زنان در علم

+0 به یه ن

با سلام و درود

بنا به سنت سالیان پیش، امسال نیز پژوهشکده فیزیک قصد دارد برنامه ای انگیزشی در فضای مجازی با عنوان «زنان در علم» برگزار نماید. این برنامه در ۲۷ آذر ساعت شش و نیم تا ۸ بعد از ظهر برگزار خواهد شد.

فرم برنامه امسال از سال های گذشته اندکی تفاوت دارد:

۱) برخلاف سال های گذشته سخنرانی زنده خواهد بود.

۲) سخنران امسال بسیار جوان هستند. در واقع از خود من جوانترند. امیدوارم باعث شود تا نسل جوان بتواند ارتباط بیشتری بگیرد.

۳) برخلاف سال های گذشته که موضوع از جنس نجوم (البته با تبعات مهم برای فیزیک ذرات بنیادی که من در موردش توضیح  می دادم) بود امسال در مورد محاسبات کوانتمی است.

 

در سال های گذشته علاوه بر خانم ها، آقایان نیز شرکت فعال داشتند. امیدوارم امسال نیز چنین باشد.

در برگزاری این برنامه سرکار خانم دکتر سمیه مهربان کار از دانشگاه والنسیا نقش کلیدی داشته اند و هماهنگی های لازم را با سخنران انجام داده اند.

هم در پوستر (فایل پیوست) و هم در ادامه این متن بیوگرافی کوتاهی از سخنران به همراه عنوان و چکیده سخنرانی را می توانید ببینید.

به امید دیدار همه شما در دوشنبه آینده

با احترام

یاسمن فرزان

 

Title: Architecting full-stack quantum computing systems in the NISQ era and beyond

 

Carmen G. Almudever

Technical University of Valencia, Spain

 

Zoom address:

 https://us02web.zoom.us/j/82766000921?pwd=SUhwaHJYZEtjZUt6dXFMQ2VyTmZBdz09

 

Abstract: The advances in quantum hardware with functional quantum processors integrating tens of noisy qubits, together with the availability of near-term quantum algorithms have allowed the development of the so-called full-stacks that bridge quantum applications with quantum devices. In this talk, we will provide an overview of the different layers of the quantum computing full-stack, with emphasis on the software ones that include the compilation of quantum algorithms. We will then discuss the need for optimal physical-aware and algorithm-driven compilation techniques in the midst of the NISQ (Noisy Intermediate-scale quantum) era. We will also focus on key principles for architecting quantum computers such as codesign, optimization and benchmarking. Finally, we will talk about the scalability of quantum computing systems, which is one of the main challenges the quantum computing community is currently facing. 

 

 

About the speakers:

Carmen G. Almudever holds a Ph.D. in Electronic Engineering from Universitat Politècnica de Catalunya (UPC BarcelonaTech), Spain. For the work she did during her PhD, she received the Doctoral Student Honor Scholarship by INTEL (2012). In 2021, she joined the Computer Engineering department of the Technical University of Valencia (UPV, Spain) as a distinguished researcher under the Beatriz Galindo program for attracting talented researchers. Before, from 2014 to beginning 2021, she was an Assistant Professor at the Quantum and Computer Engineering Department and group leader at the Quantum Computing division of QuTech at Delft University of Technology. She worked on the definition and implementation of scalable quantum computer architectures, being one of the PI’s of the 10-year Intel-QuTech collaboration on quantum computing. She is an associate editor of the ACM Trans. on Quantum Computing  and served as the Program Track co-chair (Quantum Systems Software) of QCE22. She is the coordinator of the EiC Pathfinder Open project QUADRATURE on scalable multi-core quantum computer architectures. Her research focuses on different aspects of the quantum computing full-stack including quantum programming languages and compilers, quantum error correction, fault-tolerant quantum computation, compilation of quantum algorithms, benchmarking and scalability of quantum computers

اطلاعات بیشتر در پوستر موجود است.

 

 

 

 

 

 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

درباره کتاب سیاهچاله های دکتر محمد مهدی شیخ جباری

+0 به یه ن

همان طوری که می دانید شاهین (دکتر محمد مهدی شیخ جباری) کتابی در مورد سیاهچاله ها نوشته است. این کتاب پارسال پاییز توسط انتشارات اشپرینگر به چاپ رسید.

در صفحات ۲۶ تا ۳۱ مجله اخبار آی-پی-ام می توانید درباره این کتاب بخوانید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

چند کامنت به دنبال بحث آزار جنسی در دانشگاه ها (تکرار از ۵ سال پیش)

+0 به یه ن

این مردها ى آزار دهنده دانشگاهى که من از شون صحبت می کنم جوان ١٦ ساله ای که تازه پشت لبش سبز شده و "ترسون ترسون، لرزون لرزون" به دخترى-یا اغلب به زنى همسن مادرشان- در کوچه متلک می پرانند که نیستند! اگر مسئله به همین سادگی بود من نمی آمدم وقت بگذارم و درباره اش بنویسم.
این مردهای دانشگاهی که من از آنها صحبت می کنم انسان هاى پیچیده ای هستند با ادبیات پیچیده. برای دختران پژوهشگر با این رفتارهایشان مشکل فکری به وجود مى آورند.
اولش "نخ می دهند"، دختر پس می زند. بعد می آیند می گویند تو را توهم زده! من که چیزی نگفتم ! چون فکر خودت خراب هست رابطه ساده انسانى ما را تعبیر ناصواب کردی.
می آیی یه مقدار خورده "رابطه ساده انسانى" آقا را در طول زندگی نه چندان کوتاهش مشاهده می کنى می بینی معنی "رابطه ساده انسانى" از منظر این آقا چیست؟!!!!!
شما فکر می کنید حل این موضوع برای دختر پژوهشگر ٢٧-٢٨ ساله که همه عمرش سرش توى کتاب بوده، ساده است؟ شک برش می دارد که نکنه واقعا ایراد از من است.
اتفاقا همین مشکل فکرى ایجادکردن و آزار ذهنى دختر به نظرم هدف اصلى آن مرد هست.
احساس قدرت به آنها دست می دهد!
🍀@minjigh

یه بساطی هم برای خودش راه انداخته اند می گویند "هیچ اشکالی نداره! اینشتن هم به زنش خیانت می کرد." در توهماتشان خودشان را با کمتر از اینشتن و نیوتن مقایسه نمی کنند. "توهم زده" اینها را می گن! از "اینشتن" و "نیوتن" بودن هم علمش را یا شوق پژوهش را که به ارث نبرده اند! از اینشتن بی وفایی به همسر را یاد گرفته اند از نیوتن بودن دعوا با همکاران! یکی نیست به اونها بگه حالا نمی خواد شما اینشتن و نیوتن باشید. پیرکوری هم باشید و اخلاق پیر کوری را هم داشته باشید ما قبولتان داریم!

وقتی پدرم در دانشکده فنی تهران دانشجو بود (ورودی سال 1332 بود) در دانشکده فنی یکی دو دختر بیشتر نبود. یک بار دخترها رفته بودند و به رئیس دانشکده شکایت کرده بودند که پسرهای دانشجو مزاحم ما می شوند، رئیس دانشکده خنده کنان جواب داده بود حتما کاری کرده ای که مزاحمت شده اند والا چرا مزاحم من می شوند؟! این جوابش از منظر خودش چنان جواب متقنی بوده که آمده به دانشجویان پسر- به عنوان درس زندگی- تعریف کرده. از منظر دانشجوها -از جمله پدر مرحوم خود من- آن قدر جواب متقن بوده که سالیان سال به عنوان جمله ای حکیمانه که سرلوحه باید قرار بگیرد تعریف می کردند. امروز صبح در جواب دوستی نوشتم دختران دانشجو پیش من که می آیند از در عشوه گری وارد نمی شوند. بعد خودم بلافاصله گفتم عجب حرف مزخرفی زدم! دختر عشوه گر که سراغ من نمی آد. حالا که فکرش را می کنم حرف اون آقا که به عنوان عصاره حکمت دهه ها و نسل اندر نسل تکرارش کردند از حرف امروز صبح من هم مهمل تر بود! اون دانشجو ی پسر حتی اگر مسئله هورمونی هم داشته باشد جرئت نمی کند بیافتد دنبال رئیس دانشکده. می ره سراغ یک مردی به لحاظ هیرارشی اجتماعی همسطح خودش یا پایین تر.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

مزاحمت جنسی در دانشگاه (تکرار نوشته ۵ سال پیش)

+0 به یه ن

مزاحمت جنسى در دانشگاه
جمعه 16 آذر 1397
می خواهم در مورد آزار جنسى در محیط هاى دانشگاهى تهران مطلبى بنویسم. خطابم به دخترهاى جوان دانشجو و پژوهشگر هست. هدف من هم بیش از این که "فرهنگسازی" و مبارزه با آزار جنسى و یا راه انداختن نسخه ایرانى جنبشme tooباشه این هست که شخص شما کمتر آسیب ببینید! وضعیت کشور ما این هست که قربانى آزار جنسى را تنبیه می کنه نه آزاردهنده را. در این جامعه بخواهید جنبش me tooراه بیاندازید، پر وبالتان را می شکنند. این را هم در نظر داشته باشید که مردانى که با آن مرد آزار دهنده دشمنى اى (به هر علت) دارند در گوش شما خواهند خواند که بروید جلوی و مثل زنان پیشروى غربى جنبش me tooراه بیاندازید. توصیه نمی کنم این کار را بکنید چه بسا یارو هزار و یک دردسر بیشتر براتون بسازه. مطمئن باشید دیر یا زود همین مردان "غیرتمند" که شما را می فرستادند جلو که با دشمن دیرین شان بجنگید پشت شما را خالى خواهند کرد.
در این مورد پیشگیرى بهتر از درمان یا انتقام هست. پیشگیرى اش هم نسبتا ساده است. وقتى دیدید یارو بحث را به خارج از چارچوب دانشگاهى می بره همونجا چشم غره بروید و برگردانید به مسیر بحث جدی علمى و دانشگاهى. اگر دیدید بر نگشت و بى حیایی را ادامه داد عطایش را به لقایش ببخشید. پشت سرتان یاوه گویان به این علت بسیار خواهند گفت. نمونه هایی که در مورد خود من دقیقا به این علت گفته اند: "بد اخلاقى که غیر از شوهرش با هیچ کس نمی سازه"، ترک کله خر تبریزی،" دهاتى"، "امل" و از همه با مزه تر "حاجى خانوم"! 😂😂 مهم نیست اونها چی می گویند. نگران بایکوت شدن توسط اونها هم نباشید. در این شهر ١٢ میلیونى بالاخره ١٠ نفر دوست درست و حسابى که بتوانید با آنها معاشرت کنید پیدا می کنید. جزیره رابینسون کروزو نیست که اونها بتوانند با حربه بایکوت خیلى روی شما فشار بیاورند. مهم این هست که شما بتوانید با فراغ بال به کارتان برسید. آن قبیل انگ ها هم که می زنند در واقع براى شما اعتبار هم مى آورد. سریال جم تی وی بازی نمی کنیم که اون قبیل انگ ها، بی آبرویی باشه. اتفاقا خوبه. اگر غیر از این باشه در استخدام مشکل گزینشى پیدا می کنند و احتمالا در خانه با همسرتان مشکل پیدا می کنید.
نکته مهم دیگر این هست که آزار جنسى در محیط کارى لزوما به معناى انجام عمل خاصی نیست. اتفاقا بیشتر آزاردهندگان جنسى در محیط های دانشگاهى از ناتوانى جنسی رنج می برند. مسن بودن طرف تضمین کننده آن نیست که آزاردهنده جنسی نخواهد بود. وقتى دانشجوى دختر براى انجام پروژه علمى به استادی مراجعه می کند و استاد به جاى صحبت علمى مربوط به پروژه او را ساعت ها با صحبت هاى نامربوط به پروژه علاف می کند دارد آزار جنسی می رساند.
وقتى دیدید وقت شما را تلف می کند دیگر پی گیر نشوید. بروید سراغ یک استاد درست و حسابى. گاهى زنان میانسالى پیدا می شوند که به این مردان آزارگر خوشخدمتى می خواهند بکنند. ابزارشان هم این هست که دخترانى را که به این قبیل مردان رو نمی دهند تحت فشار می گذارند. پشت سرشان صفحه می گذارند و خواستگارانشان را می پرانند. با تندی با آنها صحبت می کنند، سعی می کنند در دختر احساس عذاب وجدان القا کنند یا بگویند که در زنانگی کم دارندو.... خواستگار اگر واقعا مرد زندگی باشد به یاوه های این زن گوش فرا نخواهد داد. اگر گوش فرا داد ورفت همان بهتر که برود. شما به عنوان یک دختر دانشجو یا پژوهشگر نیازى به تایید آن مرد آزار گر یا آن زن خوشخدمت ندارید. قدر خود را بیشتر بدانید. دختران دانشجو و پژوهشگر به لحاظ روحى هواى هم را داشته باشند که بایکوت ها و اعصاب خردی هایی که اینان راه می اندازند تاثیرى در آنها نداشته باشد. سرتان را بالا بگیرید!
🍀@minjigh
در مورد موضوع آزار جنسی در محیط های آکادمیک می خواهم نکاتى را اضافه کنم. همین اولش تاکید می کنم که بحث من اخلاقى نیست. خودم را در حدى نمی دانم که بیایم احکام اخلاقى صادر کنم به علاوه اکثریت قریب به همه کسانى که دیده ام نصیحت اخلاقى می کنند یا حکم اخلاقى صادر می کنند خود به لحاظ اخلاقى جزو کثیف ترین موجودات هستند. بحث من بیشتر صنفى است. هدفم از گفتن این حرف ها آن هست که این دختران با استعداد و با انگیزه که سراغ پژوهش مى آیند از این قبیل مسایل از جنبه هاى گوناگون آسیب نبینند. توصیه ام به پژوهشگران به هزار و یک دلیل آن هست که انگلیسى خود را تقویت کنند و با همتایان خود در دانشگاه هاى کشورهاى پیشرفته تبادل علمى داشته باشید. این نکته برای به روز بودن شدن به لحاظ علمى حیاتى است.
یکی از منفعت هاى ثانویه که چنین تسلطى به زبان انگلیسی و ارتباط با همتایان در کشور های پیشرفته حاصل مى آورد بالا رفتن اعتماد به نفس شما در مواجهه با القابى نظیر "امل" یا "حاجی خانوم" (🍀🍀🍀🍀) هست! اگر به انگلیسی تسلط داشته باشید از این که یه زن عامى که سقف مدرنیته اش تماشای سریال های دوبله شده ماهواره هست شما را به خاطر امتناع از لاس زدن با مردان متاهل "امل" بخواند ناراحت نخواهید شد. اما اگر به انگلیسی تسلط نداشته باشید در این محیط شاید پس ذهن تان سئوال پیش بیاید که نکند حق با اوست؟! نکنه من از زمان عقب مانده ام؟!
نکته دوم این که در جوامع آکادمیک کشورهاى پیشرفته در سال ٢٠١٨ دیگر مورد قبول نیست که وقتى صحبت از آزار جنسى به میان می آید اظهار شود که تقصیر همه اش از دخترها بوده و "آن مرد بیچاره" هم قربانی “ مکر زنانه “ واقع شده. این قبیل صحبت ها در ایران مقبول واقع می شود نه در دانشگاه هاى اروپا و آمریکاى شمالى در قرن ٢١. این روزها در کشورهاى پیشرفته کسى که این حرف را بزند میزوجنیستی که هنجار های مردسالارانه را می خواهد تثبیت کند شناخته مى شود! من نه قصد دارم هنجارهاى ایران را عوض کنم و نه هنجار هاى آن سوى آبها را. نیک می دانم قدرت این چنین تغییری را ندارم. حتى قصد ندارم بگویم کدام بهتر است کدام بدتر. نمی دانم کدام حقیقت دارد کدام ندارد. احتمالا به طور مطلق هیچ کدام! احتمالا حقیقت چیزی بین این دو هست. فقط می خواهم دو مجموعه از هنجارها را نیک بشناسیم که آسیب کمتری ببینیم. 🍀@minjigh
تحقیقات زیادی در جوامع پیشرفته بوده که نشان داده عمده قربانیان آزار جنسی به لحاظ پوشش و رفتار خیلی معمولی بوده اند. سرزنش قربانیان آزار جنسی به عنوان تحریک کننده ها ی اصلی و در نتیجه عامل اصلى آزار جنسى در جوامع غربى داره منسوخ می شه. در جامعه مردسالارانه تر چون جامعه ما، زنان را عامل همه مشکلات می دانند. حتى زلزله!!! دیگه وقتى برای زلزله زنان را مقصر می شناسند مقصر شناخته شدن برای این موضوع قابل شما را نداره! 🍀@minjigh
به لحاظ فراگیری آزار جنسى در سطح دانشگاه هاى تهران اوضاع خیلی بدتر از زمان دانشجویی ماست. این را متاسفانه استادان خانم همسن و سال من در نظر نمی گیرند. فکر می کنند چه طور ما گلیم خود را بیرون کشیدیم دختران نسل جوان هم باید بتونند به تنهایی از عهده این مسئله بر بیایند. در غرب الان استادان زن خیلی به این موضوع حساس هستند و با شبکه هایی که ایجاد کرده اند جلوى آزار جنسى دختران دانشجو می ایستند. همتایانشان در دانشگاه هاى ایران آن قدر گرفتارى دارند که ترجیح می دهند با انکار مسئله صورت مسئله را پاک کنند. پیش بینى من آن هست که تا ٧-٨ سال دیگه فرزندان همنسلان من بزرگ می شوند و موقعیت شغلى شان با ثبات تر می شود و فراغت بیشتری می یابند. یواش یواش از انکار موضوع دست بر می دارند و همانند همتایان غربى شان برای مقابله با این موضوع شبکه ایجاد می کنند. اما فعلا شرایط چنین حرکتى در ایران فراهم نیست.
الان اگر جنبش meetooدر دانشگاه هاى ایران راه بیافتد همان استادان مرد فاسد جنبش را مصادره به مطلوب می کنند. باسو استفاده از نام این جنبش،نوچه هایشان را می اندازند به جان هر پسر جوان و مجردى که قصد خواستگارى از دخترى دارد و او را سرکوب می کنند. نوچه ها به دختر هم اجازه صحبت نمی دهند که بگوید آن پسر مزاحم نبود! با این شرایطى که فعلا هست من هیچ دخترى را تشویق به بازگویی آن قبیل مشکلات نمی کنم. قطعا در این وضعیت فرهنگی بدون حامى قربانى تنبیه خواهد شد نه فرد خطاکار!
چند سال صبر کنیم که همکاران و همجنسان خودمان به این موضوع حساس شوند، قدرتى به دست آورند و در صدد بر آیند از دختران نسل جدید در برابر آزارها حمایت کنند.
در ابتدا گفتم اوضاع دانشگاه ها در تهران به این جهت خیلی بدتر از دهه هفتاد هست. در این ٢٥ سال نهاد هاى به اصطلاح فرهنگی داخلى و خارجى علی رغم اختلافاتشان در یک چیز مشترک بودند: تشویق مردان متاهل به عدم وفاداری به همسر. حالا برخى با کلاه شرعى، برخى بدون کلاه شرعى! بودجه هنگفتى هم داشته اند. سینماى مستقل و روشنفکرى ما هم در این کار سهیم بوده! در ظاهر چند همسرى و صیغه و ....را تقبیح کرده اما در واقع این کارها را با شکوه جلوه داده. در صورتى که فیلم فارسى هاى قبل انقلاب که در مورد چند همسرى ساخته شده اند کاملا رئالیستی آن را همان نکبتى که واقعا هست جلوه داده اند. طبیعی است این همه تبلیغات در فرهنگ دانشگاهی ما هم رسوب کرده باشد! 🍀@minjigh
موضوع آزار جنسى را که مطرح کردم چند تن از همراهان کانال که همگى مرد بودند تشویق کردند که بنویسم. در مقابل برخى از دوستان ( خانم ها) گفتند که دارم یک طرفه به قاضى می روم. "زنان همگی خوب و معصوم و مامانى نیستند. دختران دانشجو در مقطع لیسانس می روند به اتاق استاد و عشوه گرى می کنند تا نمره بگیرند. بنابراین استادان مرد هم دارند از طرف دانشجوهاى دختر مورد آزار جنسى قرار می گیرند!"
اصلا در این استدلال مناسبات قدرت را در نظر گرفته نمی شود. استاد مرد خیلى راحت به آن دختر عشوه گر می تواند بگوید برو از اتاقم بیرون. با بیرون کردن آن دختر هیچ خطرى تهدیدش نخواهد کرد. حقوقش کم نخواهد شد! موقعیت شغلى اش به خطر نخواهد افتاد. بیرون کردن دختر عشوه گر براى یک استاد مرد از راندن یک مگس آسان تر است. اگر می بینید برخى بیرون نمی رانند لابد خودشان از آن عشوه گرى خوش خوشانشان می شود! من در این مورد باز هم آن استاد جاافتاده را مقصرتر می دانم تا آن دختر با عشوه هاى ناپخته و غیر حرفه ای اش!
حتما متهم می کنید که چون خود زن هستم همیشه مرد را مقصرتر می دانم. ابدا چنین نیست. من هم محصول همین جامعه مردسالار هستم و نا خودآگاه باز براى مردان ارفاق قایل می شوم اما ارفاقى که من قایل می شوم یک مقدار کمتر از ارفاقى است که بقیه این مردم قایل می شوند. مثلا اگر استادزنى پیدا شد و گفت که دانشجوهاى پسر مرا مورد آزار قرارمی دهند یا با مخ زدن وادارم کردند نمره بیشترى به آنها بدهم من ناخودآگاه نسبت به آن استاد زن قضاوت بسیارمنفی تر ى خواهم داشت تا نسبت به استاد مرد با ادعاى مشابه. علی الاصول ادعاى هر دو به یک اندازه مهمل و مزخرف هست اما رسوبات جامعه مردسالار در ذهن من باعث می شود علیه آن زن قضاوت منفى شدیدترى بکنم.
وضعیت دختر دانشجویی که برای انجام پروژه (نه چانه زدن براى نمره) به سراغ استادى می رود خیلى فرق دارد. اگر استاد به دختری که برای چانه زنى نمره آمده بگوید برویم فلان کافى شاپ صحبت کنیم جاى شکى باقى نمی گذارد که نیت ناصواب دارد. امادر مورد انجام پروژه فرق دارد. این پیشنهاد اون قدر شک برانگیز نخواهد بود. دختر دانشجو شاید با خود این حساب را بکند که استاد مزبورتازه از خارج آمده و با فرهنگ اینجا زیاد آشنا نیست. براى دیدن نمره پایان ترم دو دقیقه به اتاق استاد رفتن با ساعت ها با هم کارکردن فرق دارد. در اولى هر دخترى حدود و ثغور را می داند و اگر بیشتر اجازه پیشروی می دهد خود ریگی به کفش دارد. اما در دومى آن قدرها روشن نیست. جواب من این هست که اگر می بینید که به جاى انجام دادن پروژه دارد وقت شما را بیش از ٥ دقیقه تلف می کند بدانید از مرز صواب رد شده. ممکنه برای تلطیف فضا دو دقیقه راجع به نتایج فوتبال هم بگه اما اگر شما را به کافی شاپ کشاند و چند ساعت در مورد چیزهاى نامربوط به پروژه وراجى کرد قطعا مرز را رد کرده!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

راه نگهداری خیار در یخچال

+0 به یه ن

خیارها را بشویید و خشک کنید. بعد توی پارچه تمیز بپیچید وتوی ظرف در بسته در یخچال بگذارید.
این طوری خیارها مدت بیشتری سالم می مانند.
پارچه را رطوبت می گیرد.
بعد از تمام شدن خیارها، پارچه را پهن کنید تا نیمه خشک شود. بعدش دو دقیق در مایکروفر بگذارید تا باکتری هایش قتل عام شوند. لازم نیست هربار دستمال را بشویید.

پی نوشت: و اما مربای ترشیده: یک قاشق شکر اضافه کنید و بذارید بجوشه. دوباره شیرین می شه. البته من مربا زیاد ندارم. از مادربزرگم یاد گرفتم.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آیا انجمن فیزیک رسالت یا وظیفه سیاسی یا صنفی دارد؟

+0 به یه ن

آیا انجمن فیزیک باید موضع سیاسی بگیرد؟

بند اول اساس نامه انجمن تصریح می کند که انجمن غیرسیاسی است. بنابراین جواب «نه» قاطع هست. بزرگترین خدمت سیاسی انجمن آن هست که افراد با گرایش های مختلف سیاسی و دینی  و هویتی را دور  فیزیک جمع می کند و دیالوگ ایجاد نماید. بزرگترین خدمت اجتماعی انجمن هم آن هست که بعد از شکست (یا رکود موقت) جنبش های سیاسی که موج افسردگی جامعه را در برمی گیرد با پناه دادن  مردم در آغوش گرم و امن علم، جلوی برخی رفتارهای پرخطر(نظیر خودکشی یا اعتیاد)  را بگیرد. روانشناسان به ما می گویند این امکان وجود دارد که با رفتن به آغوش علم بشود از عواقب افسردگی گریخت.  تجارب  و مشاهدات شخصی  ما هم این نکته را تایید می نماید.

آیا انجمن فیزیک  حتما باید در طرفداری از فیزیکدانانی که به انگ های سیاسی به دردسر می افتند اقدامی کند؟

این  وظیفه نهادهای صنفی است . من در اساسنامه انجمن فیزیک ندیدم که وظیفه صنفی برعهده آن گذاشته شده باشد. حتما اعضای انجمن به دلیل انسانی و صنفی باید اقدامی نمایند اما به نظر من نباید به عنوان و به نام انجمن این کار را انجام دهند چون که در این صورت انجمن هزینه ای می پردازد که نمی تواند از زیر آن کمر راست کند.

علی الاصول این کارها را کانون صنفی استادان  باید انجام دهد. شاید تعجب کنید اما واقعا نهادی به این نام (یا مشابه آن ) هست.!  در آستانه یکی از انتخابات ریاست جمهوری، دار و دسته یکی از کاندیداها که استاد دانشگاه بود  این نهاد صنفی را بنیان نهادند . از آن پس، هر بار که آن شخص  برای نمایندگی یا ریاست جمهوری کاندید می شود  کانون صنفی استادان خودی نشان می دهد و بعد غیب می شود!!!!

اگر کسی به انجمن فیزیک خرده گرفت که چرا در این موارد موضعی نمی گیرد مسئولان انجمن باید بی هیچ احساس عذاب وجدانی و بدون هیچ نوع حس جوگیری این افراد را به آن کانون صنفی ارجاع دهند و بگویند بروید یقه آنها را بگیرید نه انجمتی که با امکانات ناچیز این همه خدمت به علم مملکت می رساند و در اساسنامه اش هم چنین وظیفه ای تعیین نشده است. مبادا  انجمن جو گیر شود و از ترس ملامت ها موضعی بگیرد که بر آن هزینه ای تحمیل شود که نتواند از زیر آن قد راست کند.

اونهایی  هم که از روی حسن نیت (و نه بدخواهی برای انجمن یا عقده های شخصی) چنین خواسته ای ازانجمن دارند بعد از چند سال که جوگیری ها تمام شد تشکر خواهند کرد که انجمن جو گیر نشده است.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آیا انجمن فیزیک باید دنبال اسپانسر برود؟

+0 به یه ن

تجربه تلخ سینمای ایران به ما می آموزد که از اسپانسر باید ترسید نه آن که برای آن نامه فدایت-شوم نوشت. سینماگران برجسته کشورمان همچون خانم منیژه حکمت به ما می گویند که «پول های کثیف» چه بلایی به سر سینمای مستقل و پیشروی ایران آوردند.

ما تجربه تلخ آنها را تکرار نکنیم و آبرو و اعتباری که به سختی طی سالها کسب کرده ایم به پای پولشویان به طمع چندرغاز نریزیم. از ماجرای سریال شهرزاد بیاموزیم و عبرت بگیریم.

مشاهده شخصی من نشان می دهد که برخی از این «خود-آقازاده- -پنداران» (!!!) و همچنین «خود-دامادآقا-پنداران» ادعا می کنند که خیلی متنفذند و اسپانسر پیدا خواهند کرد. مدتی  هم بقیه را با آن می گذارند سر کار. ولی می بینید در تکمیل یک فرم درخواست پژوهانه هم -که از دست یک فیزیکدان متعارف در همان رده سنی به راحتی برمی آید- عاجزند! بعدش ادعای آوردن واقف و اسپانسر دارند! مدتها این قبیل افراد بقیه را سر کار می گذارند. انجمن نباید وقت و اعتبار خود را بازیچه این قبیل

«خود-آقازاده-یا داماد آقا-پنداران» کند.

من حتی به جذب وقف از نهاد های دینی هم بدبین هستم. معمولا در مقابل انتظاراتی دارند که انجمن فیزیک نباید زیر بار آن رود. اگر زیر بار آن برود به زودی خواهیم دید  پژوهشگری که مدعی است به عنوان مثال  ابرتقارن از فلان متن دینی استخراج شده از مطرح ترین فیزیکدانان درجه یک کشور هم ارج و قرب بیشتری یافته!

 

پس انجمن فیزیک چگونه می تواند نیازهای مالی خود را تامین کند؟

گرفتن حمایت مالی از موسساتی علمی نظیر خود آی-پی-ام یا دانشگاه آزاد یا موسسات خیریه علمی نظیر بنیاد البرز (ربطی به مدرسه البرز ندارد)  بد نیست. اما به نظر من انجمن به عنوان یک نهاد به واقع دموکراتیک و مردمی باید هزینه های خود را از طریق حق عضویت و نیز وقف های کوچک اما پرشمار از طرف مردم عادی رفع کند. در کشور ۸۵ میلیونی ما، یافتن حدود چهار پنج هزار نفر که  علم و ترویج علم در ایران جزو دغدغه هایشان هست و حاضرند برای آن  سالانه  حدود ۱۰-۲۰ دلار خرج کنند چندان سخت نباید باشد. (به دلار نوشتم که تورم نجومی به ریال  نوشته مرا چند ماه بعد تبدیل به شوخی نکند!)  باین منطقه جایی است که ابن سیناها و ابوریحان ها و..... پروریده. هنوز مردم ما آن قدر علم دوست هستند که بین آنها ۴-۵ هزار نفری هم بخواهند چنین خرجی بکنند. با این بودجه می شود نیاز های مالی انجمن فیزیک را به راحتی برآورده کرد.

البته این مستلزم آن هست مردم ما اثر مثبت انجمن فیزیک را در جامعه مشاهده کنند. انجمن باید برونداد داشته باشد. با توجه به بدنه جامعه فیزیک امروز ایران این کار شدنی هست.

امثال من هم در مورد آن می نویسیم.

 

روزی از  ریاست وقت انجمن شنیدم که «انجمن جزو نادر نهادهای دموکراتیک در کشور هست. برای تقویت فرهنگ دموکراسی هم که شده باید از این نهاد حمایت کرد.» (نقل به مضمون) حرف درست و بسیار حکیمانه ای است. البته در هر دموکراسی پاسخگویی به مالیات دهندگان (یا در مورد نهاد به حق عضویت پردازان) جزو واجبات هست. انجمن باید به جای جذب اسپانسر خود را به مردم ایران -به خصوص به فیزیکدانان کشور- ثابت کند که دارد کار مفیدی که ارزش حمایت دارد انجام می دهد.

من معتقدم انجمن چنین می کند و برای همین همه ساله حق عضویت می پردازم. اگر بهتر از این عمل کند علاوه بر پرداخت حق عضویت خود، عده بیشتری را ترغیب می کنم که عضو شوند و حق عضویت پرداخت کنند.

انجمن برای تامین هزینه ها باید روی این فعالیت ها سرمایه گذاری کند نه آن که چشم طمع به چکیدن قطره ای از اسپانسر های فاسد داشته باشد ویا دل به «خود-آقازاده-پنداران» مدعی بسپارد و خود را مَچَل آنها کند. اگر تا به حال دنبال این قبیل جذب اسپانسر نرفته نقطه قوت انجمن هست نه نقطه ضعفش. باید آن را حفظ کرد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آیا کنفرانس های انجمن فیزیک پتانسیل بهبود کیفی دارند؟

+0 به یه ن


قطعا بله. هر   هفته چند مقاله با کیفیت مناسب در آرشیو، توسط فیزیکدانان ایرانی  از سراسر ایران منتشر می شود. اگر این افراد انگیزه ارائه  یافته های علمی خود را در کنفرانس انجمن فیزیک بیابند کیفیت همایش ها بالا می رود.

 

چه چیزی مانع می شود که فیزیکدانان ایرانی اکراه داشته باشند در کنفرانس های انجمن فیزیک ارائه داشته باشند؟

تجربه من  از عضویت در کمیته برگزاری این همایش ها آن هست که سخنرانان مدعو معمولا دست رد به دعوت نمی زنند مگر این که واقعا برایشان مقدور نباشد. اما شرط ارائه مقاله فارسی ان هم به شرط تعهد به عدم فرستادن نتایج به مجلات معتبر، افراد را  پس می زند و انگیزه شرکت را از آنها می گیرد. ظاهرا این شرط و شروط سالها پیش --هنگامی که تعداد بسیار کمی مقاله از ایران منتشر می شد --گذاشته شده است تا افراد به انگیزه به دست آوردن امتیاز ارائه مقاله در فرم های ترفیع و ارتقا شرکت کنند. الان سطح علمی جامعه علمی ایران بالا رفته و اغلب فیزیکدانان برجسته کشور  چندان نیازی به این امتیاز ها حس نمی کنند (امتیازهای لازم را از طریق چاپ مقالات در مجلات معتبر بین المللی به دست می آورند.) می دانیم که یکی از شروط «وتویی» ارتقا از استادیاری به دانشیاری و..... نگارش مقاله فارسی است. اغلب فیزیکدانان  برجسته کشور به این منظور ترجیح می دهند مقاله ای ترویجی به فارسی بنویسند و یا مجلات فارسی معتبرتر (نسبت به مقاله نامه کنفرانس انجمن) را بر گزینند.

 

چه باید کرد؟

اگر در سایت ثبت نام کنفرانس های انجمن امکان ارائه چکیده (تنها چکیده به جای مقاله کامل بدون اخذ تعهد به عدم انتشار در مجلات معتبر) باز شود  عده بسیار زیادی انگیزه شرکت و ارائه در همایش خواهند داشت. این سیاستی هست که اغلب همایش های مشابه در دنیا به کار می گیرند. در این گونه همایش ها معمولا فقط چکیده می خواهند نه مقاله کامل. در نتیجه هر کسی که مقاله ای جدید نوشته و آن را به یک مجله معتبر ارسال می کند انگیزه  دارد که در همایش هم شرکت کند و آن را برای همکاران ارائه دهد.

من پیشنهاد نمی کنم که  به یک باره امکان ارائه مقاله کامل را حذف کنیم. می توان به مدت دو سال هر دو گزینه را باز گذاشت و سپس با بررسی آمار شرکت کننده ها ونظر سنجی از سخنرانان و شرکت کننده ها و بازخورد خواستن از برگزار کننده ها تصمیم گرفت که آیا گزینه مقاله کامل را باز بگذارند یا به کل ببندند. به این ترتیب تصمیم سنجیده تر می شود و مخالفت کمتری هم بر می انگیزد.

 

چه کسی می تواند این کار را انجام دهد؟

هیئت مدیره انجمن فیزیک. اگر جمعی همدل باشند به راحتی و بدون هزینه می توانند این کار را برای سال آینده انجام دهند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اهمیت انجمن فیزیک و همایش های سالانه آن برای کشور

+0 به یه ن

 

دلیل اهمیت کنفرانس های تخصصی انجمن فیزیک:

این کنفرانس ها هر سال در شهری متفاوت برگزار می شوند و محل گردهم آمدن فیزیکدانان کشور از شهرهای مختلف هستند. همین باعث می شود که بخشی از  مردم این شهرها با این گونه رویداد ها آشنا شوند و احیانا به علم علاقه مند گردند. اگر در حاشیه برنامه یک سخنرانی عمومی برای مردم شهر هم برگزار شود نتیجه دو چندان خواهد داشت.

اگر شرکت کننده های کنفرانس ها در حضور در جلسات، جدی باشند تاثیر بسیار بزرگی در بهبود اعتماد به نفس شرکت کنند ه های جوان و نیز ایجاد انگیزه برای بالا بردن کیفیت کار پژوهشی خواهند گذاشت. تجربه برگزاری همایش های سالانه در دهه ۹۰ توسط آقای دکتر رضایی اقدم در تبریز نشان داد که وقتی این گونه رویداد ها استمرار داشته باشند و سخنرانان مدعو خود را مکلف بدانند که در سخنرانی دانشجویان  حضور فعال داشته، به دقت سخنرانی ها را دنبال کنند تاثیر مثبت روی دانشجویان-به خصوص دانشجویان دختر- مشهود خواهد بود.

اگر کیفیت سخنرانی ها  بالا باشد قطعا انگیزه حضور فعال توسط فیزیکدانان کشور  بالا می رود. به تدریج شرکت سالانه در این همایش ها تبدیل به سنتی بین فیزیکدانان می شود. نظیر سنت شرکت در همایش های اسپن  در آمریکا یا برخی همایش ها در ایتالیا و یا آلپ که تبدیل به سنتی خانوادگی گشته است. در چارچوب فرهنگی کشور ما، ایجاد چنین  سنتی  دور از ذهن نیست.

 

دلیل اهمیت  ویژه کنفرانس های تخصصی انجمن فیزیک در چند سال آتی:

دلیل اول همین افسردگی عمومی است. وقتی افراد در همایش های حضوری در شهرهای مختلف کنار هم باشند و در مورد علاقه مشترکشان (فیزیک) صحبت کنند افسردگی کمرنگ تر می شود . این واقعیت که هر سال در شهری متفاوت برگزار می شود بعد تفریحی و سیاحتی هم به رویداد می دهد و بیشتر در رفع افسردگی کمک می کند (همایش هایی که ما در پژوهشگاه برگزار می کنیم تا این اندازه در این جهت موثر نمی توانند باشد.) به قول معروف، کنفرانس های انجمن فیزیک هم فال هستند و هم تماشا.

دلیل دوم آن  که به دلیل کرونا ما نسلی از فارغ التحصیلان دکتری داریم که به اندازه کافی در  همایش های  حضوری شرکت نکرده اند. این نکته  باعث ضعفی علمی-جتماعی شده که دیر یا زود خود را می نمایاند. همایش های انجمن فیزیک در کنار همایش هایی که آی-پی-ام و سایر موسسات برگزار می کنند می توانند این نقص را برطرف کنند.

دلیل سوم هم آن که با توجه به بالا بودن نرخ ارز و سایر موانع، سفر علمی به خارج محدود تر شده است.  جا دارد با تقویت کنفرانس های داخلی بخشی از این کمبود برطرف شود.

 

آیا گردهمایی سالانه اعضای انجمن فیزیک می تواند جای این همایش ها را بگیرد؟

با توضیحاتی که در بالا دادم فکر کنم بدیهی هست که جواب منفی است. گردهمایی سالانه برای تجدید خاطرات و..... بسیار مفید هست اما جای مناسبی برای آن  نیست که یک دانشجوی فوق لیسانس ارائه علمی  کند و از جمع، اعتماد به نفس یا روحیه بگیرد.

در چنین گردهمایی ای یک دانشجوی فوق لیسانس یا دکتری در هیجانات تجدید دیدار دوستان قدیمی نادیده گرفته می شود و اعتماد به نفس و روحیه خود را بیشتر از دست می دهد.

 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

یک پست کاملا غیر سیاسی

+0 به یه ن

وقتی کسی از زندان آزاد می شود باید خیلی مراقب جسم و جان خود بعد از آزادی از زندان باشد. باید استراحت کند . انتظارات بیخود از کسانی که از زندان آزاد شده اند نداشته باشید و بردوش آنها بار اضافی نگذارید. زندانیان تازه آزاد شده باید به لحاظ جسمی و سلامتی تقویت شوند. تا زمانی که زخم های جسمی و روحی آنها بهبود یابند وظیفه فرا انسانی بر دوششان تحمیل نکنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل