مینجیق:
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل
مینجیق:
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
در تاریخ خوانده ایم که چنگیز سفیران و تاجرانی به قلمرو خوارزم فرستاد و خوارزمشاهیان آن سفیران را به جرم جاسوسی اعدام کردند. چنگیز هم خشمگین شد و لشکر فرستاد و آن دیار را با خاک یکسان کرد.
اشتراک و ارسال مطلب به:
حتی اگر ثابت و محرز بشه که یکی جاسوس هست باز هم از عقلانیت به دور هست که فوری او را اعدام یا سر به نیست کنند! من این را از منظر اخلاقی (قبیح بودن اعدام در دنیای امروز) عرض نمی کنم بلکه از منظر کاملا کارکردگرایانه عرض می کنم. بعد از این که جاسوس شناسایی شد صد تا کار هوشمندانه می شه کرد که نفعش بسی بیش از اعدام هست. می شه به جاسوس اطلاعات غلط داد تا کسی که او را به استخدام درآورده گمراه بشه و نادانسته خودزنی کنه. یک کمی باید عقل و هوشمندی به خرج داد. این طوری به دست جاسوس خود دشمن می شه به دشمن ضربات سنگین وارد کرد. فقط عقل لازم داره.
#نه_به_اعدام
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
با سلام و عرض احترام،
دو-سه روز بیشتر به کنفرانس انجمن فیزیک بر ذرات و میدان ها که در ۲۵ و ۲۶ بهمن ماه در شیراز برگزار می شود باقی نمانده. برای ثبت نام در این برنامه می توانید به سایت کنفرانس مراجعه کنید: https://www.psi.ir/farsi.asp?page=particles14 از پژوهشکده فیزیک دو سخنران مدعو داریم و علاوه بر آن عده قابل توجهی ثبت نام کرده اند. البته تا جایی که می دانم کسی از پژوهشکده فیزیک مقاله نفرستاده بود. عده قابل توجهی از محققان پسادکتری پژوهشکده فیزیک به عنوان شرکت کننده (غیر سخنران) حضور خواهند داشت. اگر دربرنامه های پژوهشکده فیزیک که در دو سال گذشته برگزار شده شرکت کرده باشید احتمالا توجه کرده اید که حضور محققان پسادکتری پژوهشکده ما در سخنرانی ها فعال هست. یعنی مستمعانی هستند که با سئوالات و نظراتشان صاحب سخن را برسر ذوق می آورند. از این جهت این نکته را عرض می کنم که روشن باشد این کنفرانس همانند کنفرانس هایی نخواهد بود که سالن در آنها خالی است و سخنران یا ارائه دهنده پوسترعملا مخاطبی ندارد.
حال که شرکت درهمایش های بین المللی در خارج برای ایرانیان بیش از پیش سخت شده، کوشیده ایم که این قبیل همایش ها جبران نمایند. برنامه همایش به گونه ای چیده شده است که شرکت کنندگان انگیزه کافی برای شرکت در جلسه پوستر روز دوم هم داشته باشند. سطح علمی درصد قابل توجهی از پوسترها هم بسیار بالاست.
جمع فیزیکدانان ایران در ده-پانزده سال اخیر رشد کمی و کیفی قابل توجهی داشته است. کمیته علمی این کنفرانس کوشیده اند تا سطح علمی کنفرانس متناسب با همین رشد نسبت به دوره های قبلی رشد نماید. حضور فعال شرکت کنندگان موجب غنای بیشتر همایش خواهد بود. اخیرا کمیته اجرایی لیستی از هتل های شیراز هم در سایت گذاشته است. لازم به ذکر هست که این جانب فقط در کمیته علمی هستم. پژوهشکده فیزیک مسئولیتی در قبال مسایل اجرایی همایش ندارد.
با احترام
یاسمن فرزان
اشتراک و ارسال مطلب به:
داشتم فکر می کردم این روزها، بروبچه های تحت حمایت بنیاد کودک از خیلی از بچه های این خانواده های طبقه متوسط که مخ ما را می خورند که در خانه شان "کودک سالاری" برقرار هست بهتر و سالم تر بزرگ می شوند. صد البته نه از لحاظ زلمزیبوی مادی. ماهیانه ای که به این کودکان تعلق می گیرد (حدود صد تا دویست هزار تومان ) از مبلغی که این روزها نوجوان های بالای شهری در ماه برای تعویض روکش موبایل شان خرج می کنند کمتر هست! اما مسئله که فقط مادی نیست. به بزرگ شدن بچه های بنیاد کودک یک مددکار اجتماعی حرفه ای نظارت می کنند. سرپرست بچه مجبور هست استانداردی از رفتار را رعایت کند. در تبریز که یکی از خوشنام ترین روانشناسان شهرمرتب برای سرپرستان این کودکان کلاس های تربیتی و کنترل خشم و..... ترتیب می دهد. درنتیجه رفتار سرپرستان از یک استانداردی ناشی از آگاهی برخوردار خواهد بود. اما در همین خانواده هایی که دایم ادعا می کنند خیلی به فرزندشان می رسند انواع و اقسام رفتارهای نابهنجار دیده می شود. یکی برای لایک گرفتن در فضای مجازی بچه اش را مانکن می کند. دیگری فیلم تقبیح او را پخش می شود. آن یکی در حراجی بچه اش را در سرما و گرما با گرسنگی و تشنگی و پای زخمی دنبال خود می کشاند و ناله هایش را با پرخاش ساکت می کند. آن دیگری سر قبول شدن در امتحان تیزهوشان دست و پای بچه را می لرزاند که این همه برای معلم خصوصی ات خرج کرده ام. و.... تازه اینها خبرهایی هستند که "رو" هستند و دیدنشان تجسسی نیاز ندارد. با این حساب ببینید زیر پوست شهر چه خبراست! الغرض! می توانید بامراجعه به سایت زیر کفیل مددجویان بنیاد کودک شوید تا تعداد بیشتری آدم نرمال و سالم فردا وارد جامعه شوند: http://www.childf.com
اشتراک و ارسال مطلب به:
همان طوری که اعلام شده است چهارشنبه همین هفته ساعت دو تا سه آقای دکتر استکی در آمفی تئاتر پردیس فرمانیه به ایراد سخنرانی خواهند پرداخت.
عنوان سخنرانی ایشان «نقش ظهور عشق در فرگشت آگاهی» می باشد. شرکت در این برنامه برای همه آزاد است.
کلمه عشق در عنوان سخنرانی کنجکاوی و هیجان کم سابقه ای در اعضای پژوهشگاه برانگیخته است.چه جادویی می کند همین یک تک کلمه! 🙂
یک قصه نیست غم عشق وین عجب
از هر زبان که می شنوم نا مکرر است.
از صدای سخن عشق نشنیدم خوشتر یادگاری که دراین گنبد دوار بماند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
در فضای مجازی گاهی مطالبی در مورد تغییر فرهنگ ایرانی ها (به خصوص تهرانی) به سوی غربی شدن پخش می شه که آدم انگشت به دهان می مونه نویسنده در کجا زندگی می کنه؟! درست هست که فرهنگ مردم ایران به سرعت در حال تغییر و دگرگونی هست اما به همین علت این تغییر و دگرگونی نیاز به بررسی و رصد خیلی خیلی دقیق داره. پیش فرض این که اگر با این سرعت داره تغییر می کنه پس لاجرم داره غربی می شه و در نتیجه حتما باید فلان جور شده باشه غلط هست. باعث می شه ما به نتایج غلطی برسیم و نتیجه گیری غلطی کنیم و بعد هم از روی این نتایج غلط، تصمیم گیری های غلط کنیم.
چند وقت پیش در مورد این اظهار فضل در فضای مجازی نوشتم که تهران را به سه قسمت بالاشهر ومیان شهر و پایین شهر تقسیم کرده بود و ادعا کرده بود که به ترتیب، مراسم کریسمس و یلدا و ایام فاطمیه می گیرند. در همان موقع هم نوشتم که اگر در تهران زندگی کنید می بینید همچین تقسیم بندی ساده و سرراستی نیست بلکه در همه محلات هر سه اینها درجریانند. این را هم اضافه کنم. اون طبقات اجتماعی که امکانات مالی دارند که کریسمس پرزرق و برق بگیرند بچه شان را در چندین کلاس ثبت نام کرده اند و به انواع و اقسام فروشگاه های لاکچری هم می روند. در هر کدام از آنها هم در آستانه یلدا سفره یلدا پهن شده و یک «ننه سرما» هم در حال اجرای برنامه برای بچه هاست! ما دهه پنجاهی ها در بچگی«ننه سرما» ندیده بودیم اما الان تا بخواهید بچه ننه سرما می بینند. همان طوری که در قرن بیستم آمریکایی ها بابانوئل را دوباره کشف و محبوب ساخته اند و رخت نو خوش و آب رنگ بر تنش کرده اند، طبقات مرفه ایران امروز هم ننه سرما را دوباره احیا کرده نونوار نموده اند. با انواع اقسام لباس های محلی نونوار.
دیشب هم باز دیدم نوشته اند: از زمانی «تعطیلات آخر هفته» را ویکند گفتیم، از وقتی که ناهار را لانچ گفتیم و.....
من نمی دانم کجای ایران کلمه لانچ را برای ناهار به کار می برند؟!! من که نشنیدم! تنها لانچی که من در ایران می شنوم launchهست نه lunch. اون هم به خاطر این که در مرکز تحقیقی هستم که طبعا در مورد لانچ ماهواره یا وبسایت فلان برنامه گفت و گو می شود. در کوچه بازار و خانواده ها کلمه لانچ نمی شنویم!
«تعطیلات آخر هفته» را از اول هم هیچ کس در محاوره به کار نمی برد. فقط دوبلورهای فیلم های غربی از این اصطلاح استفاده می کردند. اینجا یا می گویند جمعه یا می گویند «پنشنبه-جمعه». (دومی را چنان یک ضرب تلفظ می کنند که انگار یک کلمه هست). از قدیم هم همین را می گفتند، الان هم همین را می گویند. برنامه چیدن برای آن هم با آن چه در میان غربیان مرسوم هست فرق دارد. در غرب برنامه چیدن برای ویکند یک جورهایی وظیفه اجتماعی هست. در ایران ما یک طور دیگه پنجشنبه جمعه را برگزار می کنیم. یک مقدار ذهنیت در مورد آن فرق دارد. با ذهنیت چهل سال پیش تفاوت زیادی کرده اما غربی نشده. فکر نکنم هم هرگز غربی شود. فرهنگ خودش را دارد می گیرد که ترکیبی هست از سنت های خانوادگی مان و آن چه که دنیای جدید به ما می دهد.
البته نمی خواهم بگویم که هیچ کلمه غربی ای جایگزین کلمات فارسی متفاوت نشده. مثلا بوت برای چکمه و پوتین جا افتاده. یا مثلا یک جور طالبی را که قبلا همان طالبی می گفتند این روزها ملون می نامند. این کلمه ها می آیند و می روند. در طول تاریخ زبان هم همین بوده.
تصویرمان را از جامعه امروز ایران الکی از روی ذهنیت و پیش داوری هایمان نسازیم. با دقت مشاهده کنیم تا شاید روند تغییرات را دریابیم و خود را با آن سازگار نماییم. آن چه که در جریان هست خیلی خیلی پیچیده تر از این ساده سازی های ذهنی است.
اشتراک و ارسال مطلب به:
متاسفانه خانم شهلا لاهیجی درگذشت. روحش شاد، یادش گرامی و راهش پررهرو باد! در جهت حقوق زنان تلاش های ارزنده و بی بدیلی کرده بود. تلاش هایی توام با عقلانیت و منطق و پرهیز از تندروی. چنین تلاش هایی بیش باد!
حدود ۲۰ سال پیش، شهلا لاهیجی در تغییر نظر مردان ایرانی نسبت به فمینیزم نقش مهمی ایفا کرد. قبل از آن بیشتر مردان ایرانی گمان می کردند فمینیزم به معنای ضدیت با مردان هست. شاید اگر او و تلاش های او نبود مردان ایرانی امروز این چنین حامی شعار «زن زندگی آزادی» نمی شدند. تلاش های او در دوره ای برای شناساندن معنی درست فمینیزم به ایرانیان بی بدیل بود.
شاید اکنون بسیاری که شعار زن زندگی آزادی می دهند او را نشناسند اما او در حدود ۲۰-۳۰ سال پیش در نشریات فمینیستی آن دوران، نقش کلیدی در روشنگری توام با عقلانیت در زمینه حقوق زنان داشت. اثرات این روشنگری ها باقی ماند و تاثیر خود را بر تحولات بعدی جامعه گذاشت هرچند شاید اکنون بسیاری نام او را ندانند. (همان گونه که روشنگری های زنان نسل های قبل تر نظیر شهناز رشدیه یا صدیقه دولت آبادی ... اثر خود را بر عموم جامعه گذاشته اند با آن که عموم مردم شاید آنها را نشناسند.)
نمی دانم چرا اما نام شهلا بین فمینیست های ایرانی زیاد به چشم می خورد: شهلا لاهیجی، شهلا شرکت، شهلا ریاحی (اولین کارگردان زن ایرانی) شهلا شفیق و....
اسم عروسک محبوب من هم در کودکی شهلا بود!🙂
اشتراک و ارسال مطلب به: