قونشو اومودونه قالان، شامسیز قالار

+0 به یه ن

به تازگی دارند در بوق و کرنا می کنند که قراره از دریاچه وان ترکیه آب به دریاچه اورمیه منتقل بشه و دریاچه نجات پیدا کند.


 نمونه اش متن زیر: " 
 〽️دکتر فرهاد افشار فارغ التحصیل دانشگاه سوئیس و از دانشمندان محیط زیست:  

🔸برای احیای دریاچه ارومیه، یک سال شبکه و لوله کشی از دریاچه وان تا دریاچه ارومیه زمان خواهد برد و ۳ سال نیز زمان پر شدن آن می‌باشد  
🔸برای این طرح حتی یک ریال نیز بودجه دولتی نیاز نیست و در قبال انرژی(برق) که به ترکیه داده می‌شود، این کشور تمامی کارهای احداث شبکه انتقال را انجام خواهد داد  
🔸این طرح مورد قبول و استقبال وزارت خارجه کشور ایران قرار‌ گرفت  
🔸احیای سریع دریاچه ارومیه از طریق انتقال آب از دریاچه وان ترکیه از طریق امام جمعه ارومیه در حال پیگیری است @barishnews | باریش نیوز"

 من نمی دونم این آقای دکتر افشار کیست و چه سمتی دارد که از جانب ترکیه چنین وعده هایی می دهد. حدس می زنم می خواهد برای نمایندگی مجلس کاندیدا شود . 

 در هر صورت نکات زیر به ذهنم آمد:

 ١-با این وعده وعیدهادریاچه اورمیه احیا نمی شه. مردم محل باید رویه مصرف آب را تغییر بدهند، هرساله لایه روبی رودخانه ها درست و به موقع انجام بگیره، میان گذر اصلاح بشه. غیر از این هرکسی هر طرح قهرمانانه ای می ده از جنس فرستادن ما دنبال نخود سیاه هست. دل به این وعده ها نبندیم. به جای آن برنامه ریزی بکنیم ببینیم چه طور می توانیم کشاورزان محلی را با خود همراه کنیم. پیشنهاد من همان طوری که چند بار گفتم تبلیغ در دانشگاه هاست به این امید که فرزندان دانشجوی کشاورزان خود عامل تغییر شوند . نه فقط برای دریاچه! بلکه برای حفظ میراث مادی پدری و تضمین آینده مالی واقتصادی خودشان وقتی زمان تشکیل خانواده شان می رسد.

 ٢- اگر این طرح بر فرض محال هم اجرا بشه و دریاچه اورمیه هم موقتا جانی بگیره باز هم غلطه. باز هم دو کشور جهان سومی همسایه دارند چوب حراج به منابع می زنند و از آینده فرزندشان حاتم بخشی می کنند این ور داره انرژی مفت می ده اون ور آب مفت! هر دو طرف خیال می کنند مفته پس عیب نداره به هدر بروند. این گونه فرهنگ مصرف ترکیه ای ها را هم خراب می کنیم. 

 ٣-چه چیز خاورمیانه با ثبات هست که ما به این قرارداد (حتی اگر صحت داشته باشد) دل ببندیم؟! فردا ترامپ به ترکیه می گوید اگر به ایران آب بدهید تحریمتان می کنم. این قرارداد(اگر احیانا قراردادی در میان باشد و رویا پردازی صرف نباشد) هم می رود روی هوا! به جای این قبیل رویاها و انتظار از دیگران بایدروی نسل جوان ترکشاورزان در حوضه دریاچه حساب باز کنیم. اونهاهستند که تغییر می توانند ایجاد کنند

. ٤-یه ایراد دیگر مطرح کردن این گونه طرح ها ایجاد توقع بیجاست. توقع بیجایی است که ما از ترکیه انتظار داشته باشیم آب دریاچه وان را به ما بدهد. دولتمردان ما عمدتا وقتی پای منافع ملی می رسد پخمه اند!بعید نیست برق مفت نقد را بدهند تا نسیه آب مفت پس فردا پس بگیرند. اما دولتمردان ترکیه در جهت منافع ملی خودشان خیلی هم زرنگند. نقد را می گیرند پس فردا به بهانه ترامپ می زنند زیر وعده نسیه شان. بعد ما می مانیم و گله گذاری های همیشگی و اظهار مظلومیت و ... این بارعلیه دوستان ترکیه ای مان.  

ما می مانیم و شعر "ما ز یاران چشم یاری داشتیم...." برای این شعرها هم کسی به کسی چیزی نمی ده. دیگه به خودمان تشر نمی زنیم که وقتی دولتمردان خودمان، ما را دنبال نخود سیاه فرستادند هشیاری به خرج ندادیم. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

میزان اهمیت نجات دریاچه اورمیه در سطح ملی

+0 به یه ن

اگر دریاچه اورمیه خشک شود حدود سه میلیون نفر از اهالی حوضه دریاچه باید دیار خود را ترک کنند اون هم نه مهاجرت با دست پر! ملک و باغشان را دیگر کسی نمی خرد که با سرمایه جایی بروند! با دست خالی مجبور خواهند شد مهاجرت کنند!


 آیا تهران و کرج وشهرهای دیگر جا برای جذب سه میلیون حاشیه نشین دارد؟! معلومه که نه! به علت مسایل محیط زیستی و خشک شدن هامون چند سالی است حاشیه تهران پذیرای موجی از مهاجران از سیستان و بلوچستان هست. متاسفانه در فقر مطلق زندگی می کنند! هرکجای ایران دست بگذارید مشکلات محیط زیستی خود را دارد و ابدا کشش جذب سه میلیون مهاجر جدید را ندارد. در شمال هم که آب به نسبت زیاد هست، مشکل زباله و گرانی زمین و....بیداد می کند! 

 مسئله شوخی بردار نیست! اکنون جلوی فاجعه را باید بگیریم. و الا فردا بدبختی های بسیار خواهیم داشت. همان کشاورز و باغدار آذربایجانی را در نظر بگیرید که الان باغش آباد است و درآمدی بیش از یک استاد دانشگاه دارد. فردا باغش به علت خشک شدن دریاچه اورمیه تبدیل به شوره زار شود چه می خواهد بکند؟! برود در حاشیه تهران حاشیه نشین شود؟! تصور کنید به لحاظ روحی چه ضربه ای به او وارد خواهد شد! از بالا به پایین رفتن خیلی سخت هست. به خصوص برای مردها! 
 الان این همه مشکلات روانشناسی و اجتماعی داریم. ببینید آن زمان چه خواهد شد! با مسئله ای به این ابعاد و بزرگی سر وکار داریم. مسئله چشم همچشمی با فلان شهر یا استان نیست! اینها را باید مطرح کنیم.  لطفا این مطلب را به اشتراک بگذارید.🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

قابل توجه فرزندان باغداران و کشاورزان

+0 به یه ن

علی الاصول فرزندان باغداران و کشاورزان حاشیه دریاچه اورمیه باید بیش از همه خواهان تغییر الگوی کشت برای حفظ دریاچه اورمیه باشند چرا که بیش از همه ذینفع هستند. فرض کنید کشاورزی چند هکتار زمین دارد. اگر آباد باشد ثروتی برای فرزندانشان هست. اما اگر دریاچه خشک شود این زمین تبدیل به شوره زار می شود و ارث پدری دیگر مفت نمی ارزد!


 کیست که بخواهد شوره زاری را از آنها بخرد؟! اگر فرزندان کشاورزان به این مسئله واقف شوند خود پیشقدم تغییر خواهند بود. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

گروه احیای دریاچه اورمیه

+0 به یه ن

🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹


 حدود دو هفته است که در گروهی تحت عنوان"دریاچه اورمیه را احیا می کنیم" عضو شده ام. مدیران گروه (ادمین ها) فعالان محیط زیست بسیار جدی از تبریز هستند و برنامه های متنوعی را تا کنون (تا جایی که کارشکنی ها اجازه داده اند) پیش برده اند و با انرژی همچنان پیش می برند. پیشنهاد می کنم اگر مسایل محیط زیستی -به خصوص به دو مقوله احیای دریاچه اورمیه و حفظ درختان قره داغ (ارسباران) - علاقه مندید در این گروه با کلیک بر لینک زیر عضو شوید. لطفا همین نوشته مرا هم در گروه ها و کانال ها به اشتراک بگذارید تا عده بیشتری آن را ببینند. هر چه اعضای گروه بیشتر باشد اثرگذاری آن بیشتر خواهد شد.

 چند نکته در مورد این گروه: 

 ١- قانون این گروه آن است که در آن مطلب غیرمرتبط با محیط زیست منتشر نشود. اما همان گونه که می توان حدس زد برخی از اعضای گروه این قانون را رعایت نمی کنند و مطالبی بیربط به محیط زیست (و گاه به لحاظ معنایی غیر قابل قبول"!!) منتشر می کنند. اگر مطالب نامربوط در گروه دیدید زود واکنش نشان ندهید چرا که تا چند ساعت بعد مدیران گروه مطالب نا مربوط را پاک می کنند. اگر وارد بحث با افرادی شوید که مطلب نامربوط منتشر کرده اند کار ادمین ها را دشوار کرده اید. با توجه به این که همین ادمین ها هستند که در فضای واقعی هم دارند کار اساسی برای محیط زیست می کنند اخلاقا بهتر است که وقت آنها را با بحث های پوچ به هدر ندهیم. 

 ٢-بیشتر مطالب گروه به فارسی است اما گاهی به ترکی هم می نویسند. بنا به قوانین گروه نوشتن به هر سه زبان ترکی ، فارسی و انگلیسی آزاد هست. اگر در خواندن نوشته ها به ترکی مشکل دارید این نوشته ها را نخوانید اما وارد بحث نشوید که حتما باید همه نوشته ها به فارسی باشد. این نوع بحث ها هم انرژی ادمین ها را به هدر خواهد داد. ماشالله به همان زبان فارسی هم اون قدر مطلب در گروه می آید که مجبوریم نوشته بسیاری را نخوانده بگذاریم.

 ٣-گاهی ادمین ها برای کارهای عملی یا جلسات فراخوان می دهند. اصل کار گروه همین هست. اگر امکانش را دارید شرکت کنید. من که دور از محل زندگی می کنم نقشی بیش از سیاهی لشکر نمی توانم داشته باشم. کار اصلی را همانها می کنند که در فراخوان ها شرکت می کنند! خدا قوت! البته همین سیاهی لشکر هم در قوت دادن به لشکر مهم هستند و نباید کنار گذاشته شوند 🍀@minjigj لینک گروه https://t.me/joinchat/AjhvuzzTbxQL5kgzN5OEqw

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

لزوم حمایت از ستاد احیای دریاچه اورمیه در مقابل اصحاب قدرت

+0 به یه ن

ما معمولا وقتی از یکی بدمون می آد نه تنها خوبی هایش را نمی بینیم، بلکه هر چیز یا کس که به او وابسته بدانیم از چشممان می افتد. از پارسال که قیمت دلار و به دنبال آن قیمت گوشت و.... بالا رفت روحانی بدجوری نامحبوب شد. مردم از او ناراضی بودند و بعد ازاین تورم ناراضی تر هم شدند. حق هم داشتند. اما نگرانی من این هست که ستاد احیای دریاچه اورمیه را هم چیزی وابسته به دولت حسن روحانی ببینند و لجشان را سر آن در بیاورند!

راستش من بیشتر از آن که ستاد احیای دریاچه اورمیه را نهادی سیاسی مربوط به دولت روحانی بدانم آن را دستاورد جنبش های محیط زیستی اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود (قبل از روحانی) می دانم. مگر یادتان رفته چه قدر آن زمان در مورد لزوم نجات دریاچه در فضای مجازی نوشتیم؟! چه قدر گرافیست ها بنر طراحی کردند؟! چه قدر اجتماعات اعتراضی برپا شد؟ چه قدر معترضین باتوم خوردند و بازداشت شدند؟! نتیجه این جنبش، ایجاد ستاد احیا بود. والا اگر به خود “اینا" بود اصلا محیط زیست ایران مهم نبود که بخواهند ستاد احیا ایجاد کنند. الان هم ستاد احیا را یک نهاد علمی-اجرایی و منتسب به دانشگاه می دانم.

درسته پر شدن دریاچه مدیون باران هاست اما اگر رودخانه ها به موقع لایه روبی نشده بودند و رها سازی آب پشت سدها به طور اصولی و علمی تنظیم نشده بود سیل راه می افتاد در مزارع و مراتع ، چند برابر هزینه لایه روبی خسارت به اموال مردم و اموال عمومی می زد، دست آخر هم به دریاچه نمی رسید. نگاه کنید به سایت ستاد احیا: http://www.ulrp.ir/fa/ همه اش طرح سنجیده برای بهینه کردن وضع کشاورزی است. معلومه کار جدی کرده اند. والا به جای طرح، الان برای ما "شعر تحویل می دادند!"

دقت کنید در سایت: نه حرف احساسی بی سر و ته در آن هست، نه شکوه و شکایت از جنس فرافکنی و فرار رو به جلو. اگر ستاد احیا جزو نهادهایی بود که بودجه ای گرفته بود و حیف و میل کرده بود حالا برای ما شعر می بافت و بعد هم جلوتر از همه، از زمین و زمان انتقاد می کردو هر روز با یک جنجال آفرینی جدید مردم را مشغول می کرد! اما ستاد به طور متین و به دور ازجنجال آفرینی می گوید برای این که مصرف آب کشاورزی کم شود در فلان منطقه کینوا بکارید در بهمان منطقه گل سرخ. بازار مصرفش هم فلان جا و بهمان جاست. کشاورز هم دچار تضرر اقتصادی نمی شود.
این حرفی نیست که معمولا ما از مسئولان می شنویم. مسئولان ترجیح می دهند به جای این نوع طرح ها که مبتنی بر مطالعه است اول در مورد سرخی گل سرخ شعر بگویند، بعد یک مرثیه نوستالژیک پر سوز و گداز برای دریاچه بخوانند بعد هم بگویند پول بدهید تا سفینه بسازیم و چهل سال دیگر از مریخ آب بیاوریم. دست آخر هم می گویند دشمنان نگذاشتند کارمان را بکنیم!
بعد از این همه تلاش ستادی یافته ایم که درست و درمون و علمی دارد کار می کند. دست کم قدر آن را بدانیم. 🍀@minjigh

تعریف هایى را که از ستاد احیاى دریاچه اورمیه کردم ابدا به معناى رنگ تقدس زدن و والاتر از نقد قرار دادن، نگیرید! ستاد احیا یک نهاد با فضایى دانشگاهی و آکادمیک است و طرح ها و فرضیه هاى آن باید در فضای دانشگاهی توسط اهل فن مورد موشکافی قرار گیرد تا طرحى بهینه دست آخر آماده شود. بنا به طبیعت رویکرد دانشگاهی و علمی در بطن ستاد احیا هم شاید کارشناسان مختلف دقیقا یک نظر نداشته باشند و با هم وارد جدل شوند. نکته اینجاست که تکلیف این جدل باید در خود فضای آکادمیک روشن شود. قرار نیست مردان قدرت و سیاست از بالا بیایند این جدل ها را برای دانشگاهیان حل کنند.

وقتی می گویم باید پشتیبانی خود را از ستاد احیا اعلام داریم منظورم این هست که به کاندیداهای مجلس و ریاست جمهوری پیام دهیم که با بستن در ستاد احیا یا قطع بودجه آن رای خود را از دست خواهند داد.

از این هم که ببینید در یک فضای دانشگاهی استادان سر فرضیه ها با هم تندی می کنند خیلی تعجب نکنید و چنین نتیجه گیری نکنید که باید در اونجا را بست! شما مکاتبات ابن سینا و ابوریحان را بخوانید می بینید خیلی جاها به هم می پریدند! دعواهاى نیوتن و لایپ نیتس با هم شهره خاص و عام هست اما به خاطر دعوای آن دو در کمبریج را نبستند...... 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

جنگ زرگری

+0 به یه ن

وقتی به مسایل محیط زیستی نظیر احیای دریاچه اورمیه یا جازموریان یا سوبسید داروهای بیماری های خاص می رسیم، می گویند وضع اقتصاد کشور خراب هست و بودجه نیست. فردای همان روز خبر اختلاس یک آقازاده جدید را می شنویم با رقم اختلاسی قابل مقایسه با مبلغ موردنیاز.دود از کله آدم بلند می شه. 🤯🤯🤯🤯🤯🤯🤯🤯

اگر بودجه نیست پس چه طور اینها این همه اختلاس می کنند؟! درسته که زورمون به این جماعت نمی رسه ولی دیگه در زمین اینها بازی نکنیم! نیاییم وارد این حرف و حدیث ها بشویم که حفظ محیط زیست مهمتره یا تامین داروی بیماری های خاص. دریاچه اورمیه در آذربایجان مهمتره یا دریاچه بختگان در استان فارس و ...... اینها از خداشونه ما را با این دعواها مشغول کنند بعد خودشان با خیال راحت بیت المال را که حق همه مون هست، بچاپند. به جای این که سر هم داد بزنیم سر اینها داد بزنیم که بودجه ای که برای حل مشکلات کشور باید خرج بشه ندزدند! 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

علم و شبه علم در مورد دریاچه اورمیه

+0 به یه ن

چندی پیش در روزنامه شرق مقاله ای با عنوان راه های تشخیص علم از شبه علم منتشر کرده بودم. اینجا لینک آن را دو باره قرار می دهم.


در زمینه خشک شدن دریاچه اورمیه هم فرضیه های شبه علمی زیادی در فضای مجازی دست به دست می شود. من قصد ندارم که دانه به دانه آنها را تحلیل کنم. این کار وقت تلف کردن است! اما یک مورد را به طور خاص مطرح می کنم. یک ویدئو چند دقیقه ای این روزها پخش می شود که ادعا می کند گاز متان ساطع شده از دریاچه اورمیه مانع از بارش ابرها می شود. این ادعا قسمت قابل توجهی از ویژگی های شبه علم را که در مقاله ام توضیح دادم در بر دارد.

اولا دو سه اصطلاح علمی را بلغور می کند. گاز متان کلمه نسبتا علمی است که وقتی عوام آن را می شنوند فکر می کنند خیلی حرف علمی ای زده شد. اما اگر اندکی شیمی دبیرستان را به خاطر آوریم حتما این سئوال برایمان پیش می آید که چرا باید دریاچه نمکینی مثل دریاچه اورمیه که از نظر حضور پلانکتون و جانواران دریایی بسیار ضعیف بود گاز آلی متان را ساطع کند؟! مگه متان همان سی-هاش-٤ نیست که از مرداب های مملو از گیاه واز معده گاوها در می آید؟! دریاچه اورمیه را چه به متان؟! (داخل پارانتز عرض کنم که متان جزو گازهای گلخانه ای پرضرر برای گرم شدن سراسری زمین هست اما آن تاثیرات که در آن فیلم ادعا می شود ندارد!)

دوم این که این فرضیه شبه علمی پیش بینی ای دارد که با مشاهده نمی خواند. پیش بینی می کند که باران نخواهد آمد درصورتی که همین امسال اون قدر باران آمد که نزدیک بود سیل بیاد. در علم اگر پیش بینی با مشاهده نخواند فروتنانه به اشتباه یاکاستی اقرار می کنیم اما مروجان شبه علم با این چیزها از رو نمی روند!

مهمتر از همه آن که مروجان شبه علم آتوریته مجامع علمی را به رسمیت نمی شناسند. ادعا می کنند یا دانشگاهیان نمی فهمند اینها چه می گویند و یا توطئه ای در کار است که حقیقت را انکار می کنند. ستاد احیا وجود هاله ای حول دریاچه را که مانع از بارش می شود رد می کند. کارشناسان ستاد احیا استادان دانشگاه معتبر کشور نظیر دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تبریز هستند که در رشته خود صاحبنظرند و حرف چرند نمی زنند. حالا چی شده استادان معتبرترین دانشگاه های کشور را قبول نمی کنیم اما حرف گوینده ای را که معلوم نیست کیه و ازکجا آمده قبول می کنیم؟!

ببینید هر فیلمی که چهارتا اصطلاحی علمی را بلغور می کنه و گوینده آن تن صدای گیرایی داره فیلم مستند علمی قابل استناد نیست. می دانم همه مان دل در گروی احیای دریاچه اورمیه داریم ولی با بازنشر شایعات و مطالب شبه علمی نه تنها به نجات دریاچه اورمیه کمکی نمی کنیم بلکه این نیروی اجتماعی را هم که می تونه پشتیبان پیشبرد طرح های موثر احیا باشه به هدر می دهیم. اگر مطلبی در تضاد با موضع ستاد احیا ی دریاچه باشه لطفا بازنشر ندهید.

پی نوشت مهم: فرضیه آقای دکتر ساری صراف شاید درست باشه. باید در موردش مطالعه بیشتری بشه. اون چیزی که در اون فیلم که می گفت گاز متان که از دریاچه اورمیه ساطع می شه مانع بارش باران می شه بی معنی بود. در اون فیلم برخی از اصطلاحات فرضیه دکتر ساری صراف هم به کاربرده شده بود. این هم از ویژگی های شبه علم هست که چند اصطلاح از متون علمی وام می گیرند و نابجا استفاده می کنند. یک وقت سو تفاهم نشه که من -خدای ناکرده- فرضیه دکتر ساری صراف را زیر سئوال بردم. فرضیه ایشان ، فرضیه ای علمی است که در کنار فرضیه ها ی دیگر باید به بوته آزمایش با متدلوژی علمی سپرده بشه تا تایید یا رد بشه. 🍀@minjigh

🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

طرح های نسنجیده ممنوع!

+0 به یه ن

اگر هرکس بخواهد از رختخوابش بلند بشه برای مسئله دریاچه اورمیه راه حل بده که به جایی نمی رسیم.


 یکى از اون ور می گفت خاک بریزید روی دریاچه! اون یکی از اون ور می گفت آب ارس را منتقل کنیم. (از کجا معلوم این راه حل نبوغ آمیز طبیعت جلفا را به هم نریزه؟! آیا جمهوری آذربایجان وارمنستان ساکت می نشینند که ما از این کارها بکنیم؟! بودجه اش را از کجا بیاوریم؟!) این یکی می گه یالله میانگذر را تخریب کنید! (از کجا معلوم صدمات محیط زیستی ناشی از پروسه تخریب این سازه بیشتر از حضورش نباشه؟! مطالعه ای شده؟!)

 مطالعه ای برای این طرح ها نشده که! هرکسی از رختخوابش بلند شده یک طرح شاذ به ذهنش رسیده داره بلغور می کنه که توجه جلب کنه و معروف بشه! هرچی طرح شاذ تر، جلب توجه بیشتر! اما ستاد احیا ی دریاچه اورمیه چند سالی است داره جوانب امر را بررسی می کنه و به جمع بندی و راهکار هم رسیده. وقتی گزارش ها و جمع بندی هایشان را به دقت می خوانیم می بینیم سنجیده و حساب شده و مطالعه شده است.  

عوض این که هر روز یک طرح شاذ را بلغور کنیم بیاییم انرژی مان را بذاریم که از همین برنامه های پیشنهادی و مورد تایید ستاد احیا پشتیبانی کنیم. باور کنید این کار سخت خیلی به حمایت روحی و فکری ما نیاز داره. 

الان عرض می کنم چرا پشتیبانی ما مهمه: آخر امسال یک انتخابات مجلس دیگر در پی هست. اگر این طرح های شاز مزخرف در بین افکار عمومی محبوبیت پیدا کنند بلافاصله تبدیل به شعار انتخاباتی کاندیداها خواهند شد! بعدش هم هر کدام با بوق و کرنا به طرح های سنجیده ستاد احیا خواهند تاخت و کارشکنی خواهند کرد (یا مستقیم یا با تحریک کشاورزان). بیایید چنان محکم پشت سر طرح های ستاد احیای دریاچه بایستیم که فردا کاندیداهای مجلس هم برای جمع آوری رای حمایت خود را از طرح های مورد تایید ستاد احیا اعلام بدارند 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آدرس غلط

+0 به یه ن

از اواخر سال 1395 به این سو زمزمه هایی هست که می خواهد تامین هزینه های احیا دریاچه اورمیه را به خیریه واگذار کند.
من از سال 1388 به این سو در وبلاگم به طور مداوم  (دست کم) دو کار انجام داده ام: یکی این که در مورد لزوم احیای دریاچه اورمیه نوشتم و دیگر آن که برای بنیاد کودک (موسسه خیریه) تبلبغ نمودم. در این مدت تجربه نسبتا قابل توجهی کسب کردم. بر اساس این تجربه می گویم که این زمزمه ها آدرس غلط دادن هست.
اگرخیلی هنرکنیم از راه جذب کمک های مردمی ایرانیان داخل و خارج ماهی حدود چند صدهزار دلار می توانیم کمک مالی جمع کنیم. از روی تجربه تبلیغ برای   بنیاد کودک می گم که این سقف اش است! همین مقدار جمع کردن کمک مستلزم صرف وقت بسیار از جانب جامعه مدنی (وبلاگ نویسان و....) است. ساده  و صادقانه بگویم مردمی که  به این چیزها اهمیت می دهند بیش از این ندارند که بدهند! با این روش پولی که می توان جمع کرد سالی حدود چند میلیون دلار هست. حال آن که هزینه لازم برای احیای دریاچه از مرتبه چند میلیارد دلار می باشد. یعنی هزار سال باید صبر کرد که بودجه به این روش تامین شود. برای احیای دریاچه بیش از ده سال وقت نداریم!
چند میلیارد دلار به نسبت جیب من و شما -حتی جیب پزشکان جراح ثروتمند شهر یا جیب بساز بفروش های معروف کلانشهرها- رقم درشتی است که نمی توان خوابش را هم دید. اما در مقابل  بودجه پروژه های عمرانی شهرداری های کلانشهرها رقم درشتی نیست. مثلا هزینه دوطبقه کردن بزرگراه صدر در تهران از همین مرتبه بود. به  طریق اولی، برای دولت اصلا رقم درشتی نیست! اگر دولت بخواهد حتما می تواند این هزینه را تامین کند.

جامعه مدنی باید از یک سو به دولت و مجلس و.... فشار بیاورد که این هزینه را تامین نمایند، از سوی دیگر باید کشاورزان و باغداران محلی را متقاعد نماید که با طرح های سنجیده احیای دریاچه همکاری و همیاری لازم را نمایند.
این دو کار توان بسیاری از جامعه مدنی می طلبد. در واقع تمام توانش را باید بگذارد که بتواند قدمی بردارد. با آدرس غلط دادن  این توان را به هرز ندهیم!
یک نکته دیگر هم که از تبلیغ برای بنیاد کودک آموختم آن هست که برای تیلیغ باید خودمان آستین بالا بزنیم. دست سلبریتی ها درد نکند که گاهی برای بنیاد کودک یا حفظ محیط زیست تبلیغ می کنند اما تجربه من می گوید وقتی امثال بهاره رهنما و .... از لزوم حمایت از چیزی می گویند آن قدر  (به خصوص در خطه آذربایجان)  تاثیرگذار نیست که وقتی امثال نویسنده حقیر این سطور می نویسد. من هر دور که در مورد حمایت از بنیاد کودک نوشتم دوستان در فضای مجازی  و حقیقی لطف کردند و به حرف من اعتماد کردند و رفتند کفیل چند کودک شدند. به خصوص در مورد شعبه تبریز کاملا مشهود بود که هر بار که نوشتم تعداد قابل از مددجویان کفیل یافتند. اما پس از پخش هر برنامه تبلیغی سلبریتی ها تفاوت مشهودی در افزایش کفیلان دیده نشد! (هر چند تعداد مخاطبان این قبیل برنامه ها هزار تا ده هزار برابر بیشتر از تعداد خوانندگان وبلاگ من هست!)
در مورد دریاچه اورمیه هم باز بار تبلیغاتی روی دوش رسانه هایی از نوع وبلاگ این حقیر خواهد بود. من ترجیح می دهم به جای آن که توان خودم را برای  تبلیغ صندوق مالی در حمایت دریاچه اورمیه بگذارم (که حداکثر یک هزارم بودجه لازم را تامین کند) توانم را بگذارم و از این بنویسم که باید از طرح های احیای سنجیده و عملی دریاچه حمایت کرد. (عده قابل توجهی از خوانندگان وبلاگ با باغداران و کشاورزان حوزه دریاچه در ارتباطند و درنتیجه حرف من و امثال من  بی تاثیر نخواهد بود.)


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

ز اختلاس کم کن و بر بودجه محیط زیست افزا

+0 به یه ن

همان طوری که می دانید دریاچه اورمیه تنها دریاچه کشور نیست که در معرض خشک شدن هست. دریاچه ها و تالاب های متعددی در کشور در معرض نابودی هستند: جازموریان در مرز استان کرمان و سیستان-بلوچستان، هامون در شهرستان زابل، بختگان و طشک در استان فارس، هورالعظیم در خوزستان و حوض سلطان در جنوب تهران و ....

همه اینها برای محیط زیست و اقتصاد محلی مهم و ارزشمند هستند و باید احیا گردند. مراقب باشیم که در باتلاق دعواهای الکی سر این که کدام مهمترند وکدام باید در اولویت قرار گیرند نیافتیم.

رقم لازم برای احیای همه اینها باز به گرد پای رقم های اختلاس ها نمی رسد. اگر صحبتی از جنس دعوای قومی یا استانی یا دعوای شمال و جنوب راه افتاد هوشیار باشیم که ما به دعوا پا ندهیم. مطمئن باشید که آنها که می خواهند گلوی این دریاچه ها را ببرند در آرزوی چنین دعواهای بیخودی هستند. از قدیم گفته اند تفرقه بیانداز و حکومت کن! یک وقت چشم باز می کنیم می بینیم ما داریم با هم دعوا می کنیم اونها بودجه محیط زیست را لمبونده اند رفته اند در کانادا، کنار ویلای خاوری ویلا برای خودشان خریده اند. بعد ما می مانیم و دریاچه های خشکیده مان و بادهای سرطانزای نمکی و ریزگردها و یک دنیا حسرت!

اصلا به اون جور دعواها پا ندهید. همین که دیدید صحبت به سوی دعوای قومی-استانی و یا شمال-جنوب کشیده می شود یک کلام-ختم کلام بگویید: " آقایان و خانمها کمتر اختلاس کنند تا بودجه برای همه دریاچه ها و تالاب ها باقی بماند!" 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل