شغل دوم همه زنان سرزمین من

+0 به یه ن

ناشناس: واضح است که بر اساس اسلام سفر زوجه نیاز به اجازه ی زوج دارد. سوال این جاست که آیا برای هر سفر زوجه زوج باید به صورت مکتوب اجازه داده باشد؟‌ جواب به این پرسش منفی است. حکومت می تواند اجازه ی سفر هم به زوج و هم زوجه دهد. اگر زوج مخالف سفر زوجه است می تواند جلوی سفر او را بگیرد. حکومت اسلامی وکیل زوج نیست که مجانا برای او کار کند. حکومت اسلامی نمی تواند در حق سفر زوج یا زوجه دخالت کند.

مینجیق: فقط هم مکتوب نمی خواهند
 اجازه محضری می خواهند که در خیلی از موارد واقعا دردسرساز هست. به خصوص وقتی خود شوهر در خارج از ایران باشد. یا به هر علتی گرفتار باشد.
مسئله فقط مسئله ی آکادمیک نیست. مسئله عملی دردسرساز بیخودی است.
مثلا شوهر در بیمارستان بستری است و می گویند باید برای عمل خارج برود. پاسپورت خانم که باید برای همراهی برود منقضی شده یا اصلا پاسپورت ندارد. بنا به قانون محضر حق ندارد خارج از دفترش کار انجام دهد (این قانون قانون خوبی هست).
پیدا کنید پرتقال فروش را!
می دونید چه قدر این قانون به ظاهر در خدمت مردسالاری جان همان مرد را مورد تهدید قرار خواهد داد؟

الفی اتکینز: ممنونم از دقت نظر خانم های عزیز که حتی نگران حال مردان در حال احتضار روی تخت بیمارستان هستند.

مینجیق: منظورتون چیه؟

الفی اتکینز:
می دونید چه قدر این قانون به ظاهر در خدمت مردسالاری جان همان مرد را مورد تهدید قرار خواهد داد؟!" یعنی هیچ کی از این منظر تا حالا به مساله تکاه نکرده بود

مینجیق:

حتما عده ای بوده اند که نگاه کرده اند. چون مسئله عملی است که خیلی ها خواهی نخواهی درگیر آن هستند.
بیمارستان بخش مردان که بروید اکثریت قاطع همراهان زن هستند. همسر او دختر او یا خواهر او یا مادر او. گاهی هم حتی عروس بیمار!
گویا پرستاری شغل دوم اغلب زنان سرزمین من هست!
خیلی به ندرت پیش می آد پسر یا برادر یکی شب به عنوان همراه در بیمارستانی بماند.
جاهای دیگه را نمی دانم. اما در تبریز در بخش مردان زنان می توانند همراه باشند. ولی در بخش زنان مردان به عنوان همراه نمی توانند بمانند. اگر مردی بخواهد از همسر یا مادر یا دختر یا خواهرش در بیمارستان پرستاری کند باید برود بیمارستان خصوصی و اتاق VIPکه خیلی گران تر هست بگیرد. در اتاق های معمولی حتی بیمارستان های خصوصی هم این کار مقدور نیست. به عبارت دیگر پرستاری یک مرد از یک زن در فرهنگ ما "فوق لوکس" به حساب می آید و باید ثروتمند باشد که چنین کند!!!! این در حالی است که هر کسی بیش از هرکس با همسر خود راحت تر هست!
اون روز یکی از دوستانم گفت: " هفته دیگه هم قراره باز فلورانس نایتینگل بشم. پدر شوهرم عمل کرده!" یکی پرسید " مگه خواهر شوهر نداری؟!" اون یکی پرسید "مگه مادرشوهر نداری؟!" جالب بود که از اون جمع که اتفاقا همگی اون قدر به حقوق زنان حساس هستند که مخالف قوانین مردسالارانه کشور باشند و زیاد هم در این باره بحث می کنند کسی نپرسید "مگه برادر شوهر نداری؟" یا سئوال بدیهی تر "شوهرت خودش چرا شب همراه پدرش در بیمارستان نمی ماند؟"
البته به ذهن من رسید ولی نپرسیدم. فکر کردم فضولی خواهد بود. بقیه هم شاید همین فکر را کردند ونپرسیدند. به هر حال- خوب یا بد- این فرهنگ ماست. فرهنگ ما با فرهنگی که مادر برای شیر دادن بچه خودش هم از شوهر طلب پول می کند یا انگور و کوزه آبش را مسموم می کند یا با کفش پاشنه بلند می کوبد بر سر شوهر  یکی نیست. فرق داریم.
قوانین آن فرهنگ برای ما با این فرهنگ بخصوص حرف زور می شود. حرف زور غیر قابل تحمل!! قوانینشان برای خودشان خوب هست. برای ما نه!

متاسفانه مردان ما از بس از محیط هایی مثل شب در بیمارستان ماندن به دور نگاه داشته می شوند که مسایل واقعی جامعه را نمی بینند. این همه زن را که شغل دومش شده پرستاری نمی بینند اون وقت مسافرت خارج و زن و..... که می شنوند خیال می کنند منظور همان قشر باریک زنان"آن چنانی" هست که خانه خراب کن هستند. اون قشر هم وجود دارند. من انکار نمی کنم و ادعا هم نمی کنم همه زنان خوب و نجیب و مامانی و فداکارند. اما چند درصد از زنان جامعه اون تیپی هستند؟! آیا قوانین جامعه باید برای همین قشر باریک تنظیم شوند؟ به علاوه اون قشر راه سو استفاده را از همین قوانین مردسالارانه بسیار تیز پیدا می کنند.
قوانین مردسالارانه پاگیر همین اکثریت زنانی می شود که دست و پا می زنند که زندگی را اندکی برای خانواده بهتر کنند. همان اکثریت قاطع زنان ایرانی که در قانون گذاری و ضابطه گذاری اصلا دیده نمی شوند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]