چالش های ترویج علم بین بزرگسالان-قسمت اول

+0 به یه ن

اگر تجربه «ترویج علمی فکر کردن» در بین بزرگسالان داشته باشید، خواهید دید چه قدر به لحاظ اجتماعی دشوار هست. طولی نخواهد کشید که عده ای علیه شما صف خواهند بست و نیش و کنایه های زهرآلود به شما شلیک خواهند کرد. ظاهرا دوستانه اما در واقع بسیار خصمانه. حتی وقتی تولدشان را هم تبریک می گویید (تولدی که علی الاصول قرار نبود یادتان باشد اما یادتان بود) با نیش و کنایه از خجالت شما در می آیند. تعجب می کنید که مگر من چه کرده ام که مستحق این همه نیش و کنایه و بدگویی های این افراد شده ام؟! 

مدت ها  سردرگم حل این معما می مانید. بعد به خاطر می آورید وقتی در مورد عقایدش در موردکارما یا انرژی کیهانی یا فرادرمانی یا .... سخن گفته، شما این عقاید را به چالش کشیده اید. به همین دلیل از شما کینه به دل گرفته.  همانند هر  متعصب مذهبی دیگری.

 قبل از این که به اصل موضوع بپردازم تاکید می کنم منظور من ترویج «علمی اندیشیدن»  است نه اطلاع رسانی  در مورد آخرین دستاورد های علمی. آن نوع اطلاع رسانی  چندان کارسختی نیست.  شما اگر  در مورد جیمزوب یا آشکارساز آیس کیوب بخواهید توضیحاتی در دورهمی های خانوادگی یا دوستانه بدهید کمتر کسی از دست شما  دلخور می شود. اتفاقا خیلی هم محبوب می شوید. مخاطبان با اشتیاق گوش فرا می دهند.
ولی اطلاع عمومی  در مورد تلسکوپ جیمزوب  چندان مشکلی از خیل عظیم مشکلات امروز ایران را حل نمی کند. در غرب این نوع اطلاع رسانی می شود تا مردم علاقه مند شوند و راضی گردند که مالیات هایشان برای این نوع پروژه ها خرج شود. در کشور ما نظر شهروندان در مورد  محل خرج شدن بیت المال، محلی از اعراب ندارد! (واقعیت موجود را می گویم که با ایده آل مورد نظر من فاصله زیادی دارد.)
چیزی که الان ما نیاز داریم علمی اندیشیدن هست.  بزرگسالان ما جلوی دعوت به علمی اندیشیدن هست که مقاومت می کنند.
مقاومت فقط در برابر نقد  مسایل اعتقادی نظیر کارما یا اثرات جادویی سنگ ها و... نیست.  در دو دوتا چهارتای زندگی هم این مقاومت در برابر علمی فکر کردن به چشم می خورد. به طور مثال، وقتی پایشان را توی یک کفش می کنند که حتما فلان مغازه را باید بهمان رقم به اجاره دهند استدلال شما را مبنی بر این که مغازه دار از این مغازه  آن قدر سود نخواهد کرد که چنین اجاره بهایی بپردازد نمی شنوند. دو دوتا چهار تا نمی کنند بلکه بر اساس «همه می گن» تصمیم می گیرند. نتیجه غیر علمی اندیشیدن آنها این می شود که مغازه خالی می ماند و  ضرر می کنند.
در بزرگ مقیاس هم غیر علمی اندیشیدن ضرر های بسیار زیادی به کشور زده و می زند. تحولات پیش رو در جامعه تنها وقتی نتیجه مطلوب خواهد داد که با علمی اندیشیدن توامان باشد. اینجاست که نقش ترویجگران علم برجسته می شود.
 منظورم  ترویج گرانی است  که علمی اندیشیدن را به بزرگسالان می آموزند.
 باز هم تاکید می کنم که بسیار کار سختی است. بزرگسالان اغلب عقاید و نظراتی دارند و از مروجان علم تنها می خواهند که این عقاید و نظرات را تایید کنند. چیز جدیدی نمی خواهند فقط تایید نظرات قدیمی خود را می خواهند.
یک مروج خوب علم باید آن قدر روانشناسی و جامعه شناسی بداند که علی رغم همه این مقاومت ها بتواند باورهای غلط را با علمی اندیشیدن جایگزین سازد.


(در برنامه روز دوشنبه ساعت ۹-۱۱ صبح شرکت کنید تا بیشتر در این باره بیاموزید. سخنران اصلی این برنامه یعنی خانم دکتر قاسمی تجربه بسیار در این باره دارد. لینک شرکت:
https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/physicsseminar)

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]