آیا طبقه متوسط دنبال پوپولیسم نمی رود؟

+0 به یه ن

در ده -پانزده سال اخیر به وفور  از تحلیلگران دوم خردادی و  از کسانی که نظرات آنها را تکرار می کنند شنیده ایم که طبقه فرودستان به دنبال تبلیغات و سیاست های پوپولیستی می روند اما طبقه متوسط ایده آل های متعالی تری دارد و به آزادی و حقوق بشر و... می اندیشد و گول سیاست های پوپولیستی را نمی خورد. آیا به واقع چنین هست؟!

دور وبر خود را که می نگرم طبقه متوسط را در عمل خیلی هم در قید و بند ایده آل های متعالی حقوق بشری و آزادی نمی بینم. البته  در بین طبقه متوسط هستند کسانی که به  چنین ایده آل هایی پایبندند اما چند درصد؟! فکر کنم قبلا تعریف کرده ام که من وقتی در چهارم ابتدایی بودم به خانه مان دزد زد. تقریبا همه دوروبری ها که از طبقه متوسط بودند در گوش پدرم می خواندند که از چند نفر که قبل از آن به خانه مان رفت و آمد داشتند (از طبقه کارگری) شکایت کند تا در کلانتری از آنها اعتراف بگیرند. حتی من که کودکی بیش نبودم می دانستم منظور از اعتراف گرفتن در کلانتری، شلاق هست. پدرم مقاومت کرد و گفت هرگز.  تنها به خاطر پایبندی به حقوق بشر هم گفت هرگز. اما اکثریت همان طبقه متوسط این  پایبندی  او را نشانه ضعفش می دانستند. هیچ کدام از طبقه کارگری که دوروبرمان بودند پدرم را به شکایت اهل شخص خاص دعوت نمی کردند. می دانستند که خودشان هم قربانی خواهند شد. چون نقض حقوق بشر را در کف خیابان با پوست و گوشت حس کرده بودند و می دانستند چه طعمی دارد.

چیزی که در دور و بر عیان هست آن هست که طبقه متوسط هم مثل طبقه فقیرتر  بیشتر گرفتار روزمرگی است تا اندیشیدن به جایگزین متعالی تر برای شرایط کنونی . در هر دو طبقه استثناِئاتی هستند که  ورای روزمرگی اندیشه های متعالی تر دارند. از بین همین استثناها باز عده ای که در عمل به ایده آل هایشان پایبند می مانند حتی کمترند.اما از این جهت تفاوت زیادی بین طبقه متوسط و طبقه فقیر نمی بینم.
۲۰ سال پیش به خاطر ماهواره اندکی تفاوت فرهنگی و تفاوت دیدگاه بین این دو طبقه  به وجود آمده بود اما آن هم از بین رفت. از جلوی آپارتمان های مسکن مهر که می گذرید می بینید اغلب شان در بالکن دیش ماهواره دارند. تفاوتی با محلات اعیان نشین از این جهت ندارند.

گفته می شود در آستانه انتخابات در  محلات فقیر کاندیداها گونی سیب زمینی و .... پخش می کنند و به این روش پوپولیستی رای مردم را می خرند. طبعا در محلات طبقه متوسط با گونی سیب زمینی رای نمی شود خرید . اما آیا به معنای متعالی تر بودن طبقه متوسط هست؟ 
چند مثال می زنم تا ببینید چگونه  رای و نظر طبقه متوسط  را با روش های پوپولیستی (و صد مرتبه مخرب تر از سیب زمینی ) تغییر می دهند؟

۱) مجوز ساخت و ساز غیر اصولی:  در کوچه های تنگ و باریک شهرهای بزرگ همین طبقه متوسط خانه ویلایی قدیمی شان را تخریب نموده اند و ساختمان های بلند ساخته اند بدون آن که  کوچه و زیرساخت هایش کشش این جمعیت را داشته باشد. خیلی  هاشون هم دعا گو هستند که مسئول مربوطه در شهرداری کارشان را راه انداخته و مجوز صادر کرده. درآستانه انتخابات ریاست جمهوری  سال  ۸۴  صاحبخانه ما در شمال شهر تهران یکی از این دعاگوها بود که به اتفاق خاندان جلیله رفت به شهردار وقت (آقای احمدی نژاد)  رای داد.

۲) مسئولان آزمایشگاه های پزشکی  و یا تحقیقاتی «دعاگو» می شوند وقتی که  مسئولان در مورد پساب و پسماند آزمایشگاهی مته به خشخاش نگذارند.


مثال ها فراوان هستند. به نظرم خیلی جایی ندارد که طبقه متوسط برای خود نوشابه ای باز کند که ایده آل ها یا  فهم سیاسی یا اجتماعی ای بالاتر از طبقه فقیرتر از خود دارد.  خیلی با هم فرق نداریم. خیلی برای هم طاقچه بالا نذاریم! تحلیلگران وابسته به جناح های مختلف سیاسی که برای این طبقه و آن طبقه نوشابه باز می کنند بیشتر دنبال «تفرقه بیانداز و حکومت کن» هستند.



اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]