه بیشتر از این دچار افت تراز شود و بتوانیم دریاچه را در یک شرایط مناسب تثبیت کنیم. در این فاصله هم برویم سراغ اقداماتی که اثربخشی آن‌ها را در کوتاه مدت می‌توان مشاهده نمود و کمترین تنش‌های اجتماعی را ایجاد می‌کند و عمدتاً اقدامات سازه‌ای است و می‌شد با یک هماهنگی کوچک میان دستگاه‌ها آن را اجرایی کرد و بتوانیم از این رهگذر آب را وارد دریاچه بکنیم. نهایتاً در شهریور ۹۵ ما طبق برنامه خودمان توانستیم دریاچه را در شرایط تثبیت قرار دهیم، علی‌رغم اینکه در این سال‌ها مدام میزان بارش‌ها کم و کمتر شده است. یعنی بارش‌ها کمتر شده بود؛ اما ما نگذاشتیم دیگر سالی ۴۰ سانتی‌متر از تراز دریاچه کم شود.

عمده اقداماتی که انجام شده بود یکی اتصال رودخانه سیمینه‌رود و زرینه‌رود بود که با کمک لای‌روبی‌هایی هم که انجام شد توانستیم از هدررفت آب‌ها جلوگیری کنیم و آب را به پیکره اصلی وارد کنیم. رهاسازی سد‌ها انجام شد. این اقدامات کمک زیادی به ثبیت وضعیت دریاچه کرد.

شاید بتوان این پروژه را اولین پروژه در کشور دانست که همه دستگاه‌های اجرایی با هم دور یک میز نشستند و در موضوع مسئله به توافق رسیدند. در پاسخ و چگونگی حل مسئله هم اجماع داشتند و در تعیین پروژه‌ها و اقدامات عملی هم هم‌صدا بودند و یک نظارت و پایش جمعی و مشترکی بر روی پروژه‌ها و اقدامات هم صورت گرفت. علاوه بر اتفاقاتی که برای دریاچه رخ داده و خواهد داد، این مسئله هم خودش یک دستاورد مهم و جالب‌توجه در کشور است. به‌طوری‌که هر پروژه‌ای که انتخاب می‌شود همه دستگاه‌ها سعی می‌کنند در مراحل اجرایی آن مشارکت کنند و همچنین بر آن نظارت کنند و میزان اثربخشی آن را بسنجند.

ولی منتقدان با دست‌گذاشتن روی همین موضوع تثبیت، به کنایه می‌گویند ستاد احیای دریاچه ارومیه به ستاد تثیبت دریاچه بدل شده است و هیچ حرکت روبه‌جلویی در یک سال اخیر نداشته است و همین را دست‌مایه انتقاداتشان به ستاد کرده‌اند. چرا نتوانستیم از وضعیت تثبیت گذر کنیم؟

دکتر تجریشی: اتفاقی که الان رخ داده این است که بعد از سال آبی ۹۵-۹۶ که ما نهایتاً به مرحله تثبیت دریاچه ارومیه رسیدیم، باید به سراغ برنامه‌هایی می‌رفتیم که طی آن بتوانیم آب بیشتری را صرفه‌جویی کنیم تا بتوانیم تراز آب دریاچه را بهبود ببخشیم. طبق برنامه قرار بود در این فاز برنامه برای مدت پنج سال، ۴۰ واحد درصد در مصرف آب صرفه‌جویی داشته باشیم تا پس از تثبیت مرحله احیای دریاچه آغاز شود. ما ۳ واحد ۸ درصدی را پشت سر گذاشتیم که مشاوران به ما گفتند اگر سرمایه‌گذاری روی زیرساخت‌ها انجام نشود، تقریباً ادامه کار سخت خواهد شد؛ بنابراین ما از دولت قول گرفتیم که منابع مالی را تأمین کند. اما اتفاقی که افتاد این بود که دولت سال گذشته نتواست منابع مالی را که قول داده بود تأمین کند.
 
پس ما وقتی که سال آبی گذشته را شروع کردیم، با توجه به نبود بودجه، برنامه‌ها را از سازه‌ای به غیرسازه‌ای تغییر جهت دادیم. به‌جای اینکه در مبدأ بخواهیم آب را به سمت دریاچه انتقال دهیم رفتیم به این سمت که در مزارع و باغات آب را صرفه جویی کنیم. رفتیم به این سمت که برداشت‌ها را در فصل‌های غیرزراعی کنترل کنیم و درنهایت رفتیم به این سمت که نهاد‌هایی را ایجاد بکنیم که در حوضه آبریز خودشان بروند به سمت اینکه دریاچه را احیا بکنند.

این عدم تضمین منابع مالی موجب شد در برخی پروژه‌ها دچار مشکل بشویم. ازجمله در پروژه‌هایی مثل سردهنه سازی‌ها، مثل سازه‌های کنترل برداشت و... که با منابع خیلی کم در این پروژه‌ها ما می‌توانستیم نگذاریم آب به هدر رود و در فصل‌های غیرزراعی آب به سمت دریاچه سرازیر شود.

پس اتفاقی که افتاد این بود که برنامه بود، انگیزه بود، ولی منابع مالی نتوانست تضمین شود. به سال جدید که وارد شدیم -که درواقع شش ماه اولش از فصل آبی قبل بود- دولت قول داد که هرآنچه در سال قبل نداده را در سال جدید پرداخت کند. به‌هرحال ما پیگیری‌های زیادی انجام دادیم؛ اما محل تأمین منابع مالی این پروژه ماده ۱۰ و ۱۲ است که دو خصوصیت دارد. یکی اینکه برای مواقع بحرانی این پول می‌تواند هزینه شود و دوم اینکه این پول از ردیف‌های سالانه‌ای است که در اواخر سال هم تخصیص داده می‌شود. یعنی اگر در سال تأمین اعتبار نشود، باید دوباره درخواست مجدد کرد و کل فرایند برای سال بعدی تکرار می‌شود. به‌عبارتی جزء دیون دولت برای سال بعدی حساب نمی‌شود.

خب امسال هم دیدیم که بحران‌های فراوانی داشتیم که بودجه ردیف ماده ۱۰ و ۱۲ باید هزینه‌های آن را تأمین می‌کرد و به‌این‌ترتیب دولت نتوانست به تعهد سال گذشته‌اش عمل کند. ازآنجایی‌که دولت نتوانست بودجه موردنظر را تأمین کند ما در جلسه کارگروهی که چندی پیش داشتیم پیشنهاد دادیم دولت اگر واقعاً پولی برای این موضوع ندارد، اجازه تأمین مالی از طریق قرض را به ستاد احیا بدهد. نه صرفاً از خارج، بلکه ممکن است منابع مالی وجود داشته باشد یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری وجود داشته باشند در داخل که حاضر باشند بیایند روی پروژه‌هایی مثل تصفیه خانه سرمایه‌گذاری کنند؛ که الان این مجوز را ما گرفتیم و با گرفتن این مجوز قاعدتاً باید برگردیم پروژه‌های قابل‌سرمایه‌گذاری و جذب مشارکت مالی را شناسایی کنیم و سرمایه‌گذاران را هم شناسایی بکنیم و الان وارد این فضا شدیم که صرفاً با منابع دولتی سراغ احیای دریاچه ارومیه نرویم.

درمجموع الان در شرایطی قرار داریم که بارش‌ها در سال آبی گذشته حدود ۲۰۵ میلی‌متر بود که عدد به‌شدت پایینی است. اینکه بارش سالانه شما از ۳۸۵ میلی‌متر به ۲۰۵ میلی‌متر برسد به‌شدت نشان از کاهش میزان بارش و بحرانی‌بودن شرایط دارد. از سوی دیگر دما هم تقریباً یک‌ونیم درجه بیشتر شده نسبت‌به زمان مشابه و همه این‌ها یعنی فشار بیشتر روی منابع آب و این یعنی فشار بیشتر برای جلوگیری از ورود آب به سمت دریاچه.

شکر خدا برای موضوع رهاسازی آب سد‌ها توافق ۲۹ درصد را به‌جای ۳۲ درصد برای سال چهارم پیدا کردیم و گفتیم مشکلی نیست. چراکه ۲۹ درصد باز هم حرکت به سمت کاهش مصرف آب اراضی پایاب سد‌ها -که بیش از نیاز گیاه آب مصرف می‌کردند- بوده است؛ ولی درمجموع به جهت تأمین منابع مالی نتوانستیم اقدام مناسبی انجام دهیم.

در فرایند احیای دریاچه ارومیه به چه میزان از تجربه نخبگان و دانشگاهیان داخلی و خارجی استفاده کردید؟
 
دکتر تجریشی: یک نکته‌ای که ما در جریان احیای دریاچه درگیر آن بودیم این بود که برای اینکه مطمئن شویم اقداماتی که در حال انجام است تا چه میزان اثربخش است و تا چه میزان طبق تجربه‌های جامعه جهانی و سازمان‌های بین‌المللی است، دو قرارداد را با دو طرف خارجی امضا کردیم. یکی قرارداد جایکا است که دولت ژاپن آن را به یک مشاور ژاپنی داده تا به مدت چهار سال در حوزه دریاچه مطالعات منابع آب را انجام می‌دهد و الان یک سال از مدت قرارداد آن می‌گذرد. یکی از خروجی‌های این قرارداد این است که هر اقدامی که ما انجام می‌دهیم چگونه و به چه میزان منجر به سرازیرشدن آب به دریاچه می‌شود.

طبق این قرارداد قرار است در شرق و غرب و شمال دریاچه هم این مطالعات منابع آب انجام شود. در کنار این موضوع با یک مهندس مشاور در جنوب دریاچه هم قراردادی امضا کردیم که امسال سال سوم اجرایی‌شدن این قرارداد است. با دانشگاه تبریز و ارومیه هم در سال اول قراردادمان قرار داریم که قرار است راهکار‌های کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در غرب و شرق دریاچه را به ما بگویند که ما بتوانیم برای احیای دریاچه ارومیه از پیشنهادات این دو دانشگاه استفاده کنیم.

علاوه بر این‌ها در حال انجام یک مطالعه دیگری با تأمین مالی دولت ژاپن و خودمان به‌صورت ۵۰-۵۰ هستیم که در آن آمدیم و نگاهی به حوزه‌هایی که در آن خلأ داشتیم انداختیم و سعی کردیم آن‌ها را هم بپوشانیم. مثلاً ما الان در مطالعات اقتصادی‌اجتماعی خلأ فراوانی داریم و تجربه چندانی در این زمینه در کشور وجود ندارد. مثلاً در موضوع کشاورزی دیم کار چندانی انجام نشده، در حوزه معیشت کشاورزان کار زیادی انجام نشده.
 
کاری که در این پروژه در حال انجام آن هستیم این است که طی یک مطالعه چهارساله که اکنون یک سال آن گذشته، قرار است منابعمان را بشناسیم و بعد از آن مصار‌فمان را بشناسیم و بعد براساس معیشت مردم و ظرفیت‌های منطقه‌ای پیشنهاد دهیم چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا ضمن کاهش مصرف آب و افزایش بهره‌وری، درآمد کشاورزان نیز افزایش یابد. درمجموع به نظر من از جهت مطالعات و جامع‌نگری به ماجرای دریاچه، ما اقدامات خوبی را انجام داده‌ایم که با تأمین منابع مالی می‌توانیم مطمئن شویم این اقدامات اثربخش باشند.

با توجه به اینکه یکی از خطرات خشک‌شدن دریاچه ارومیه بحث طوفان‌های گردوغبار است برای کنترل این موضوع چه اقداماتی را پیش‌بینی کرده‌اید؟

دکتر تجریشی: یکی از اقدامات اثربخشی که در این مدت با همت کارشناسان سازمان جنگل‌ها و مراتع صورت گرفته ماجرای کنترل غبار بود. ما از همان روز‌های اول موضوع کنترل غبار را خیلی جدی مورد توجه قرار دادیم و در کنترل غبار، هم گزارش سازمان جنگل‌ها و مراتع و هم ارزیابی مستقلی که توسط مرکز سنجش از راه دور شریف ما انجام دادیم نشان می‌دهد که تقریباً ۶۰ درصد گردوغبار را با این اقدامات توانستیم کنترل نماییم، علی‌رغم اینکه بارش‌ها کمتر و زمین خشک‌تر شده. درمجموع این‌ها نشان می‌دهد که اگر اقداماتی صورت بگیرد، به لحاظ فنی، دریاچه قابلیت احیا را دارد، بسته به اینکه ما تا چه میزان بتوانیم منابع مالی را در اجرایی‌شدن این پروژه‌ها تأمین کنیم.

با وجود اینکه اینکه شما می‌گویید در این پروژه اجماع عمومی بین دستگاه‌ها صورت گرفته است، به نظر می‌رسد در مرحله عمل چندان هماهنگی وجود ندارد. مثال واضح این ماجرا افزایش کشت چغندرقند در حوضه آبریز دریاچه است و این در حالی است که از سال قبل هشدار داده شده بود که با توجه به آب‌بربودن کشت این محصول، میزان کشت آن کاهش یابد.

دکتر تجریشی: ببینید تا پیش از این در کشور سراغ نداشتیم که بین دستگاه‌های مختلف در صورت‌مسئله و راهکار‌های عملیاتی اجماعی وجود داشته باشد. ولی ما در موضوع دریاچه در صورت‌مسئله اجماع داشتیم، در راهکار‌ها اجماع داشتیم، برنامه یکپارچه‌مان را هم با مشارکت تمام دستگاه‌های اجرایی تعیین کردیم؛ ولی اینکه بگوییم صددرصد توانستیم همه دستگاه‌های اجرایی را مجاب به اجرای برنامه‌های خودمان بکنیم، چندان درست نیست و چندان در آن موفق نبودیم. برای مثال ما تصمیم‌گیری کردیم که سطح زیر کشت چغندرقند کم شود، اما می‌بینیم که سال گذشته سطح زیر کشت آن کم که نشد هیچ بیشتر هم شد.
 
من هم به همین موضوع اشاره کردم. به نظر می‌رسد سایر وزارتخانه‌ها چندان با شما همکاری نمی‌کنند.

دکتر تجریشی: نمی‌توانم بگویم با ما همکاری نمی‌کند. ببینید هنوز ما به آن اعتقاد نرسیدیم که موضوع دریاچه و آینده پیش‌روی آن یک بحران جدی است و خب جاانداختن این فرهنگ هم بسیار سخت است. ببینید مثلاً ما چطور می‌توانیم به افرادی که تا سه سال پیش به‌خاطر ساختن سد به آن‌ها جایزه می‌دادیم و تقدیر می‌کردیم بگوییم سد نساز؟ شما نمی‌توانید در سه سال، چهار سال به‌یک‌باره این فرهنگ را عوض کنید. این موضوع به زمان نیاز دارد. بسیاری از اتفاقات این حوزه هم چنین است و به زمان نیاز دارد برای تغییر فرهنگ عمومی. ببینید مثلاً اینکه کشاورزان احساس کنند که با بحران آب مواجه هستند چندان در حوضه آبریز ملموس و جاافتاده نیست. مثلاً در جنوب دریاچه اصلاً این احساس وجود ندارد و آن‌ها اصلاً در مصرف آب احساس خطر نمی‌کنند. در شرق دریاچه کم‌وبیش این ماجرا احساس شده است، اما در جنوب اصلاً خبری نیست. خب شما چطور می‌خواهید کشاورزان آنجا را متقاعد کنید که آب و خشک‌شدن دریاچه موضوع بحرانی منطقه شماست.
 
پس باید مسئولانمان کمی جلوتر از زمان باشند. یعنی قبل از اینکه ببینند اتفاقی در حال رخ‌دادن است تبعات آن را ببینند و یک تحلیل اقتصادی و فنی از موضوع داشته باشند. ولی شما ببینید که ما در این سال‌ها مدام با کاهش میزان بارش‌ها مواجه بودیم، کشور خشکی هستیم و بحران آب داریم. پس وقتی ما می‌آییم و در این منطقه چغندرقند می‌کاریم و کشت آن را افزایش می‌دهم درواقع یک منفعت خیلی کوتاه و کوچک را در نظر داریم و توجهی به دریاچه و هزینه‌های ناشی از خشک‌شدن آن و تبعات زیست‌محیطی مترتب بر سلامت ساکنان منطقه نداریم. خب از آن طرف کشاورز را در نظر بگیرید. حتماً وزارت نیرو به او آب می‌دهد. حتماً وزارت جهاد کشاورزی به او بذر می‌دهد و حتماً وزارت صنایع چغندرقند او را خریداری می‌کند؛ بنابراین در یک نگاه کلی به این نتیجه می‌رسیم که گویا این دستگاه‌ها چندان باهم هماهنگ نیستند. موضوع اقتصاد ملی هم اصلاً اینجا مطرح نیست. در واقع اصلاً این نوع نگاه ما یک نگاه عمیق ملی جامع‌نگر نیست. پس اول باید این نگاه‌ها یکسان شود و باید از رأس وزارتخانه‌ها یعنی وزیر شروع بشود تا پایین‌ترین مقام اجرایی در منطقه برای عملیات برود. خوشبختانه الان وزرا کاملاً هماهنگ، آگاه، ولی در هرم مدیریتی از تهران تا منطقه با درجات متفاوت این دانش و انگیزه و همراهی وجود دارد.
 
پس به حرف اولتان برمی‌گردیم که گفتید در این پروژه اجماع بین دستگاه‌ها وجود دارد. آیا واقعاً اجماعی وجود دارد؟

دکتر تجریشی: ما اجماع فنی داریم، ولی اراده سیاسی نداریم. آن اجماع فنی در جهان سیاست می‌شود اراده سیاسی. این اراده سیاسی دولت است، اما باید سلسله‌مراتبی بیاید تا تبدیل به رویه شود. یعنی اگر کسی رفت چغندرقند خرید به او بگویند تو دیگر مدیر ما نیستی. اما این نگاه‌ها هنوز باهم چفت نشده است. نگاه فنی با اراده سیاسی هنوز باهم یکی نشده است. مدیری که در منطقه می‌رود اجازه کشت چغندر می‌دهد، به خیال خودش دارد کار خیر می‌کند.
 
این موضوع اراده سیاسی آقای روحانی است، اما باید تبدیل به اراده سیاسی همه نهاد‌ها شود. بدنه وزارت نیرو نباید آب بدهد، بدنه وزارت جهاد نباید بذر بدهد و الی آخر. ولی خب این موضوع مهمی است که هرچه پایین‌تر می‌آییم اجرایی‌کردن این اراده سخت و سخت‌تر می‌شود؛ چون شما با مردم طرف هستید. مثلاً شما می‌خواهید بروید یک چاه غیرمجاز را پلمب کنید، اما کشاورز می‌گوید اگر می‌خواهید چاه زمین را ببندید من را هم در آن خاک کنید؛ بنابراین گفتن این حرف و گرفتن این تصمیم در سطوح بالا آسان است؛ اما هرچه به لایه‌های جمعیتی مردم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم عملیاتی‌کردن آن‌ها سخت و سخت‌تر می‌شود. در واقع دستگاه‌های اجرایی این سختی کار را نمی‌خواهند انجام دهند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

مطالبه بودجه احیای دریاچه اورمیه به جای واکنش در برابر تحریکات قومی

+0 به یه ن

من فیلم حاشیه های بازی تراختور و پرسپولیس را بعد از نگارش متن دیروزم دیدم. واقعا حرف هایی تا آن اندازه سخیف ارزش پاسخگویی و دهن به دهن شدن ندارند. در این شرایط هم اصلا به صلاح و مصلحت نیست بیاییم در مقابل آن گونه تحریکات قومی واکنشی نشان دهیم.
الان زمان مناسبی است که بودجه احیای دریاچه اورمیه را پیش بکشیم. به جای دهن به دهن گذاشتن و کش دادن آن حاشیه ها، تا می توانیم بودجه احیای دریاچه اورمیه را مطرح کنیم. بودجه برای لایه روبی رودخانه لازم هست. بودجه به موقع برسد و لایه روبی به موقع انجام بگیرد درفصل بارندگی آبها می ریزند توی دریاچه والا رودخانه ها طغیان می کنند می ریزند و مزارع مردم را ویران می کنند و چند برابر آن بودجه خسارت وارد می کنند. همین را آن قدر تکرار کنید تا بلکه اثر کند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل