گله گزاری و مقایسه خود با دیگران در طرح مطالبات اصلا تاکتیک مناسبی
نیست. فرض کنید می خواهیم در شهر کوچک فرضی "آلمالی" در آذربایجان شرقی یا غربی سرمایه گذاری دولتی شود. نباید مطالباتمان را
عباراتی نظیر "چه طور برای تهران و اصفهان و یزد و کرمان این همه خرج می
کنند آن وقت زمانی که به "آلمالی" می رسد می گویند نداریم." گفتن این جمله
همان و صف آرایی مردم تهران و اصفهان و یزد و کرمان در مقابل مطالبات جایی
مثل "آلمالی" همان! این صف آرایی وسیع لازم نیست! کافی است جمعیت مجتمع
اکباتان تهران در مقابل مردم"آلمالی" صف آرایی کنند تا هر گونه شانس رسیدن
به مطالبات از بین برود!
(منظورم از مثال آوردن اکباتان یک محله ی
کوچک طبقه ی متوسطی تهران بود. تنها مثال بود و بس. می توانید به جای آن
دیگر محله های متوسط تهران مثل تهرانپارس یا... را بنشانید. منظور مقایسه ی
جمعیت بود. جمعیت مجتمع اکباتان با جمعیت کل "آلمالی" قابل مقایسه است!
بینشان هم آدم های متنفذ بسیار بیشتر است.) چه کاریه این جمله ی تحریک آمیز
را بزنیم که بیخودی جلویمان صف آرایی کنند؟! اصلا ما چه کاری به تهران و
اصفهان و یزد وکرمان داریم؟! بگویید مردم "آلمالی" این قدر نیاز به حمایت
مالی دارند و توضیح دهید چرا می ارزد که این حمایت صورت بگیرد تا جامعه از
آسیب های اجتماعی گوناگون مانند حاشیه نشینی در امان بماند. ببینید! راهش
این نیست که گفته شود چرا به بقیه می رسید! راهش این است که بگویید اگر "آلمالی" آباد شود می تواند این همه در سال گردشگر جذب کند. آن وقت مردم
کرمان و مردم مجتمع اکباتان تهران یک صدا می گویند" چه خوب! پس دولت زودتر
حمایت کند که سال بعد برای تعطیلات برویم آنجا به ما خوش بگذرد. " اصفهانی
های مقیم آمریکا هم می گویند:" چه خوب! "آلمالی" آباد می شود ما هم عکس هایش
را به این آمریکایی ها و آن چینی های مقیم آمریکا نشان می دهیم و می گوییم
این است مملکت ما." همه شان حمایت می کنند. وقتی می شه حمایت آنها را جذب
کرد چرا ادبیاتی به کار گیریم که جلوی ما صف آرایی کنند؟!!
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل