آتوریته یا آموختن روشمندی علمی؟-قسمت دوم

+0 به یه ن

در نوشته پیشین ام اشاره کردم که  اغلب بزرگسالان از قبل عقایدی دارند و انتظار دارند که یک دانشمند یا مروج علم آن را تایید کند و تاکید کند که عقاید وی مبنای علمی دارد. اگر جز این بشنود دلخور می شود. اغلب بزرگسالان اگر از زبان یک ترویجگر علم بشنوند که عقایدشان علمی نیست عالم بودن مروج را  (مستقل از جایگاه علمی او) زیر سئوال می برند نه عقاید غیر علمی خود را!  یک ترویجگر آماتور علم (نظیر خود ما که تفننی هرازگاهی قدم در راه ترویج علم می گذاریم و کار اصلی مان پژوهش علمی یا آموزش رسمی علم در مدارس و دانشگاه هاست) وسوسه می شود که  برای متقاعد کردن مخاطب از جایگاه علمی خود یا استادش مایه بگذارد.  وسوسه می شود که به مخاطب بگوید «من  یا استادم که فلان مدرک علمی را داریم و از بهمان جایگاه علمی برخورداریم این طوری می گیم، تو چی می گی؟!» یک ترویجگر حرفه ای علم می داند که این راه درستی نیست و نتیجه معکوس خواهد داد. با خرج کردن از آتوریته علمی نمی توان افراد را مجاب نمود که علمی بیاندیشند  و تحلیل نمایند!


توجه داشته باشید که در کشور ما چیزی که زیاد هست مدرک دکتری هست. همان کسان هم که مروج عقایدی هستند که ما شبه-علم یا خرافات عصر جدید می دانیم، برای خودشان انواع و اقسام مدارک و عناوین پرطمطراق شبه علمی جور کرده اند.  مخاطب شما که به اون افراد ارادت دارد، ارزش مدارک یا جوایز علمی شما  را  از مدارج مراد خود پایین تر می داند!


پس چه باید کرد؟!  اول از خودمان سئوال کنیم: به راستی فرق یک پژوهشگر علم با یک شارلاتان که  شبه-علم ترویج می کند چیست؟ فرقش با یک مدعی جادوگری یا یک رمال چیست؟! فرق در متدلوژی یا روش شناسی است.
فرق در روش های تحلیلی است که به کار می گیرد. بنا به تعریف این روش ها آموختنی هستند. برعکس روش های رمالی و جادوگری که مدعیان آنها ادعا دارند  در انحصار افراد خاص نظرکرده  و از-ما-بهتران اند!
ترویجگر ماهر علم سعی می کند همین روشمندی علمی را به مخاطب بیاموزد تا با به کار بردن آن خود او متوجه شود که عقاید شبه-علمی غلط هستند. به او روشمندی را می آموزد تا خود فرق علم و شبه-علم را باز شناسد. نه آن که از آتوریته اش مایه بگذارد و به دیگران بگوید این علم هست و آن یکی شبه علم.
کار سختی است! کلی معلومات ورای موضوعی که قرار است آموخته شود می طلبد. صبر زیاد می خواهد. اما دست آخر، همین هست که موجب رشد یک کشور  و جامعه می شود و آن را از قعر خرافات و روش های منسوخ قرون وسطایی  و یا خزعبلاتی خرافی عصر جدید بیرون می کشد و به ندانم کاری ها ی ناشی از جهل پایان می دهد.



اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]