وبلاگ مینجیق در سال آینده

+0 به یه ن

من از سال ۸۸ تا سال ۹۲ در وبلاگم بسیار زیاد در مورد لزوم توجه به احیای دریاچه اورمیه نوشتم. در آن سالها هنوز برای بسیاری- چه در بین مردم و چه در بین مسئولان- روشن نبود که حفظ دریاچه اورمیه چه قدر اهمیت دارد. من و سایر وبلاگ نویسان علاقه مند به محیط زیست بسیار در این مورد نوشتیم  تا این موضوع مهم  جزو موارد مورد توجه رسانه های کلانتر شد. اندکی بعد توجه به احیای دریاچه اورمیه چنان اهمیت پیدا کرد که جزو مطالبات اصلی رای دهندگان در سطح ملی در انتخابات ۹۲ گشت. بعد ستاد احیای دریاچه اورمیه تشکیل یافت.  

حال که با بارندگی های آغاز سال دریاچه اورمیه جانی تازه یافته من تصمیم دارم در طول امسال هم موضوع اصلی وبلاگم را مسایل محیط زیستی و مسایل ایمنی قرار دهم.

همان طوری که قبلا نوشتم مسیر پیش گرفته برای احیای دریاچه را مسیری درست می دانم. معجزه ای قرار نیست صورت گیرد. فقط قرار هست که آب موجود در حوضه دریاچه به درستی مدیریت شود. با مطالعاتی که در سال های اخیر ستاد احیا با همکاری جهاد کشاورزی و... انجام داده الان دیگر می دانند راهکارها چیست. الان موقع آن هست که ما از این راهکارها حمایت کنیم. قصد و هدف نجات دریاچه اورمیه هست. دنبال این که با مخالف خوانی باروند موجود برای خودمان کسب نام و شهرت کنیم نیستیم. 
باور کنیم نه هر آن که با روند موجود مخالف خوانی می کند حکیم وارسته فهیم و داناست! اکثریت مخالف خوان ها برای کسب شهرت مخالف خوانی می کنند و به لحاظ دانش هم چیزی در چنته ندارند.


چند نکته در این زمینه را یادآور می شوم:
۱) از سیاسی کردن روند احیای دریاچه ها و رودخانه و دیگر مسایل محیط زیستی بپرهیزیم. 
۲) امسال که با بارش شدید شروع شد. سال های آتی ممکن است باز خشکسالی باشد. در سال های خشکسالی مسیل ها را سد نکنیم و در حریم رودخانه ها ساخت و ساز نکنیم و نخاله و زباله در آنها نریزیم.
۳) اگر سال بعد خشکسالی باشد باز یک عده دور خواهند گرفت که به دلیل گرمایش زمین در این منطقه دیگر بارانی نخواهد بارید پس فاتحه دریاچه را بخوانید مسیل ها را صاف کنید و.....
به یاد داشته باشیم که این گونه افراد در سال ۹۷ هم که خشکسالی بود همین حرف ها را می زدند. بارش های سال ۹۸ نشان داد که چه قدر سخن شان گزاف و بی پایه  بود.
هرچند گرمایش سراسری زمین یک واقعیت تثبیت شده علمی است ولی هنوز شبیه سازی ها آن قدر دقیق نشده اند که بتوانند پیش بینی کنند در ده سال آتی در منطقه ای به وسعت حوضه آبریز دریاچه چه میزان بارش رخ خواهد داد.
۴) تمرکز من بیشتر بر روی دریاچه اورمیه است اما بخش بزرگی از آن چه که می گویم مربوط به سایر دریاچه ها تالاب ها و رودخانه های کشور هم که در معرض نابودی هستند(مثل هامون بختگان هورالعظیم زاینده رود و ...) هم هست.  به نظر من همزمان باید آستین بالا زد و همه را همزمان احیا کرد. نگران هزینه نباشید! احیای همه اینها با هم به اندازه رقم کوچکه اختلاس ها هم نیست!‌ بیشتر دید مدیریتی درست می خواهد تا هزینه و بودجه بالا. اتفاقا هزینه و بودجه شان کم باشد چه بسا موفق تر باشند. چون که  وقتی بودجه کم است مدیران درست و درمان می آیند جلو. بودجه که اوورت و بی حساب- کتاب می شود نورجشمی ها می آیند جلو برای بخور بخور.  بودجه مختصری -کمینه مورد نیاز- بدهند تا مدیران و کارشناسان دلسوز با تعامل با کشاورزان محلی مشکل را حل کنند. همین کافی است!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]