+0 به یه ن
من سریال خاتون ساخته تینا پاکروان را رغبت نکردم ببینم. فیلم خانه کاغذی را از او دیده بودم که برای هفت پشتم هم بس هست. کل فیلم همان طور که از پوستر پیداست پیامش این بود: چون نسل انقلاب خیلی موجودات مهم و در عین حال مظلومی هستند حق دارند سر همه عربده بکشند و بزنند در گوش دخترشان. طبعا مردان اون نسل خوش خوشانشان می شود و خانم پاکروان را "پخته" می دانند و کمتر از بقیه همنسلانش سر راهش سنگ می اندازند. جمع کنید بابا! همچین حقی در کار نیست!
مشکلی که من با امثال پرویز پرستویی دارم اینه که در اون دسته از فیلم هاشون که ته-مایه ایدئولوژیک داره فرهنگی را ترویج می کنند که از فرهنگ موجود ایران به مراتب "غیر انسانی تر" هست.
در فیلم بادیگارد پرویز پرستویی طبق معمول پرخاشگرانه داد می زنه که این جوانک که من قراره بادیگاردش بشم کیه که به خاطر نجات جانش ، جانم را به خطر بیاندازم؟ من فقط برای نجات چهره های مهم نظام خودم را به خطر می اندازم. (نقل به مضمون). که البته بعدش مجاب می شه که اون جوانک هم چهره نظام هست.
در این سال های کرونایی هزاران دکتر و پرستار و بهیار در کشور ما و کشورهای دیگه، برای نجات جان انسان ها جان خود را به خطر انداختند اما نپرسیدند که آیا بیماری که نجات می دهند "چهره " هست یا نیست. مطمئنم به ذهن شان هم خطور نکرد. به ذهن والدین و همسرشان هم خطور نکرد ! همین نرم و هنجار جامعه خیلی خیلی از اونی که در این فیلم ها ترویج می شه "انسانی تر" هست.
در فیلم خانه کاغذی تینا پاکروان نقش دخترجوانی را بازی می کنه که مادرش فوت کرده و با پدرش (پرویز پرستویی) زندگی می کنه. عملا همه بار زندگی روی دوش دختره. حتی به لوله کشی های خراب خانه دختر رسیدگی می کنه. پدر مثل برج زهر مار صبح تا شب اخم کرده. با یک خانم هم می خواد رابطه برقرار کنه که دختر تُرش می کنه. بعدش هم پدر به خاطر اون خانم با دختر خشونت می کنه.
روایت فیلم هم به گونه ای است که بیننده بر خود وظیفه ببیند برای پدر به عنوان یک مرد نجیب متعلق به نسل بامرام انقلاب دلسوزی کند وبه او آفرین بگوید.
نرم و هنجار جامعه ما این هست که وقتی مادر خانواده می میرد پدر دغدغه آن را دارد که مبادا دختر جوانش نیازی داشته باشد که او در نیابد. پدر هایی که همسرشان را از دست می دهند از خانم های دور و بر مرتب مشورت می گیرند که مبادا دخترشان نیازی داشته که او به علت مرد بودن متوجه نشده باشد. نرم و هنجار ما این قدر از فیلم تینا پاکروان و نقش پرستویی در آن انسانی تره.
پدر خانواده بعد از فوت همسر اگر بخواهد با زنی رابطه برقرار کند احساسات بچه هایش را لحاظ می کند نه آن مثل پرستویی در فیلم پاکروان با وحشیت احساسات بچه هایش را سرکوب نماید.
ظاهرا دست اندرکاران این قبیل فیلم ها اون قدر عربده کشی های پرستویی در فیلم های نیمچه ایدئولوژیک با شکوه می یابند که عکس پوسترشان را به تصویر عربده کشی او مزین می کنند! درسته همه آدم ها در زندگی عصبانی می شوند و داد می زنند( همان طوری که همه دستشویی هم می روند.) اما در تصویر که قرار نیست روی این حالات تمرکز شود. این حالات، باشکوه و قابل افتخار نیستند!
🍀@minjigh
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک
تویتر
گوگل
آردینی اوخو