زیر سقف آسمان ایران

+0 به یه ن

با کمال تاسف، اخیرا در یکی از روستاهای استان ایلام پدری دختر ۱۸ ساله خود را به بهانه ناموس به قتل رسانده است. در کانال آقای محدثی (جامعه شناس گیلانی)  به این معضل زیاد پرداخته شده است. در مجموع به نظرم می رسد گیلانی ها دوست دارند روی  این مسئله  انگشت بگذارند و در صفحات مجازی به آن بپردازند. فکر کنم  چون در این زمینه گمان می برند که فرهنگشان  از سایر اقوام ایرانی بالاتر است بدشان نمی آید به این موضوع پرداخته شود تا ته دلشان خوش خوشانشان شود که ما برتر از دیگرانیم (دست کم در این مورد!). در مورد این که آیا واقعا گیلانی ها بیشتر از سایرین در کانال ها و وبلاگ هایشان به این مورد می پردازند  می توان تحقیق کرد. در مورد این که آیا واقعا گیلانی ها در مورد مسایل بانوان آزاد اندیش تر هستند هم می توان تحقیق کرد. مشاهدات بسیار محدود من از شمالی ها  روی این ادعا صحه نمی گذارد و اتفاقا عکس آن رانشان می دهد. البته مشاهدات محدود نمی توانند معیار باشند.

در بالا نیت خوانی ای هم کردم که تنها بر حدس و گمان هست و قابل اثبات نیست. خیلی هم بر آن اصرار نمی ورزم.  هرچند می دانم عده ای – به حق- به این نیت خوانی من خرده خواهند گرفت خواستم  آن چه از ذهنم گذشته را بیان دارم تا بلکه قلقلکی داده باشم. رشتی ها خیلی برای خودشان نوشابه باز می کنند که روشنفکریم اما من از همکاران مرد شمالی به خاطر جنسیت ام اذیت و آزار زیاد دیده ام (بیشتر از متوسط سایر همکاران ایرانی). خیلی وقت ها این مردان شمالی با این تصور که دیگه خود را  سرآمد  روشنفکری وبه رسمیت شناختن حقوق زنان در سرزمین ایران می دانند   به خود اجازه می دهند همکاران زن سایر استان ها را آزار کلامی دهند  با این تصور غلط که همین اذیتی که می کنند از رفتاری که سایر مردان ایران با آنها می کنند باز هم بالاتر است چرا که آنها شمالی روشنفکر هستند.   لابد آن قدر اخبار قتل های ناموسی شهرهای دیگر را به هم دیگر بازگو می کنند که گمان می کنند در شهر های غیر شمالی  همه  مردان سر اعضای مونث خانواده را می برند و درنتیجه بر سر  زنی که این جور بزرگ شده، می توان زد! البته- تا جایی که من دیده ام-  در برخورد اول مردان شمالی، معمولا خونگرم تر و مبادی آداب تر از سایر مردان ایرانی هستند اما معمولا (البته نه همیشه) در برخورد دوم و سوم نیششان را می ریزند و در برخورد چهارم (معمولا اما نه همیشه) چنان رفتار می کنند که انگار همکاران زن  از سایر استانها، کلفت خانه زاد این حضراتند بدون هیچ حق و حقوقی. اینها مشاهدات شخصی من هستند که شاید اشتباه باشند.

بگذریم! آقای دکتر محدثی، در کانالش (زیر سقف آسمان)  نوشته های یک خانم به نام خانم نجاتی را هم منتشر می کند. او هم برای خودش پدیده ای است. خود را جامعه شناس معرفی می کند اما متن های سراسر احساسی در اسطوره سازی از «دختران زاگرس» می نویسد. بقیه به او خرده می گیرند که« اگر می خواهی متن احساسی بنویسی بنویس. اما دیگه اسمش را نذار متن جامعه شناسی!»

 داشتم فکر می کردم ذهنیت پشت نوشته های احساسی خانم نجاتی خیلی متفاوت از آن پدر قاتل نیست. هر دو آن قدر به فکر حرف مردم و تصویر خودی در مقابل غیر خودی هستند که اولویت ها را گم می کنند. پدری که وظیفه اصلی اش در زندگی کمک به بالیدن فرزند و حفاظت او در برابر خطرات هست از ترس  حرف های  یاوه مردم دختر معصومش را به قتل می رساند. تاکیدم روی «معصوم» هست. مگر یک دختر ۱۸ ساله چه گناهی می تواند مرتکب شود. حداکثر گناهش عشق هست و عمل به توصیه های سهراب سپهری: «بگذاریم که احساس هوایی بخورد....»

از سوی دیگر کسی که خود را جامعه شناس معرفی می کند چنان دغدغه تصویر قومش و یا به قول خودش، «دختران زاگرس» در پیش چشم دیگران (دیگرانی که ما باشیم)  دارد که به وظیفه اش به عنوان جامعه شناس که همانا آسیب شناسی معضلاتی از این دست هست نمی پردازد.

ما ترک های  آذربایجان عیب و ایراد زیاد داریم. اما دست کم به این مرحله رسیده ایم که با عیب و ایرادهایمان خود را مواجه کنیم و در صدد برطرف نمودن آنها باشیم. نمی آییم از  معضلی در این حد و حدود  به خاطر حرف مردم اسطوره سازی کنیم! ۷ سال پیش در سال  

۱۳۹۶

دخترکی معصوم به نام آتنا اصلانی در پارس آباد مغان  توسط همسایه ربوده شد و به شکل فجیعی به قتل رسید. تمام ایران در بهت  و خشم فرو رفت. مردم آذربایجان بیش از بقیه خشمگین بودند. اما من توجه کردم و خوشبختانه ندیدم هیچ کس بخواهد موضوع را کتمان کند یا «به خاطر حفظ آبرو» زیر فرش کند. همه دنبال آن بودند که راهی بیابند که چنین فاجعه ای تکرار نشود و خانواده مقتول کمتر آسیب ببینند. راه حل هایی که ارائه می شد لزوما علمی نبودند  (اگر  علمی بودند که می شدیم سویس و سوئد- هنوز به آنجا نرسیده ایم.). اما دست کم معضل را زیر فرش نکردیم. شِر و وِر هم نگفتیم که از این موضوع اسطوره بسازیم. دنبال راه حل بودیم.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

Jewish mom: You cannot spoil your child by loving him/her.

+0 به یه ن

یک ضرب المثل قدیمی ییدیش (یهودیان اروپای شرقی) هست که می گه شما با محبت کردن و عشق ورزیدن به بچه ها تون اونها را لوس نخواهید کرد. من با ضرب المثل موافقم. اونهایی که خیلی خوب به بچه هایشان می رسند و خیلی برای خوشی و رفاه آنها به خودشان زحمت می دهند معمولا بچه های لوسی بار نمی آورند. اتفاقا عموم بچه ها این طوری یاد می گیرند  که  مثل والدینشان خودخواهی کمتری داشته باشند و به شیوه آنها  برای دیگران (خود اون والدین یا فرزندان خودشان یا دیگران)  محبت و خوبی کنند. بچه ها، الگو برداری می کنند. بچه هایی که لوس بار می آیند عموما محصول دو نوع دیگر از تربیت هستند که  با این تربیت عاشقانه به اشتباه گرفته می شه:

۱) یکی این که محبت های والدین به فرزندانشان نمایشی باشه. هدفشان این باشه که به دیگران نمایش دهند چه قدر پدر و مادر خاص فداکاری هستند نه آن که واقعا نیازی از فرزندشان برطرف کنند و یا دل او را شاد کنند. یا حتی بدتر از این: فرزند خود را محبت کش می کنند و نمایش می دهند که نشان دهند بهمان والدین که این خدمات را به فرزندان خود نمی دهند چه قدر بی مصرفند. این قبیل والدین هم هستند! اقلیتی ۵-۶ درصدی از والدین را تشکیل می دهند و فرزندانی به لحاظ روانی نابسامان پرورش می دهند.

۲) والدینی که از هنجار جامعه هم کمتر برای رفع نیازهای فرزندانشان به خود زحمت می دهند اما از بقیه انتظار دارند که جور بچه های ایشان را بکشند. اینها کسانی هستند  که لوس ترین بچه ها را بار می آورند و به جان جامعه می اندازند. جامعه هم به اشتباه خیال می کند این والدین خیلی به بچه های خود می رسند.  به اشتباه چنان داوری می کند که وقتی والدین از من که غریبه ام انتظار خدمت رسانی به فرزند خود دارند لابد خودشان خیلی خیلی به فرزند خدمت می رسانند. معمولا این داوری ناصحیح هست.

 به عنوان استاد راهنما گرفتار چند نفر از این جنس شده ام. تا یک مقدار دانشجو سرگرم کار پژوهشی اش می شد از سوی خانم والده دستور صادر می شد که «چرا خودت را خسته می کنی؟! آب  دستت هست زمین بگذار و به خدمت من بشتاب!» از آن سو  خانم والده با من تماس می گرفت که شازده ام را به تو  سپرده ام و تو باید مراقبش باشی. انگار شازده اش یک بچه دو ساله هست که استاد راهنمای دوره کارشناسی ارشد یا دکتری باید مراقب او باشد نه دانشجویی که تحت راهنمایی استاد راهنما باید با تلاش و کوشش کار پژوهشی یاد بگیرد. از منظر این نوع والدین دنیا موظف هست که در خدمت فرزندان آنها باشد تا آن فرزندان در خدمت والدین باشند. من از نزدیک مشاهده کرده ام: اتفاقا دانشجویان تحصیلات تکمیلی  سخت کوش معمولا والدینی دارند که خیلی به فکر آنها هستند. این همه محبت آنها را لوس نمی کند بلکه سخت کوش تر می سازد. اتفاقا چون این والدین همه جوری به فکر فرزندان خود هستند این را هم درک می کنند که وقتی در جامعه خشن یک استاد راهنمایی هم پیدا شده که راه و رسم کار پژوهشی می اموزد و در پیدا کردن شغل آینده به فرزندش کمک می کند به فرزند خود بسپارند که قدرش را بداند نه آن که در گوش فرزند بخوانند که مبادا در راه کار پژوهشی ات خود را خسته کنی و نتوانی به موقع  به من خدمت رسانی نمایی.    

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

پاسخ به توهین هایی که به پرستاران در بخش نظرات کارزار شد

+0 به یه ن

کارزار حمایت از پرستاران بخش نظرات نیز دارد. امروز نظرات را نگاه کردم و دیدم اغلب نظرها، نه در جهت حمایت از پرستاران، بلکه در جهت کوبیدن و تحقیر پرستاران و زیر سئوال بردن کوشش های آنها برای احقاق حق آنهاست. فحاشی ها و توهین ها را در اغلب موارد باید نشنیده گرفت و پاسخ نداد. اما در این مورد توهین هایی که به پرستاران شده در واقع بد بیان کردن و بد تحلیل کردن یک سری واقعیت های انکار ناپذیر هست. از سوی دیگر چه من و شما بخواهیم این توهین ها را در سایت کارزار نادیده بگیریم چه پاسخ گوییم، چنین قضاوت های  منفی ای علیه پرستاران  در بین بسیاری از هموطنان وجود دارد. منتهی بیشتر آنها مودب تر از آنند که بر زبان آورند. برخی هم به زبان می آورند اما نمی نویسند.  اتفاقا خوب شد که یک عده در بخش نظرات آن قضاوت های منفی را صراحتا نوشتند. حال می توانیم به همه آنها بپردازیم و قضاوت ها را نقد نماییم.

توهین ها بر اساس چند واقعیت هستند: ۱) خستگی و خواب آلودگی پرستاران در سر کار، ۲) عدم اعتصاب سایر اقشار تحصیلکرده که حقوق ناچیز دارند، ۳) تمایل بسیاری از پرستاران به پزشک بودن به جای پرستار بودن، ۴) تمایل پرستاران زن به ازدواج با پزشکان مرد، ۵) علاقه پرستاران به آرایش.

اینها واقعیاتی هستند که غیرقابل انکارند. اما دستاویز قرار دادن آنها برای تحقیر پرستاران و زیر سئوال بردن اهمیت این قشر زحمتکش و مطالباتشان، ریشه در  جامعه توسعه نیافته مردسالار ما دارد که تمایلات ضد زن و ضد تشکل های مدنی دارد. در نوشته های بعدی ام یک به یک  ۵ مورد بالا را بیشتر می شکافم و  نشان می دهم نه تنها نباید دستاویز تحقیر پرستاران باشند بلکه هرکدام از آنها نشان می دهد  مطالبات پرستاران باید در صدر اولویت ها قرار گیرند.

 

۱) خستگی و خواب آلودگی پرستاران طبعا از طولانی بودن شیفت های آنها نشات می گیرد. مسئولان باید پرستاران بیشتری استخدام کنند و با بالا بردن حقوق پرستاران از تغییر شغل آنها جلوگیری کنند تا شیفت های طولانی به پرستاران کشور تحمیل نشود.

۲ّ) اعتصاباتی نظیر آن چه که پرستاران یا معلمان ترتیب می دهند نشان از تشکل یافتگی و آگاهی صنفی و قابلیت کار گروهی این دو قشر دارد.   این که سایر اقشار تحصیلکرده که حقوق ناچیز دارند دست به چنین اعتراضاتی نمی زنند دلیل بر نجابت آنها نمی شود. نشانه آن هست که فرهنگ کارگروهی و مطالبه گری صنفی ندارند. اغلب چنان گرفتار تکروی ها و زیرآب زنی ها  و کیش شخصیت و سایر صفات منفی هستند که نتوانسته اند چنین تشکل یافته اعتراض کنند. به جای آن  در پستوی خانه یا در گوشه فضای مجازی غرولند می کنند و  ناله سر می دهند. شجاعت اخلاقی دو قشر معلم و پرستار در شکل دادن اعتراضاتی که انواع و اقسام تبعات خطرناک برایشان در پی دارد ستودنی است.

اگر من نوعی- با این که پرستار نیستم- به طور ویژه اعتراضات پرستاران را دنبال می کنم و از آنها حمایت می نمایم به آن دلیل هست که نیک آگاهم که اگر پرستاران شغل خود را در ایران ترک کنند نظام سلامت در ایران نابود می شود و دود آن به چشم شهروند عادی چون من می رود که- در هر صورت- روزی سرو کارم به بیمارستان خواهد افتاد.

۳) درسته که بسیاری از پرستاران به هنگام کنکور تمایل داشتند که به جای پرستاری پزشکی قبول شوند. اما علی الاصول این موضوعی مربوط به ۱۸ سالگی است. اگر پزشک و پرستار هرکدام بر اساس خدمتی که به جامعه می کنند منزلت داشته باشند این موضوع در سن  ۳۰سالگی به بالا نباید دغدغه باشد. اگر  دغدغه بماند (که متاسفانه باقی می ماند)، از اختلاف حقوق نامتناسب بین پزشک و پرستار ناشی می شود. البته حقوق و درآمد پزشک باید از پرستار بالاتر باشد اما نه این قدر. و  

مهمتر این که مینیمم حقوق پرستار باید مکفی باشد.  احیانا اگر دکتری اسم در کرد و ثروت افسانه ای به هم زد اشکالی ندارد. ما که بخیل نیستیم! ولی حقوق مینیمم پرستار باید کفاف مخارج را بدهد. مهم این هست. اگر چنین باشد دیگه حسرت پزشک شدن برای قشر پرستار در سن بالای سی سالگی، خیلی موضوعیت نخواهد داشت. مگر در مورد تک و توک افرادی که ضعف شخصیت دارند.

۴) طبیعی است که خانم های  پرستارمجرد تمایل به ازدواج با آقایان دکتر مجرد داشته باشند. به هزار و یک دلیل که شما خود بهتر می دانید یک پزشک مرد برای یک پرستار زن می تواند جذابیت داشته باشد. در جامعه امروز ما که دیگه نه تنها «نخ دادن» در این موارد منفی تلقی نمی شود بلکه حتی خواستگاری دختر از پسر هم در جامعه ما- حتی در بین قشر محافظه کارتر جامعه ما- پذیرفته شده است. آنان که این موضوع را دستاویز تحقیر پرستاران و سپس انکار حقوق آنها می کنند در فضای ذهنی پنجاه سال پیش می زیند. از نظرشان پرستار زن هست و پزشک مرد و اولی در پی «تور کردن» دومی است. حال آن که الان درصد بزرگی از پزشکان (نزدیک ۵۰ درصد) خود زن هستند و ۲۵ در صد پرستاران هم مرد هستند.

اگر هم احیانا رابطه خارج از قاعده و غیراخلاقی ای بین پرستار زن و پزشک مرد صورت بگیرد، ده ها برابر پرستار پزشک مقصر است. در مناسبت قدرت پزشک مرد هست که دست بالا را دارد نه پرستار زن. کسی که در مناسبات قدرت دست بالا را دارد طبعا مسئولیت بیشتری هم دارد. چه معنا دارد که پرستاری را که از هر نظر قدرت کمتری دارد  مقصر می دانید و پزشکی را که دست بالا را دارد قربانی؟! آیا زمان این قضاوت های دوره مردسالاری به سر نرسیده!؟

۵) محیط بیمارستان به علت حضور پررنگ بیماری و مرگ، چنان هست که هرکسی در آن دنبال وسیله ای می گردد که روحیه خود و دیگران را به زور هم که شده، بهبود بخشد. قبلا هم در این باره نوشته ام. این که همراه مریض برای غذای بیمارستان اون طوری سر ودست می شکند و بالا پایین می پرد نه از ندید-بدید بودن و گدا-گشنگی او، بلکه از تمایل او برای اندکی شادی و امید در محیط حزن انگیز بیمارستان هست. آرایش کردن یکی از راه هایی هست که خانم ها در زمانی که در شرایط سختی قراردارند و به لحاظ روحی کم می آورند روحیه خود را حفظ کنند. اگر می بینید پرستاران در پی آرایش هستند در درجه اول برای حفظ روحیه خودشان هست و در درجات بعدی برای دیگران.  معجزه ای که آرایش-به خصوص ماتیک قرمز روشن- روی روحیه بیمار می کند وصف ناپذیر هست. خودم شاهد بودم که کودکی ۲۰ ماهه که به علت بیماری هشیاری و تعادل خود را ازدست داده بود به شوق  ماتیک قرمز همراهش بلند شد و ایستاد و چند قدم برداشت و چهره اش دوباره به لبخند نشست!  مردان خودشیفته گمان می برند زنان برای جلب توجه آنان آرایش می کنند. حال آن که زنان بیشتر برای دلشان خود آرایش می کنند. اثرات مثبت بر روحیه بیماران -اتفاقا برای روحیه کودکان بیمار- چنان زیاد هست که پرستاران به تجربه دریافته اند باید به ظاهر خود برسند. بر اساس این که پرستاران آرایش می کنند آنها را ناشایست برای حقوق مکفی ندانید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

روز پزشک در میان فریادهای برحق پرستاران

+0 به یه ن

امروز  در تقویم سالروز تولد ابن سینا و روز پزشک هست. همه ساله این روز را به پزشکان تبریک می گفتیم. امسال هم تبریک می گوییم. اما به نظرم به جای تبریک بهتر است از مطالبات پرستاران حمایت کنیم. در بیمارستان ها اگر پرستاران نباشند پزشکان به تنهایی کار زیادی از پیش نمی توانند ببرند. حضور پرستاران در بیمارستان ها  به همان اندازه پزشکان ضرورت دارد. اگر به مطالبات پرستاران رسیدگی نشود به تدریج بیمارستان های ایران را ترک می کنند. یا مهاجرت می کنند یا تغییر شغل می دهند.


-----------

نام بیمارستان مسیح دانشوری تهران را در روزهای آینده  بسیار خواهیم شنید.  این همان بیمارستانی بود که با کرونا بیش از  همه جا در تهران جنگید. پزشکان و پرستارانش  هر روز با مرگ دست و پنجه نرم کردند که خطر مرگ از سر من و شما بگذرد. می گویند برای کسی بمیر که برایت تب کند.  پرستاران این بیمارستان  جزو نادر کسانی هستند که برای ما تب کردند. آن هم تبی که معلوم نبود مرگ به دنبال خواهد داشت یا خیر.  فداکاری ای که آنها بر ای من و شما کردند  در ابعادی است که ما تنها در قصه ها  در مورد فداکاری مادرانه می خوانیم.  در ایام کرونا اغلب مادران در را بر روی کودکان بیمار خود بستند و برایشان حتی آش  افسانه ای معروف همیشه-آماده  شان را هم نفرستادند که مبادا  از پشت در هم به آنها سرایت کند. اما پرستاران بیمارستان مسیح دانشوری دست بیماران را گرفتند و تیمار کردند. آیا ما مردمی که وامدار این عزیزان هستیم پشت آنها خواهیم ایستاد؟ . #پرستاریم_معترضیم

#کمپین_سراسری_پیگیری_مطالبات_پرستاران

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فایل صوتی صحبت های من در مورد «ایمنی سلامت و محیط زیست» در محل کار

+0 به یه ن

اگر در روزهای آینده قصد سفر دارید توصیه می کنم در ماشین این فایل صوتی را گوش کنید. لطفا به بقیه هم  توصیه کنید که فایل را گوش کنند. چه بسا کسی را به این فکر بیاندازد که در محل کار یک نکته ایمنی را جا بیاندازید و  همین نکته جانی را از سانحه نجات دهد.https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/1.MP3


----------

در  صحبت هایم در مورد «سلامت ایمنی و محیط زیست» اشاره نمودم که در طول دو سال و نیم گذشته فایل هایی به این مضمون بر اساس تجربه زیسته آماده کردیم و به اعضای پژوهشکده فرستادیم.  فایل ها را در سایت بارگذاری کرده ایم. لینک هایش را در زیر می گذارم:


https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/health.pdf


https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/1.pdf



اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فایل سخنرانی درمورد ایمنی سلامت و محیط زیست

+0 به یه ن

فایل سخنرانی روز چهارشنبه من در مورد اقدامات پژوهشکده در راستای بالا بردن سطح استاندارد «ایمنی، سلامت و محیط زیست» در لینک زیر در دسترس هست. لطفا در مورد این فایل اطلاع رسانی کنید. ایده های مدیریتی جدید-مبتنی بر تجربه زیسته در شرایط کنونی کشور – در آن مطرح می گردد. هرچه بیشتر دیده و شنیده شود بهتر است. حرف نو و جدید در آن کم نیست. حرف  های نو وجدیدی  زده می شوند که به باور من به درد امروز ما در ایران می خورد. شرایط اقتصادی امروز ایران از یک سو و از سوی دیگر نیاز ها و انتظارات مردمی به گونه ای است که ادامه راه های مدیریتی قبلی جز سرخوردگی به جایی نمی رسند. ابتکار عمل و راه ها ی نو لازم هست. دراین فایل راه های جدیدی پیشنهاد می شود. اگر هم راه ها را نپسندید حتما باعث می شود که به فکر آن بیافتید که راهی بهتر بیابید و حتما موفق خواهید شد:

https://www.aparat.com/v/sak6238


پی نوشت:  

 

در  صحبت هایم در مورد «سلامت ایمنی و محیط زیست» اشاره نمودم که در طول دو سال و نیم گذشته فایل هایی به این مضمون بر اساس تجربه زیسته آماده کردیم و به اعضای پژوهشکده فرستادیمفایل ها را در سایت بارگذاری کرده ایم. لینک هایش را در زیر می گذارم:

 

https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/health.pdf

 

https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/1.pdf

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کارزار حمایت از مطالبات پرستاران

+0 به یه ن

از ۱۹ مرداد ماه کارزاری برای حمایت از مطالبات پرستاران به راه افتاده. من آن را هم اکنون امضا کردم. تعداد امضاها متاسفانه هنوز زیر ۵۰۰۰ نفر هست.  برای ملت ایران شرم آور خواهد بود اگر تعداد امضا کننده های این کارزار از کارزار اخراج افغانستانی ها  کمتر باشد. شرمی خواهد بود که پاک شدنی نخواهد بود. سلامت و زندگی همه ما و عزیزانمان در مقطعی وابسته به همین  مطالبات خواهد بود. اگر  مطالبات پرستاران برآورده نشود مهاجرت می کنند یا تغییر شغل می دهند. بیمارستان را عملا پرستاران می چرخانند. آنها نباشند همه مان بدبخت می شویم. دل به این خوش نکنید که شما پول دارید و بیمارستان خصوصی می روید. زلم زیمبوی بیمارستان خصوصی شاید بیشتر باشد اما آنها به فکر جیب شما هستند نه سلامت شما. درمان واقعی در بیمارستان  های دولتی وابسته به دانشگاه ها اتفاق می افتد که حاذق ترین طبیبان کشور در آنها-بدون آلاف و اولوف و تجملات- مشغول به کارند. حتما سر و کار شما در طول زندگی بیش از یک بار به این بیمارستان ها خواهد افتاد. کارزار را امضا کنید و بقیه را تشویق به این کار نمایید: https://www.karzar.net/149103 . لطفا این متن مرا هم در سطح وسیع منتشر سازید 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اولویت اول کشور از نظر من: رسیدگی به مطالبات پرستاران

+0 به یه ن

پرستاران زحمت کش کشو ر در شهرهای مختلف به جهت  مطالبات صنفی به اعتصاب دست زده اند. من که شاهد زحمات طاقت فرسای این قشر و اهمیت بی بدیل آنها در جامعه بوده ام، حمایت  معنوی خود را از این مطالبات اعلام می دارم.  انتظار دارم هرچه سریع تر به مطالبات آنان باید رسیدگی شود. اولویت اول کشور امروز باید رسیدگی به مطالبات آنان باشد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

برنامه سال ۱۴۰۳ از سری برنامه های «زنان در علم»

+0 به یه ن

با سلام و عرض احترام،

روز شنبه ۲۷ مرداد ماه، ساعت ۱۰-۱۱ صبح، در فضای مجازی سخنرانی و گپ و گفتی با عنوان «زنان تاثیرگذار در فیزیک ذرات» خواهیم داشت. طبعا سخنرانی را با یادی از خانواده کوری ها آغاز خواهیم کرد. سپس یادی از امی نوتر خواهیم نمود. از ماریا گوپرت مایر یاد کرده، به آزمایش «وو» خواهیم پرداخت. با توجه به این که هفته گذشته، تی-دی-لی جان به جان آفرین تسلیم کرد، به سهم ایشان به همراه سی-ان-ینگ در کشف نقض پاریته  نیزاشاره خواهیم کرد. سپس به میلا بالدو و دستاوردهای علمی او و نیز دستاوردهای همنسلان او برای حقوق زنان خواهیم پرداخت.

در خلال بحث ها، به نکات و کلیشه هایی خواهیم پرداخت که  زنان و مردان در جامعه دانشگاهی ایران-به خصوص در جامعه فیزیک ایران- با آنها درگیرند. امیدواریم با ایجاد هشیاری در این زمینه زنان و مردان جوان را که  قدم در راه مسیر طولانی کارهای پژوهشی نهاده اند از درگیر شدن با حاشیه های بی ثمر باز داریم.

از کلیه خانم ها و آقای علاقه مند به این گونه بحث ها دعوت می نمایم که در این جلسه شرکت کنند. پوستر برنامه در پیوست موجود است.

لینک شرکت در برنامه:

https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/colloquium

به امید دیدار

یاسمن فرزان

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

گزارش و تحلیلی از اقدامات پژوهشکده فیزیک برای ارتقای استانداردهای محیط زیست، سلامت و ایمنی

+0 به یه ن

 

با سلام و عرض احترام

همان گونه که اطلاع دارید در سال های اخیر، پژوهشکده فیزیک قدم های متعددی در راه بهبود استانداردهای «ایمنی، سلامت و محیط زیست» در پژوهشکده برداشته است. روز چهارشنبه ۲۴ مرداد ماه قصد دارم در مورد این اقدامات گزارشی دهم و به پیشنهاد های شما برای قدم های بعدی گوش دهم. از همه علاقه مندان به این مباحث دعوت می نمایم که در این جلسه شرکت کنند. در صحبت هایم به چالش های موجود و نحوه فایق آمدن بر آنها انگشت خواهم گذاشت با این امید که  برای  اقدامات  مشابه  در فضاهای دیگر نیز الهام بخش باشد. توضیح خواهم داد وقتی کمبود بودجه یا محدودیت های دیگر مانع از اجرا طرح اولیه ما می شد چگونه با همفکری علاقه مندان-به خصوص کادر اجرایی- راه حلی جایگزین می یافتیم. در تعطیلات نوروز ۱۴۰۱ من فایلی را به عنوان دیدگاه محیط زیستی ضبط و منتشر کردم که مورد توجه واقع شد. فایل مزبور در لینک زیر قابل دسترس هست. آن هنگام بیشتر به مسایل دیدگاهی پرداختم. این بار به اقدامات انجام شده، چالش ها و نتایج آن خواهم پرداخت.

https://www.aparat.com/v/l085t22

 

زمان جلسه: چهارشنبه، ۲۴ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۹ صبح

لینک جلسه:

https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/pheno

موضوع جلسه: گزارش و تحلیلی از اقدامات پژوهشکده فیزیک برای ارتقای استانداردهای محیط زیست، سلامت و ایمنی

 

 

با احترام

یاسمن فرزان

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل