همان طور که از پست ها دیدید ذهنم حسابی درگیر این بحث های پس از سریال "درحاشیه" بود. بحثی که در مورد پزشکان و وضعیت درمانی کشور راه افتاد. لُب نظرم هم این هست که نیاز هست که چهره های جدیدی از مسئولان سر برآرند که دغدغه شان تصویب و اجرایی کردن طرح هایی هست که اوضاع مسایل درمانی-و نیز دغدغه های شهروندی از این جنس را - به سامان کند. بیایید در نظرهای همین کامنت بنویسیم و بحث کنیم که انتظار داریم نمایندگان مجلس در صحن مجلس چه نوع مسایلی را مورد بررسی قرار دهند و از چه زاویه به مسایل بنگرند. اگر چنین گفتمانی در سطح جامعه شکل بگیرد امید آن خواهد بود که در مجلس بعدی مباحث به انتظارات مردم رای دهنده و فعال در صحنه گفتمان سازی نزدیک تر باشد. اگه یادتون باشه حدود یک ماه پیش مطلبی منتشر کردم با عنوان جدی تر گرفتن رویکرد مطالبه محوری در آستانه انتخابات مجلس.
اگر فرصت کردید این مطلب را دوباره بخوانید و درباره اش فکر کنید. بعد از این بحث فراگیر درمورد وضعیت درمانی کشور به نظرم دوباره خوانی آن مفید باشد. با توجه که به این نسلی جدید (دهه پنجاهی ها) به سن بالای چهل سالگی که مناسب مسئولیت های کلیدی هست می رسند و با توجه به رشد فضای مجازی به عنوان جایگزینی کم هزینه برای روش های سنتی تبلیغات انتخابی و نیز با توجه به سربرآوردن نسل جدیدی از رای دهندگان با دیدگاه متفاوت از آن چه بیست سال پیش بود (بدون آرمانگرایی رمانتیک اما کاملا هشیار نسبت به حقوق فردی و اجتماعی خود و آگاه به جایگاه خود در دنیا و زمانه) اگر گفتمان مطالبه محوری در جامعه رشد کند، می توان به تغییرات مثبت در جهت آینده ای آرام، کم تنش، با ثبات، مرفه، سالم و ایمن در کشور امیدوار بود.
پی نوشت:
به
نظرم با توجه به روز معلم، اولین خواسته و مطالبه ام بالا بردن حقوق معلمین
در مدارس دولتی هست و نجات سیستم آموزشی در مدرسه و دانشگاه از روند پولی و
تجاری شدن
دومین
مطالبه من کمتر شدن پذیرش در مقاطع تحصیلات تکمیلی به اندازه متناسب با
ظرفیت انسانی و مالی دانشگاه هاست. تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی نباید
آن قدر زیاد باشد که استادان راهنما نتوانند به کیفیت پایان نامه ها نظارت
کنند. از سوی دیگر باید به دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر حسب آخرین مدرکشان
حقوق کارمند تمام وقت بدهند. چرا که پروژه تحصیلات تکمیلی یک کار تمام وقت
هست.
سومین مطالبه ام حذف سهمیه بندی جنسیتی در ورود به دانشگاه هاست.
چهارمین
مطالبه ام نصب سیستم هشدار دهنده زلزله در کلانشهرهای زلزله خیز هست. این
سیستم قادر هست حدود 20 ثانیه پیش از رسیدن زلزله (زمانی که لازم هست تا
موج زلزله از مرکز زلزله تا محله های مسکونی انتشار یابد) هشدار لازم را بدهد. 20 ثانیه زمان زیادی هست. کافی است لباس و دمپایی بپوشیم کوله ی
مخصوص زلزله را برداریم و در جای امن تر و به دور از اجسام سنگین و شکننده
که خطر سقوط دارند پناه بگیریم. در این 20 ثانیه می توان شیر مواد آتش زا
را بست. این 20 ثانیه می تواند تلفات زلزله را چند مرتبه کاهش دهد. این
سیستم در استانبول نصب شده. هزینه نصبش از یک پنت هاوس در فرمانیه کمتر
هست. نصب این سیستم از خواسته ها و مطالبات اصلی من هست
قانونی
علیه "فروش تراکم" در کلانشهرها وضع شود و اجرا گردد. وقتی در هر کوچه
باریک چند برج ده طبقه سبز می شود خدا به داد ملت در زمان زلزله و آتش سوزی
و.... برسد. محرومیت روزانه از نور خورشید و شلوغی و سر و صدا که به جای
خود.
مطالبات
محیط زیستی از جمله مطالبات بسیار مهم هست. به خصوص وقتی به آب و هوا
مربوط می شود. حیات و ممات ما به این مسئله مربوط می شود.
در
مورد مسایل هویت قومی خواهان صدور مجوز برای تاسیس آموزشگاه های زبان ترکی
آذربایجانی و دیگر زبان ها هستم. همین طور خواهان رسیدگی و سامان دهی به آثار
تاریخی در استان های مختلف. آثار تاریخی پیش از اسلام در آذربایجان ناشناخته و در معرض تخریب مانده اند. لازم هست در جهت حفظ آنها اهتمام بیشتری صورت گیرد و در مورد آنها برای جذب گردشگر تبلیغ شود. حدس می زنم در سایر نقاط کشور هم وضعیت مشابهی حکمفرماست. باید رسیدگی شود.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل