+0 به یه ن
از نظر من احترام بزرگ تر و احترام معلم را در جامعه نگه داشتن یعنی این که سیستم اداره کشور طوری باشه که پس انداز یک عمر زحمت آنها را در صندوق بازنشستگی کسی نتونه بالا بکشه! اون همه روده درازی در مورد مقام والای معلم در سر صف های صبحگاهی یا در صدا و سیما به چه درد معلم بازنشسته می خوره؟! به همه اون روده درازی ها یک دونه نون لواش هم نمی دهند! اگر می خواهیم بزرگتر ها در جامعه احترام داشته باشند، کاری کنیم که فساد مالی برچیده بشه تا اونها با حقوق بازنشستگی شان و با پس اندازشان زندگی مرفه و آرامی بدون منت هیچ کس (از جمله بچه هایشان) داشته باشند. به جای این کار ، فشار را می آوریم روی جوان هایی که خود زیر منگنه فشارهای اقتصادی خانواده کوچک خود هستند. تخریب محیط زیست هم اثرات خیلی وحشتناکی بر روی زندگی و معاش میلیون ها بازنشسته و سالمند در دهه های آتی خواهد داشت. در نوشته بعدی ام توضیح می دهم که چرا این ادعا را می کنم. به جای این که توی سر بچه ها و جوان ها بزنید که چرا مثل چینی ها پای بزرگترها را نمی شویید یا مثل نیجریه ای ها جلوی بزرگترها به خاک نمی افتید، به فکر حل معضلات جامعه مثل خشک شدن تالاب ها و فساد و اختلاس باشید. در جوامعی حال سالمندان خوبه که این معضلات را کم کرده اند. اتفاقا مطابق آمار هر چه در جوامع نمایش احترام به سالمند (از پا شستن گرفته تا به خاک افتادن) بیشتر رواج داره سالمند آزاری هم رواجش بیشتره. این نمایش های مسخره، برای کسی حرمت واقعی نمی آره و یادگار فرهنگ بندگی و برده واری و استثمار و ظلم هست و بس! https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5291158/
اثرمخرب خشک شدن تالاب ها بر زندگی سالمندان در آینده
خانواده روستایی را در نظر بگیرید که خانه ای و باغ و مزرعه ای دارند و از محل آن از زندگی مرفهی در سطح روستا برخوردارند. علی الاصول نگرانی زیادی هم از آینده ندارند چون که وقتی به سن بازنشستگی رسیدند مزرعه شان را به کسی اجاره می دهند یا به فرزندان خود می سپارند و از درآمد آن باز هم زندگی راحتی می گذرانند. اما اگر تالاب های مجاور خشکیده شود، باغ و مزرعه آنها هم شوره زار می شود و نمی تواند زندگی آنها را تامین کند. هوای محل هم آلوده می شود و مجبور می شوند به حاشیه شهرها با دست خالی مهاجرت کنند. کسی باغ و مزرعه شان را نمی خرد که بتوانند با دست پر مهاجرت کنند. اگر فرزندانشان هم تنها با کشاورزی آشنا باشند در شهر کاری نخواهند یافت. مجبورند در یک محله حاشیه ای در خانه ای کوچک و تنگ اجاره نشین شوند. کار هم نمی یابند و اجاره را هم نمی پردازند. کسانی که عمری در روستا برو بیایی داشتند و خانه ای و مزرعه و باغی دلگشا مجبورند در یک اتاق تنگ زندگی کنند.
در این وضعیت انواع و اقسام مشکلات اجتماعی، از جمله سالمند آزاری رشد خواهد کرد. با نصیحت و تاکید بر احترام بزرگترها هم نمی شه جلوی فجایع را گرفت. خیلی روی تکریم سالمند تاکید کنند پسر خانواده -که خود بیش از هم تحت فشار هست- احترام سالمندان را نگه می دارد اما حرصش را سر زن و بچه اش می ریزد.
راه حلش آن هست که جلوی این نوع فجایع محیط زیستی را بگیریم تا در آینده نه چندان دور آن گونه فجایع اجتماعی و خانوادگی را کاهش دهیم.
تاثیر خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها بر زندگی شهری
تالاب و یا دریاچه ای که درفاصله حدود صد کیلومتری از شهری قرار دارد در تعادل دمایی آن و ملایمت و تلطیف هوای آن شهر، نقش کلیدی ایفا می کند. اگر تالاب یا دریاچه خشک شود، تابستان ها داغ تر و زمستان ها سردتر می شوند. بنابراین باید سوخت بیشتری برای گرمایش در زمستان و برق بیشتری برای سرمایش در تابستان مصرف شود. هزینه ها بالاتر می رود.
به علاوه تعادل رطوبت هوا هم که در لطافت آن تاثیر زیادی دارد به هم می خورد.
به جای آن ریزگرد ها می آیند. خانه داری سخت می شود و باید همه روزه چند بار گردگیری کرد. نفس کشیدن برای بیماران آسمی تبدیل به شکنجه می شود. افراد سالم هم ممکن هست ناراحتی های تنفسی بگیرند.
در مجموع اگر هوا خوب و لطیف باشد روحیه مردم بهترهست. اثرات خشک شدن تالاب ها بر آب و هوا، مردم را عصبی تر
خواهد کرد.
اگر تالاب ها و دریاچه ها زنده بمانند هم خود جاذبه توریستی خواهند بود و هم هوای متعادل ناشی از آنها، گردشگران را جذب خواهد کرد. اما اگر خشک شوند، نه تنها گردشگر از منطقه گریزان می شود بلکه مهاجرت از شهر شدت می گیرد. اقشار آسیب پذیر و طبقه متوسط رو به پایین از هزینه های بالای سرمایش و گرمایش و دارو و درمان ضربه می بینند. ثروتمندان هم از کاهش ارزش املاکشان ضربه می بینند.
برای جلوگیری از این همه ضرر و زیان باید در جهت حفظ دریاچه اورمیه و سایر تالاب ها و دریاچه های کشور بکوشیم.
لطفا این متن را به اشتراک بگذارید.
#دریاچه_اورمیه
#هورالعظیم
#هامون
#جازموریان
#گاوخونی
#بختگان
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک
تویتر
گوگل