اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
بالاخره نمُردم و روزی رسید که سرم را بالا بگیرم و بگویم به دانشجوی سابقم افتخار می کنم. سال ها پیش استاد راهنمای تز کارشناسی ارشد نویسنده اول این مقاله بودم.
اشتراک و ارسال مطلب به:
.
نیروهای داخل جامعه ایران امروز کدام ها هستند؟
الان برعکس زمان قاجار یا سال ۵۷ سه چهار نیروی غالب نداریم. بلکه نیروهای کوچک پراکنده داریم.
الان خیلی پیچیده شده. نیروی ایلات و عشایر بسی کمتر شده. اما کامل از بین نرفته. هنوز این طیف از جهت آشنایی به کوه و کمر و احیانا حمل سلاح جزو مهمترین نیروها هستند. شاید قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه هم این قابلیت را داشته باشند اما نمی شه به قاچاقچیان اعتماد کرد (منظورم قاچاقچیان مواد مخدر هستند. شبکه قاچاق لیاس و نظایر ان قصه دیگری است. در جنوب و غرب این نوع قاچاق-قاچاق مایحتاج مردم نظیر لباس و لوازم خانگی و.... در غیاب سیستم گمرکی کارآمد و عاری از فساد برای خودش قدرت اجتماعی مهمی شده که در جامعه هم عزت و اعتبار یافته. همان عزت و اعتبار بازرگان معمولی را یافته اند. این دسته در غرب و حنوب کشور نیروی مهمی هستند.)
با توجه به عملکرد ج ا روحانیت عزت و احترام سال ۵۷ را بین مردم ندارد. این راخودشان هم می گویند. اما اشتباه است گمان کنیم که کاملا بی اعتبار شده اند. هنوز هم به نظرم بین ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه جایگاه خیلی والایی دارند. اشتباه هست که گمان کنیم دیگر نفوذ ندارند.
هر چند ایلات و عشایر و فرهنگ طایفه ای کمرنگ تر شده اما شبکه های خانوادگی (خانواده گسترده) بسیار متنفذ هستند و شاید بتوان گفت اکنون قوی ترین نیروست هر چند کمتر در باره اش صحبت می شود. یکی از هزاران نقاط قوت فیلم «برادران لیلا» این بود که این قدرت و نفوذ را به تصویر کشید.
شبکه های میلیونی دراویش گنابادی و یارسان و.... هم هستند. اینها هم خیلی پرقدرتند. یک سری عرفان های نوظهور هم هست که اونها هم برای خودشان شبکه دارند البته نمی دانم چه قدر قدرت داشته باشند. ولی سلسله های دراویش واقعا قدرت دارند. پیروانشان سبک زندگی خود را از انها می گیرند.
برخی از اصناف هم خیلی قدرتمندند. از همه مهم تر صنف پزشکان و به طور کلی تر کادر درمانی.
دانشگاه و دانشگاهیان هم نیروی اجتماعی دیگری هستند. علی الأصول با این گستردگی شبکه دانشگاه ها در کشور، سطح بالای دانش به نسبت متوسط جامعه، ارتباط با دنیا و وضعیت مالی کمابیش خوب، داشتن زمین های وسیع در شهرستان ها و ده ها ویژگی دیگر، دانشگاه و دانشگاهیان می بایست قوی ترین نیروی اجتماع امروز ایران بودند. اما در حد پتانسیل شان نفوذ ندارند. به نظر من خود دانشگاهیان ضعیف عمل کردند. وقتی نسل ما سر برآورد عموم نسل قبل دانشگاهیان هم وغم خود را گذاشت که ما را سرکوب کند. حال آن که خودشان از یک انقلاب فرهنگی ویرانگر سربرآورده بودند و ضربه ها دیده بودند. هر چی زور داشتند بر سر ما زدند و دق دلی هایشان را هم سر ما خالی کردند.
هر چی پیشکسوت فیزیک جلوی ما سبز شد همانند پدر«برادران لیلا» از آب درآمد: زورگو و در عین حال رقت انگیز که سرمایه آینده ما و نسل بعد از ما را در راه شهرت بازی به هدر داد که اندکی از رقت انگیزی خود را بپوشاند.
علی الأصول اگر شعور داشتند به جای این که این همه نیرو برای مبارزه با ما صرف کنند دستمان را می گرفتند تا با هم در جامعه تبدیل به نیرویی مهم شویم اما چنین نکردند. در نتیجه دانشگاه به اندازه ظرفیتش در جامعه مهم نیست. اما باز هم نمی توان گفت که هیچ نیرویی ندارد. باز هم در معادلات قدرت نمی توان از آن صرفنظر کرد. حدود دو دهه دانشگاه و دانشگاهیان مهمترین عامل در به قدرت رساندن اصلاح طلبان داشتند. الان هم می توانند دوباره مهم شوند. بسته به این دارد که آیا نسل ما مانند نسل گذشته بی شعور باشیم به جان نسل بعد بیافتیم یا شعور داشته باشیم و به آنها بال و پر دهیم.
نیروهای ریز و درشت بسیار دیگری هم هستند: نیروهای نظامی و انتظامی و نیروی بازاریان و.....
چه کس یا گروهی این شبکه ها و نیروها را خوب می شناسد!؟
به نظر می رسد گروهی که بیش از همه نیروها را می شناسد باز همین طیف حاکمه هست. طیف های سنتی را خوب از قدیم واز درون می شناسد. طیف های مدرن تررا هم می داند چه طور مهار یا سرکوب کند.
در میان اپوزیسیون تک و توکی بودند که اولی یا دومی را کمابیش می شناختند اما کاریزمای لازم و رسانه لازم را برای جلب توجه نداشتند. پادشاهی خواهان فقط طیف شعبان بی مخ و پری بلنده را می شناسند و مردم ایران را با آنها مترادف می دانند و خود را تاج سر آنها می دانند. گمان نمی کنم با این کم دانشی نسبت به جریان های درون ایران خیلی شانسی داشته باشند. فقط اتحاد و همبستگی را به هم می زنند.
به گمانم در بین نسل ما (دهه چهل تا شصت) کسانی باشند که جامعه را خوب بشناسند. باید ببینیم در چند ماه آینده آیا می توانند عرض اندامی کنند یا خیر.
اشتراک و ارسال مطلب به:
یکی از دوستان فیس بوک که دبیر ریاضی جاافتاده ای است از وضعیت یکی از پارک های شهر انتقادی نموده. اون وقت یکی دیگه (نمی شناسمش اما از نوشته اش چنین برداشت کرده ام از اون سمپات های دوم خردادی هست که حدود بین ده تا بیست سال پیش از ایران مهاجرت کرده) به او تشر می زنه که شما ایرانیان چه قدر غرغرو هستید به جای غر زدن خودتان بلند شوید بروید در آن پارک گل بکارید!!!
با همین توسری زدن ها سالها ما را عقب نگاه داشتند! اگه قرار باشه گلکاری های پارک را هم یک دبیر ریاضی انجام بده نهاد عریض و طویل شهرداری چه کاره است!؟ این همه عوارض را از شهروندان برای چی می گیره!؟ حق شهروندان را از فضا و نور و هوای سالم به اسم «تراکم» به سازنده ها می فروشه و ثروت افسانه ای به جیب می زنه اون وقت یک معلم که عمری خدمت کرده انتظار نداشته باشه که این نهاد عریض و طویل برای او و نوه های آینده اش یک پارک آباد در شهر نگه داره!؟ خودش باید بره بیل بزنه و در پارک گل بکاره!؟ به علاوه مگه پارک-داری فقط گلکاری است!؟ پارک مزبور وسایل بازی هم داره . اگر وسایل بازی نظیر چرخ فلک به درستی سرویس نشوند جان شهروندان وگردشگران را به خطر می اندازه. از منظر اون آقا، یک معلم ریاضی (یا هر کس باشغلی مشابه) باید متخصص سرویس این وسایل هم باشه و خود آستین بالا بزنه و این کار را انجام بده یا زبان در کام بگیره و اعتراض نکنه که این چه وضعیه؟!!! به علاوه گیریم که هر شهروند سر خود خواست به وضع پارک های شهر رسیدگی کنه. مگه اجازه می دهند!؟ اصلا مگه درست هست که اجازه بدهند که هر کی می آد توی پارک شروع به سرویس کردن وسایل بازی یا حتی گلکاری داشته بکنه؟ این کارها اصولی دارند. برنامه ای می خواهند.
شهرداری این همه ثروت داره امکانات داره پرسنل داره. شهرداری است که باید کارش را درست انجام بده و اگر انجام نده شهروندان باید مطالبه کنند. یعنی چی که هر مطالبه ای به اسم «غرنزنید خودتان عمل کنید» می خواهند ساکت سازند؟!
اشتراک و ارسال مطلب به:
با سلام و احترام
به اطلاع میرساند پژوهشگاه با همکاری با کمپین جمع آوری باتری خیریه نیکان ماموت دو عدد استند بازیافت باتری در پردیس های نیاوران و فرمانیه قرار داده است. لذا خواهشمند است جهت همراهی با این فعالیت و کمک به کاهش آلودگی محیط زیست تمامی باتری های مستعمل و استفاده شده از جمله باتری موبایل، باتری لپتاپ، باتری تلفنهای خانگی، انواع باتریهای قلمی و کتابی را درون این استند ها قرار دهید
لازم به ذکر است هزینه بازیافت باتریها برای اهدای پروتز به مددجویان تحت پوشش خیریه نیکان ماموت صرف می گردد
پیشنهاد میشود واحدهای مستقر در پردیس های لارک و اختیاریه نیز باتری های خود را جمع آوری و به صورت دوره ای توسط کارپردازان به این دو محل انتقال دهند.
سپاس
واحد ایمنی ، بهداشت و محیط زیست معاونت فناوری
اشتراک و ارسال مطلب به:
خبر مهم امروز نتایج نانوگراو هست. اثر امواج گرانشی آماری را روی زمان بندی پالسارها گزارش داده اند. چیزی که برای من مهم هست اینه که این نتایج روی ماده تاریک فوق سبک حد می ذاره.
یادتان هست پارسال به مناسبت روز جهانی زنان در علم در مورد جاسلین بل صحبت کردیم؟ در برنامه من یک اشاره ای به اهمیت یافته او (پالسارهای رادیویی) کردم. این هم یکی از موارد بود.
لینک مقالات مربوطه را می ذارم:
https://arxiv.org/pdf/2306.16219.pdf
https://arxiv.org/pdf/2306.16228.pdf
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
نوشته پایینی را دو سال پیش منتشر کرده بودم. ظاهرا اون موقع استادان رفاه داشتند و هوا برشان داشته بوده:
اشتراک و ارسال مطلب به:
اکنون ۴۶ سال ونیم سن دارم و هنوز معتقدم کسی دم از اصالت خانوادگی ونظایر آن (افتخار یابی در گذشته خاندانی یا ملی یا قومی ) می زند که خودش هم می داند لیاقت ساختن آینده بهتر ندارد. هنوز من باور دارم قدرت و توان و هوش و استعداد آن را دارم که آینده ای بهتر از گذشته برای خود بسازم و در نتیجه نیاز به بالیدن به اصالت خانوادگی و نظایر آن نمی بینم.
و اما در مورد هویت طلبی قومی و ملی!
حدود صد سالی هست که باستانگراهای ایرانی مخ ما را با شکوه و تمدن دوران هخامنشی می خورند. حدود ۱۵-۲۰ سال هم هست که ترک های ایران در واکنش و دهن کجی به آنها شکوه شاهان گذشته ترک تبار را به رخ می کشند. سر این اتفاقات هزاران ساله صبح تا شب در فضای مجازی اره می دهند و تیشه می گیرند.
گیریم شاهان گذشته از فلان قوم و تبار رفتند و با خونریزی سرزمین های مجاور را غصب کردند وبعدش هم قصری باشکوه ساختند و در آن عیاشی کردند. چی به ما می رسه که صبح تا شب بخواهیم سر شکوه آنها جدل کنیم!؟
به جای آن به فکر ادبیات کودک باشید که آینده ساز هست.
ما یک دونه انیمیشن یا تئاتر عروسکی درست و درمون بچه پسند «تکم چی» نداریم که باب طبع کودکان این دوره زمونه باشد و آنها را جذب کند. شکوه و جلال فلان شاه هزار سال پیش به چه درد بچه های ما می خورد؟
به فکر رشد علمی باشید که آینده در گروه علم هست. از اون ربع رشیدی ۷۰۰-۸۰۰ سال پیش آبی برای علم گرم نشد. تا افتتاحش کردند خود مردم ویرانش کردند. اگر مثل دانشگاه های پادوا و .... می ماند وگالیله پرور می شد قابل افتخار بود نه حالا که ویرانه ای از آن باقی نمانده.
اشتراک و ارسال مطلب به: