آلمانی هایی که من با آنها برخورد داشته ام، افراد خونگرم و بی شیله
پیله ای بوده اند. دوست آلمانی زیاد داشته ام و زیاد پیش آمده که با هم
جایی برویم و دوست آلمانی یکی از مقررات "نانوشته" دست و پا گیر را زیر پا
بگذارد. بگذارید مثالی بزنم تا منظورم از "مقررات نا نوشته دست و پا گیر" و
زیر پا گذاشتن آن معلوم شود: در غذا خوری آی-سی-تی-پی دو ردیف میله هست تا
وقتی صف غذا طولانی می شود مردم آن جا بایستند. علی الاصول می توان بدون
گذر از میان میله ها به داخل رفت اما جلوی ورودی، زنجیری کشیده اند. در
روزهایی که صف نیست، دوستان آلمانی زنجیر را پس می زنند و مستقیم وارد می
شوند. چند بار با چند نفر متفاوت شوخی کردم و گفتم "آلمانی ها که مقرراتی
هستند. تو چرا مقررات را رعایت نمی کنی؟" این گونه حرف ها به آلمانی ها
گران می آید! در جواب چنین شوخی هایی شروع می کنند به بحث جدی کردن. این
حرف به آنها بر می خورد چون آن را به آن معنی می گیرند که "آلمانی مثل
گوسفند هر حرف زور و تقید بی دلیلی را می پذیرند." این تصویری نیست که
دوستان آلمانی من بپسندند. دوستان آلمانی من تاکید می کنند که تنها به
قوانین که حکمتی قابل قبول دارند و منافع بلند مدت جمع را تامین می کنند
احترام می گذارند.
در غیر صورت، محدودیت مزبور نامش "قانون" نیست! نامش "حرف زور" است!
اما
انصافا همین دوستان آلمانی، در رعایت قوانینی که حکمتی دارد، مانند پارک
نکردن در محل مخصوص پارک اتومبیل معلولین و... سنگ تمام می گذارند. در این
موارد، هیچ گونه سستی نشان نمی دهند . اگر هم کسی سستی کند شدیدا برخورد می
کنند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل