
در تاریخ خوانده ایم که چنگیز سفیران و تاجرانی به قلمرو خوارزم فرستاد و خوارزمشاهیان آن سفیران را به جرم جاسوسی اعدام کردند. چنگیز هم خشمگین شد و لشکر فرستاد و آن دیار را با خاک یکسان کرد.
اشتراک و ارسال مطلب به:



در تاریخ خوانده ایم که چنگیز سفیران و تاجرانی به قلمرو خوارزم فرستاد و خوارزمشاهیان آن سفیران را به جرم جاسوسی اعدام کردند. چنگیز هم خشمگین شد و لشکر فرستاد و آن دیار را با خاک یکسان کرد.
اشتراک و ارسال مطلب به:
حتی اگر ثابت و محرز بشه که یکی جاسوس هست باز هم از عقلانیت به دور هست که فوری او را اعدام یا سر به نیست کنند! من این را از منظر اخلاقی (قبیح بودن اعدام در دنیای امروز) عرض نمی کنم بلکه از منظر کاملا کارکردگرایانه عرض می کنم. بعد از این که جاسوس شناسایی شد صد تا کار هوشمندانه می شه کرد که نفعش بسی بیش از اعدام هست. می شه به جاسوس اطلاعات غلط داد تا کسی که او را به استخدام درآورده گمراه بشه و نادانسته خودزنی کنه. یک کمی باید عقل و هوشمندی به خرج داد. این طوری به دست جاسوس خود دشمن می شه به دشمن ضربات سنگین وارد کرد. فقط عقل لازم داره.
#نه_به_اعدام
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
در فضای مجازی گاهی مطالبی در مورد تغییر فرهنگ ایرانی ها (به خصوص تهرانی) به سوی غربی شدن پخش می شه که آدم انگشت به دهان می مونه نویسنده در کجا زندگی می کنه؟! درست هست که فرهنگ مردم ایران به سرعت در حال تغییر و دگرگونی هست اما به همین علت این تغییر و دگرگونی نیاز به بررسی و رصد خیلی خیلی دقیق داره. پیش فرض این که اگر با این سرعت داره تغییر می کنه پس لاجرم داره غربی می شه و در نتیجه حتما باید فلان جور شده باشه غلط هست. باعث می شه ما به نتایج غلطی برسیم و نتیجه گیری غلطی کنیم و بعد هم از روی این نتایج غلط، تصمیم گیری های غلط کنیم.
چند وقت پیش در مورد این اظهار فضل در فضای مجازی نوشتم که تهران را به سه قسمت بالاشهر ومیان شهر و پایین شهر تقسیم کرده بود و ادعا کرده بود که به ترتیب، مراسم کریسمس و یلدا و ایام فاطمیه می گیرند. در همان موقع هم نوشتم که اگر در تهران زندگی کنید می بینید همچین تقسیم بندی ساده و سرراستی نیست بلکه در همه محلات هر سه اینها درجریانند. این را هم اضافه کنم. اون طبقات اجتماعی که امکانات مالی دارند که کریسمس پرزرق و برق بگیرند بچه شان را در چندین کلاس ثبت نام کرده اند و به انواع و اقسام فروشگاه های لاکچری هم می روند. در هر کدام از آنها هم در آستانه یلدا سفره یلدا پهن شده و یک «ننه سرما» هم در حال اجرای برنامه برای بچه هاست! ما دهه پنجاهی ها در بچگی«ننه سرما» ندیده بودیم اما الان تا بخواهید بچه ننه سرما می بینند. همان طوری که در قرن بیستم آمریکایی ها بابانوئل را دوباره کشف و محبوب ساخته اند و رخت نو خوش و آب رنگ بر تنش کرده اند، طبقات مرفه ایران امروز هم ننه سرما را دوباره احیا کرده نونوار نموده اند. با انواع اقسام لباس های محلی نونوار.
دیشب هم باز دیدم نوشته اند: از زمانی «تعطیلات آخر هفته» را ویکند گفتیم، از وقتی که ناهار را لانچ گفتیم و.....
من نمی دانم کجای ایران کلمه لانچ را برای ناهار به کار می برند؟!! من که نشنیدم! تنها لانچی که من در ایران می شنوم launchهست نه lunch. اون هم به خاطر این که در مرکز تحقیقی هستم که طبعا در مورد لانچ ماهواره یا وبسایت فلان برنامه گفت و گو می شود. در کوچه بازار و خانواده ها کلمه لانچ نمی شنویم!
«تعطیلات آخر هفته» را از اول هم هیچ کس در محاوره به کار نمی برد. فقط دوبلورهای فیلم های غربی از این اصطلاح استفاده می کردند. اینجا یا می گویند جمعه یا می گویند «پنشنبه-جمعه». (دومی را چنان یک ضرب تلفظ می کنند که انگار یک کلمه هست). از قدیم هم همین را می گفتند، الان هم همین را می گویند. برنامه چیدن برای آن هم با آن چه در میان غربیان مرسوم هست فرق دارد. در غرب برنامه چیدن برای ویکند یک جورهایی وظیفه اجتماعی هست. در ایران ما یک طور دیگه پنجشنبه جمعه را برگزار می کنیم. یک مقدار ذهنیت در مورد آن فرق دارد. با ذهنیت چهل سال پیش تفاوت زیادی کرده اما غربی نشده. فکر نکنم هم هرگز غربی شود. فرهنگ خودش را دارد می گیرد که ترکیبی هست از سنت های خانوادگی مان و آن چه که دنیای جدید به ما می دهد.
البته نمی خواهم بگویم که هیچ کلمه غربی ای جایگزین کلمات فارسی متفاوت نشده. مثلا بوت برای چکمه و پوتین جا افتاده. یا مثلا یک جور طالبی را که قبلا همان طالبی می گفتند این روزها ملون می نامند. این کلمه ها می آیند و می روند. در طول تاریخ زبان هم همین بوده.
تصویرمان را از جامعه امروز ایران الکی از روی ذهنیت و پیش داوری هایمان نسازیم. با دقت مشاهده کنیم تا شاید روند تغییرات را دریابیم و خود را با آن سازگار نماییم. آن چه که در جریان هست خیلی خیلی پیچیده تر از این ساده سازی های ذهنی است.
اشتراک و ارسال مطلب به:
یکی از عجایب جامعه کیهانشناسی و نجوم ایران این هست که همان کسانی که در دوران دانشجویی «ونگ» می زدند که استاد راهنمایم حق مرا می خورد و بی آن که سهمی در پیشبرد مقاله داشته باشد نامش را روی مقالات من می گذارد چند سال بعد از فارغ التحصیلی مجیز همان استاد را می گوید و البته دانشجویانش در مورد خود او همین ونگ ها را می زنند. خدا را شکر که من دیگه دانشجوی دکتری نمی گیرم که درگیر این مسایل شوم. پشت دستم را هم داغ کرده ام که وقتی دانشجویی می آید و آن گونه «ونگ» می زند فردین بازی را بزنم کنار!
اشتراک و ارسال مطلب به:
در دو دهه اخیر فجایع مهندسی بسیاری مانند فروریختن متروپل در کشور ما اتفاق افتاده اما عمده آنها به خاطر بیسوادی مهندسان نبوده بلکه به علت حرص و طمع کارفرماها بوده است. مهندس ها هشدار کارشناسانه خود را داده بودند اما حرص وطمع سودجویان و عدم وجود سازوکارهایی که آنها را وادار به پاسخگویی کند باعث شده به حرف مهندس ها گوش داده نشود و این فجایع به بار آیند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
همان گونه که قبلا اطلاع داده شده است در آبان ماه دو همایش در شاخه انرژی های بالا در پژوهشکده برگزار می شود: ابتدا مدرسه انرژی های بالا که حضوری وبه زبان فارسی است و سپس کنفرانس آنلاین بین المللی IRCHEP1402
برنامه های هر دوی این همایش ها و عناوین سخنرانی ها در وبسایت آن بارگذاری شده است.
کنفرانس بین المللی رایگان هست ولی مدرسه انرژی های بالا شهریه ثبت نام دارد. در هر حال هزینه هر شرکت کننده بسی بیش از مبلغ شهریه هست. از پژوهشگاه دانش های بنیادی بابت این سوبسید-با وجود کمبود های مالی که وجود دارد سپاسگزاریم و سعی می کنیم که از هر گونه اسراف در برگزاری همایش ها اجتناب ورزیم. همچنین در برگزاری این همایش ها سعی بر این خواهد شد که مصرف ظروف یک بار مصرف و..... جهت حفظ محیط زیست تقلیل یابد. خوشبختانه در این گونه حرکت ها فیزیکدانان جوان همواره نهایت همکاری را نموده اند و امیدواریم این بار نیز چنین کنند.
جهت مشاهده برنامه این دو همایش و اطلاعات بیشتر می توانید به دو سایت زیر مراجعه کنید:
https://physics.ipm.ac.ir/conferences/irchep2023/index.jsp
https://physics.ipm.ac.ir/conferences/ishep/index.jsp
مهلت ثبت نام برای هر دو همایش اول آبان ماه هست.
مهلت ثبت نام: ۱ آبان ۱۴۰۲
هزینه ثبت نام شامل پذیرایی و ناهار: ۳۰۰ هزارتومان
The deadline for registration is 23rd of October, 2023 (1st of Aban, 1402).
با احترام
یاسمن فرزان
پی نوشت:
با توجه تجارب سالیان متمادی در برگزاری همایش در این مجموعه لازم می دانم در مورد اهمیت مهلت ثبت نام نکته ای را -یک بار برای همیشه- عرض نمایم و شفاف سازی کنم.
مهلت ثبت نام را از این رو تعیین می کنیم که آماری در مورد تعداد شرکت کنندگان داشته باشیم و در برنامه ریزی های لازم جهت برگزاری با استاندارد مقبول با هزینه کم و اسراف در حد صفر به کار گیریم. وقتی کارمندان ما زمان کافی و اطلاع درست در مورد تعداد شرکت کننده ها برای برنامه ریزی دارند می توانند راه هایی بیابند که هزینه ها را پایین بیاورد. در صورت رعایت مهلت ثبت نام، همه این کارها را سر فرصت انجام می دهند بی آن که فشار عصبی به ایشان وارد شود.
در برنامه هایی که مهلت ثبت نام رعایت نمی شود برنامه ریزی ها به هم می خورندو بیجهت به کارمندان فشار عصبی ای وارد می شود که گاه به سلامت آنها آسیب می رساند. از سویی برخی لوازم پذیرایی بیش از اندازه تهیه می شود و هزینه اضافی تحمیل می کند از سوی دیگر برخی دیگر کم می آید و .....
البته مطالب بالا بدیهی هست و علی الاصول نیاز به توضیح ندارد. در طول این سالیان هم به ندرت اتفاق افتاده که کسی به دلیل نا آگاهی و بی اطلاعی ازاین بدیهیات مهلت ثبت نام را از دست بدهد و بعد بخواهد که او را بعد از این مهلت ثبت نام کنیم. خیل عظیم کسانی که چنین درخواستی داشتند اغلب از جانب استاد یا استادانی تشویق شده بودند که به مهلت ثبت نام بی توجه باشند! چنین جلوه داده شده بود که-چه ضوابطی نظیر مهلت ثبت نام را رعایت کنند چه رعایت نکنند- اگر نام این استادان را ببرند، همه درها به روی آنها باز خواهد شد. از قرار معلوم، بی توجهی به مهلت ثبت نام ابزار «قدرت نمایی» برای برخی از استادان بوده است. در گذشته این قبیل رفتارها پررنگ تر بود. البته چون آن زمان بودجه فراخ بود و اسراف بسیاری صورت می گرفت این موضوع مشکلی جز فشار عصبی بر کارمندان ایجاد نمی کرد. اما در این سالیان که ما باید از بودجه محدود نهایت استفاده را ببریم بی توجهی به مهلت ثبت نام مشکلات بیشتری به بار خواهد آورد.
به هر حال در برگزاری این دو همایش مهلت ثبت نام رعایت خواهد شد. کسانی که ثبت نام نکرده اند می توانند به عنوان مستمع آزاد شرکت کنند اما از امکانات رفاهی که ترتیب داده شده نمی توانند بهره ببرند. اگر هم اتاق مجازی ظرفیت نداشته باشد حذف خواهند شد تا برای ثبت نام کنندگان جا باشد.
پی نوشت دوم:
البته مسئولان برگزاری برنامه های دیگر ممکن هست- کما فی السابق- مهلت ثبت نام را به توصیه برخی استادان رعایت نکنند. در این مملکت، صلاح ملک خویش خسروان دانند! اما حال که صحبت به اینجا کشید این را هم عرض کنم: می توان به راحتی و بدون زحمت مهلت ثبت نام را رعایت کرد و زیر بار منت کسی نرفت! وقتی به خاطر توصیه فلانی برای یکی مهلت ثبت نام را تغییر می دهند هزار تا حرف و حدیث پشت سر آن یکی در می آید که در محیط های دانشگاهی ایران با سرعت صوت پخش می شود و در دراز مدت به آن شخص ضربه ها می زند! یعنی واقعا رعایت مهلت ثبت نام این قدر سخت هست که فرد بخواهد انگ ها بخورد!؟ اون استاد قدرت نمایی می کند اما آن فرد فقط انگ می خورد و ضربه می بیند. چرا به خاطر عدم رعایت دوتا ضابطه ساده و روشن فرد ابزار قدرت نمایی دیگر شود و بعد هم خودش ضربه بخورد؟! چرا فرد با رعایت دو تا نکته ساده و روشن خود را فردی مستقل و قانون مدار که به ضوابط آشناست به دیگران معرفی ننماید؟! من واقعا نمی فهمم که چرا برخی سخت شان هست دوتا ضابطه ساده و روشن را رعایت کنند اما سخت شان نیست که زیر منت یک فرد قدرت نما بروند و هزار تا انگ مخرب بخورند! واقعا نمی فهمم!
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
بذارید من اینجا موضع ام را روشن کنم. من طرفدار این هستم که در این جریانات اخیر قره باغ ناظران حقوق بشری بین المللی نظارت کامل داشته باشند. امیدوارم در صورت هر گونه نقص حقوق بشر با معیارهای حقوق بشری اولا فوری جلوی ادامه روند گرفته بشه و ثانیا، عامل آن محاکمه و مطابق قانون مجازات بشه. هیچ مماشاتی را به بهانه این که سی سال پیش اون وری ها بهمان جنایت را علیه این وری ها انجام دادند نمی پذیرم. به یک دلیل روشن: اکثریت مطلق ارمنی هایی که اکنوه قره باغ را ترک می کنند همان آدم های سی سال پیش نیستند.
علاف شدن در ترافیک طولانی-که دستاویز تبلیغات منفی شده- جزو موارد جنایت علیه بشریت حساب نمی شود. مردم تهران هر روز در این ترافیک ها معطل می شوند و ادعای قربانی جنایب شدن هم ندارند!
البته این هم قابل فهم هست که طرف ارمنی گرفتاری ها را در این مقطع بزرگنمایی کند. من ایراد اخلاقی به آنها ابدا نمی گیرم. اتفاقا خوب می کنند بزرگنمایی می کنند. این طوری این وری ها بیشتر دقت می کنند. هرچی این کارها زیر ذره بین باشد بهتر هست چون احتمال خطا را پایین می آید.
آدم- صرفنظر از فرهنگ و نژاد و دین و آیین- موجود پیچیده ای است. هم قادر به کارهای بزرگ بشردوستانه هست و هم اگر جو گیر شود و حس کند نظارتی نقد آمیز بر عملکردش نیست ممکن هست جنایاتی کند که خوابش را هم در حال عادی نمی دید (بعد هم عذاب وجدان می گیرد). خوبه الان اون قدر نظارت باشه که بعدا کسی از حس عذاب وجدان زجر نکشه.
هرچند ارمنی ها را به خاطر نظارت و یا حتی بزرگنمایی محق می دانم به تیپ نایاکی-ساکن-ایران در سرو صدا راه انداختن علیه آذربایجان بدبینم. به نظرم گرد و خاک می کنند تا نگاه ها از مواردی نظیر #آرمیتا_گراوند به سوی دیگر برود.
اشتراک و ارسال مطلب به: