
یادتان هست که گفتم هرچند اوضاع اقتصاد خوب نیست اما برای جوان هایی که همت و ابتکار عمل دارند و شمی دارند که به آنها می گوید در آینده چه تکنولوژی ای یا چه رویکردی مهم خواهد شد دروازه بهشت هست؟
اشتراک و ارسال مطلب به:



یادتان هست که گفتم هرچند اوضاع اقتصاد خوب نیست اما برای جوان هایی که همت و ابتکار عمل دارند و شمی دارند که به آنها می گوید در آینده چه تکنولوژی ای یا چه رویکردی مهم خواهد شد دروازه بهشت هست؟
اشتراک و ارسال مطلب به:
می دانیم که بد و طلبکارانه رانندگی کردن ایرانی ها با وضعیت بد اقتصادی و فساد مالی بی ارتباط نیست. گرانی که می آید اعصاب ملت خرد تر می شود و بدتر رانندگی می کنند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
در سال های اخیر خیلی ها ادعا می کنند عارف و سالک شدند و برایشان مادیات اهمیت نداره. اما کافی هست در هنگام رانندگی کنارشان بنشینید تا ببینید اندرونشان چه قدر پر از خشم و نفرت هست و چه طور از همه کس طلبکارند. کافی است یکی بپیچه جلویشان تا ببینید همه اون والا اندیشیدن و بی اهمیت دانستن دنیا شعار بود!
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
پارسال برای یک همایش چند روزی به زوریخ رفته بودم. زوریخ بهترین شهر برای زندگی در جهان معرفی شده. برخی از چیزهایی که به عنوان سر آمدی زوریخ می گفتند من می دیدم تبریز ما هم داره. تازه بهترش را هم داره. مثلا می گفتند می بیند خیابان چه تمیزه؟! این در حالی است که دیروز نظاهرات بود و ریخت و پاش شده بود اما زودی تمیز کردند. من در دلم گفتم بعد از تاسوعا عاشورا خود مردم تبریز آستین بالا می زنند و شهر را تمیز می کنند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
من و همسرم وقتی دانشجو بودیم ازدواج کردیم. طبعا در آن زمان در آمد چندانی نداشتیم. به اصطلاح پا مون را به اندازه گلیم مان دراز کردیم. من انواع و اقسام راه ها برای زندگی فاخر داشتن علی رغم کم پولی و کم خرجی می یافتم. باور کنید با در آمد کم هم می شود فاخر زندگی کرد. مثلا از موزه ها و نمایشگاه های مجانی یا با بلیط ارزان دیدن می کردیم. دراین موزه ها میان اجناس فاخر با مردمانی با فرهنگ بالا می گشتیم بی آن که خرجی کنیم. این عادت در ما مانده.
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
از هفته پیش خیلی خوشحال و خوشنودم. یکشنبه هفته گذشته از بنیاد کودک خبر رسید که یکی از مددجویان تحت کفالت من اکنون در آمد کافی دارد و به در خواست و تمایل خودش از پوشش بنیاد کودک خارج می شود. بسیار به او افتخار می کنم. او اکنون دانشجوی سال دوم کارشناسی ارشد یکی از رشته های مهندسی است. درس هایش را پاس کرده و با نمرات عالی شاگرد اول شده است.
در آخر بهمن ماه سال 95 من او را به یکی از شرکت های دانش بنیان معرفی کردم تا در آنجا کارآموزی کند. دو ماه کارآموز بود. البته حدود یک ماه از دو ماه به علت تعطیلات نوروز تعطیل یا نیمه تعطیل بود. بعد از دو ماه شرکت پروژه ای گرفت. این آقای مهندس جوان ما هم در انجام دادن آن کمک می کرد و متناسب با کار نیمه وقتی که انجام می داد در آمدی کسب می کرد. اما الان آن قدر در کار پیشرفت حاصل شده که درآمد او هم بالا رفته است و خود او داوطلبانه از پوشش خارج شده. به او بسیار افتخار می کنم.
چند نفر دیگر از مددجویان تحت کفالتم هم در رشته های مختلف دانشجو هستند. برخی از آنها هم در رشته خودشان نمرات عالی می گیرند و در ضمن کار آموزی و یا کار نیمه وقت انجام می دهند. در سال های آینده به احتمال قریب به یقین در آمد آنها هم بالا خواهد رفت و خود داوطلبانه از پوشش بیرون خواهند آمد.
این عزیزان درس هایشان را با جدیت خوانده اند و در کارآموزی و کار هم همت به خرج می دهند. پیش بینی می کنم به زودی در رشته خود جزو بهترین ها ی شهر شوند. سرمایه انسانی برای شهر و کشور
اشتراک و ارسال مطلب به:
مطلب زیر را در سال 89 نوشته بودم. حالا به جای 30000تومن 100هزار تومن قرار دهید:
۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه
چگونه در فرزندانمان برای درس خواندن انگیزه ایجاد کنیم
می
دانید که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در خانواده های طبقه ی متوسط از دغدغه
های اصلی والدین است به گونه ای که حاضرند هر چه قدر که شد هزینه بدهند تا
فرزندشان خوب درس بخواند. به نظر من هزینه ی آن چنانی لازم نیست. اگر
با30هزار تومان در ماه کفیل یکی از مددجویان مستعد بنیاد کودک شوند در
فرزندشان تاثیرگذاری لازم را خواهد داشت . از قدیم همین رسم بین اعیان و
اشراف برای تشویق فرزندانشان به درس خواندن بوده. گویا امیر کبیر نیز در
کودکی به همین منظور حمایت می شده! آن قدر فاصله گرفته ایم که این سنت ها
هم-که حکمتی داشته و منفعتی- فراموشمان شده! نمی توانم صد درصد تضمین کنم
که این روش برای ایجاد انگیزه نتیجه می دهد. در مورد برخی ممکن است نتیجه
بدهد ودر مورد برخی دیگر، خیر. اما امتحان آن به خرجی که می شود می ارزد
30000تومان یعنی قیمت یک کیلو و نیم گوشت گوسفندی و یا هزینه ی شام یک
خانواده ی سه نفره در رستورانی متوسط درشمال تهران. خانواده ها برای تشویق
فرزندان خیلی بیشتر از اینها خرج می کنند! به علاوه این خرج اگر حتی باعث
ایجاد انگیزه نشود، «جای دوری نمی رود.» کسی چه می داند! شاید امیرکبیری
این وسط سر برآورد! درهرصورت دل کودکی یتیم ویا بی پناه شاد می شود
اشتراک و ارسال مطلب به:
همان طوری که قبلا گفتم یکی از ارزشمندترین دستاوردهای مینجیق در این دوازده سال وبلاگ نویسی آشنایی با بنیاد کودک بوده است. من مسئولیتی در بنیاد کودک ندارم. از آشنایان نزدیک من هم کسی در این بنیاد مسئول نیست. از طریق خواننده های وبلاگم با این بنیاد آشنا شدم و دیدم عملکرد آن به ایده آلی که در ذهن من بود بسیار نزدیک هست. از آن پس به جمع کفیلان بنیاد کودک پیوستم و تا جایی هم که در توان داشتم آن را به دیگران معرفی کردم و می کنم. همان طوری که می دانید موسسه های خیریه بسیاری وجود دارند که اغلب آنها هم کارهای ارزشمند و درخور ستایشی انجام می دهند. اما چرا من در میان این همه موسسه خیریه به بنیاد کودک به طور خاص علاقه دارم و برای آن تبلیغ می کنم؟! در زیر برخی دلایل آن را می نویسم.
1) بنیاد کودک تاکید زیادی بر شفافیت دارد. بیلان کار ارائه می دهد و اجازه می دهد موسسات بین المللی نظارت بر نهاد ها بر عملکرد آن نظارت نمایند و گزارش تهیه کنند.
2) بنیادکودک از طریق سایت ای-میل و تلفن ها پاسخ سئوالات کفیلان را سریع می دهد.
3) هرچند همه جور کمک خالصانه به نیازمندان پسندیده هست اما بنیاد کودک کمک های خود را به گونه ای کانالیزه می کند که مددجو به جایی برسد که نه تنها از کمک بی نیاز شود بلکه خود را به جایی برساند که دستگیر دیگر نیازمندان شود. تاکید بر تحصیل و آموختن مهارت های زندگی از این جنس هست.
4) برخی از ارگان های خیریه مانند ارگان های خیریه تحت سرپرستی ماری ترزا فقر را تقدیس می کنند. گویی هدف نه بهتر کردن اوضاع فقرا بلکه فقیر نگاه داشتن آنهاست. چنین طرز فکری در قاموس بنیاد کودک هیچ جایی ندارد! بنیاد کودک سعی نمی کند با نمایش فقر مددجویان حس ترحم و دلسوزی شما را برانگیزد تا بیشتر کمک کنید! شما این حس را دارید که با این پولی که می دهید یکی از استعدادهای درخشان سرزمینتان را شکوفا می کنید. انگار این مددجو خواهر یا برادر کوچک شماست و شما می خواهید در حد توان خود برای او آن چه که برای شکوفایی استعدادهایش لازم هست فراهم کنید.
5) چندی پیش یکی از کفیلان سابق بنیاد کودک متنی در وبلاگ خودش منتشر کرده بود که حاوی انتقادات تندی علیه بنیاد کودک بود.پاسخ بنیاد را در اینجا می توانید بخوانید. در جایی در آن وبلاگ ایراد گرفته شده بود که ورزش "لوکسی مثل ژیمناستیک" چرا باید برای یک کودک فقیر انتخاب شود؟! و بنیاد کودک چه نیکو پاسخ داده است که:"در جای دیگری از متن حتی به انتخاب ورزش ژیمناستیک توسط مددجو ایراد گرفته اید.
اشتراک و ارسال مطلب به: