من تا سه شنبه ظهر مطابق برنامه عمل کردم اما بعد از ظهرش رفتیم همدان. در سفر هم که می دانید همه برنامه ها به هم می خوره. از فردا بر می گردم به برنامه مهمان دانشگاه بوعلی سینای همدان بودیم. عجب دانشگاه قشنگی دارند. دانشگاه دریاچه داره. دانشکده علوم هم معماری خیلی خاص و زیبایی داره. اصلا همدان در شهرسازی و معماری صاحب سبک هست. (دیروز روز معمار بود. روز معمار مبارک!)
لالجین هم رفتیم. شهر سفال هست. ساکنین آن اغلب ترک هستند. این شهر در سال های اخیر از راه همین صادرات سفال و همچنین فروش سفال به توریست ها خیلی ترقی کرده. در طرح هاو تکنیک های سفال هم نوآوری های متعددی داشته اند. قابل تحسین هست. در استان همدان چهار قوم ترک و فارس و لر و کرد کنار هم زندگی می کنند. یهودی ها هم بودند که البته اغلب مهاجرت کرده اند و اکنون جمعیتشان در استان همدان خیلی کم شده. برای بازدید آرامگاه استر هم رفتیم. این مکان برای کلیمیان بسیار مقدس هست. استر ملکه یهودی هخامنشی بوده. یکی از کتاب های مقدس یهودیان هم کتاب استر نام دارد. ای کاش سرمایه گذاری بهتری شود تا این آرامگاه بتواند توریست و زائر یهودی جذب کند. خیلی برای یهودی ها مذهبی این مکان مهم هست.
به گنبد علویان هم رفتیم که بسته بود. گنبد علویان اواخر دوره سلجوقی بنا نهاده شده و از نظر معماری اثری ارزشمند هست. من خیلی به دوره تاریخ ایران از زمان سلجوقی تا اول صفوی علاقه مندم. دوره ای است که به عقیده من پایه های فرهنگ ایرانی -آن گونه که امروز می شناسیم در آن بنیان نهاده شده است. اما این دوره در سیاست های فرهنگی دولت های صد سال اخیر چندان جایی ندارد. نه فیلم و سریالی در مورد این دوره ها می سازند نه در کتب درسی آن چنان که باید به این دوره ها می پردازند نه در بروشورهای توریستی خیلی به آثار آن دوره بها می دهند نه بودجه چندانی برای مرمت آثار آن دوره اختصاص می دهند..... با این که در جابه جای ایران از این دوره آثار تاریخی می بینیم. شعرای بزرگ عمدتا مال این دوره اند. هنر های مختلف ایران در این دوره تکوین یافته اند اما مورد بی مهری دولتیان قرار می گیرد. به زور می خواهند ریشه های فرهنگ ایران را به زمان ها و مکان ها دیگر گره بزنند اما توی ذوق می خورد از بس که این گره زدن زورکی هست.. ردپای فرهنگی که در این دوره شکل گرفته در زندگی روزمره مردم این دیار بارز هست. مردم به طور سنتی از میراث این دوره پاسداری می کنند. خیلی نیاز به کار مستشرقان و .... حس نمی شود. برای بخشی از مردم این سرزمین پاسداشت از میراث آن دوره بخشی از زندگی است.
من این هفته به برنامه ورزش و رژیم غذایی ام وفادار بودم. ممنونم که با شرکت در این طرح به من انگیزه می دهید. بدون این طرح بعید بود می توانستم با این نظم برنامه را پیش ببرم. منتظر خواندن گزارش های شما هستم. همین طور منتظر پیوستن افراد جدید به طرح همه با هم.
How Your Phone Could Save You From an Impending Earthquake
A new study says cell phones could give you enough time to get to safety.
By Michael D. Lemonick, National Geographic
PUBLISHED
The epicenter of a major earthquake is
someplace you really don’t want to be. Not only does the shaking tend to
be most violent there, but there’s also no time to look for shelter.
Even a few seconds of warning can make the difference between life and
death. And now, scientists say, there's an app for that.
Writing in the journal Science Advances,
Sarah Minson of the U.S. Geological Survey (USGS) and California
Institute of Technology and several colleagues claim that plain old
smartphones can detect quakes, pinpoint their location, and calculate
when the shaking will arrive.
The USGS is spending tens of millions of dollars developing an early warning system called ShakeAlert that will use texts and emails to alert people that a quake has just let loose.
But some earthquake-prone nations—in Central and South America, for
example, or the Caribbean, or south Asia—don’t have tens of millions of
dollars to spare, or networks of seismographs. That’s why Minson and the USGS Earthquake Hazards Program are working on a much cheaper alternative. “This is a really clever idea that leverages an existing resource," says Kristine Larson,
a University of Colorado aerospace engineer who studies how GPS systems
can be useful in the earth sciences. Larson wasn’t involved in this
research.
Smartphones could be ideal for rapid earthquake warning, Minson and
her colleagues realized, because they have built-in GPS sensors and
accelerometers, which detect movement. That's how they know where they
are at all times, and when they’re being shaken. Phones closer to the
epicenter will start shaking first, followed by phones a little farther
away, so the timing and the intensity—which drops off with
distance—allows the system to calculate where and how powerful the quake
is.
The phones are also part of a pre-existing data network, so it’s
trivially easy to program them to send news of a quake to a central
location, where the data are merged to form an overall picture of the
unfolding disaster. And that same network can blast an alert out to
anyone in the danger zone.
The phone signals and processing happen at nearly light speed, but
it’s reasonable to wonder if even that is fast enough. If your phone is
already shaking, it’s arguably too late to do anything about it.
With even a few seconds of warning, you can get under your desk, or pull your car off the road.
Sarah Minson
USGS Earthquake Hazards Program
But in fact, says Minson, an earthquake creates two distinct types of
waves through the solid earth. “The damaging shaking comes from S waves,” she says, which shake the ground back and forth. A quake also sends out P waves,
which simply compress the earth in front of them as they go—and, says
Minson, “P waves travel faster, so they get to you first. It’s like the
midnight ride of Paul Revere,” she says. “He began riding after the
British landed, but he was far enough ahead of them to warn people.”
When Seconds Matter
It’s the P waves that earthquake early warning systems pick up on,
and while the dangerous S waves can arrive very quickly afterward, that
can be enough time to take action. “With even a few seconds of warning,”
says Minson, “you can get under your desk, or pull your car off the
road. If you’re a surgeon,” she says, alluding to a scenario with
particularly gruesome potential, “it’s long enough to retract your
scalpel and step away from the patient.” It’s also long enough for
subways and other trains to be brought to a halt and elevators to be
stopped at, rather than between, floors.
The authors of the new report tested the idea with two simulations—a hypothetical magnitude-7 quake on California’s Hayward Fault, in the Bay Area, and another based on the devastating magnitude-9 quake that struck off the shore of Japan in 2011, triggering a killer tsunami.
The simulations show that a system relying on just two-tenths of a
percent of smartphone users could pinpoint the strength and location of a
quake within just five seconds.
“In an ideal world,” says Minson, “we would test the system with
actual phones and actual earthquakes.” And in fact, that’s already in
process: A pilot program funded by the U.S. Agency for International
Development should be in place within the year to do just that.
There are a few potential pitfalls, observes John Vidale,
a seismologist at the University of Washington who wasn’t involved in
this project. “A system like this would not necessarily be free of false
alarms,” he says, “nor immune to pranksters or worse who wanted to
cause turmoil from malicious hoaxes.”
Still, he says, “The idea is creative and sound, and we could see crude versions of such apps very soon."
متن زیر را طوری نوشتم که اگر خواستید راحت به وایبر کپی کنید و به دوستان خود و گروه هایی که در آن عضو هستید بفرستید:
در جنوب غربی ایران شهروندان عرب ساکن هستند. بنا به برخی مطالعات ژنتیکی نسب آنها به تمدن سومری می رسد. همان قومی که یکی از اولین تمدن ها را بنا نهادند. تمدنی که در زمان خود بسیار پیشرفته بود. بسیاری از حجاری های تخت جمشید هم در واقع وام گرفته از حجاری های معابد و کاخ های آنهاست. کمابیش همان نقش ها در تمدن های بعدی -ازجمله تمدن هخامنشی- تکرار می شود. حدود هزار سال پیش ابن هیثم-پدر علم نورشناسی- از میان همین قوم عرب در نزدیکی بصره برخاست. او یکی از بزرگترین مغزهای متفکری بود که بر روی زمین راه رفته اند. قرن ها از زمان خود جلوتر می اندیشید.
ادبیات امروز دنیا دور مفاهیم چون حقوق شهروندی، حقوق زنان، حقوق اقلیت های دینی قومی و زبانی می چرخد. حقوق شهروندان ایرانی هم که در خارج از مرزها مورد تعرض قرار گرفته اند باید در چارچوب همین مفاهیم روز مطالبه شود. نه دعوای پوسیده عرب و عجم.
به کار بردن عباراتی مانند عرب سوسمارخور دردی از ما دوا نمی کند. چه بپذیریم چه نپذیریم سبک زندگی امروز مردم شبه جزیره عربستان جزو اعیانی ترین ها در دنیاست! موزه لوور پاریس هم که می روید تبلیغ لوور ابوظبی را می بینید. لباس خواب های گشاد چیت را در عربستان زوار ایرانی و اندونزیایی و کنیایی و.... می خرند. خودشان کلکسیون خواب ویکتوریا سکرت را خریداری می کنند. البته این همه تجملات و مصرفگرایی غلط هست اما امروزه استفاده از عبارت عرب سوسمارخور تنها باعث شرمندگی خود آدم می شوند و می تواند به حسادت یا عقده تعبیر شود. به واقع، عزت و کرامت انسانی نه به سوسمار خواری است نه به خاویار و لابستر خواری. انسانیت و اخلاقیات و علم ودانش را معیار قرار دهیم.
فرد وارسته در تحقیر دیگران سودی نمی بیند.
متن هایی که درفضای مجازی به کوروش نسبت داده می شوند چه قدر سندیت تاریخی دارد؟ بعید می دانم این همه سخن از زبان کوروش مکتوب و مستند مانده باشد. در هر صورت ادبیات نژادپرستانه از زبان هر کسی مذموم هست.
امروز بالاخره فیلم شیار 143 را دیدیم. مدت ها بود این قیلم را می خواستم تماشا کنم اما همسرم می گفت بذار برای یک وقت دیگه. فیلم البته فیلم بسیار قوی ای بود. با بازی فوق العاده مریلا زارعی. مریلا زارعی به نظر این حقیر برترین هنرپیشه زن سینمای ایران هست. نقشش در فیلم "درباره الی" و نیز "جدایی نادر از سیمین" هم خیلی خوب بود. گاهی تعجب می کنم چرا آن قدر ها که باید معروف نیست. الغرض این نقش بسیاربسیار دشوار را فوق العاده بازی کرده بود. اما راستش فیلم شیار 143 انتظار مرا از این فیلم برآورده نکرد. من خیال می کردم این فیلم در مورد ویرانی ها و بدبختی هایی که جنگ برای زنان بار می آورد هست. اما فیلم را که می دیدی این نکته آن قدر ها که باید برجسته نبود! نتیجه ای که از فیلم می گرفتی آن بود که انسان باید راضی باشد به رضای خدا و همواره مراقب باشد تا حتی از فرزند هم بت نسازد که اولاد نیز در کنار اموال جزو ابزارهایی که خدا با آن انسان ها را می آزماید. به نظر من پیام فیلم این بود که به جای خود پیام مهمی است اما این مصیبت برای زن اول فیلم می توانست به علت تصادف رانندگی یا زلزله یا ..... هم به وجود آید. آن طور که باید و شاید و تمام قد در ذم جنگ پیامی نمی داد. واقعا جای فیلمی که مصایب ویژه زنان خوزستان و غرب کشور را در طول و پس از جنگ به تصویر بکشد خالی است. در مورد زلزله رودبار و مصایب آن فیلم زیاد ساخته اند. اما مصایب جنگ از زلزله هم بیشتر است. خیلی بیشتر. ابعاد انسانی اش و مین های بعدی اش خیلی مصیبت بار تر هستند. هنوز در سینمای جنگ حق این مطلب ادا نشده.
در ماهنامه زنان امروز با نویسنده و کارگردان این فیلم خانم نرگس آبیار مصاحبه ای شده بود. گویا ایشان ابتدا قصد داشتند محل داستان را بیجار انتخاب کنند. ولی چون زبان کردی برای ما بینندگان غیر کرد قابل فهم نیست و نیاز به زیرنویس پیدا می شد کرمان را انتخاب کردند. خود خانم آبیار یزدی است. گویا گویش اصیل یزد هم کمتر برای ما قابل فهم هست برای همین گویش کرمانی را که برای ما قابل فهم تر هست ترجیح داده اند.
چند تن از دوستان به من پیشنهاد کردند که طرح همه با هم را دوباره احیا کنیم. برای دوستانی که با آن آشنا نیستند طرح را شرح می دهم. هر کدام از ما برنامه هایی داریم که اجرایشان برایمان اراده ویژه می خواهد. مثلا من نیاز به رژیم غذایی کاهش وزن دارم. برخی برای کنکور می خواهند آماده شوند. دوستانی مایل به ترک سیگار هستند و..... در این طرح با هم جمع می شویم و در وبلاگ از همدیگر حمایت روحی می کنیم تا بتوانیم با انضباط طرح را پیش ببریم. هدف در درجه اول همین جو دوستانه هست. کسی که رژیم می گیرد دغدغه اش کاهش نیست. دغدغه اصلی اش اعمال این انضباط هست و نیز در جمع از دیگران حمایت روحی کردن. از اندام و بدن خود ناراحت نیست. می داند در هر صورت جمع با او مهربان هست و او را می پذیرد. کسی که برای کنکور خود را آماده می کند دایم نگران نتایج کنکور نیست. هر رتبه ای هم بگیرد از طرف جمع حمایت روحی دریافت خواهد کرد. اما تلاش خود را می کند. با انضیاط و نظم هم تلاش می کند. گرما و محبت جمع سختی و سردی انضباط برنامه را نرم و دلپذیر می کند. قبلا این طرح را در بهار سال 91 اجرا کردیم و نتیجه خوبی گرفتیم. از فردا تا 15 خرداد می خواهم این طرح را اجرا کنیم. هر جمعه می آییم و اینجا گزارش می دهیم. هرکسی برنامه خودش را می ریزد. اگر دوست دارید به این طرح بپیوندید. به هر کسی که مایل به اجرای طرحی و شرکت در این جمع و حمایت روحی از دیگران هست- فرای همه تقسیم بندی های رایج اجتماعی (زبان، محل زندگی, وضع اقتصادی، جنسیت، عقاید، سبک زندگی، سلیقه، سلامت و....)- خوش آمد می گوییم.
فردا روز زن و مادر در تقویم رسمی ایران است. حدود 20-25 سالی است در این روز تصویر ی از زن ایده آل یا "نمونه" از رسانه های رسمی نظیر صدا و سیما ارائه می شود. چند سال پیش از طرف صدا و سیما با من در چنین روزی تماس گرفتند و خواستند به عنوان "زن نمونه" با من مصاحبه ای پخش کنند. گفتم من با کلمه "نمونه" مشکل دارم. انسان-چه مرد و چه زن- پیچیده تر از آن هست که برایش الگوی نمونه برید. هر کسی ویژگی های خود را دارد. البته دیدند به درد چنین مصاحبه ای نمی خورم ودیگه به چنین مناسبت هایی با من تماس نگرفتند. رسانه وبلاگ بستری فراهم نموده است که خانم های ایرانی خود را کمابیش همان گونه که هستند بنمایانند. تا دو سه سال پیش خانم های ایرانی به نیکویی هم از این رسانه در این جهت سود می جستند. در وبلاگستان ایرانی ما شاهد بوستانی رنگارنگ از هویت های زنانه بودیم با رنگ و بویی که کمتر در صدا و سیما-به خصوص به مناسبت روز زن- دیده می شوند. اما به نظرم می رسد وبلاگستان زنانه ایرانی این رنگارنگی و تنوع را دارد از دست می دهد. خانم های وبلاگ نویس که همان تصویر استاندارد صدا و سیما را از خود نمایش می دهند با قدرت تمام در وبلاگستان به راه خود ادامه می دهند (و البته تشویق هم می شوند). اما خانم هایی که هویت خود رامتفاوت تصویر می کردند این روزها خیلی کمتر در وبلاگستان حضور پیدا می کنند. وبلاگشان نیمه تعطیل شده. وبلاگستان به نظرم به سمت تک صدایی -آن هم صدای استاندارد مورد نظر-پیش می رود.
متن زیر را از سایت تابناک کپی کرده ام: تابناک: در روزهای گذشته، اقدام شنیع مأموران فرودگاه جده با دو جوان ایرانی، باعث
عصبانیت نمایندگان مجلس شد، به گونهای که در روز گذشته، نمایندگان با
امضای طرح دوفوریتی ـ که بالغ بر ۸۰ امضا در ذیل آن بود ـ خواستار تصویب
قانونی شدند که برای مدتی سفر به عربستان را محدود میکرد.
به گزارش
«تابناک»، این نمایندگان بر این باور هستند که در شرایط موجود و با توجه
به اینکه حج عمره، امر واجبی نیست لزومی برای آن وجود ندارد و تا حصول
نتیجه و ادب شدن دولتمردان سعودی باید از این کار جلوگیری کرد.
دکتر
امیر حسین قاضیزاده هاشمی، که یکی از نمایندگان این امضا بود، در
گفتوگوی خود با تابناک، با ابراز تأسف از این اقدام سعودیها اظهار داشت:
متأسفانه بیحرمتیهای زیادی در ایام عمره و تمتع به زائران ایرانی میشود
و گویا میزبان نیز ظرفیت و توانایی مناسب این کار را ندارد؛ تحمیل افکار
مذهبی خود، تحمیل سنتها و رفتارهای آیینی خود، حاکم کردن نیروهای انظباطی
خود بر سر زوار و همچنین برخوردهای تند و زننده، نمونههایی از رفتارهای
سعودیها با ایرانیان است.
وی با اشاره به هزینههای انجام شده در
عربستان گفت: خدمات عربستان نسبت به هزینههایی که ایرانیها در آنجا
میکنند، بسیار ضعیف است؛ ایرانیان کمترین خدمات بهداشتی و درمانی، ایمنی و
موارد دیگر را دارند، حال با این همه مشکلات، بداخلاقیهایی نظیر این هم
میبینید که اتفاق میافتد.
وی با بیان اینکه حج عمره تنها مختص
ایران نیست، گفت: ایران به غیر از مسائل ملی باید به عنوان یک عضو مؤثر در
سازمان کشورهای اسلامی، اجماعی تشکیل دهد و مدیریت حج را از دست این کشور
خارج کند. حج باید از دست عربستان خارج و جهانی اداره شود؛ یعنی یک
سازمان جهانی بر این کار نظارت کند یا حتی مدیریت سرزمینهای مقدس را به
دست بگیرد.
وی گفت حج عمره یک امر مستحب است و عنوان داشت: ضرورتی
نیست که همه عمره گذار باشند. زیارتها که تنها عمره نیست، اگر هم کسی
علاقه به زیارت دارد، به مشهد، کربلا یا جاهای از این دست برود تا ما تکلیف
عربستان را روشن کنیم. البته حج تمتع واجب است و شاید نشود در این مورد
این گونه راحت صحبت کرد، ولی عمره باید متوقف شود تا راهکاری برای آن یافت.
همچنین
عبدالرضا مصری، دیگر نمایندهای بود که با این طرح موافق است و در
گفتوگوی خود با تابناک اظهار داشت: عمره کار مستحبی است و ما هم در
مقابل مستحبات مردم نمیتوانیم تصمیم بگیریم، ولی به نظر من آگاهسازی
مردم، بهترین راه برای این کار است.
این نماینده مجلس گفت: من اگر
میلیاردها دلار ثروت داشتم و امکانات گسترده در کنار یک هواپیمای اختصاصی
که من را به مکه ببرد و بازگرداند، باز این کار را انجام نمیدهم، چون عزت
یک کشور، مهمتر از هر چیز دیگری است.
وی با بیان اینکه کار انجام
شده یک اتفاق نیست، گفت: ما عربستان را میشناسیم. این کار یک عمل
سازماندهی و برنامهریزی شده بوده است. ما در عربستان شهید دادیم و به آن
افتخار میکنیم. به نظر من، کسی که عمره میگذارد، در کنار یک کار مستحب،
یک کار خائنانه نیز در حق ملت و کشور خود نیز مرتکب میشود.
وی با
ابراز ناراحتی از این موضوع خاطرنشان کرد: من به شخصه موافق این نیستم که
قانون در این زمینه صادر شود. چقدر زیباست که ما یک نفر هم متقاضی عمره
نداشته باشیم و مردم به این آگاهی برسند که به این سفر نروند. مگر مردم همه
باید به زیارت بروند و مگر الان که سالهاست کسی به سوریه نرفته است،
اتفاقی افتاده؟
این نماینده در پایان تأکید داشت: خانه کعبه در همه
جا وجود دارد. اگر مقصود خداست، خدا همه جا هست. اگر کسی بخواهد از اینجا
هم به آن میرسد، مردم باید یکجا بایستند و بگویند به عمره نمیروند تا
اینها ادب شوند و این کار قانون نمیخواهد.
وی در ادامه افزود: اگر
سازمان حج و زیارت به خاطر پول این کار را انجام میدهد، بیاید و هر چقدر
اعتبار لازم دارد، ما دو برابر آن را از بودجه به آنها بدهیم. غرور یک
کشور نمیارزد که با پول معامله شود و عزت و شرف یک ملت زیر سؤال رود.
پی نوشت: من حج عمره رفته ام. در مسجد النبی سر هر نماز در بخش زنانه به طور متوسط سه زن به آدم تنه می زنند که یکی از آنها چنان ضربه ای وارد می کند که به زمین می افتی. تا جایی که من دیده ام در حرم امام رضا اصلا امکان ندارد کسی مزاحم نماز خواندن دیگری شود. زوار امام رضا عموما با هم مهربان هستند و اگر کسی نیازی داشت کمک می کنند. دست کم همدیگر را به شکلاتی یا اگر نباشد لبخندی مهمان می کنند. خدام امام رضا هم حرمت زائر نگاه می دارند و اسوه ادب و نزاکتند. موزه های متعدد حرم امام رضا گنجینه عظیم ملی است. همین طور معماری حرم امام رضا و انواع و اقسام هنرهای ظریفه که از عهد تیموری به امروز در آن مجموعه هست. آن هم هنری از روی عشق و در نهایت حد متصور نه هنر تجاری و باسمه ای.
من و همسرم تقسیم وظایف کرده ایم. او اخبار جدی مربوط به توافق هسته ای و دیگر اخبار مهم ایران و دنیا را می خونه می آد به من اهم آنها را خبر می ده تا دیگه من مجبور نباشم وقت بذارم اخبار و تحلیل ها و... بخوانم. من هم جوک های وایبری مربوط به این رویداد ها را می خوانم و با نمک ترینش را به سمع و نظر ایشان می رسانم تا ایشان مجبور نباشند انبوهی از جوک ها را بخوانند. . . . . . فکر کنم سر من داره کلاه می داره. به ازای هر خبر ده تا جوک هست. حجم کار من خیلی بیشتره!
از شوخی گذشته، نظرتان در مورد توافق هسته ای اخیر چیه؟
پی نوشت: به مناسبت عید پاک بذارید قصه مذاکرات صلیبی عهد ساسانیان را بگویم. گویا
خسرو پرویز با روم شرقی که می جنگید صلیب حضرت عیسی را غنیمت برداشته بود
آورده بود قلمرو خودش. بعد او ملکه پوراندخت مذاکره صلح کرد. از مفاد آن هم باز پس دادن
صلیب بود. مذاکره به نفع ایران بود. به تدبیر ملکه صلح نسبی برقرار شد.
در زمان کوتاه سلطنت این ملکه مالیات ها کم شد و به جای جنگ صرف بازسازی
راه ها و پل ها شد.
از حافظه نقل کردم. شاید دقیق نباشد. متن بالا بیشتر قصه گویی است تا مطلب قابل استناد