سنین حساس ۳ تا ۷ سالگی

+0 به یه ن

در چند روز اخیر در زادگاه من موجی علیه مزاحمت خیابانی برای  خانم ها راه افتاده. به نظر می رسه عزمی جدی برای ریشه کن ساختن این معضل اجتماعی به وجود آمده است. اگر این عزم  جدی مستمر باشه این معضل در بازه زمانی حدود ۱۰-۱۵ سال حل شدنی است.  چنان که در نوشته قبلی ام اشاره کردم کارشناسان می گویند تربیت جنسی کودک از سنین ۳- ۷ سال باید انجام بگیره. اگر اکنون والدین به این امر توجه کنند تا ۱۰-۱۵ سال دیگه که این بچه ها به سن بلوغ می رسند مشکل تا حد زیادی حل می شود. 

بد نیست اشاره ای هم بکنم که برای این که در جذب توریست موفق باشیم باید این مشکل را (در کنار موانع دیگر جذب توریست) رفع کنیم.

نکته مهم آن هست که برای ریشه کن ساختن معضلات اجتماعی از این دست برخورد آپارتایدی کار نمی کنه. یعنی با گفتن این که خاطیان سیاهند ولی ما سپید، مشکل حل نمی شه! به خصوص که اصلا روشن نیست «ما» کیستیم، «اونها» کیستند. پیشنهاد می کنم این صحبت آقای دکتر هلاکویی را در مورد رشد جنسی و احساسی کودک  در سنین ۳ تا ۷ سالگی  گوش کنید. خواهید دید که اطرافیان کودک -به خصوص مادر- نکات ظریفی را باید رعایت کنند که کودک از این جهت سالم رشد کنند. این نکات چندان بدیهی نیستند که هر کسی بتواند تشخیص دهد. نیاز به آموزش دارد. بسیاری از ما از این قبیل نکات آگاه نیستیم و در نتیجه نادانسته ممکن است به کودک در این سنین ضربه ای بزنیم که در  سنین بلوغ و بزرگسالی به سمت رفتارهای ناسالم از لحاظ جنسی سوق داده شود. پس به جای خط کشی سیاه و سپید بهتر است سعی کنیم آگاهی خود را بالا ببریم.
چون ممکن هست امکان دانلود صحبت دکتر هلاکویی را نداشته باشید من لب مطلب را -آن چنان که فهمیدم-عرض  می کنم. در سنین ۳ تا ۷ سالگی هویت جنسی کودک شکل می گیرد.  در این سنین پسر بچه نسبت به مادر و کلا مسایل جنسی خیلی کنجکاو می شود و گاه اظهار نظرهایی می کند. نباید او را شدید دعوا کرد. نباید هم به این کنجکاوی ها و اظهاراتش پا داد. بلکه باید با ظاهری بیتفاوت حواس او را به چیزی دیگر جلب کرد. مثلا بستنی یا  کارتون یا ورزش و.....
مادر در حضور او باید کمی محافظه کارانه تر لباس بپوشد و رفتار کند. باباش هم بیشتر با او ارتباط داشته باشد. پدر و پسر با هم کشتی بگیرند و ..... 
این لب کلام بود که من فهمیدم. (صحبت های خانم دکتر آهنگر هم در همین راستا بود.)
 این صحبت ها ی  دکتر هلاکویی کمابیش جهانی است. اما هنگام گوش دادن به سخنان او به ذهنم رسید که به برخی اتفاقات ساده در چارچوب فرهنگی خودمان باید توجه ویژه شود. من در زیر مواردی را بیان می کنم. با تعمیم سخنان دکتر هلاکویی خود ببینید راه برخورد درست چیست.

۱)  وقتی وصلتی صورت می گیرد معمولا مرتب به افتخار ورود عروس خانم به خانواده مهمانی پا گشا می گیرند. پسربچه ها  در این سنین خیلی وقت ها جذب تازه عروس می شوند و خود را به او می چسبانند. عروس ابتدا خوش حال می شود اما پس  ازمدتی رفتار پسرک آزاردهنده می شود. عروس نگران آن می ماند که اگر به بچه رو ندهد خانواده او را افاده ای بخوانند.

البته دختر بچه ها هم در آن سنین جذب تازه داماد خوش تیپ فامیل می شوند. ولی معمولا دامادها خیلی رودربایستی ندارد که بچه را دک کنند  و زیاد نگران افاده ای خوانده شدن  نیستند.
مستقل از این مسایل، آدم باید کار درست را انجام دهد و نگران افاده ای خوانده شدن نباشد!
  
۲) در مجالس زنانه-با جو خاصشان که همه می دانیم- پسر بچه های ۳ تا ۷ ساله حضور همیشه در صحنه دارند و درست مثل کاوه مریخ، اسکن می کنند.  به خصوص در رختکن و علی الاخصوص هنگام شیردهی مادران. تصور ما که این بچه در حال و هوای توپ بازی خودشان هستند و خیلی به بانوان توجه نمی کنند ظاهرا درست نیست.
 
ندیدم پدر ها، دختر های خود را به مجالس مردانه ببرند. به علاوه در فرهنگ ما معمولا پدر ها نسبت به دختر خود hyper-super-over-protectiveهستند. دست کم تا هشیارند این چنین هستند.

۳) چند سالی است که مد شده اغلب اظهار نظرها در مورد کودکان با عبارت «بچه های این دوره و زمونه ...» آغاز می شود. انگار این نسل از تیره دیگری هستند و از مریخ آمده اند.  راستش من تا یادم می آید بچه ها همین بودند! دکتر هلاکویی هم در بحثش هیچ اشاره ای به این که بچه های این دوره و زمونه از این لحاظ ویژه هستند نمی کند. 
اشاره ای هم به  اثرات ماهواره و تلویزیون و ..... نمی کند. کاملا برعکس! اتفاقا انگشت می گذارد روی این که بچه هایی که در مزارع بزرگ می شوند و حیوانات نر و ماده را می بینند...... این عدم اشاره به این معنا نیست که هلاکویی اطلاع ندارد تلویزیون اختراع شده!!  من فکر می کنم در عدم اشاره اش به این موضوعات  حکمتی دارد.
(من هم اضافه کنم بچه های شهری هم به روابط کفشدوزک های نر و ماده  کنجکاو می شوند!)

4) سالهاست که در ایران فمینیست ها مادران سنتی را به خاطر یک سری «قربان صدقه های جنسی» که نثار بچه های مذکرشان می کنند سرزنش می کنند. از نظر آنها این مصداق نابرابری است که این گونه قربان صدقه ها نثار پسربچه شود اما معادل آن برای دختر بچه شرم آور تلقی گردد. از آن سو مادران سنتی این حرف فمینیست ها را به سخره می گیرند و آن را مصداق فضولی در کار شخصی خود می دانند. معمولا-از سر بی اعتنایی- پاسخی نمی دهند  اما اگر پاسخ دهند می گویند «حالا چه عیبی دارد؟!» این طور که از صحبت های هلاکویی فهمیدم به لحاظ روانشناسی و در جهت رشد احساسی کودک در سنین بالای سه سال  ایراد اساسی دارد!

5) چند سال پیش (حدود سال ۸۹) در برنامه کودک پسرکی نظری گفت و خانم مجری برای این که موضوع را عوض کند فوری گفت «نه! نه! ماشین لباسشویی را روشن نمی کنیم!» این اتفاق ساده موجی در اینترنت به همراه داشت.  کسانی که خود را روشنفکر می دانستند پسرک را به عنوان سمبل آزادی بیان ستایش کردند و بانوی مجری را به عنوان سمبل سانسور کوبیدند.
از صحبت های دکتر هلاکویی به نظرم می رسد که اتفاقا برخورد آن بانو درست ترین راه برخورد بوده است.
عزیزان روشنفکر! اگر می خواهید در جهت رشد آزادی بیان قدمی بردارید خود جلو بروید و هزینه ها را بپردازید. پسرک ۵-۶ ساله را نفرستید جلو، خودتان پشت سرش قایم شوید!

۶) معمولا  بچه ها که از مجلس عروسی بر می گردند در دورهمی های خودمانی تر شروع می کنند یک سری فانتری های ذهنی خود را باز گو کردن! پدر و مادر معمولا اخم می کنند و با چشم و ابرو او را ساکت می کنند. اما خاله و دایی و عمو و عمه و همسایه و دوست و.... غش غش می خندند و با چشم و ابرو تشویق به ادامه می کنند. ظاهرا این «تفریح» -اون قدرها که می پنداشتیم- تفریح سالمی نیست!

اگر فرزندی دارید بیشتر در این موارد مطالعه کنید. این مجموعه در آپارات را هم توصیه می کنند. (من خودم ندیده ام.)

به امید این که جامعه سالم تری داشته باشیم عاری از انواع و اقسام مزاحمت های جنسی!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]