معاملات زیرزمینی یك دریاچه

+0 به یه ن

بیایید یك آزمایش ساده ذهنی انجام دهیم. یك سطل استوانه ای را درنظر بگیرید كه بر كف آن چند سوراخ به اندازه سكه پنجاه تومانی ایجاد كرده ایم. حال دو سه ردیف سنگریزه نسبتا درشت
در این سطل می ریزیم و آن گاه چند لایه شن و ماسه بر روی آن اضافه می كنیم. آن گاه به ارتفاع ده سانتی متر آب در سطل می ریزیم. آب كم كم راه خود را باز می كند و از سوراخ ها خارج می شود. زمان خارج شدن آب را ز1بنامیم و آن را یادداشت كنیم. آزمایش را این بار با بیست سانتی متر آب تكرار نماییم.زمان خارج شدن آب ،ز2 ،را دوباره اندازه گیری و یادداشت می كنیم.حدس می زنید ز1وز2
چه رابطه ای با هم دارند؟
ز2 مسلما از ز1 بیشتر خواهد بود اما از دوبرابر ز1 كمتر باید باشد.دلیل آن است كه وقتی ارتفاع آب بیشتر است، فشار در كف آب بیشتر خواهد بود و درنتیجه آب با آهنگ سریعتری از منافذ خارج می شود.
این اتفاق در طبیعت هم رخ می دهد. دریاچه ها و سفره های آب زیر زمینی با هم آب رد و بدل می كنند. بسته به آن كه دریاچه در سطح بالاتر و یا پایین تری از زمین های اطراف قرار گرفته باشد میزان آبی كه دریافت می كند از میزان آبی كه به چاه ها ی اطراف سرازیر می كند بیشتر یا كمتر خواهد بود. اگر كف دریاچه از عمق چاه های پیرامون آن بالا تر باشد انتظار داریم دریاچه در پر كردن این چاه ها نقش داشته باشد و اگر سطح دریاچه پایین بیاید چاه های آب زودتر خشك شوند. درنتیجه مردم محل مجبور
می شوند چاه های عمیق تر و عمیق تری حفر كنند. از طرفی حفر چاه هزینه دارد و از طرف دیگر هر چه چاه عمیق تر باشد انرژی بیشتری برای كشیدن آب از آن لازم است. همه اینها موجب می شود كه زندگی روستاییان محل دشوارتر شود.

البته آن چه كه در طبیعت اتفاق می افتد بسیار پیچیده تر از مدل ساده شده من است. محاسبه تبادل آب بین دریاچه و سفره های آب زیر زمینی از طریق شبیه سازی و... موضوع تحقیقاتی روز است. البته این رشته كار من نیست. ناشناسی پس از این نوشته من اشاره ای به وضعیت چاه های پیرامون دریاچه اورمیه ودشواری زندگی روستاییان محل كرد ومن با خود فكر كردم آیا ارتباطی بین سطح آب دریاچه و چاه ها وجود می تواند داشته باشد یا خیر. بعد این مدل ساده به ذهنم رسید. البته ادعا نمی كنم این مدل ساده من توصیف خوبی از پدیده دریاچه ارومیه ارائه می دهد. كارشناسانی كه مطالعه دقیق كرده اند باید پاسخ قطعی را بدهند. اندكی در اینترنت گشتم و دیدم كه چنین بررسی هایی در مورد دریاچه های مختلف آمریكا صورت گرفته است. در مورد دریاچه اورمیه مقاله مربوطی نیافتم. اگر شما چنین مقاله ای سراغ دارید لطفا معرفی كنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اورمیه انگور دارد!

+0 به یه ن

«تهران انار ندارد» نام فیلم مستند زیبایی است كه می توان سی-دی آن را به قیمت 1500تومان از بقالی محل خرید. فیلمی را تا به حال ندیده ام كه تا این حد با گروه خونی ما، متولدین دهه ی پنجاه خوب بسازد. ما از نابودی باغ ها و جایگزینی آنها با آپارتمان ها و مجتمع های تجاری و بلوار ها و آزاد راه ها متاسف می شویم. اما چاره چیست؟! جمعیت زیاد شده و جمعیت زیاد-كه ما نیز جزو آنهاییم- مسكن می خواهد و به امكانات تفریحی و مركز خرید و... نیاز دارد. به علاوه آپارتمان، پارك و فضای سبز و دیگر تجهیزات شهری هم به جای خود زیبا می توانند باشند.
فیلم «تهران انار ندارد» در سال 1387 ساخته شده ودر همان سال طوماری در اعتراض به خشك شدن دریاچه ی اورمیه تنظیم شده كه جمله ای از آن چنین است: "با توجه به اینكه برطبق گزارش مسئولان ذیربط تاكنون ١۵٠ هزار هكتار از اراضی حاشیه ای دریاچه به شوره زار تبدیل شده ...." می دانید 150 هزار هكتار یعنی چه قدر ؟! مساحت زمینی به ابعاد 30 در 50 كیلومتر همین قدر می شود. یعنی به اندازه ی مساحت كل شهر تهران، شاید هم اندكی بزرگتر!
وقتی باغی خریداری می شود تا به جای آن آپارتمانی احداث شود پول خوبی گیر صاحب ملك می آید. معمولا، یك مقدار پول هم به سرایدار می دهند تا خانه ای رهن كند. اما آن كس كه باغش را شوره زار می گیرد، چی؟ وای به روزی كه باغ ویران شود و جای آن را شوره زار بی مصرف بگیرد! نه پولی عاید صاحب ملك می شود ونه عاید سرایدار.قرار است چه برسر كسی آید كه محل درآمدش آن باغ بود؟!

به فیلم «تهران انار ندارد» بازگردیم. اون آقایی كه در فیلم مرتب از او نظر می خواهند اهل اورمیه است. به آخرین مصاحبه ی او در فیلم كه راجع به پارك ها در تهران است به دقت گوش دهید: یك بار به عنوان قسمتی از فیلم و بار دوم با در نظر گرفتن آن چه كه بر سر ساكنان حاشیه دریاچه ی اورمیه دارد می آید! نپسندیم كه 20 سال دیگر تاكستان های اورمیه تبدیل به خاطره شوند. امیدوارم اگر 20 سال بعد چند جوان متولد دهه ی 80 در مورد اورمیه مستندی بسازند نامش را «اورمیه انگور دارد» بگذارند.
 
پی نوشت: همان طوری كه می دانید كارگروهی برای نجات دریاچه ی اورمیه تشكیل شده است كه تا دو ماه دیگر بناست نتایج مطالعات خود را بیرون دهد. اینجا می توانید مصاحبه های وزیر محترم نیرو را بخوانید. خوشبختانه این بار صحبتی از طرح ها ی دهان پركن اما غیر عملی نظیر انتقال  آب از رود ارس نیست. نقل ،  نقل رها سازی  آب پشت سدهاست. برای عملی شدن طرح كشاورزان منطقه باید همكاری كنند. به لحاظ اجتماعی سخت و چالش برانگیز خواهد بود اما چاره ی دیگری ظاهرا نیست.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

باز هم درباره ی دریاچه ی اورمیه از زبان درویش

+0 به یه ن

در نوشته ی قبلی ام به یكی از نوشته های آقای درویش, كارشناس محیط زیست- در مورد دریاچه ی اورمیه اشاره كردم. در وبلاگ ایشان اكثر مطالب در مورد دریاچه هستند. اگر به این موضوع علاقه مند باشید خواندن وبلاگ ایشان را توصیه می كنم. اطلاعات به روز هستند. اما من می خواهم از مصاحبه ی پارسال ایشان در اینجا نقل قول هایی به مضمون بنمایم.

اگر مایل باشید اصل مصاحبه را ببینید. اما من اینجا چكیده را می نویسم. به نظرم چند حرف اصلی در مصاحبه بود:
1) خشك شدن دریاچه ی اورمیه بر خلاف آن كه فراافكنان وانمود می كنند نتیجه ی خشكسالی نیست. بلكه نتیجه ی مدیریت ضعیف و فراافكنی ارگان های مسئول است. قضیه آن است كه بیش از ظرفیت آبی از آب موجود استفاده كرده اند.
2) راه حل انتقال آب از رود ارس نیست. این كار سال ها طول می كشد و در این مدت دریاچه از بین می رود.
3) دریاچه خشك خشك هم نخواهد شد. یعنی امكانش نیست. اما اگر این روند شوم ادامه یابد می شود یكی مثل دریاچه ی نمك قم.
4) راه حل تغییر الگوی كشاورزی است.



حالا من با خودم این فكر را می كنم: متاسفانه چند سالی مسئولان یا فراافكنی كرده ا ند و گفته اند همین تقدیر هست پس بپذیرید یا  راه حل های سوپر منی نظیر رساندن آب رود ارس به دریاچه را توی بوق كرده اند. حالا به امید خدا یك مدیریت معقول تر آمده و شاید راه حل معقول رها ساختن بخشی از آب پشت سدها و تغییر الگوی كشاورزی را مطرح سازد. اما آیا كشاورزان بعد از آن چند سال امید بستن  به  راه حل های سوپرمنی یا تسلیم در برابر تقدیر به این راحتی روش های سنتی خود را به كنار می گذارند؟! به نظرم یك مقدار چالش برانگیز خواهد بود مگر آن كه فرزندان همان كشاورزان كه در  ان-جی-او ها فعال هستند یا دستی در نوشتن در وبلاگ ها یا روزنامه های محلی دارند یا در آن مناطق معلم و پزشك و.... هستند فضای فكری  كشاورزان محل را آماده سازند. كار سختی است اما شدنی است. همت می خواهد. همتی همانند آن چه  پارسال در جریان زلزله قاراداغ مردم محل نشان دادند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نظر متخصص درست و حسابی بیابان زدایی در مورد دریاچه ی اورمیه

+0 به یه ن

آقای محمد درویش نویسنده ی وبلاگ ارزشمند "مهار بیابان زدایی" در مورد اظهارات عجیب اخیر  كه به اسم نظر كارشناسی به خورد مردم داده اند  در وبلاگش چنین نوشته است.

پی نوشت:

و اما در مورد این طرح جناب كردوانی مبنی بر ریختن ده سانتی متر شن و ماسه روی جنازه ی دریاچه ی اورمیه و با سلام و صلوات دفن كردن آن!!!

مساحت دریاچه ی اورمیه چیزی است حدود 5000 كیلومترمربع. ده سانتی متر بخواهیم رویش شن بریزیم حجمی برابر 0.5 كیلومتر مكعب شن لازم هست. یعنی چیزی بیش از 1 میلیارد تن.  یعنی به اندازه ی وزن  100 تا سد بزرگ! برای  جواب سئوال كه  این همه شن را از كجا بیاوریم لابد پدر كویر شناسی ایران فكری فرموده اند اما سئوال من این است كه این همه شن را چگونه جا به جا كنیم. ظرفیت یك تریلی حدود 50 تن است. یعنی چیزی حدود 20میلیون  بار تریلی لازم داریم! احیای دریاچه با روش هایی كه همه جای دنیا شناخته شده است و تا حالا هم اجرا شده و موفقیت آمیز بوده است معقول تر نیست؟!

درانتها ادای احترام می كنم به خانم بهریه, خانم میرزهره, خانم محمودی و خانم حسن زاده ,معلم های اول تا چهارم ابتدایی من ,كه به من جمع و تفریق و ضرب و تقسیم آموختند.



 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل