معرفی کتاب: «بازگشت ماهی های پرنده»

+0 به یه ن

«بازگشت ماهی های پرنده» عنوان آخرین رمان دوستم آتوسا افشین نوید هست. بسیاری از شما با کتاب های قبلی او با عناوین «سرهنگ تمام» و «گچ و چای سرد شده» آشنا هستید  و از خواندن آنها لذت برده اید. آتوسا نویسنده وبلاگ و کانال پرطرفدار چپ کوک هم هست.  کتاب اخیر Bella la Bella (گل سرسبد) همه نوشته های  آتوسا تا به امروز هست. برای نوشتن آن دست کم چهار سال مطالعه کرده. داستان در دهه شصت می گذرد. آتوسا در این چهار سال کتابخانه های شهر تهران را زیر و رو کرد و هر مجله و روزنامه که از آن دوره یافت خواند تا کتابش پخته و مستند باشد.  این کتاب بیش از تنها یک رمان هست. برای پروراندن آن به اندازه یک کودک چهارساله زحمت کشیده. در این سال ها این رمان به نوعی هووی من هم بود. هروقت می خواستیم قرار بذاریم آتوسا می گفت باید روی نوشتن کتابم تمرکز کنم. خیلی خوشحالم که بالاخره چاپ شد.  کتاب فعلا مجوز انتشار گرفته  و قابل خریداری است.  می توانید با مراجعه به  این لینک  آن را آنلاین خریداری کنید و در خانه بخوانید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

پیشنهادی برای سرگرم شدن

+0 به یه ن

حدود ده سال پیش من یک سری داستان نوشتم و در وبلاگم منتشر کردم. اگر حوصله تان سر رفته می توانید با مراجعه به لینک زیر لینک های آنها را بیابید و دانلود کنید و بخوانید:


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

با فحش دادن به کسانی که وضعیت را تحلیل می کنند رنسانس نخواهیم داشت!

+0 به یه ن

بخشی از مصاحبه با شخصی به نام سهراب پور که معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران هست دست به دست می شه که در آن می گه: «مشکل ما مردن بیماران نیست.افرادی که فوت کردند مسن هستند که اگر به علت کرونا فوت نمیکردند، احتمالا به علل دیگری در هفته‌های آینده فوت می‌کردند.مشکل ما بار تحمیل شده به بیمارستان های ماست.»


 موضوع مسابقه جدید در گرو ه های تلگرامی فحش بستن به این آقا ست!!

مطالب زیر را در کانالم در این رابطه منتشر کردم:


این آقا را نمی شناسم اما حرفی که می زنه اون قدر بد یا غیر منطقی نیست که مردم این همه او را به فحش می بندند. 

انگار جماعت در خانه مانده اند با همدیگه مسابقه فحش دادن در فضای مجازی گذاشته اند. دنبال آن هستند که یکی را پیدا کنند و به فحش ببندند.
خیال می کنند هر چه غلیظ تر فحش ببندند کار مهم تری انجام داده اند.

حتی  ا گر حکومت سوئد را داشتیم یکی مثل همین معاون آموزشی دانشگاه می شد و همین جور آمار می داد.


[In reply to مینجیق]
اتفاقا از معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی نباید انتظار مرثیه خواندن -چه مرثیه دینی و چه مرثیه سکولار- داشت.
اتفاقا باید ازش همین انتظار را داشت که منطقی نگاه کنه و بگه مشکل اساسی چیه. کاری که این آقا می کنه.

(برای من و شما که در بیمارستان کار نمی کنیم فوت مریض شوک آور هست. در حالی که در بیمارستان ها ی کشور سالانه شاهد فوت فقط ١٩٠٠٠ مصدوم تصادفات رانندگی هستند. اون هم اکثرا جوان و کودک!)

ظاهرا مردم ما انتظار دارند معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هم بیاد مثل خودشان در حالت پانیک مرثیه بخوانه و بعد هم چهار تا فحش بده تا دلمان خنک بشه!



خطاب به اونهایی که دل بسته اند که از پس این کرونا ، رنسانسی یا حتی دوره روشنگری ای زاده بشه. عزیز دل! دوره رنسانسی که در اروپا بعد از طاعون به وجود آمده از دل فحش دادن و مرثیه از نوع سکولار خواندن بیرون نیامده! دانشمندان و اندیشمندان قَدَری آن را در پس رنسانس به وجود آورده اند که سنت بازی با کلمات در فضای آکادمیک  قرون وسطایی(سبک شارلمانی) را با اندیشه ورزی مبتنی بر استدلال های ریاضی جایگزین کردند.


شما که انتظار دارید معاون آموزشی دانشگاه هم مرثیه سکولار بخوانه دیگه انتظار رنسانس از این تحولات نداشته باشید!


----------------

به علاوه طبق معمول فضای مجازی این کل مصاحبه نیست. بخش کوچکی از اون هست. ما که کل مصاحبه را نشنیده ایم چه طور قضاوت کنیم که طرف بی احساس حرف زده. شاید مصاحبه اش را با دلداری به خانواده عزادار شروع کرده باشه که ما بی خبریم.

برخی از ما فقط در گروه ها ی تلگرامی مترصد آن هستیم که در مسابقه ناله و نفرین و فحش از بقیه هم گروهی ها عقب نمانیم. انگار جایزه ای در آخر قراره بگیریم!

--------------------



بعد از انتشار این مطلبم یکی از پزشکان جوان متخصص کشور که در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند برایم پیام گذاشتند و تاکید کردند که این آقای دکتر سهراب پور فردی بسیار مسئولیت پذیر و شریف هستند. ابدا هم منظورشان خفیف نشان دادن زجر انسان ها نبوده. بلکه داشتند یک موضوع حرفه ای را تشریح می کردند.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

روایت یک پزشک از وضعیت مبارزه با کرونا در گفتگو با میدان

+0 به یه ن

این مصاحبه میدان را با پزشکی که دارد با کرونا مبارزه می کند بخوانید. 




با توجه به آن چه از دوستانم که کادر درمانی در بیمارستان های درجه یک کشور هستند می شنوم می توانم تصور کنم آن چه که این دکتر داره می گه کاملا درسته و اغراقی در کار نیست.

خوشبختانه در تبریز نیکوکاران و سمن ها بسیار فعال هستند و برای کادر درمانی سعی می کنند ماسک و لباس مخصوص تدارک ببینند. اما باز هم گاهی کم می آد.


وضعیت در شهرهای کوچک تر همین می شود که در سایت میدان توصیف شده است.


🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

لزوم رویکرد جهانی به مسایل اجتماعی نظیر مسایل زنان

+0 به یه ن

(تکرار از ۱۰ سال پیش در وبلاگ منجوق)


ده سال پیش در وبلاگ منجوق:   حتما در مورد پدیده شوم خود سوزی زنان در ایلام و دیگر شهرهای غربی شنیده اید. اگر یک مجله زرد می خواست چنین واقعه ای را پوشش دهد, آن را به دعوای دو تا زن با هم تقلیل می داد. یکی از زن ها می شد مظهر فداکاری , دیگری مظهر حسادت و مردی هم در این میان بود که مظهر عقلانیت و حکمت بود! داستان را با آب و تاب تعریف می کردند, اشک خواننده را در می آوردند و آخر سر با دو تا نصیحت کلیشه ای اخلاقی سر وته قضیه را هم می آوردند تا خواننده کاملا باور کند که اگر به نصایح اخلاقی کلیشه ای نویسنده مجله زرد گوش بسپاریم "زندگی شیرین می شود!"

واقعیت پیچیده تر آن است که در مجله زرد تصویر می شود.
بررسی این پدیده شوم در حوزه علم مطالعات زنان می گنجد.به طور سیستماتیک تاثیرات جنگ، وضعیت اقتصادی و بیکاری، سنت ها ی محلی وغیره بررسی می شود و راهکاری ارائه می شود. این تصور که ما ایرانیان از دیگرمردم دنیا بسیار متفاوتیم تصوری نادرست است. در پنجاه سال اخیر در دنیا جنگ های بسیاری اتفاق افتاده و .... به احتمال زیاد جاهایی در دنیا وجود دارند که پدیده هایی مانند آن چه که در ایلام رخ می دهد رواج دارند. می توان از تجارب آنان برای رفع معضل بهره برد. تجارب ایرانی ها هم مدون می شود ودر صورت لزوم در گوشه دیگری از دنیا مورد استفاده قرار می گیرد. ملاحظه می کنید ما مردم جهان به دستاوردهای همدیگر نیازمندیم.

جواب معضلی چون پدیده شوم خودسوزی زنان در سنت ما نیست. در کجای تاریخ ما شهری آن گونه مورد اصابت بمب و موشک قرار گرفته که نتایج مشابهی حاصل شده باشد. این پدیده عارضه ناخواسته مدرنیته است و با روش های مدرن باید درمان شود. در قدیم آن قدر مرگ و میر زنان در موقع زایمان چنان بالا بوده که فرصتی برای مطالعه در مورد افسردگی زنان که معضل جوامع شهری امروزین ایران است پیدا نمی شده. جواب در سنت نیست اما شاید از تجارب دیگر ملت ها جوابی به دست آمده باشد.

این مثال را آوردم تا تشریح کنم چرا می گویم مطالعات زنان یک رشته جهانی است . تا وقتی مجله زنان بسته نشده بود، به طور سیستماتیک در این مورد این معضل کار می کرد. می دانید که در منطقه ایلام اکثر خانواده ها به خانواده شهید هستند. اما آنان که ادعایشان می شود کاری برای رفع معضلات آنان نمی کنند. فمینیست ها بودند که می رفتند و سعی می کردند چاره ای بیاندیشند. به اندازه کافی امکانات در دستشان نبود که مشکلات را رفع کنند اما هر کاری از دستشان بر می آمد کردند.

خواندن این مقالات باعث شد که من خود خرج عمل جراحی پلاستیک یک تازه عروس دچار سوختگی را بدهم. این راه حل ریشه ای نیست اما بهتر از هیچ است. بهتر از آن است که آنان که ادعایشان گوش فلک را کر کرده می کنند.           🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نوشته ده سال پیش من به مناسبت روز زن

+0 به یه ن

جنبش زنان در میان جنبش های اجتماعی دیگر موقعیت ویژه ای دارد. یکی از علت های ویژه بودن، ارتباط تنگاتنگ آن با دیگر جنبش هاست. دو نوع فعال اجتماعی داریم:(1) فعال اجتماعی دمدمی مزاج؛ (2) فعال اجتماعی جدی. فعال دمدمی مزاج، در ده ها جنبش خود را صاحب نظر و فعال می داند. طبعا در هر زمینه میزان فعالیت او کم بُرد و سطحی خواهد بود.در مقابل فعالان اجتماعی جدی اغلب تنها به حوزه فعالیت خویش می اندیشند و بقیه فعالیت ها را نادیده می شمارند. اما در این میان فعالان جدی جنبش زنان رویکردی متفاوت دارند. در بین فعالین زنان، علاقه مندان و فعالین حوزه های اجتماعی مختلف مانند طرفداران حقوق اقوام، طرفداران حقوق کودک، طرفداران محیط زیست و... را نیز می یابیم. علت واضح است. زنانی که در هر یک از این شاخه ها فعالیت ها داشته اند به دلیل زن بودن به جنبش زنان نیز علاقه مند بوده اند. از این جهت جنبش زنان موقعیت ویژه ای در بین جنبش های اجتماعی دارد و می تواند اتحاد و ائتلافی بین جنبش های اجتماعی به وجود آورد و آنها را تبدیل به نیرویی موثر و در عین حال نهادمند در سطح جامعه کند.
دریغ است این پتانسیل عظیم جنبش زنان نادیده گرفته شود.
متاسفانه هنوز یکی از مشکلات جنبش زنان، بی مهری و بدبینی مردان و زنان سنتی -وحتی غیر سنتی- نسبت به ایشان است. این بی مهری ریشه در سوء تفاهم هایی دارد که در زیر به برخی از آنها می پردازم:
1)" فمینیست ها ضدمرد هستند." این تصور نادرست است. فمینیزم ضدیتی با نیمی از مردم دنیا -که مردهاباشند- ندارند. این زنان عقده ای هستند که ادعاهای ضد مرد دارند. در واقع من هیچ زن "ضدمردی" را به عمرم ندیده ام! آنان که ادعاهای ضد مرد دارند، در واقع از یک احساس خود کم بینی نسبت به مردها رنج می برند. فمینیزم با آن احساس خود کم بینی مخالف است نه با جنس مذکر!
2)" فمینیست ها نمی خواهند دست به سیاه و سفید بزنند." این تصورهم درست نیست."مفت خوردن و خوابیدن به هیچوجه ایده آل فمینیست ها نیست. فمینیست ها می دانند که برای زندگی باید تلاش کرد. مسئولیت پذیری از ارزش های فمینیزم است. در محیط خانواده فمینیست ها معتقدند که زن و مرد باید به سهم خود تلاش کند, در تصمیم گیری ها نقش داشته باشد و از سود حاصل از تلاش به فراخور زحمتی که کشیده اند و نیازهایی که دارند بهره ببرند.
این ها دو مورد از سوء تفاهم های رایج درباره فمینیزم بود. در این جا مجالی برای رفع همه سو تفاهم های رایج نیست اما تک تک این سوء تفاهم ها با اندکی مطالعه رفع شدنی هستند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اهمیت آزادی های ساده و پیش پا افتاده فردی و اجتماعی

+0 به یه ن

فیلمی در فضای مجازی پخش می شود که در آن جوانان به خود می بالند که محدودیت سفر به استان های شمالی را (که به علت جلوگیری از انتشار بیشتر ویروس کرونا اعمال شده) دور می زنند.



یکی از فرق های ایران و چین هم در این هست که مردم چین این طور واکنش نشان نمی دهند.


برای همین می گم قرنطینه کردن در ایران به اون سادگی ها نیست.



البته به مردم ایران ایرادی نیست. اون قدر امر و نهی های بیخود و بی دلیل به مردم ایران شده که نسبت به هر آتوریته ای گارد می گیرند. بخشی از مردم هر جامعه اون قدر فهم ندارند که بفهمند فلان محدودیت برای خیر خودشان هست یا نه.
پیش فرض این بخش از مردم در کشور چین یا حتی در همین ترکیه آن هست  که اگر نفهمیدند حکمت بهمان محدودیت چیست به حرف آتوریته گوش می کنند. اما این بخش از مردم ما با آتوریته لج می کنند.  از بس که محدودیت بیخود روی مردم در کشور ما گذاشته اند این لجبازی به مرور به وجود آمده.

اگر حدود ده سال به طور مستمر حکومتی بر ایران باشد که امر ونهی بیخود نکند، کاری به آزادی های شخصی و اجتماعی مردم نداشته باشد و قوانین و ضوابطی  که می گذارد برای خیر عمومی باشد (نه منفعت شخصی یا گروهی خودشان) و خود و آقازاده هایشان هم در عمل پایبند قوانین و ضوابط باشند، این لجبازی بین مردم ایران از بین می رود.

طیف فکری ای در کشور ما وجود دارد که 
وقتی صحبت از اهمیت آزادی می شود تاکید می کنند که منظورشان آزادی در عقیده و بیان هست نه هر نوع آزادی ای! 
بسیار روی این نکته تاکید دارند.

آزادی های ساده شخصی و اجتماعی (در چارچوبی که به دیگران آزار نرساند) کمتر از آزادی بیان اهمیت ندارد. 
این جوانان که اکنون به عدم همکاری خود با طرح محدود سازی مسافرت به شمال (به جهت کاهش گسترش کرونا) می بالند دقیقا همان ها هستند که عمری به خاطر محدود ساختن آزادی های فردی نظیر آزادی انتخاب مدل مو یا حضور زنان در استادیوم ها تحت فشار بوده اند. خیلی قادر به تشخیص تفاوت این دو محدودیت نیستند. خیال می کنند اگر اینجا هم مقاومت کنند هنر کرده اند پس به آن می بالند.



🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

داروخانه داران مقصر کمبود و گرانی ماسک و الکل نیستند!

+0 به یه ن

 ظاهرا صدا وسیما دارد در مردم نسبت به کادر پزشکی و داروخانه داران توقع بیجا ایجاد می کند.

بی آن که تامین اعتباری شده باشد صدا وسیما این توقع را در مردم ایجاد می کند که داروخانه داران و کلینیک هاو بیمارستان ها خدمات مجانی به مردم دهند.
مردم هم به این اعتبار که صدا وسیما گفته می روند به داروخانه داران وپزشک ها پرخاش می کنند!


در شرایط بیشتر مراقب هم باشیم. اکثریت قاطع دکترها وداروخانه دارها و پرستارها از ما هستند نه علیه ما.
به اعتبار حرف صدا وسیما نروید با داروخانه چی محله تان در بیافتید!
🍀@minjigh

ظاهرا توزیع کننده های عمده ماسک و .... هستند که  احتکار کرده اند و قیمت ها را بالا کشیده اند. داروخانه دارها این وسط تقصیری ندارند. 
اونها هم خود این روزها به سختی ماسک پیدا می کنند و مجبورند با قیمت بسیار گران از توزیع کننده خریداری کنند.  در فروش هر ماسک ان-۹۵ هم حدود هزار تومان سود می کنند که در مقابل هزینه های داروخانه داری صفر است.   این که می بینید قیمت ماسک ده برابر شده به جیب داروخانه دار نمی رود. به جیب آن توزیع کننده عمده محتکر می رود.  
اونها که در این شرایط سخت چراغ داروخانه شان را روشن نگاه داشته اند دارند خود را در معرض بیماری کرونا قرار می دهند تا عزیزان ما در خرید داروهای لازم کمتر دچار مشکل شوند. قدر داروخانه داران را بدانیم.  تقصیر کمبودها را به گردن این زحمتکشان نیاندازیم. خشم خود را بر سر کسانی بریزید که واقعا مقصرند. 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

خطاب به مردم آذربایجان در این روزهای کرونایی

+0 به یه ن

دو نکته هست که می خواهم توجه مردم آذربایجان را به آن جذب کنند:


١-طبق معمول همه موارد بحرانی یک عده دو به هم زن راه افتاده با خواهند افتاد و از زبان فلان قوم وبهمان شهر مردم آذربایجان را نفرین خواهند کرد.به احتمال قوی حتی ازمردم آن قوم یا آن شهر هم نیستند. اگر هم باشند قطعا سخنگوی آنها و نماینده آنها نیستند. حرف هایشان را به هیچ بگیرید و ابدا فکر نکنید که آنها واقعا حرف دل مردم اون شهر را می زنند. حتی جوابشان را هم ندهید که از بیخ ارزش جواب دادن ندارند.جواب ابلهان خاموشی است.

کاملا آنها را به هیچ بگیرید. ائله بیل ایت هورور. اگر با آنها دهن به دهن شوید عصبانی می شوید ایمنی بدنتان در برابر بیماری پایین می آید.

٢- یک عده از همشهری ها که به تهران و کرج و اسلامشهر و .... مهاجرت کرده اند خیلی دوست دارند که به فامیل های خود که در آذربایجان مانده اند پز دهند که وضع ما خیلی بهتر از شماست. به طور معمول می شه پزهای الکی شان را با لبخندی از سر گذراند اما الان در این شرایط کرونایی نیاز به تذکر ی هست که می دهم.
ظاهرا پز بیمارستان ها و دکتر های اسلامشهر و کرج را می دهند وذهن اقوام خود در  آذربایجان مشوش می کنند.
باور کنید پزشکان و پرستاران حاذق آذربایجان که اکنون جانشان را در کف گرفته اند  و دارند برای جان بیماران تلاش می کنند بیشتر از فامیل شما که می خواهد پز دهد می فهمند و می دانند چی برای شما خوبه چی بده. چی  نیاز  هست چی نیست. به دکترها ی محلی اعتماد کنید. به اعتبار یک پز الکی که فامیل تان از کرج و اسلامشهر داده نروید به جان پزشک محلی بیافتید که چرا فلان کار را که در کرج یا اسلامشهر می کنند شما نمی کنید.

(هیچ اونهایی که به آلمان و  سوئد و کره جنوبی  مهاجرت کرده اند اون قدر پز نمی دهند که اونهایی که به اسلامشهر و کرج مهاجرت کرده اند.😃😬)

🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

ز گوشت شتر خوردن و سوپ مار

+0 به یه ن

حرف دکترها را گوش بکنیم!  راه های درمانی و پیشگیرانه من در آوردی نظیر خوردن گوشت شتر و زنجبیل و.... را ول کنیم.


طفلکی دکترها و پرستارها و داروخانه دار ها که این روزها مجبورند به خاطر این ملت حرف گوش نکن جان عزیزشان را به خطر بیاندازند!

گوشت شتر اگر کامل پخته نشه می تونه بیماری مرس به وجود بیاره که بیماری همخانواده کروناست اما به مراتب خطرناک تر.

کرونا ٢درصد مبتلایان را می کشه بیماری مرس ٣٠ درصد. یعنی ١٥ برابر خطرناک تره.


از ما گفتن! به علاوه اگر  از قصاب طلب گوشت شتر بکنید او به هوای پول ممکنه بیاره. با گوشت خام شتر در ارتباط باشه احتمال گرفتن مرس در او می ره بالا.
بعد هم بقیه را آلوده می کنه.


لطف کنید روش های درمانی و پیشگیری من در آوردی در جامعه رواج ندهید که ما را از چاله به چاه می اندازه.

ببینید دکترها ومتخصصان تغذیه چی می گن همون را انجام دهید.

اصلا همین کروناى لعنتی از همین روش های من درآوردی سلامت در چین آغاز شد. یک سری عقاید مزخرف که به اثبات علمی نرسیده بود در مورد تغذیه داشتند که رفتند سراغ خوردن جک و جانور عجیب غریب  اون هم با روش های عرضه غیربهداشتی که باز مورد تاکید همان روش های غیرعلمی مدعی گسترش سلامت بود. به این ترتیب ویروس کرونا جهش کرد افتاد به جان مردم دنیا.

شما با ورژن خاورمیانه اى همین طرز فکر نمی توانید به مبارزه کرونا بروید. ببینید دانشمندان مدرن پزشکی و تغذیه چی می گن همون را انجام دهید.

اگر مردم توصیه هایی که پزشکان می کنند انجام دهند ان شالله با قربانی نسبتا کم اپیدمی تمام می شه.


اما اگر مردم بخواهند از خودشان  روش های غیرعلمی برای مبارزه با کرونا ابداع کنندو آنها را در جامعه رواج دهند به این راحتی ها از شر کرونا خلاص نخواهیم شد

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل