همشهری آنلاین: دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره تایید تدریس زبان های محلی در دانشگاه‌ها گفت: دانشگاه‌ها می‌توانند دو واحد اختیاری برای آموزش زبان های محلی داشته باشند اما نظارت بر اجرای آن برعهده فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.

پی نوشت:

همان طوری که قبلا هم گفتم یکی از بزرگترین ضربه هایی که عدم آموزش ادبیات زبان مادری به فرهنگ محلی می زنه اینه که ارتباط برقرار کردن بین دانشگاهی و شهروندان دیگه مشکل می شه. مادری یا دبیری ... آمده و از یک استاد در مورد آموزش بچه اش یا شاگردهاش نظر می خواد. این ارتباط ها خیلی مهم هستند. این تعامل ها خیلی ارزش دارند. توسعه ی علمی جامعه و... در گرو همین چیزها ست. این دو با چه زبانی با هم صحبت کنند؟! هر دو ترک هستند و هر دو -به خصوص آن مادر - راحت تر است که با هم به ترکی حرف بزنند.  آیا با ترکی ای حرف بزنند که سه چهارم کلماتش فارسی است آن هم با ترکیب دستور زبان فارسی؟!
این که از فارسی حرف زدن هم سخت تر شد! اصلا به دل نمی چسبد!
با ترکی عامیانه ی خانگی حرف بزنند؟! دیگه آن قدر هم صمیمی نیستند که هر ضرب المثلی را در حضور هم به کار ببرند.
استاد و آن مادر یا معلم از کجا بدانند فلان کلمه ی قدیمی و فراموش شده که در بهمان ضرب المثل قدیمی ترکی است به اندازه ی کافی "پاستوریزه" است که بتوان در چنین محاوره ای به کار برد یا خیر.
حرف زدن مشکل می شود. ارتباط سرد و محدود باقی می ماند و این محدودیت مانع رشد علمی جامعه می شود. استاد دانشگاه از جامعه بازخورد نمی تواند بگیرد و بیشتر و بیشتر برج عاجی می شود. شکاف ایجاد می شود.
علی الاصول آن دو واحد زبان ترکی حداقل می تواند بخشی از این مشکل را حل کند.

پی نوشت دوم:

این دو واحد درسی اگر درست و مناسب طرح ریزی و ارائه شود می تواند بسیار کار ساز باشد. در این درس می توان مبانی دستور زبان و نحوه ی نگارش و... را درس داد و منابع مورد نیاز را معرفی نمود. خوشبختانه در سال های اخیر کتاب های شعر و داستان و..... متعددی به زبان های محلی در داخل کشور منتشر شده اند. شخص علاقه مند می تواند بعد از یاد گیری این مبانی به مطالعه ی این کتاب ها بپردازد و بر دانش ادبی خود از زبان مادری اش بیافزاید. تیراژ این کتاب ها هم بالا می رود. 

بدون دریافت چنین آموزشی استفاده از کتب ادبیات ترکی آذری -حتی برای کسی که به طور شفاهی در خانواده این زبان را از کودکی فرا گرفته است بسیار دشوار است. مثال می زنم در محاوره می گوییم "آغاش" (=درخت) در صورتی که طرز صحیح  نوشتاری آن "آغاج" می باشد. وقتی در متنی "آغاج" می بینید اندکی طول می کشد که معنای آن را دریابید. اما اگر از قبل آموزش خیلی کوتاه و مختصری از طرز نگارش این گونه کلمات دیده باشید  روان تر متون ادبی ترکی آذری را می توانید بخوانید و از آنها لذت ببرید.