+0 به یه ن
در نوشتن مطلب زیر از مفاد این مقاله استفاده كرده ام. خواندن اصل مقاله را نیز توصیه می نمایم. ممنون می شوم اگر مطلب حاضر را به اشتراك بگذارید.
1) قبل از این كه NGOخود را بنیان نهید با یكی از NGO های موفق موجود همیاری كنید. این تجربه برای موفقیت نهادی كه خود می خواهید بنیان نهید بسیار مفید خواهد بود. به طور مثال می توانید مدتی با یكی از شعبات بنیاد كودك همیاری نمایید.
2) بنیان گذار NGOباید چنان عمل كند كه نهاد مزبور بدون او نیز بتواند به راه خود ادامه دهد. اگر مدیر سازمان اصرار بر كنترل همه فعالیت های ریز و درشت داشته باشد جمع ابتكار عمل و مسئولیت پذیری خود را از دست می دهند و به مدیر وابسته می شوند. چنین سازمان و نهادی شانس موفقیت زیادی در دراز مدت ندارد.
3) هدف باید مشخص باشد. به عنوان مثال یك NGOبه تنهایی نمی تواند هدف بزرگی مانند نجات دریاچه ی اورمیه را برآورده سازد. اما می تواند در منطقه یك یا چند روستا راه به كارگیری تكنولوژی جدید كه كمتر آب به هدر می دهد آموزش دهد. وقتی به این هدف رسید هدف مشخص دیگری می تواند برای خود تعریف نماید.
4) برنامه ای برای نحوه ی فعالیت خود بریزید.
5) وبسایتی برای NGO خود طراحی و راه اندازی نمایید.
6) سعی كنید محلی را كه NGOدر آن فعالیت خواهد داشت بشناسید. حتی اگر شما اهل آن محل باشید شاید شناخت شما از محل به اندازه ی كافی برای مدیریت NGOنباشد. بسیار مهم هست كه از پتانسیل های انسانی اقتصادی و طبیعی محل شناخت داشته باشید. همچنین باید به حساسیت فرهنگی محلی آشنا باشید. اگر چنین شناختی نباشد NGOبیش از آن كه سودمند باشد می تواند مخرب عمل كند.
به عنوان مثال اگر در همان منطقه گرافیستی توانمند باشد كه مایل به همكاری است و شما از محلی دورتر گرافیستی با كیفیت كار پایین تر بیاورید دل آزردگی به وجود می آید. اگر چنین مسایلی زیاد تكرار شود مردم محلی دلزده می شوند و از NGOبه اندازه ی كافی حمایت نمی نمایند. خیلی مهم هست كه مردم محل NGOرا متعلق به خود حس كنند.
7) تجربه نشان داده كه وقتی NGOها بیش از نیاز مینمم بودجه به دست می آورند كارآیی شان پایین می آید. بودجه مازاد نیاز به كاغذبازی بیشتر دارد. برآورد دقیقی از هزینه ی مورد نیاز داشته باشید و سعی كنید آن را به حداقل برسانید.
8) شبكه ای از دوستان بسازید. هر چه می توانید به تعداد دوستان خود بیافزایید. به خصوص با نهادهایی كه فعالیت مشابه دارند ارتباط برقرار كنید. به این ترتیب می توانید از تجارب آنها استفاده كنید و در صورت لزوم همكاری نمایید. همچنین این ارتباط مانع از دوباره كاری های بی ثمر می شود.
9) توانمندی و ظرفیت كاری خود را با واقعیت بینی ارزیابی كنید و بین فعالیت خود برای NGO و سایر بخش های زندگی تان تعادل برقرار سازید تا بتوانید در دراز مدت به فعالیت خود تا رسیدن به هدف ادامه دهید. نباید به گونه ای باشد كه احساس كنید دارید قربانی می شوید . چنین احساسی در دراز مدت هم برای شما و هم برای NGOمخرب خواهد بود. به قول معروف "رهرو آن نیست كه گه تند و گهی خسته رود. رهرو آن است كه آهسته و پیوسته رود.
10) بعداز مدتی در عملكرد NGO ی خود بازنگری كنید. ببینید چه قدر این نهاد در رسیدن به اهداف خود موفق بوده؟ توجه داشته باشید كه یكی از آفات هر نهادی -چه از نوع دولتی و چه از نوع مردمی- بیش از اندازه بزرگ شدن آن است به گونه ای كه بیشتر از آن در راه هدفش پیش برود انرژی و منابع مالی آن صرف رتق و فتق امور داخلی آن می شود. متاسفانه ما در ایران مثال های فراوانی از نهادهایی داریم كه به این درد مبتلا شده اند. مراقب باشید كه این آفت دامنگیر NGOشما نشود.
لطفا این مطلب را به اشتراك بگذارید.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک
تویتر
گوگل
آردینی اوخو