داستان دهقان فداکار

+0 به یه ن


(فارسجادان تورکجه یه چئویرن: قدرت ابوالحسنی سهلان)

پاییزین سویوخ گونلرینین بیرینین گون باتان چاغی ایدی. گونش آذربایجان کندلرینین بیرینین قارلی داغلارینین آرخاسیندا باتمیشدی. اکینچیلرین گونده کی ایشلری قورتولموشدو. ریزعلی ده ایشدن ال چکمیشدی و اؤز کندینه قاییدیردی. او سویوخ و قارانلیق گئجه ده، بالاجا فانوسون تیترر ایشیغی اونون یولونو ایشیقلاندیریردی.

ریزعلی یاشایان کند دمیر یولونون یاخینلیغیندا ایدی. ریزعلی هر گئجه ائوینه چاتماق اوچون دمیر یولو قیراغیندان گئچیردی. او گئجه، بیردن قورخونج بیر گومبولتو سسی داغدان قوپدو. چوخلو داشلار داغدان تؤکولدو و دمیر یولونو باغلادی. ریزعلی بیلیردی کی، نئچه دقیقه یه جن، موسافیر داشییان قاطار اورا یئتیشه جک. اؤز-اؤزونه دوشوندو کی قاطار داش قوپبالاریلا چارپیشیرسا آشاساجاقدیر. بو دوشونجه دن برک-برک ایضطرابلی اولدو. بیلمیردی او اوجقار چؤلده نئجه قاطار سوروجوسونو خطردن بیلگیلی ائتسین. ائله بو حالدا، قاطارین فیشقیریق سسی داغ دالیسیندان ائشیدیلدی کی اونون یاخینلاشماسیندان خبر وئریردی.

ریزعلی قاطار تاماشیسینا گئتدییی گونلری خاطیرلادی. موسافیرلرین گولر اوزلرینی یادا گتیردی کی قاطارین ایچیندن اونا ال ائله ییردیلر. اؤنده کی خطرلی اولایین دوشونجه سیندن اوره گی برکدن چیرپیندی. موسافیرلرین جانینی قورتارماق اوچون بیر چارا آختاریشیندا ایدی. بیردن-بیره، بیر چارا خاطیرینا چاتدی. بتر سازاق و سویوخ اولا-اولا، سورعتله پالتارلارینی اینیندن چیخارتدی و اؤزونون ال آغاجینا باغلادی. فانوسون نفتینی پالتارا تؤکدو و اونو اودلادی. ریزعلی مشعلی یوخاریدا ساخلایاراق، قاطارا دوغرو قاچماغا باشلادی. قاطار سوروجوسو اودون گؤرمه ییندن قاباقدا بیر خطرین اولدوغونو آنلادی. تورموزو چکدی. قاطار بتر-بتر ترپنیشلردن سونرا، حرکتدن دایاندی. سوروجو ایله موسافیرلر پوزغون اولاراق قاطاردان ائشیگه تؤکولدولر. داغین تؤکولمه سی و ریزعلینین مشعلینین گؤرمه سیندن، کی لوت بدنله اورادا دورموشدو، آنلادیلار بو کیشینین جاندان گئچمه سی اونلاری هانسی بؤیوک خطردن قورتاریبدی.

ریزعلی: اَزبرعلی حاجوی

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

دو فیلم دیدنی

+0 به یه ن

دو تا فیلم خوب هست که دی وی دی اش به بازار اومده: ۱- ویلایی ها ۲- نفس. کارگردان و نویسنده هر دو هم خانم هستند. حتما این دو فیلم را ببینید.

پی نوشت:  فیلم "سارا و آیدا" هم خیلی دیدنی هست. موضوعش تازگی داره. داستان داره. از فیلم های بی سر وته روشنفکری نیست.
پی نوشت دوم: فیلم "فصل نرگس" را هم ببینید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل
آردینی اوخو

ناگهان چه زود دیر می شود!

+0 به یه ن

امروز یک مددجوی جدید به سایت بنیاد کودک اضافه شده است. دختری 13 ساله که در پایه هشتم درس می خواند معدلی نزدیک به 20 دارد. این دختر از نعمت پدر محروم هست و مادری بیمار دارد. تک فرزند هم هست. چیزی که خیلی دل مرا به درد آورد این هست که از سو تغذیه دارد زجر می کشد.
ای کاش یک نفر هرچه سریع با مراجعه به سایت بنیادکودک کفالت او را بر عهده گیرد. خرجش معمولا چیزی در حدود صدهزار تومان در ماه هست. من دلم می خواست خودم این کار را بکنم اما تعداد نسبتا زیادی قبلا مددجو انتخاب کرده ام و نگرانم نتوانم نیازهایشان را بر آورم.
پی نوشت: شاید بگید این همه کودک گرسنه در دنیا و حتی تبریز هست این هم یکی اش! ما که نمی تونیم همه را سیر کنیم بنیاد کودک بچه هایی را پیدا و حمایت می کند که قادرخواهند شد در آینده خودشان و خانواده شان را از فقر بیرون بکشند سرمایه گذاری انسانی رویشان هدر نمی ره. با حمایت شما این بچه ها می شوند یکی از شخصیت های شهر. دکتری مهندسی معلمی مدیری .....

پی نوشت:  یکی از دوستان عزیزم کفالت آن گل زیبا را برعهده گرفت. اما چند روزی بیشتر این پست را نگاه می دارم چون مددجویان با شرایط او هنوز زیادند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

پاسخی در جهت مبارزه با خرافات و سو استفاده از اعتقادات مردم توسط خود مردم

+0 به یه ن

خبر آنلاین مطلبی منتشر کرده در مورد این که مردها هم دارند توسط زنها خشونت می بینند اما دم بر نمی آورند.  سه داستان مجزا هم منتشر کرده. من اون قدر در جامعه نیستم تا بدانم "شوهر آزاری" چه قدر در کشور ما دامنه دار هست. به هر حال حتی اگر یک مورد باشد باز هم محکوم هست.  اما یکی از این داستان ها را منتشر می کنم و پاسخی هم می دهم. چه قبول کند و چه نکنید، هدف من طرف زن داستان را گرفتن نیست. " دله دزدی" آن زن در کنار حماقت این زن در عدم رعایت نکات ایمنی، از نظر من آن قدر گناه بزرگی هستند که عمل او را غیر قابل توجیه می سازند. چه زن این داستان به واقع شوهر آزار باشد چه نباشد، از نظر من کسی نیست که شایسته همدلی باشد. علت این که نوشته را می گذارم دفاع از عقلانی  و منطقی اندیشیدن هست نه دفاع از آن زن. انگیزه این نوشته  حمله بر ریا کاری و تزویر و سواستفاده از احساسات مذهبی مردم و تسویه حساب شخصی به اسم اخلاقیات  هست. این نوع ریاکاری و تزویر هم تنها اختصاص به عالمان دینی و برخی حاکمان شریعت پناه  ندارد. بین مردم عادی مظلوم نما هم وجود دارد. مرد داستانی که در زیر می خوانید از نظر من مصداق بارز آن هست. نمونه هایش هم در دور وبر بسیار بسیار فراوان هستند. برای این که تصریح کرده باشم که قصدم در این نوشته خاص "طرفداری از زنان" نیست تاکید می کنم که اتفاقا به همان نسبت که زن مظلوم نما در کشورما بیش از مرد مظلوم نماست این رفتار بین زنان بیشتر مشاهده می شود.   این را هم تاکید می کنم این گونه ریاها مختص "نماز خوان" هم نیست. اتفاقا بین کسانی که مخ را می خورند که "نمازخوان" نیستند اما "از هر نمازخوانی اخلاقی ترند" این نوع ریا حتی بیشتر  از همنوعان نمازخوان است!

خبرآنلاین: زنان غران، خشونت پنهان
هیس! مردها فریاد نمی‌زنند...


وبلاگ > قنواتی، علی - (هشدار: این متن حاوی چند داستان واقعی درباره مردان ستم‌دیده از زنان است. اگر پیش‌فرض‌هایتان چنین تصاویری را برنمی‌تابد و حاضر نیستید آن‌ها را عوض کنید، این متن را نخوانید.)

یک.
چهارشنبه یک دربست گرفتم. از فاطمی تا حوالی ونک. پراید بود. راننده در تمام مسیر از ایمان حرف زد. از این که خدا جای حق نشسته است. از این که معجزه هر لحظه دارد اتفاق می‌افتد و ما نمی‌بینیم. درباره مشکلات اقتصادی و انتخابات ریاست‌جمهوری حرف می‌زدیم. دست‌کم من این‌طور فکر می‌کردم. وارد آفریقا که شدیم دل‌ش را به دریا زد و گفت همین جمعه یک معجزه برای خود او اتفاق افتاده است: برادرها و باجناق‌ها مهمان‌شان بوده‌اند. زن‌ش طبق معمول یک‌سره سرکوفت می‌زده و جلوی همه، حال‌ش را می‌گرفته. (برگشتم و یک بار دقیق نگاه‌ش کردم. نمی‌خورد با این تیپ و هیکل و سر و زبان، سوژه خشونت خانگی باشد!) بعد می‌خواسته‌ند منقل روشن کنند برای کباب. زغال‌ها نمی‌گرفته، زن‌ش می‌رود زیرزمین از موتور همسایه بنزین می‌کشد می‌آورد! مرد معترض می‌شود که بدون اجازه چرا این کار را کردی؟ دزدی است؛ حق‌الناس است... زن هم کوتاه نمی‌آید و هی تحقیرش می‌کند. این قسمت داستان را که می‌گفت چند بار کلمه «تحقیر» را به‌تلخی تکرار کرد. متلک‌های زن آن‌قدر بالا می‌گیرد که او مجبور می‌شود بگذارد برود! درست نگفت کجا ولی ظاهرا وسط مهمانی یک بهانه‌ای جور می‌کند، مثلا تعمیر ماشین، و می‌رود توی پارکینگ خودش را مشغول می‌کند! بعد از بیست دقیقه، باجناق‌ها می‌آیند که بیا زن‌ت را ببریم بیمارستان؛ بی‌هوش شده است! می‌گفت زن‌ش هیچ درد و مرضی ندارد. سابقه هم نداشته از حال برود. زَفت‌ورَفت‌ش می‌کنند و یک‌دفعه سرپا می‌شود. نیم ساعت بعد دوباره شروع می‌کند به متلک و سرکوفت و دوباره به همان حال می‌افتد! می‌گفت از آن روز زن‌ش محتاط شده و زبان‌ش را نگه می‌دارد. آن‌طور که باید نه، ولی مثل سابق هم نیست. بالاخره خدا جای حق نشسته است..

مینجیق: 

خیلی کاری به دعوای زن و شوهری این زوج ندارم. به هر حال اگر "سرکوفت" های اون زن خیلی زننده بود خودش جلوی خواهرها و دامادهای خانواده خودش سرافکنده می شد. دلیلی نداشت که این آقا وسط مهمونی مثل بچه ها قهر کنه بره!
اما در مجموع من به آدم هایی که تا یکی را می بینند از ایمان و اخلاق (چه اخلاق دینی چه اخلاق سکولار) دم می زنند بی اعتماد هستم. تا کسی ریگی به کفش نداشته باشه معمولا این همه لازم نداره به رخ آدم و عالم بکشه که خییییللللللیییییییی خوب و مامانی هست. معمولا این آدم ها به دنبال نیم ساعت مخ مخاطب را خوردن که خیلی خوب هستند حملاتشان را به یک بنده خدا که "به مرغ شان گفته کیش" شروع می کنند. خودشان را می خواهند در ذهن مخاطب فرشته جا بزنند طرف را شیطان!
مردم ساده دل هم باور می کنند. من از این آدمها معمولا حذر می کنم. حدس می زنم این آقای راننده کرایه آن آقای نویسنده را هم دولاپهنا حساب کرده باشد منتهی آقای نویسنده روش نشده چانه بزنه. چون ترسیده او را هم جزو "آدم بدها" که مستوجب این هستند که گرفتار عذاب الهی بشوند قلمداد کنه.

این آقای راننده فکر می کنه که کی هست که خداوند متعال آفریدگار کهکشان ها بیاد به خاطر آن چه این "حق" می دانه قوانین طبیعت خودش را عوض کنه که دل این خنک بشه؟! اولا شاید "حق" همان نباشه که درک ناقص من و ایشان فکر می کنیم. ثانیا حق همان قوانین طبیعت هست که خدا وضع کرده. این که بخارات بنزین برای سلامت مضر هست و.....

با بنزین آتش منقل درست نباید کرد. خطرناکه. با کاغذ باطله و برگ خشک آتش می گیرانند.
لابد بخار بنزین زده حال زن خراب شده.
بنزین فرار هست آتش بگیرد آتش را به بالا منتقل می کند پرده اینا هم ممکنه آتش بگیره یا آتش به صورت و موهای کسی که آتش روشن می کنه بزنه



آدم های به واقع خوب نمی آیند دوره بیافتند مرتب از خوبی خودشان و بدی مخالفانشان حرف بزنند. به چند دلیل:
اولا خوبی از نظرشان اون قدر کار طبیعی هست که دیگه این همه حرف و حدیث نداره.
ثانیا این که کینه از کسی به دل ندارند.
ثالثا به این علت که اون قدر همیشه مشغول خوبی کردن هستند که فرصت صحبت کردن درباره اش را ندارند.
رابعا نمی خواهند ریا بشه


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

مکمل غذایی برای کودکان زلزله زده

+0 به یه ن

اگر خواستید به کرمانشاه کمک نقدی بفرستید من مورد زیر را توصیه می کنم. به نویسنده متن زیر من اعتماد تام دارم. دوستان عزیز همانطور که مطلع هستید، زلزله‌ای مهیب با بزرگای ۷.۳ زندگی بسیاری از هموطنان‌مان را در کرمانشاه، سرپل‌ذهاب و دیگر شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ و دورافتاده با مشکلات جانکاهی مواجه کرده است. طی ده روز گذشته، بسیاری از مردم عزیز کشورمان در کنار ارتش و هلال احمر، با دست و دل و جان و مال و توان خویش به یاری زلزله‌زدگان عزیزمان شتافتند، و این مساعدت کماکان ادامه دارد. گروه ما، در فاز اول با فراخوان همکاری و همیاری مردم عزیزمان، با تمرکز بر نیازهای نوزادان و کودکان، با کمک‌های مالی و امدادی مردم، توانست مجموعه‌ی متنوعی از شیرخشک ارسال کند. در فاز دوم هم مجدداً توان و تمرکزمان را صرف کودکان خواهیم کرد و نیازمند یاری شما عزیزان. با توجه به آغاز فصل سرما در مناطق زلزله‌زده و شرایط موجود، کودکان بیش از دیگران در معرض بیماری قرار دارند، بنابراین باید تغذیه‌ی مناسبی داشته‌باشند و تا حد امکان به خاطر تغذیه‌ی نامناسب بیمار نشوند. یکی از بهترین مکمل‌های غذایی شناخته شده شربت سانستول است. این شربت حاوی تمام ویتامین‌های لازم، آهن و دیگر ترکیبات ضروری کودکان و حتی بزرگسالان است. تصمیم داریم اینبار تمام توان‌مان را جهت تٲمین این شربت برای کودکان مناطق زلزله‌زده معطوف نمائیم و در این گام نیازمند یاری هموطنان عزیز هستیم. اگر هر یک از ما، اگر برایمان مقدور باشد، حتی یک بسته از این شربت ضروری را به کودکان هدیه دهیم، تا پایان زمستان احتمال بیمار شدن کودکان را به خاطر کمبود انواع ویتامین به شدت کاهش داده‌ایم. قیمت هر بسته شربت سانستول سی‌هزار تومان است و می‌توانیم با اهدا حتی یک شربت به کودکان کمک کنیم. دوستانی که تمایل به مشارکت دارند، مبالغ اهدایی خود را به شماره کارت زیر واریز نمایند. با احترام ـ حسن فتاحی شماره کارت 6037 9973 1297 7268 بانک ملی ـ حسن فتاحی [Forwarded from حسن فتاحی] تجربه‌ای از زلزله‌ی ورزقان چند سال پیش که در ورزقان زلزله آمد، مردم کشورمان به کمک حادثه‌دیدگان شتافتند. در آن مقطع، گروه کاری من و دوستانم تمرکزمان را بر روی تٲمین داروهای اولیه، و نیز مکمل‌های دارویی قرار دادیم. فراخور امکانات و شرایط آنزمان، داروخانه‌داران تهران انواع شربت ها و قرص‌های ویتامین را در اختیار ما قرار دادند و تمامی آنها در بین مردم حادثه‌دیده توزیع شد. گروه‌های امدادی دیگری هم بودند که دست به ابتکار جالبی زده بودند. برای زلزله‌زدگان نان غنی شده طبخ کرده و شیشه‌های عسل مرغوب و طبیعی توزیع می‌کردند. در شرایط بحرانی و به ویژه در فصول سرد، هر چقدر بتوانیم با مکمل های دارویی و غذایی مرغوب، حادثه‌دیدگان را در برابر بیماری‌ها مصون بداریم، همانقدر به بازگشت به شرایط پایدار با کمترین هزینه و دشواری زلزله‌زدگان کمک کرده‌ایم.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فیلم ائو

+0 به یه ن

دوستانی که هنوز فیلم ائو را ندیده اید! این فیلم در تهران و اصفهان و بابل و چند شهر دیگه هنوز داره اکران می شه.واقعا به دیدنش می ارزه! بلیط را می توانید از اینجا تهیه کنید: https://www.cinematicket.org/?p=nfilmdetailae&fid=1400&fileid=2106&t=خانه%20(ا%D9%90ئو)

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آموزش نوشتار زبان مادری به سبک ماتی میخاناسی

+0 به یه ن

مطلب زیر را از کانال ماتی میخاناسی کپی می کنم: 🆔 @matimeyxanasiofficial بیر دیقه گلین ییغیشین بورا! نئجه قرار اولموشدی «ق» و «گ» حرفلرینین دوز یئرینده ایشلتماغینا فیکیر وئراخ، بیردانا دا آیری مسئله وار، توجه بویورون: بوشقابدا یئدیم = در بشقاب خوردم. بوشقاب دا یئدیم = بشقاب هم خوردم! اونا ائو ده وئردیم = به او خانه هم دادم. اونا ائوده وئردیم = به او در خانه دادم! پس بوگون اؤرگشدوخ کی «دا» و «ده»نین یاپیشیخلی یا آیری یازماغینا دا دقت ائلیاخ. کلاس تمامدی، داغیلا بیلرسیز! ماتی میخاناسی 👇 https://telegram.me/joinchat/D9YmOEFUSO0ezlDbeRujDA

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

ورای سیاست

+0 به یه ن

زلزله: متاسفانه همه دارند به مسکن مهر گیر می دهند که ظاهرا سیاسی کاری است. بیمارستانی که همین چند وقت پیش توسط وزیر بهداشت افتتاح شد فرو ریخت در صورتی که بیمارستان باید محکم ترین سازه شهری باشه. امداد رسانی هم که مشکل داره و حتی شب اول در برخی نقاط گفتند چون شبه نمی تونیم کمک کنیم! به نظر من تاکید بی اندازه روی مسکن مهر سیاسیه. هر چند خود این مسکن های مهر هم در همین سال های اخیر و توسط دولت فعلی تحویل داده شده. یعنی دولت فعلی پایان کار رو صادر کرده و گفته خانه ها برای تحویل آماده اند. مینجیق: از منظر برخی ها شاید سیاسی باشه. ولی من از منظر سیاسی ننوشتم. فرق زیادی هم-از این جهت- نه تنها بین دولت احمدی نژاد و روحانی نمی بینم بلکه بین اونها و فلان پیرمرد عامی (ولو خوش قلب و مهربان) که معتقده "ایمنی باد هواست خدا خودش حفظ می کنه" نمی بینم. حرفم اصلا سیاسی نبود! اتفاقا برای این که این شبهه برطرف بشه می گم: در دوره اول احمدی نژاد گویا حکومت (استثنائا) یک کار خوب انجام داد و اون این بود که 5 میلیون کمک به خانوارهای روستایی کرد که بروند خانه شان را ایمن کنند. کارشناسان می گویند این مبلغ با تسهیلاتی که فراهم کرده بودند برای این کار آن زمان کافی بود. اما متاسفانه در اغلب روستاها، روستاییان با ناظران پروژه ساخت و پاخت کردند و 5 میلیون را عوض آن که صرف ایمنی ساختمان بکنند بردند خرج اتنینا کردند. (دیش ماهواره و اجناس تزئینی الکی خریدند!!) مسئله سیاسی نیست. فراتر از مسئله سیاسی است! مسئله مسئله فساد توام با خرافات هست!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

چه باید کرد؟

+0 به یه ن

اگر دقت کرده باشید من این روزها انگشت را گذاشته ام روی باورهای خرافی (چه از نوع سنتی و کج فهمی مذهب و چه از نوع به ظاهر شیک و نیوایج آن) که باعث می شود مردم ما ایمنی را جدی نگیرند. انگشت گذاشته ام به لزوم علمی فکر کردن و تصمیم گرفتم. جواب من به "چه باید کرد؟" همین هست. با خرافات مبارزه کنید. علمی فکر کردن را ترویج کنید. اگر این گونه باشد سر فرصت مردم به لحاظ سیاسی هم تصمیمات درست می گیرند

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

متنی شیک اما خرافی و پاسخ مینجیق

+0 به یه ن

این متن به سرعت وحشتناکی دارد دست به دست می شود:
“😔😔😔 ای کاش دعای مرگ برای دیگر ملت ها از دهان ایرانیان بیفتد، ای کاش جمعه به جمعه برای نیمی از جهان ارزوی مرگ و نیستی نکنیم تا این قدر مملکت مان دچار مرگ و غم و عزا نشود ، همان انرژی منفی که بعد هر نماز از ایرانیان هیجان زده در می اید، عاقبت به سر ایرانیان برمی گردد، کاش بعد هر نماز در مساجد ارزوی برکت و إیمان و یکتا پرستی برای تمام دنیا می کردیم تا شاید قطره ای از این دریای انرژی مثبت به خودمان بازگردد. #کرمانشاه_تسلیت 🖤 ⚜ @tarffandkade"

 پاسخ من در زیر هست.لطفا اگرمتن را دیدید این پاسخ را بدهید:

صد البته شعار "مرگ بر کشورهای مختلف " که سر داده می شود به ضرر کشور و فرهنگ ماست. به لحاظ سیاسی و به لحاظ جذب توریست و سرمایه برایمان سم هست اما وقوع زلزله و خسارات ناشی از آن به این شعارها ربطی ندارد. به جای شعار "مرگ بر" شعار "درود بر" هم می دادیم زلزله ها اتفاق می افتادند برای این که خسارات زلزله ها را پایین بیاریم باید خانه های محکم بسازیم؛ باید در دکوراسیون خانه به مسایل ایمنی دقت کنیم؛ آموزش رفتار در هنگام زلزله ببینیم و ...

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل