در عروسی ها به یاد عروس زیبا ولی بیمارمان باشیم

+0 به یه ن



در مورد دریاچه اورمیه آهنگ ها و كلیپ های سوگوارانه بسیار ساخته شده. به نظر من  سوگواری برای دریاچه اورمیه دیگه بس هست. عروس خانممان بیمار هست. زبانم لال از بین نرفته كه! بهبود می یابد. به امید خدا و به همت مردم بهبود می یابد. سر بیماری كه در بستر هست كه گریه نمی كنند. به او و پرستارانش روحیه می دهند.

باید كلیپ ها و آهنگ های امیدبخش برای عروس خانم ساخت. مرثیه سرایی از حد بگذرد تاثیرش را از دست می دهد. دیگه مردم به آن توجهی نمی كنند. یعنی كشش درد و غم بیشتر را از دست می دهند.
به علاوه این سوگواری زیاد این نظر اشتباه را تداعی می كند كه عروس خانم از دست رفتنی هست و كار و تلاش برای نجات آن بیهوده هست. مبادا امیدمان را از دست دهیم.

عزیزی چند سال پیش برای یك عروسی رفته بود به اورمیه. داماد تبریزی بود و عروس اهل اورمیه. آخر مجلس گفته بودند
"شرقی ها (منظور مهمانان از آذربایجان شرقی) به افتخار غربی ها (منظورمهمانان از آذربایجان غربی) دست بزنند. حضار دست محكم زده بودند. بعدش گفته بودند "حالاغربی ها (منظور مهمانان از آذربایجان غربی) به افتخار شرقی ها (منظور مهمانان از آذربایجان شرقی) دست بزنند." و سالن از صدای كف و هورا پر شده بود.
دست آخر گفته بودند "حالا هم شرقی ها هم غربی ها به افتخار دریاچه اورمیه كف بزنند." صدای كف قطع نمی شد. آنقدر مهمان ها كف زده بودند كه بازوهایشان درد گرفته بود و دستانشان تاول زده بود.

ماه شعبان در پیش هست و عروسی هم كه این ماه زیاد می شود.
می شه این طوری به یاد عروس خانممان (دریاچه اورمیه) باشیم و امید را به احیای آن زنده نگاه داریم. نباید فراموشش كنیم. اگر فراموش كنیم یا ناامید شویم دیگه تمام هست!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]