سئوال

+0 به یه ن

بودو نبود دریاچه اورمیه برای من و خانواده ام چه پیامدی دارد؟

پاسخ شما به این سئوال چیه؟

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

انتقال آب راه حل مشکلات نیست!

+0 به یه ن

١-سئوال: آیا با انتقال آب از طریق کانال کانی سیب مشکل دریاچه اورمیه قبل از آسیب رساندن به اقتصاد محلی رفع می شود؟

پاسخ: خیر!
این تونل حدود ٦٠٠ میلیون مترمکعب در سال آب منتقل خواهد ساخت. حال آن که برای احیا دست کم ۶میلیاردمترمکعب آب باید به دریاچه افزوده شود. یعنی دست کم ۱۰ سال لازم هست.

٢- آیا با افزودن آب به دریاچه مشکل حل می شود؟
پاسخ: خیر!
میانگذر دریاچه جریان های درون دریاچه ای را مختل نموده است. برای حفظ اکوسیستم دریاچه باید اقدام به ایجاد آب زیرگذر (کالورت) در دوسوی میانگذر نمود.

٣- آیا می توان اطمینان داشت که حقابه دریاچه در مسیر به طور غیرقانونی به سمت مزارع و باغ ها منحرف نگردد؟
پاسخ: خیر. برای جلوگیری از این اتفاق باید روش های کم مصرف کشاورزی به کشاورزان و باغداران آموزش داده شود و تسهیلات لازم جهت تغییر الگوی کشاورزی برای ایشان فراهم گردد.

٤- آیا باید نگران بود که در صورت تخصیص بودجه برای نجات دریاچه مردم سایر استان ها و مناطق کشور توقع و انتظار بودجه برای نجات دریاچه ها و تالاب ها و رودخانه های محل زندگی خود پیدا کنند؟
پاسخ: خیر. نه تنها نباید نگران دغدغه مندی مردم برای حفظ محیط زیست بود بلکه باید آن را تشویق نمود. آن چه مایه نگرانی منطقی است آن هست که به دلیل از بین رفتن محیط زیست گوشه های مختلف کشور ساکنان آن منطقه ،مشاغل سنتی و منابع درآمد خود را از دست بدهند و مجبورشوند که به حاشیه شهرهای بزرگ کوچ نمایند و یا در شرایط زیر خط فقر به سر برند. هزینه نمودن برای محیط زیست جای جای کشور یک ضرورت هست. هر چه زودتر اقدام شود هزینه ها کمتر خواهند بود. پس چه بهتر که مردم دغدغه مند شوند و خود پی گیر اجرای طرح های مفید برای حفظ محیط زیست محل زندگی خود شوند.
🍀@minjigh 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

خطاب به نمایندگان مجلس: نجات دریاچه اورمیه نیازمند بودجه هست.

+0 به یه ن

پنجشنبه هفته گذشته، ۱۳ آذرماه، لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ تقدیم مجلس شده است. در این لایحه بودجه ای که برای احیای دریاچه اورمیه در نظر گرفته شده است تنها ۴۹۸ میلیون تومان است. این لایحه هنوز به تصویب مجلس نرسیده است. بنابراین هر چه زودتر مراتب اعتراض خود را به این بودجه ناچیز برای احیای دریاچه باید به گوش نمایندگان مجلس برسانیم. خواهشمندم این متن را در فضای مجازی دست به دست کنید. باشد که مورد توجه نمایندگان مجلس قرار بگیرد


برخلاف آن چه که برخی مسئولان اعلام نمودند دریاچه ارومیه هنوز احیا نگشته است. در پر آب ترین فصل حجم دریاچه در دوسال گذشته به حدود ۶ میلیارد مترمکعب رسید. این در حالی است که حجم لازم برای احیای دریاچه ۱۲ میلیارد متر مکعب هست. با توجه به میزان هدررفت آب در حوضه دریاچه، اگر در سال های آتی خشکسالی باشد، خشک شدن دریاچه واقعیت تلخی خواهد بود که معیشت میلیون ها کشاورز در حوضه دریاچه را به خطر خواهد انداخت چرا که خشک شدن دریاچه منجر به تبدیل مزارع و باغ ها به شوره زار لم یزرع می شود. به این ترتیب چند میلیون نفر به حاشیه نشین ها شهری اضافه خواهد بود. هرچند این نوشته سیاسی نیست اما نمی توان از تبعات اجتماعی و سیاسی شوم افزوده شدن چند میلیون حاشیه نشین نا آشنا به مهارت های زندگی شهری چشم پوشید.


با توجه به این تبعات لازم هست بودجه کافی برای احیای دریاچه منظور گردد. مبلغ ۴۹۸ میلیون حتی برای خرید یک دستگاه خودروی مناسب برای سرکشی به روستاهای صعب العبور منطقه (به منظور آموزش روش های کشاورزی کم مصرف) نیز کافی نیست!  


در بودجه سال ۱۴۰۰ مبلغ ۹۵ میلیارد  تومان (حدود ۲۰۰ برابر بودجه دریاچه) برای تیم پرسپولیس و مبلغ ۶۹ میلیارد تومان برای تیم استقلال در نظر گرفته شده است. این در حالی است که علی الاصول تیم های فوتبال خود نهادهای پولساز هستند و نیاز به دریافت بودجه دولتی ندارند. در اغلب کشور های دنیا،  دولت از باشگاه های فوتبال مالیات هم می گیرد تا صرف رفع  نیازهای ضروری کشورنظیر حفظ محیط زیست نماید. آیا انتظار بیجایی هست که بودجه در نظر گرفته شده برای این دو تیم به یک چهارم مبلغ پیشنهاد شده تقلیل یابد و مابقی به احیای  دریاچه اورمیه  و  دریاچه هامون و هورالعظیم اختصاص یابد؟

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

حقایق تلخ در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰

+0 به یه ن

٤٩٨ میلیون تومان دردلایحه بودجه سال ١٤٠٠ برای دریاچه اورمیه اختصاص داده اند. ١٧ برابر آن به بنیاد "فرهنگی شهید سلیمانی " اختصاص داده اند. دختر سردار سلیمانی گفته این پول را به حل مشکلات مردم اختصاص دهید.
راست گفته. دریاچه اورمیه اگر خشک بشه، چند میلیون نفر با دست خالی باید آواره بشوند. دریاچه اورمیه برای احیا به بسی بیش از یک هفدم بودجه بنیاد فرهنگی شهید سلیمانی نیاز داره!

🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

پیشنهاد من برای تشویق باغداران و کشاورزان برای صرفه جویی در آب کشاورزی

+0 به یه ن

در دهه چهل هجری به این سو بسیاری از روستا به شهر مهاجرت کرده اند و زندگی شهری را بر گرفته اند اما زمینی موروثی در روستا دارند.  اگر بتوانیم این قشر را در همین فضای مجازی جذب کنیم و متقاعد کنیم که  فن آوری های جدید در روش های آبیاری را برگیرند تاثیر قابل توجهی خواهد داشت.

همین طور شهریانی هستند که در سال های اخیر در روستاهای اطراف کلانشهر ها ملکی خریده اند. منظورم ثروتمندان رانت خوار آن چنانی نیست. آن قبیل افراد خیلی اهمیتی به محیط زیست نخواهند داد. خودخواه تر از آن هستند که برایشان اهمیتی داشته باشد. منظورم کسانی هستند  درردیف استادان دانشگاه، مهندسان، پزشکان، پرستاران، روسای شعب بانک ها و.... که پس اندازی داشته اند و برای این که در تورم  این پس انداز  بی ارزش نشود ملکی در روستاهای اطراف شهر خریداری کرده اند. قطعات کوچک هزار متر مربعی و......  این افراد را هم می توان  متقاعد نمود که از روش های صرفه جویانه در آب بهره گیرند.

حتی نسل دوم و سوم مهاجران  از شهر ها به روستاها ممکن هست علاقه مند شوند که سری به املاک موروثی بزنند و آنها را احیا سازند.  اتفاقا نسل های دوم و سوم چه بسا بیشتر راغب باشند. چون ممکن هست نسل اول از روستا به خاطر خاطرات نه چندان دلچسب محرومیت گریزان باشد، اما نسل دوم و سومی نسبت به آن به دیده رمانتیک بنگرد. شاید بگویید این افراد رمانتیک با دیدن واقعیت فقر و محروم روستا رمانتیسم را دور می ریزند و به شهر بر می گردند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند.

نکته مهمی که به نظر من  باید به آن تاکید شود آن هست که با برگرفتن فن آوری های نوین دیگه  زندگی روستایی مترادف با فقرو فلاکت و مشقت نخواهد بود.

پارسال فیلمی در مورد کشاورزی اتوماتیک دیدم. فکر میکردم این قبیل فن آوری ها مال «از ما بهتران» هست. مال کالیفرنیا و..... اما چند روز پیش جوانی  که هم متخصص کشاورزی است و هم مهندس الکترونیک، به من گفت در خود تبریز هم شرکت هایی  هستند که همین تکنولوژی را در روستاهای اطراف تبریز و اورمیه می توانند راه اندازی کنند.
اگر این  قبیل اطلاعات  به شهریانی که ملکی موروثی در روستا دارند برسد حتما علاقه مند می شوند که دستی به سر و روی ملک موروثی بکشند.

در ذهن یک شهری تیپیکال زندگی روستا یا یک زندگی بی آلایش رمانتیک آرمانی هست یا زندگی توام با مشقت. برای من که در تبریز بزرگ شدم زندگی روستایی مترادف بود با زندگی سراپا مشقت اوشین در خانه مادر شوهرش یا پدرش.
اما الان متخصصان کشاورزی  می گویند با صرف یک هزینه نه چندان زیاد می توان آبیاری قطره ای را در صیفی کاری ها و مزارع  ترتیب داد. با هزینه ای حدود بیست میلیون تومان در هر هکتار. با صرف مبلغی اندکی بیشتر می شه آن را اتوماتیک کرد. به گونه ای که هر جای دنیا که باشید (حتی در خارج ) می توانید رطوبت خاک را مانیتور کنید و آبیاری را وصل یا قطع کنید!! این تصویر  خیلی با تصورات اوشینی من متفاوت بود!!!

۲۰ میلیون تومان پول زیادی برای  حتی یک کارمند مثل استاد دانشگاه یا رییس شعبه بانک نیست. برای پزشکها ی جاافتاده و.... که اصلا رقمی نیست. اگر شخصی در شهر شغلی از این دست داشته باشد و در روستا ملکی موروثی نسبتا آسان می تواند هزینه آبیاری قطره ای را خود بپردازد. به جای این که با آن مبلغ دلار و سکه بخرد و نگران بالا و پایین رفتن قیمت باشد می تواند آن ۲۰ میلیون را صرف این کار کند اما در عوض مطمئن باشد آب چاه مزرعه اش برای ۲۰ سال دیگر هم خواهد ماند. ۵ سال دیگه  ملکش لم یزرع نمی شود. (۵ سال و ۲۰ سال را همین طوری پراندم) این را متخصصان با مطالعه بگویند که به ازای هزینه کرد ۲۰ میلیون امروز چه قدر بر ارزش ملک شان در دراز مدت افزوده می شود.

برای این قشری که ذکرش شد (شهریانی که در روستا ملکی دارند و خود جزو طبقه متوسط رو به بالای شهر ) هستند مشکل نه عدم فهم و درک هست نه مشکل سرمایه. بیست میلیون را می توانند جور کنند. توضیح هم بدهید که الان این پول صرف می کنی اما ملک مرغوب تری برای فرزند به ارث می ذاری کاملا می فهمند و متقاعد می شوند. مشکل و کمبودشان وقت هست.

اینجاست که می توان به آنها گفت که شرکت های معتبری هستند که این تاسیسات را برایتان راه اندازی می کنند. صد البته  به ازای پول. مثلا به جای ۲۰ میلیون در هکتار ۲۲ میلیون در هکتار به این شرکت ها می دهید و آنها برایتان تاسیسات را راه می اندازند و تحویل می دهند.  پسر باغبان محلی تان را هم آموزش می دهند  که چه جور از این تاسیسات استفاده کنند.  فرض کنید فلان آقای دکتر روستا زاده در شهر با چنین امکاناتی آشنا می شود. آیا به نظر شما این آقای دکتر علاقه مند نمی شود که ملک پدری را به این صورت احیا کند. با پرداخت هزینه ای که نسبت به جیب او آن قدر ها بزرگ نیست.

خدمات پس از نصب و اطمینان از آن هم خیلی مهم هست. اگر شهر نشین بداند که شرکتی معتبر و با ثبات وابسته به دانشگاه  هست که اگر این تاسیسات را نصب کند بعدا خدمات پس از فروش خواهد داد و اگر خراب شد تعمیر می کند راغب می شود.






اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

حرکت های نمادین یا کاری کارستان؟

+0 به یه ن

[In reply to مینجیق]
حرکت هایی نظیر تشکیل زنجیره انسانی دور دریاچه ها برای جلب نظر به مسایل محیط زیست و آگاهی عمومی بخشیدن مفیدند.

حرکت های نمادین از این دست ده سال پیش برای دریاچه اورمیه هم توسط مردم انجام می گرفت. نتیجه بخش هم بود تا جایی که الان همه به این معضل آگاهند.

اما الان دیگه باید از فاز حرکت های نمادین بیرون بیاییم و برای نجات دریاچه کار عملی انجام دهیم.


در یکی دو سال اخیر برخی روستاییان در اطراف دریاچه اورمیه به طور خودجوش یا با راهنمایی برخی سمن ها (NGO) ها - دست تنها و بدون هیچ حمایت از سوی دولت -سعی دارند می کنند کشت محصولات پرمصرف را با کشت محصولات کم مصرف یا صنایع دستی جایگزین کنند.
الان باید هم و غم خود را برای حمایت از این عزیزان پیشرو بگذاریم. 

علی الظاهر دولت و ستاد احیا کار موثری برای نجات دریاچه نمی خواهند بکنند و فقط ملت را با فرستادن به دنبال نخود سیاه مشغول می کنند. یک روز می گویند از وان آب می آوریم یک روز می گویند از خزر آب می آریم. لابد فردا خواهند گفت از مریخ آب می آوریم....همه حرف مفت هست!


با این اوضاع کل طرح ها ی احیا به دوش مردم می افته.
اجرای طرح یک طرف، بازاریابی برای محصولات طرف دیگه! 

در زمینه بازاریابی تک تک ما می توانیم سهمی داشته باشیم و کمک حال طرح شویم.

مبادا در  فانتزی یا نوستالژی حرکت های نمادین درجا بزنیم. باید کاری کنیم کارستان!

🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

🍀سه راهکار عملی، کم هزینه و موثر نجات دریاچه اورمیه🍀

+0 به یه ن

نجات دریاچه اورمیه کار آسانی که یک تنه بتوان آن را به انجام رسانیدنیست اما کاری خارج از توان کشور ما هم نیست. اگر از راه درست  و اصولی وارد شویم و در این راه ثابت قدم باشیم ظرف چند سال  با بودجه اى متعارف و قابل پرداخت از خزانه ملی می توانیم دریاچه را از نابودی نجات دهیم.

راه نجات دریاچه بر فعالان جدی محیط زیست و متخصصان مرتبط کمابیش آشکار هست. اما  یکی از موانع جدى آن هست که هر روز از گوشه اى یک طرح شاذ یا ادعای بی اساس  مطرح می شود و مدتی جامعه  را گرفتار خود  مى کند. انرژی فعالان جدی محیط زیست با روشنگری و نشان دادن بی اساس بودن ادعا ها تلف می شود. 

می توان منبع این ادعاهای بی اساس را بر سر سه دسته تقسیم نمود:
١- مردم عادی که از سر بیکاری شایعه پراکنی می کنند. 
٢- استادان بازنشسته که دنبال مطرح شدن دوباره و مشهور شدن هستند.
٣- سیاستمداران و مسئولانی که می خواهند خود را اولا قهرمان نجات دریاچه جلوه دهند و از آن بهره برداری کنند. ثانیا می خواهند فعالان جدی محیط زیست را که مرتب پیگیر اجرای طرح هاى معقول تصویب شده هستند دنبال نخود سیاه بفرستند. ثالثا طرحی تصویب کنند که جای بخور بخور برای رفقا باشد. به قول معروف در کشور ما کانال را برای آبش حفر نمی کنند بلکه برای نانش حفر می کنند!

اندکی محاسبه سرانگشتی نشان می دهد که این طرح های انحرافی مدعیان از روش های استاندارد  نجات در یاچه به مراتب پرهزینه تر خواهند بود. هزینه این طرح های انحرافی چنان گزاف هست که پرداخت آن از خزانه ملی امکان پذیر نخواهد بود. به علاوه اجرای آن بیش از ده سال  طول خواهد کشید. متاسفانه ما چنین فرصت طولانی ای نداریم. دست آخر حتی اجرا شوند خرابی های بسیار بار می آورند.

من بعد از مطالعه و مشورت چند ماهه با  جمعی از فعالان و متخصصان دلسوز دریاچه اهم نکات حفظ دریا چه اورمیه را در متن زیر خلاصه نمودم. ممنون می شوم که آن را در سطح وسیع انتشار دهید. هر چه آگاهی مردم در این موارد بیشتر شود  مدعیان طرح های انحرافی در گل آلود کردن آب ناکام خواهند ماند. امیدوارم به کمک شما پیش از شروع شدن تبلیغات انتخاباتی این متن در سطح وسیع منتشر شود چون در عرصه تبلیغات انتخاباتی بیش از هر زمان پهلوان پنبه هایی ظاهر می شوند که ادعا می کنند یک تنه دریاچه را نجات خواهند بخشید: 


🍀سه راهکار  عملی، کم هزینه و موثر نجات دریاچه اورمیه🍀


١-لایروبى به موقع و مناسب بستر رودخانه ها و رهاسازى مناسب آب مخزن سدها به سوى دریاچه
🌻این مهم از وظایف وزارت نیروست.🌻

٢-اصلاح میانگذر دریاچه از طریق ایجاد دو پل در شرق و غرب میانگذر جهت از سر گیرى جریان هاى درون دریاچه اى
🌻این مهم از وظایف وزارت راه و شهرسازى است.🌻

٣- اصلاح الگوی کشاورزى جهت کم تر شدن مصرف آب
🌻برای این قدم، آگاهى،  همدلى و همکارى کشاورزان و باغداران، تاجران و مغازه داران و مصرف کنندگان و در نهایت مسئولان وزارت  جهاد کشاورزى  الزامى است.🌻


🍀🍀هر چند بارندگى هاى بهار سال ٩٨ جانی دوباره به دریاچه بخشیده اند اما برای احیای  واقعی آن دو برابر حجم آب در خرداد سال ٩٨  لازم است. تا احیاى قطعى راهى دراز در پیش است.🍀🍀

🍀🍀🍀🍀🎊🎊نجات دریاچه اورمیه امکان پذیر  است به شرط آن که همه دست به دست هم دهیم و راهکارهاى صحیح را برگزینیم.🍀🍀🍀🍀🎊🎊


🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

لزوم تعامل کارآفرینان و طرفداران محیط زیست

+0 به یه ن

به نظرم یک بدبینی دوسویه بین سرمایه داران و کارآفرینان از یک طرف و حامیان محیط زیست از سوی دیگر وجود داره. سرمایه داران و کارآفرینان گروه دوم را یک مشت آدم مزاحم که مخالف کار و پیشرفت هستند و می خواهند در هر واحد تولیدی یا گردشگری را به بهانه تخریب محیط زیست ببندند می دانند. از نظر اونها طرفداران محیط زیست یک مشت آدم سانتی مانتال هستند که دلشان برای فلامینگو و کفتر و یوزپلنگ بیشتر می سوزه تا کارگری که کارخانه اش تعطیل شده و شرمنده خانواده اش گشته!


 از سوی دیگر حامیان محیط زیست هم کارآفرینان را یک عده آدم خودخواه سود جو که جز منفعت شخصی به چیزی فکر نمی کنند و برای حرص و آز و طمع طبیعت و کارگران را استثمار می کنند می بینند.

 واقعیت اینه که هر دوی این نگاه ها غلط هستند. اگر این بدبینی متقابل کنار نهاده بشه و دیالوگی بین این دو برقرار بشه، راه حل های عملی و سنجیده ای برای حل مشکلات محیط زیست و توسعه پایدار یافت می شه. سرمایه دار ها باید بفهمند که حامیان محیط زیست در پی تعطیل کردن مشاغل نیستند بلکه می خواهند توسعه پایدار باشد. می خواهند کسب و کار قرن ها ادامه داشته باشد نه آن که ظرف ده سال سودجویی چنان محیط زیست تخریب شود که دیگر در آن کار و زندگی نتوان کرد.

 از سوی دیگر حامیان محیط زیست باید این عینک بدبینی را نسبت به سرمایه داران کارآفرین کنار بگذارند. اگر این اشخاص خودخواه بودند دلالی مفت خورانه می کردند نه کارآفرینی. یا سرمایه شان را بر می داشتند می بردند کانادا. در سرزمین خود مانده وکارآفرینی می کنند تا فلان کارگر شرمنده خانواده نشود. فکر می کنید ساده است؟! اون هم با این وضع اقتصاد داغون مملکت ما و سیستم مالیاتی داغون تر کشور ما که از دلالان مفت خور مالیاتی نمی گیرد اما کار آفرین را به صلابه می کشد؟! فکر می کنید برای کارآفرین ساده است که واحد خود را کوچک کند و کارگر خود را بیرون نماید؟!

 ای کاش این بدبینی دوسویه جای خود را به تعامل و دیالوگ بدهد. باید بین سرمایه داران و طرفداران محیط زیست دیالوگی برقرار بشه تا با هم به راه حلی برسند که با وجود ادامه کسب وکار تخریب محیط زیست به حداقل برسه. چه بسا این راه حل به نفع مالی کوتاه مدت هم باشه چون با جلوگیری از مصرفگرایی، هزینه ها کاهش پیدا می کنه.

 یک اخلاقی کارآفرین ها دارند که اتفاقا ایده آل محیط زیستی ها هم هست: کارآفرین ها اهل ریخت و پاش و مصرفگرایی نیستند. این استریوتایپ که در تلویزیون و سینما می بینیم که ثروتمند غذا پرت می کنه و لباسش را پاره می کنه و می زنه ظرف می شکنه، شاید در مورد فرزندان دلال ها صادق باشه اما در مورد کارآفرین ها و فرزندانشان صادق نیست. کارآفرین ها حساب شده خرج و مصرف می کنند. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

لزوم دوره های بازآموزی برای کارشناسان کشاورزی

+0 به یه ن

به نظرم اگر کارشناسان جهاد کشاورزی به مسایل محیط زیستی حساس بشوند نصف مشکلات محیط زیست کشور حل می شه.

 در حال حاضر همه سیاست گذاری ها و توصیه های این کارشناسان به کشاورزان تنها در جهت افزایش تولید کشاورزی است بی توجه به تبعات محیط زیستی آن. این عدم توجه به نقص آموزشی این کارشناسان باز می گردد. از قرار معلوم واحد محیط زیستی در دانشگاه نمی گذرانند.

 نظام پزشکی هر از گاهی برای پزشکان کلاس بازآموزی می ذاره و به آنها یافته های جدید پزشکی و دارویی را آموزش می ده. پزشکان جوان هم برای گرفتن یک سری امتیاز ها (نظیر حق مطب در کلانشهرها) مایل به شرکت می شوند. نظام مهندسی هم دوره های بازآموزی می ذاره و مهندسان برای امتیازهایی در آنها شرکت می کنند. چرا نظام مهندسی با همکاری محیط زیست یا فعالان محیط زیست کلاس بازآموزی محیط زیستی برای مهندسان کشاورزی نذاره؟!

 می شه ترفیع یا فلان اضافه حقوق در جهاد کشاورزی را منوط به گذراندن این دوره ها کرد. اگر در آیین نامه گنجانده بشه که برای ارتقا گذراندن چنین دوره ای لازمه کارمندان مربوطه برای چنین دوره هایی صف می بندند. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

باز هم کینوا

+0 به یه ن

کینوا یک نوع غله است که بومی کشورهای آمریکای مرکزی مثل پرو است. از طرف سازمان های جهانی مثل فائو به کشورهای کم آب مثل ایران توصیه می شه که گندم وبرنج را با کینوا جایگزین کنند چون هم سالم تره و هم کاشت آن کمتر آب مصرف می کنه.

 در سال های اخیر از پرو در بسته بندی های شیک کینوا به ایران وارد می کنند. در رستوران های نسبتا شیک هم سالاد و سوپ کینوا می فروشند. به آن در ایران خاویار گیاهی هم می گویند. ترکیه هم به تازگی کشت وسیع کینوا را شروع کرده. در ایران هم قرار بود کشت بشه اما مثل اغلب برنامه ها و طرح ها در ایران معلوم نشد چی شد!

 در اوایل امسال در سایت ستاد احیا یک مقاله بود که می گفت طرح پایلوت کشاورزی کم مصرف قراره در حوضه دریاچه اجرا بشه کینوا از جمله گیاهانی بود که بنا به مقاله قرار بود بکارند. نمی دونم طرح ستاد احیا به کجا کشید! حتی مقاله را هم از سایت برداشتند!!!

 الان دولت به گندم سوبسید می ده که نان نسبتا ارزان هست. اگر نان گندم با نان کینوا (تولید داخل) جایگزین بشه به نفع دولت هست چون کشت کینوا کمتر از کشت گندم خرج داره. به خودکفایی در نان هم می رسیم بی آن که منابع آبمان را زیاد از بین ببریم چون کینوا کمتر آب نیاز داره. 🍀@minjigh 

 انگلیسی کینوا quinoa است. مقالات زیادی را با جست و جوی quinoa می توانید بیابید. مثل این یکی: http://www.fao.org/iran/programmes-and-projects/success-stories/en/  
من وقتی مهمان دارم با کینوا سالاد و سوپ درست می کنم. مهمان ها می پسندند. دستور پخت انواع غذا با کینوا 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل