راهکارهای احیای دریاچه اورمیه توسط ستاد احیا بررسی شده و به جمع بندی خوبی رسیده اند. راهکارها الان مشخص هستند مشکل در اینجاست که عملی کردن آنها نیازمند بودجه است. بودجه را هم باید دولت بده که نمی ده.
البته ناگفته نماند همین که این دولت این ستاد را ایجاد کرده و به آن اجازه داده که در زمینه احیا دریاچه مطالعه بکنه و از کارشناسان خارجی کمک بخواد نشان می ده این دولت نسبت به رقبایش سروگردنی بالاتر هست. من زمان احمدی نژاد هم در مورد دریاچه اورمیه بسیار می نوشتم ولی هر بار که مطلبی منتشر می کردم پشتم تیر می کشید! شب که در تختخواب خودم می خوابیدم خدا را شکر می کردم چون بسیار بودند که به خاطر نوشتن یا گفتن مطالبی مشابه در مورد دریاچه اورمیه دستگیر شده بودند و خدا می داند کجا می بایست شب را صبح کنند! اون زمان ها یادم نرفته. الان من از این که از دولت انتقاد می کنم که چرا بودجه دریاچه را واریز نمی کند کوچکترین ترسی ندارم. این اندازه از آزادی برای کشوری در خاورمیانه نعمتی است که باید قدرش را دانست. دولت روحانی به نسبت رقیبانش نسبت به دریاچه اورمیه مهربانتر بوده اما نه آن اندازه که برای نجات دریاچه لازم هست.
اما ببینیم راهکارهای نجات دریاچه چه ها هستند.
-لایه روبی رودخانه های منتهی به دریاچه. اگر لایه روبی صورت نگیرد به جای آن که آب باران و برف به دریاچه سرازیر شود سیل می آید و مزارع مردم را تخریب می کند. پارسال چنین سیلی آمد چون بودجه لایه روبی واریز نشده بود. پیرارسال سیل نیامد و دریاچه جان گرفت چون به موقع پول واریز کرده بودند و لایه روبی انجام شده بود. خیلی مسئله ساده است.
- بستن چاه های غیر مجاز در نزدیکی دریاچه. اگر سطح آب های زیر زمینی از حدی پایین تر رود آب دریاچه از کف آن به سمت زیر زمین نفوذ می کند.
- سرازیر کردن مقدار بیشتری از آب پشت سدها به سوی دریاچه.
مورد دوم و سوم زندگی کشاورزان منطقه را تحت تاثیر می گذارد. باید الگوی کشاورزی خود را تغییر دهند. برای این که این امر منجر به فقر و بیکاری نشود باید راهکارهایی ارائه داد. ستاد احیا در این زمینه هم کارکرده و راه حل های مشخص دارد. از نظر اجتماعی هم کارکرده و باز می داند چگونه با مردم محل تعامل کند که همکاری کنند. در سطح چند روستا راه حل شان را آزموده اند و جواب داده. روستاییان همکاری می کنند. مثلا در چند روستا سطح زیر کشت را پایین آورده اند. زنان روستا برای جبران درآمد خیاطی می کنند و روپوش مدارس می دوزند. روستاییان آماده همکاری هستند اما همین تغییرات آموزش و بودجه می خواهد. مثلا همان تولید پوشاک در این ابعاد چرخ خیاطی صنعتی می طلبد و با چرخ خیاطی جهیزیه ای مقدور نیست. انجام دادن این طرح ها در سطح حوضه دریاچه بودجه ای در ابعاد ملی لازم دارد. البته این بودجه در مقابل خسارتی که خشکی دریاچه در ابعاد ملی می زند ناچیز است.
الان وقت قهر کردن با دولت نیست. تا می توانیم باید مطالبه بودجه احیای دریاچه را رساتر کنیم. به دولت انتقاد داریم اما قهر کردن با این دولت به معنای استقبال از خشک شدن دریاچه خواهد بود. این آخرین شانس است. خشک شدن دریاچه اورمیه یعنی از دست رفتن تمدن چند هزار ساله آذربایجان برای همیشه. جای لج و لجبازی نیست. با همه انتقاداتی که به روحانی وارد هست باز بهتر از رقیبانش در مورد دریاچه عمل کرده. یادتان هست که زمان احمدی نژاد می گفتند چه اشکالی دارد که دریاچه خشک شود؟ عوضش اونجا شتر پرورش می دهیم!
الان درآمد دولت زیاد شده. روحانی و .... هم محبوبیت خود را دارند از دست می دهند و نیازمند ترمیم چهره خود در افکار عمومی هستند. وقتش هست که همین الان دوباره خواست احیای دریاچه را دوباره در سطحی وسیع مطرح کنیم. یاشد که این معضل حل شود.
لطفا این مطلب را به اشتراک بگذارید.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل