امضا با خودکار آبی یا قرمز؟

+0 به یه ن

ویژگی مسئولان بعد از انقلاب این هست که خوش برخورد هستند. هر کسی با هر درخواستی برود سراغشان با روی باز استقبال می کنند و درخواست شان را امضا می کنند اما امضای درخواست به معنای عملی شدن نیست. گویا برخی از مسئولان (البته نه همه آنها) با معاون خود یک کد گذاری دارند. اگر با خودکار آبی امضا شود اجرا باید گردد. با خودکار قرمز اگر امضا شود معاون ترتیب اثر  نخواهد داد. ارباب رجوع هم خوش خیالانه گمان می برد که مسئول خیلی تحویلش گرفته و تنها معاون کارشکنی می کند. بعد می خواهد ملاقات دومی داشته باشد اما مداوم می دود تا جناب مسئول را بیابد و بگوید امضایش به اندازه کشک هم نمی ارزید ولی برای بار دوم دیگه فرصت ملاقات نمی دهند. این طور بندگان خدا را در این مملکت می ذارند سر کار. تکنیک خیلی شناخته شده ای است. به زعم خودشان هم خیلی تیزهوش و زرنگ و زبل هستند. در صورتی که اگر واقعا هوشمند بودند راهی برای حل مشکلات پیدا می کردند.

به هر حال من و شما زورمان به آن بالا بالا ها نمی رسد اما کنترل بر رفتارخودمان می توانیم داشته باشیم و وقار و شخصیت خود را حفظ کنیم. واقعا اگر لازم نشد خودمان  را با رفتن به دفتر آنها کوچک نکنیم. هرگز سعی نکنیم تا کاری که علی الاصول با مراجعه با زیردستان رئیس بزرگ انجام شدنی است با گرفتن  امضای ملوکانه انجام دهیم. اگر درخواست ما یک چیز معمولی است که روال اداری خود را دارد چرا برویم سراغ رئیس و منت او را بخریم!؟
حق ماست که با روال معمول انجام شود. اگر زیردستان کارشکنی می کنند لزوما عنایت  رئیس مشکل گشا نخواهد شد. اتفاقا بعد از عنایت رئیس کارمندان زیردست سر لج می افتند. شاید هم حق داشته باشند چون خیال می کنند دورشان زدیم و آتوریته شان را زیر سئوال بردیم یا حتی زیرآبشان را پیش رئیس زدیم.
حالا فرض کنید درخواست ما یک طرح جدید هست که روال مرسومی برای آن نیست و نیاز هست با  مقام بالاتر درباره آن مذاکره شود. طبعا در این صورت باید از دفتر مقام بالاتر وقت گرفت
اگر  مثلا ساعت 2 برایمان وقت دادند و تا ساعت 2:15 منشی شان ما را به دفتر راه نداد بیشتر در درگاهشان نایستیم. نشان دهیم که از رفتار ناخرسندیم. نشان دهیم که باید به وقت کارشناسشان ارزش قایل شوند.  باید یادبگیرند که به وقت مراجع احترام بگذارند.
 اگر رفتیم و با روی خوش درخواستمان را امضا کردند. باز هم خیلی خوش به حالمان نشود. در مملکت زیاد اتفاق می افتد که متاسفانه رئیس جلوی مراجع معاونش را تحقیر می کند یا از او بدگویی می کند. اگر با این صحنه مواجه شدیم ساده انگارانه نپنداریم خاطر ما برای آن رئیس از معاونش عزیزتر هست. کاملا برعکس! باید این گونه تعبیر کنیم او که احترام معاونش را نگه نمی دارد پشت سر ما چه ها خواهد کرد!  مبادا به خاطر خوش برخوردی رئیس با ما سرمست غرور شویم برویم با زیر دستان آن رئیس درشت سخن بگوییم. به یاد داشته باشیم این مقام ها از بیخ عاریتی هستند. خود آن مقام چیست که گوشه چشمی به ما نشان دادنش چه ارزشی داشته باشد؟! به علاوه اگر این رفتار را داشته باشیم همان زیردستان در کار ما گره می اندازند. گره های کوری که بازکردنشان ساده نیست.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]