آهنگ كوچه لر

+0 به یه ن

آهنگ "كوچه لره سو سَپمیشم" از آهنگ های قدیمی آذری است كه رشید بهبودف آن را باز خوانی كرده. حتی اگر ترك زبان نباشید، این آهنگ را احتمالا شنیده اید. در فیلم مارمولك كمال تبریزی، این آهنگ را می خواندند. در تبلیغات فیلم "بانوی ار دیبهشت" ساخته خانم رخشان بنی اعتماد هم این آهنگ پیش زمینه بود. در سریال "سرزمین سبز" كه اندكی پیش از در گذشت زنده یاد خسرو شكیبایی پخش شد، او این آهنگ را برای مردم محلی جنوب می خواند و...
این آهنگ با جملاتی ساده و صمیمی ، حال و هوای عاشقی را به تصویر می كشد كه در انتظار معشوق است و با دقت و وسواس و عشق و علاقه، خانه و كوچه های اطراف را برای حضور دوباره "یار" آماده می كند. شعر این آهنگ و ترجمه آن را به فارسی در
اینجا می توانید بخوانید. آهنگ را هم می توانید از اینجا دانلود كنید. عنوان چند قسمت از داستان سارا را بندهایی از این تصنیف انتخاب كردم.

مجموعه كامل داستان تاریخی-خانوادگی سارا را می توانید در اینجا بیابید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نوشته ی قدیمی-2

+0 به یه ن

واقعیت این هست كه برای این كه توریسم در ایران جا باز كنه ما باید بر فرهنگ خودمان تاكید كنیم.  اگر جز این باشه شانس زیادی برای رقابت با كشورهای دیگر كه خیلی قبل از ما برای جذب توریست سرمایه گذاری وتبلیغ وسیع كرده اند نداریم. به علاوه ماایرانی ها خیلی از تقلید خوشمان نمی آید. می خواهیم خودمان نوآوری كنیم و هویت خودمان را داشته باشیم. در برخی كشورها خیلی راحت تقلید می كنند. تقلید كردن را عار نمی دانند. با دیدگاه ایرانی ام هنوز نتوانسته ام بفهمم كه چه طور با این كه خیلی ناسیونالیست هستند تا وقتی كه در قبضه كردن بازار موفق عمل می كنند  به غرورشان برنمی خورد كه بپذیرند مقلد خارجی ها هستند. ما نمی توانیم با خودمان كنار بیاییم كه به این شكل مقلد و پیرو باشیم.

از طرف دیگر  اگر روش های  جذب توریست با فرهنگ ایرانی ما سازگار نباشد آن را پس می زنیم. به راحتی قبول نمی كنیم. ببینید! در برخی كشورهای در حال توسعه خیلی راحت قبول كرده اند كه برخی هتل ها و...مختص توریست خارجی باشد. واكنش منفی نشان نمی دهند. اما  ما ایرانی ها این چیزها را نمی پذیریم. ما تبریزی ها كه عمراً زیر بار همچین چیزی برویم! مغرورتر از آن هستیم كه چنین چیزی را بپذیریم.ما  تحمل رفتاری كه تبختر تعبیر شود نداریم.

خلاصه بگویم! ما حتی اگر بخواهیم نخواهیم توانست از دیگران در امر جذب توریست تقلید كنیم. روش های آنها خیلی به درد ما نمی خورد. ما باید در این موضوع هم-- مانند خیلی چیزهای دیگر-- سبك و سیاق  ویژه ی خود را داشته باشیم. سبك و سیاق مخصوص ما هم در دنیا مشتری خاص خود را خواهد یافت. 

اما چند نكته را باید در نظر گرفت.

یكی این كه سبك و سیاق خود را داشتن به معنای آن نیست كه می توانیم به استانداردهای جهانی بی توجه باشیم. برخی چیزها هستند كه دیگه استاندارد جهانی باید داشته باشند. مثلا دستگاه حمل و نقل یا چرخ فلك و.... باید با یك استانداردی بازبینی شود و الا ایمنی كافی را ندارد. متاسفانه این چیزها در ایران خوب رعایت نمی شود. با این استاندارد ها نمی شه از دنیا توریست جذب كرد. امیدوارم به بهانه ی جذب توریست هم شده یك مقدار استاندارد های ایمنی را بالا تر ببرند.

همین طور متاسفانه استاندارد سرویس در رستوران های ما به طور متوسط پایین است. خیلی ایراد دارد كه وقتی غذا سرو می كنند كارد نمی آورند. یا تا قبل از آوردن غذای اصلی چیزی نمی آورند. (اتفاقا رستوران های تبریز از این جهات از تهران به طور متوسط بهتر هستند.)

حالا برویم سراغ یك نكته دیگه.

نكته اینجاست كه فرهنگ اصیل ایرانی دقیقا چیست؟ یك زمانی بین دو طیف اجتماعی و فرهنگی دعوایی بود بر سر فرهنگ قبل از اسلام و بعد از اسلام. این دعوا دیگه كهنه شده. در بین نسل ما و نسل بعد از ما این مسئله دیگه حل شده رفته پی كارش. ما الان هر دوره ی تاریخی را به جای خودش به رسمیت می شناسیم و اگر چیز جالبی در باره اش بدانیم به مهمانان خارجی مان هم عرضه می كنیم. تعصب خاصی نسبت به دوره ی خاصی نداریم. قبل ار مهاجرت آریایی ها بعد از مهاجرت آریایی ها تا حمله ی اعراب و بعد از آن هركدام دوره ای است كه از نظر ما  جذابیت ها و آثار به جا مانده از خود را دارد و سزاوار معرفی است. هیچ كدام را حذف نمی كنیم. همه را با هم قبول داریم. درستش هم همین است. در جذب توریست باید تنوع ارائه داد. خوشبختانه این مسئله برای ما حل شده.

ببینید! در ایتالیا رم بافت زمان رومی خود را حفظ كرده. فلورانس با بافت رنسانس خود توریست جذب می كند. سیینا هم با بافت قرون وسطایی خود دل توریست ها را می رباید. هیچ كدام نافی دیگری نیستند. همه با هم ایتالیایی را تشكیل داده اند كه این همه در جذب توریست موفق است.

رئیس موزه ی لوور چند سال پیش آمده بود ایران. در مورد جذب توریست به شیراز مصاحبه می كرد. می گفت درسته كه تخت جمشید فوق العاده است. اما برای جذب توریست به شیراز در كنار آن باید به اماكنی مثل چایخانه های سنتی و ....هم پرداخت. توریست امروزی تنوع می طلبد. برعكس توریست ۵۰ سال پیش خیلی تخصصی نگاه نمی كند. ۵۰ سال پیش افراد خیلی خاص پا می شدند از اروپا می رفتند كشورهایی مثل ایران و تركیه برای گردش. اون وقت یك چیز خیلی خاص می خواستند ببینند. اما امروزه افراد معمولی با سلیقه ای نه چندان تخصصی عمده ی توریست ها را می سازند. برای این قشر باید تنوع ارائه داد نه لزوما چیزی خیلی منحصر به فرد. برای همین هست كه هر چیز توریستی  از گوشه و كنار ایران به دنیا نشان دهیم در نهایت به نفع جذب توریست به كل ایران تمام می شود. از بیرون كه نگاه می كند می گوید به به! چه قدر تنوع!

این را هم اضافه بكنم. خیلی وسواس به خرج ندهید كه معرفی شما به دنیا خیلی تخصصی و عالی و بی نقص باشد. توریست امروزی آن قدر ها مشكل پسند نیست! سعی تان را بكنید  معرفی و تبلیغ شما خوب باشد. سعی كنید ابتكاری باشد. انگلیسی آن درست باشد. اگر از جایی مطلبی بر می دارید ارجاع بدهید (رعایت در امانت) اما دیگه خیلی وسواس به خرج ندهید. خودمانی باشد بد نیست. آن هم مشتری خود را دارد. هرچه كیفیت تبلیغ بهتر مخاطب بیشتر. اما كیفیت متوسط هم برای خودش مخاطب دارد.

 مسئله ی دیگری این روزها مطرح می شود. با یك مثال مسئله را توضیح می دهم. چند سالی است كه شهرداری تبریز در عید نوروز در میدان ها هفت سین می چیند. در برخی میدان ها مجسمه ی حاجی فیروز هم می گذارد. "حاجی فیروز" در سنن آذربایجان وجود نداشت. یك عده ایرادمی گیرند كه حاجی فیروز كه مال  فرهنگ بومی ما نیست ما به جای آن  تكم خوان داریم.  به نظر من خوب نیست كه سنت هایی مثل تكم خوانی دارد به فراموشی می رود.  از منظر جذب توریست بهتره این سنت احیا شود. در یك میدان تبریز هم مجسمه ی حاجی فیروز بگذارند بد نیست. بچه های تهران كه برای مسافرت نوروزی به تبریز می روند بد نیست تصویر آشنای حاجی فیروز را ببینند. اما به ازای هر حاجی فیروز باید چهار پنج تا هم تكم خوان باشد تا ویژگی خاص منطقه را نشان دهد. یك جوری باید ترتیب دهند كه تنوع زیاد باشد و در عین حال هر منطقه ویژگی ها ی خود را داشته باشد. این طوری مسافرت نوروزی برای بچه ها خاطره انگیزتر می شود.

از منظر توریست خارجی هم بهتره كه هر منطقه ویژگی های منحصر به فرد خود را داشته باشد تا این توریست انگیزه ی بازگشت به ایران و دیدن یك منطقه ی دیگر از ایران را حفظ كند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل