پیشنهاد برای حل معضلی بزرگ با بودجه ای کوچک

+0 به یه ن

  •  همان گونه که می دانید مباحثی نظیر انتگرال از دروس دبیرستانی خارج شده است. این امر مشکلات عدیده ای برای تدریس فیزیک در دانشگاه به خصوص در سال اول ایجاد می کند. پیشنهاد می کنم که  نهاد های ذیربط با تنی چند از معلمان و یا اساتید زبده قرارداد ببندند تا در طی جلساتی این مباحث جا مانده را  جهت ضبط و در اختیار عموم قراردادن تدریس نمایند. به طور مشخص این پیشنهاد را دارم: الف- فراخوان دهند تا استادان فیزیک که دروس پایه را تدریس می کنند مباحث ریاضی حذف شده از کتب دبیرستان که لازمه تدریس فیزیک در دانشگاه هست رابرشمارند و به یک آدرس ای-میل تا تاریخ ۲۵  بهمن بفرستند. همین طور پیشنهاد های خود را برای این طرح ارسال دارند. ب- در جلسه بهمن ماه امکانات موجود برای دریافت حمایت مالی (رقم لازم  کمتر از ۲۵ میلیون تومان خواهد بود) و نیز لجستیک طرح  را بررسی نمایند و کارگروهی برای انجام این کار تشکیل دهند. ج- هماهنگی های لازم انجام گیرد تا در اوایل سال ۱۴۰۱ ضبط کلاس ها انجام گیرد و به تدریج در فضای مجازی قرار گیرد تا بازخورد لازم برای رفع نواقص گرفته شود. د- پس از تکمیل کلاس ها و افزودن یک جلسه رفع اشکال (لجستیک آن باید اندیشیده شود) لینک کلاس ها در اختیار کلیه دانشگاه ها قرار گیرد تا دانشجویان جدید سال آتی قبل از شروع  سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ از این کلاس های ضبط شده  استفاده کنند و مباحث لازم را قبل از شروع کلاس های دانشگاه بیاموزند.

به این ترتیب دانشجویان از همه ایران و حتی از افغانستان می توانند متنفع گردند. با این بودجه ناچیز و اندکی کار اجرایی می توان جلوی فاجعه بیسوادی نسل آینده فیزیکدانان و مهندسان و... نسل آینده را گرفت.  همچنین با بودجه ای اندک،نهاد مزبور اعتبار نیکی در سطح دانشگاه های کشور به دست می آورد.


توجه کنید: سال اول دانشگاه زمانی است که شخصیت دانشجویی شخص شکل می گیرد. وقتی دانشجویی سر کلاس ترم  فیزیک ۱ ملاحظه می کند که مطالب را به علت عدم تسلط به مفاهیم ریاضی نمی فهمد  یا سرخورده می شود و حس کودنی به او دست می دهد. یا ملاحظه می کند که دیگران هم نمی فهمند و این نتیجه را می گیرد که دانشگاه جایی است که ۱- استاد درس می دهد ۲-دانشجوها هم نمی فهمند.۳- آخر سر هم استاد برای این که همه از درس نیافتند چندین نمره اضافه می کند. در نتیجه حتی بعد از این که انتگرال را هم یاد گرفت در فهمیدن دروس «شل» می شوند. اگر قبل از  حذف انتگرال و... از دروس دبیرستان حدود ۲۰ درصد دانشجوها در دانشگاه شل بودند بعد از این اتفاق حدود ۸۰ درصد همان ترم اول شل می شوند. این یعنی فاجعه برای آینده کشور. این یعنی سونامی بیسوادی و ناکارآمدی.


    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    خبرنامه دی و بهمن ماه پژوهشکده فیزیک

    +0 به یه ن

    ۱) در چهارم بهمن ساعت ۹-۱۱ صبح برنامه ای با عنوان «ترویج علم: رویکردها و چالش ها» برگزار خواهد گشت. اطلاعات مفصل تر را در لینک زیر می توانید بیابید.

    http://physics.ipm.ac.ir/terc.jsp

     اطلاعات تکمیلی در هفته آینده ارسال خواهد شد. پوستر برنامه در پیوست موجود است. عکس پوستر حاوی چهار نکته است. به عنوان چیستان و سرگرمی یا تاپماجا،  شما را به چالش یافتن نکات عکس دعوت می نمایم.

    ۲)  فایل سخنرانی  شیخ جباری  و مقاله ایشان با عنوان  «پیشرفت در فیزیک: نقدی بر نظریه ساختارانقلاب های علمی» در لینک های زیر قابل دسترس هستند: https://www.aparat.com/v/urPAB

    http://physics.ipm.ir/colfile/1.pdf

    ۳) خبر جایزه  حامد عدمی در این لینک ها قابل دسترس هست:

      http://physics.ipm.ac.ir/ViewNewsInfo.jsp?NTID=2751

     http://ipm.ac.ir/fa/ViewNewsInfo.jsp?NTID=2751

    ۴)   سه شنبه این هفته موخانف به ایراد سخنرانی در پژوهشکده از طریق مجازی خواهد پرداخت.

    http://ipm.ac.ir/calendar/cal_popup.php?op=view&id=5964&uname=

    ۵) فایلهای سخنرانی همایش IRCHEP1400، سخنرانی های جدید ویتن و بندرز برای پژوهشکده فیزیک و نیز سخنرانی  شیخ جباری در بزرگداشت هاوکینگ در سال ۹۷ در کانال آپارات پژوهشکده قابل دسترس هستند. https://www.aparat.com/SchoolofPhysics

    ۶)  برای بازیافت باطری  و لوازم الکترونیکی و سی دی مستعمل و همچنین پلاستیک تمیز تمهیداتی در پژوهشکده اندیشیده شده است. در صورت علاقه مندی به همراهی با این طرح محیط زیستی  با دفتر پژوهشکده تماس بگیرید.

    ۷) چهارشنبه این هفته مجموعه سخنرانی هایی به یاد واینبرگ توسط موسسه گالیله در فلورانس برگزارخواهد شد. اطلاعات بیشتر در مورد این رویداد را در زیر کپی می نمایم:




    From: "David Marzocca" <david.marzocca@ts.infn.it>
    To: tuttiteorica@ts.infn.ithe-sem@lists.ictp.ithe-sem@lists.sissa.it
    Sent: Wednesday, January 12, 2022 1:18:13 PM
    Subject: [He-sem] Fwd: Galileo Galilei Institute (GGI) Announcement "GGI Tea Break Special Edition"

    Dear all,

    this year we will restart the GGI Tea Breaks series with a special edition on 
    “Steven Weinberg and his legacy”, next Wednesday January 19th from 15:00 to 19:00.

    This special edition will feature four talks:

    Riccardo Barbieri (Scuola Normale Superiore, Pisa)  
           “The Standard Model of particle physics”

    Howard M. Georgi (Harvard University)
           “Effective field theories and the low-energy limit of strong interactions”

    Edward Witten (IAS Princeton)
           “On the role and meaning of symmetries in field theory”

    Nima Arkani-Hamed (IAS Princeton)
           “Gravity as an effective field theory and the cosmological constant”

    More info below and at this link: https://www.ggi.infn.it/teaBreakSpecial.html 

    Best,
    David

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    ترویج علم: رویکردها و چالش ها

    +0 به یه ن

    با سلام و عرض احترام،

         سررسیدن سال میلادی ۲۰۲۲ را که توسط سازمان ملل، «سال علوم پایه برای توسعه پایدار» نامگذاری شده است، خدمت شما تبریک عرض می کنم. در پژوهشکده فیزیک،  هر سال، سال علوم بنیادی و همه روز، روز علوم بنیادی است. تفاوت امسال با سال های گذشته در این خواهد بود که بیش از قبل برای مصاحبه یا مقاله نویسی در رسانه های ترویج علم دعوت خواهیم شد. همچنین بیش از گذشته با سئوالات علاقه مندان علم در جامعه که از طریق برنامه های ترویجی به مباحث علمی علاقه مند می شوند، رو به رو خواهیم گشت.

          ترویج علم، علاوه بر تسلط بر مباحث علمی،  نیاز به آشنایی با ظرایف فرهنگی، اجتماعی و  روانشناسی دارد. پژوهشگران علوم پایه لزوما به این ظرایف آگاهی ندارند.  اگر ترویج دانش، به شیوه اصولی و با آگاهی به این ظرایف صورت نگیرد، مشکلات عدیده ای به دنبال خواهد داشت. برای آشنایی با  بخشی از این ظرایف، سخنرانی و نشستی در چهارم بهمن ۱۴۰۰ در ساعت ۹ تا ۱۱ صبح، در فضای مجازی ترتیب خواهیم داد. از همگان دعوت می شود که در این برنامه شرکت نمایند.

    سخنران اصلی این برنامه خانم دکتر سیما قاسمی، فعال و پژوهشگر عرصه ترویج علم، هستند. سپس، این جانب نکاتی در این زمینه مطرح خواهم ساخت. بخش پایانی برنامه به سئوالات و نظرات شرکت کنندگان اختصاص خواهد یافت.   توجه داشته باشید که هدف این برنامه ترویج علم نیست بلکه بحث در مورد رویکردهای مختلف در ترویج علم و چالش های آن هست.

    عکس روی پوستر (دست کم) چهار نکته دارد. در صحبت هایم به این چهار نکته نیز اشاره خواهم کرد و توضیح خواهم داد که چرا چنین عکسی برای پوستر این برنامه انتخاب شده است.

    لینک شرکت در برنامه عبارت است از

    https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/physicsseminar

    لازم به ذکر است که این برنامه، دومین برنامه از این سری برنامه هاست. در سال ۹۷، این جانب نکاتی در مورد ترویج علم،  با عنوان «ترویج علم، تفاوت های تمدنی، جنسیتی، زبانی از منظر یک پژوهشگر دانش های بنیادی» عرض کرده بودم که می توانید آن را در لینک زیر دانلود کنید:

    https://www.aparat.com/v/F09Qr/

     در اواخر پاییز ۱۴۰۱، قصد داریم برنامه سومی در مورد ترویج علم ترتیب دهیم. تا آن زمان احتمالا افراد بسیاری درجامعه، از پیر و جوان، در سایه برنامه های ترویجی سال ۲۰۲۲ به دانش های بنیادی علاقه مند خواهند شد. هدف برنامه سوم، حفظ و بسط این علاقه عمومی خواهد بود.  راهکارهایی می اندیشیم تا نوجوانی که با مشاهده زیبایی برنامه های ترویجی، پژوهش در علوم بنیادی را به عنوان راه و حرفه زندگی برگزیده، با رو به رو شدن با سختی های کارپژوهشی سرخورده نگردد. بحث می کنیم که چگونه می توان به کسانی که به  تازگی قدم در راه پژوهش  حرفه ای گذاشته اند نشان داد که برای کسی که برفرمالیزم  فیزیک تسلط دارد،  هیجان و زیبایی پژوهش -با وجود همه سختی هایش- از زیبایی  و هیجان برنامه های ترویجی فیزیک نیز بیشتر است. گمان می برم تا آن موقع، با خیل عظیم کسانی رو به رو خواهیم شد که به خاطر شیوه های نادرست ترویج علم، به تصورات نادرست و گاه مخرب در مورد علوم رسیده اند. در برنامه سوم برای این معضل نیز چاره اندیشی می کنیم.

    به امید دیدار در برنامه روز چهارم بهمن ۱۴۰۰،

    با احترام،

    یاسمن فرزان

    برگزار کننده

    زمان برنامه: دوشنبه، ۴ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۹ تا ۱۱ 

    سخنران مدعو:

     دکترسیما قاسمی

    عنوان سخنرانی اصلی:

     حرکت بر لبه‌ی شیروانی:  تجربه‌ای از تلاش برای ارتباط علم با جامعه

    چکیده سخنرانی:

    انرژی مثبت، انرژی منفی، مغناطیس، عالم‌های موازی، نسبیت، تشعشع، عدم قطعیت، این‌همه مفهوم علمی در باورهای جدید مردم چه می‌کند؟ آیا ما فیزیک را ترویج کرده‌ایم؟ آیا اصولاً باید فیزیک را ترویج کنیم؟ آیا ترویج فیزیک با ترویج پزشکی، شیمی، زیست‌شناسی و دیگر شاخه‌های علم تفاوت دارد؟ اصلاً هدف از ترویج علم چیست؟ انتقال دانش یا ایجاد علاقه و هیجان نسبت به علم یا یادگیری علم یا ارتباط با علم و روش علمی؟ مخاطب ترویج علم کیست؟ شناخت فرهنگ و تجربه‌های پیشینی او چه نقشی در شکل ارتباط او با علم دارد؟ اینها سوال‌هایی است که در مسیر ارتباط علم با جامعه پیش می‌آید. در این سمینار سعی می‌کنم بر اساس تجربه‌های کارهای ترویجی‌ام به این پرسش‌ها بپردازم و نشان بدهم که روش یکتایی برای پاسخ به آنها نمی‌توان ارائه کرد. بر خلاف پدیده‌های علمی که جهانی‌اند، ترویج علم روشی جهانی ندارد و وابسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی هر جامعه است.

    سخنران دوم:

    یاسمن فرزان

    عنوان:  علوم  پایه و فانتزی های مردمی با گذشته ای با شکوه

    چکیده:

    ابتدا،  به چهار نکته مربوط به عکس پوستر اشاره می کنم. سپس نقبی می زنم به ذهنیت پدیدآورنده این اثر که به زعم این حقیر، گویای فانتزی های مردم این حوزه تمدنی است. آن گاه اشاره می کنم که چگونه فعالیت های  پژوهشی از نوعی که در پژوهشکده فیزیک انجام می گیرد، این گونه نیازهای  فکری مردمی را به شیوه ای درست (و نه انحرافی یا موقت) در دراز مدت پاسخ خواهد داد. سپس به برخی از مشابهات بین اصول ترویج علم با سایر آموزش های ترویجی می پردازم.  آن گاه به تفاوت ها میان نیاز جامعه ما به مقوله ترویج علم  و نیاز جوامع صنعتی و سرمایه داری اشاره می کنم و نشان می دهم که چگونه بی توجهی به این تفاوت ها از یک سو و نیز ترجمه های ضعیف از مقالات و یا ویدئوهای ترویجی  که در کشورهای سرمایه داری تولید می شوند، به  سوتفاهم ها و سردرگمی های گاه مخرب منجر می شوند.

     پوستر


    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    توضیحات تکمیلی در مورد برنامه «ترویج علم: رویکردها و چالش ها»

    +0 به یه ن

     در متن زیر، در مورد برنامه ترویج علم که در روز دوشنبه چهارم بهمن  ساعت ۹-۱۱ صبح در فضای مجازی برگزار خواهد شد  توضیحاتی تکمیلی ارائه می دهم.

    لینک رویداد:

    https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/physicsseminar

     

    پژوهش در فیزیک یک امر جهانی است. وقتی سخنرانی ای در مورد کارهای پژوهشی خود ارائه می دهیم چندان برایمان فرقی ندارد که مخاطبان ایرانی هستند یا خارجی. همین طور وقتی درس تخصصی ارائه می دهیم ملیت دانشجویان تاثیری در انتخاب مطالب  و نوع مباحث ندارد. اما،   ترویج علم مقوله دیگری است. در ترویج علم، فرهنگ محلی و ساختارها بی اندازه مهم هست.  تقلید از برنامه های ترویج در کشورهای دیگر، بدون  آن که حکمت این برنامه ها را بفهمیم و بدانیم، می تواند بیشتر منجر به سردرگمی و سوتفاهم شود. ازاین روست که برنامه هایی در مورد هدف ترویج علم و شیوه های آن قبل از هر اقدامی در جهت ترویج علم لازم است. برنامه روز چهارم بهمن در همین راستا هست. قبلا درباره این برنامه توضیحاتی داده ام که می توانید آن را در لینک زیر ملاحظه بفرمایید:

    http://physics.ipm.ac.ir/terc.jsp

    برخی تفاوت های فرهنگی و ساختاری بین کشورها و ملت ها که به عقیده این جانب در برنامه های ترویج علم باید مورد توجه قرار گیرند از این قرارند:

    1) بسیاری از برنامه های outreach موسسات در کشورهای اروپایی یا آمریکای شمالی برای این هست که تصمیم سازان و نیز مالیات دهندگان را مجاب سازد که از آن  موسسه ، حمایت مالی بنمایند. در کشور ما حمایت مالی از موسسات، تابع قوانین نانوشته دیگری است که چه بسا برنامه outreach به تقلید از موسسات خارجی کمکی در آن جهت نکند و در بهترین وجه فقط وقت و سرمایه انسانی و گاه مالی به هدر دهد.

    2) هدف دیگر برنامه های outreach  در کشور های غربی  علاقه مند کردن و جذب استعداد های جوان می باشد. ما نیز در پژوهشکده فیزیک به این موضوع اهمیت زیادی می دهیم و در این هدف با همتایانمان در کشورهای غربی مشترکیم. در نحوه عمل، به دلایل فرهنگی تفاوت هایی باید وجود داشته باشد. بخشی از این تفاوت ها را در این برنامه بیان نموده ام:

    https://www.aparat.com/v/F09Qr/

    به دلیل اهمیت این موضوع برای پژوهشکده فیزیک، اگر عمری باقی باشد، در اواخر پاییز سال آینده برنامه ای دیگر با تمرکز کامل روی این موضوع ترتیب خواهیم داد.

    3) در برنامه های آوت-ریچ در غرب از دستاوردهای موسسات دیگر هم نام برده می شود و  جامعه هم خرده ای نمی گیرد. مثلا وقتی در برنامه های آوت-ریچ سرن در اروپا، از دستاورد های آزمایشگاه فرمی در آمریکا یاد می شود کسی ایرادی نمی بیند چرا که این دو آزمایشگاه بزرگ دنیا به واقع همراه و همگام هستند. اما اگر موسسه ای در ایران بخواهد دایم در برنامه های آوت-ریچ اش از دستاوردهای موسسات مهم دنیا بنویسد، کم کم انتقادات را بر می انگیزد که «من آنم که رستم بود پهلوان!». دیر یا زود مخاطبان را از خود دلزده می کند. این حس را در مخاطبان به وجود می آورد که ما در این وسط هیچ کاره ایم و حداکثر بتوانیم برنامه های آوت-ریچ آنها را کپی-پیست یا احیانا ترجمه کنیم.

    4) توجه داشته باشیم که اروپا ، جنبش عظیم رنسانس را از سر گذرانده. اروپای شمالی علاوه بر آن عصر روشنگری  و دوره صنعتی شدن را هم پشت سر گذاشته و به اینجا رسیده. این جنبش ها تفاوت های مهمی در نگرش عمومی مردم به وجود آورده است.  از منظر من به عنوان یک فیزیکدان که گوشه چشمی هم به ترویج فیزیک دارد یکی از مهمترین تفاوت ها در کمی اندیشیدن هست. یک خانم  یا آقای میانسال انگلیسی  که حتی تحصیلات عالیه هم ندارد برای این که بفهمد  دمای فلان کشور سرد هست یا گرم، دمای متوسط را سئوال می کند در صورتی که همتای ایرانی یا حتی ایتالیایی و اسپانیایی او فقط از حس گرما و سرما در آنجا می پرسد و  نیاز زیادی به کمّی کردن این حس از راه اندازه گیری نمی بیند. همان خانم یا آقای انگلیسی وقتی آدرس می دهد می گوید « ۵۰۰ متر به سمت شرق برو و بعد ۲۰۰ متر به سمت شمال» اما همتای ایرانی یا ایتالیایی اش با دست اشاره می کند که «این وری برو، بعد که رسیدی به یک بستنی فروشی دوباره سئوال کن»! کمّی اندیشیدن و حس کردن در کودکستان های اروپای شمالی از طریق وزن کردن و مترکردن و..... به کودکان آموزش داده می شود.

    آموزشی که کودکان ما نمی بینند و برنامه ریزان  و صاحبنظران درسی ما هم  اغلب در هیچ سطحی نیازی برای آن نمی بینند چرا که خود پرورده تمدنی هستند که مراحل رنسانس و روشنگری و صنعتی شدن را طی نکرده اند. خود من که این حرف ها را می نویسم، می دانم که در درک و حس مقیاس های  روزمره مشکل دارم.  هرچند حس و درک خیلی خوبی از تفاوت کیلو پارسک و مگا پارسک یا انرژی ام-ای-وی و جی-ای-وی دارم و به دانشجوهای خود هم به خوبی یاد می دهم، باید محاسبه سرانگشتی نمایم تا بتوانم برآورد کنم که مثلا یک عدد قرص استامینوفن  کمتر از یک گرم وزن دارد یا بیشتر! خیلی از تحصیلکرده های ما همین برآورد را هم بلد نیستند. در امتحان جامع برخی از دانشجویان دکتری فیزیک که اتفاقا برخی آنها را «ستارگان آینده آسمان فیزیک ایران»  می خواندند وقتی سئوال می کردید که وزن اجسام روزمره را تخمین  بزنند عموما عاجز می ماندند و عملا پرخاش می کردند که «من دارم به مسایل عمیق فکر می نمایم. پس شما به چه حقی از من چنین سئوالات پیش پا افتاده ای می نمایید!»

    در امر ترویج علم باید دقت کنیم که ما در بستر این جامعه داریم به ترویج علم می پردازیم نه در بستر جامعه انگلیس و یا آلمان. نیازهایی که ما در این زمینه داریم با نیاز های کشورهای اروپای شمالی متفاوت هست.

     

    در بحث بالا دو مقوله  ترویج علم و  برنامه های آوت-ریچ که معنا و هدف متفاوت از هم دارند به یکجا آوردم. در ابتدای  جلسه  چهارم بهمن ماه، دکتر شیخ جباری به طور مختصر به تفاوت های این دو خواهند پرداخت. سپس خانم دکتر سیما قاسمی از تجارب بسیار ارزشمند خود  در زمینه ترویج علم در بطن جامعه سخن خواهند گفت. در آخر این جانب در این باره سخن می گویم که یک موسسه پژوهشی در این میان چه نقشی می تواند ایفا کند. کار و هدف یک موسسه پژوهشی، پژوهش در مرزهای دانش هست نه ترویج علم در میان مردم. اما با تعاملات ولو محدود با ترویجگران حرفه ای دانش در میان مردم (در حد یک یا دو جلسه در سال برای هر عضو پژوهشکده) ، می تواند نقش مهم و بسزایی در سوق دادن جامعه به سوی علمی اندیشیدن داشته باشد. به زعم نگارنده، ضعف  این حلقه از زنجیر، زنجیر را  ضعیف و شکننده  می سازد. برای رفع این ضعف هست که چنین برنامه هایی ترتیب می دهیم.

     

    با احترام

    یاسمن فرزان

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    درد زایمان

    +0 به یه ن

    ما ها که باردار نشده ایم (خانم هایی مثل من که بچه نداریم + تمام مردان دنیا) عموما با خانم های باردار و مادران نوزادان مهربانیم و خیلی ملاحظه شان را می کنیم. چون فکر می کنیم بارداری و زایمان و شیردهی مسایل سخت و پیچیده ای هستند خودمان را موظف می دانیم که تا می توانیم شرایط آرام برای بانوان باردار به وجود بیاوریم. اصلا جرئت و جسارت بر این که جز این عمل کنیم نداریم.

    ظلم و زور بر زنان باردار را کسانی مانند مادرشوهر اوشین به همراه مردان تحت تاثیر آنها روا می دارند. افراد بدجنسی  که خود زایمان  کرده اند و ترس از زایمان برایشان ریخته. اونها نسبت به زنان باردار دیگر قسی القلب می شوند.
    معمولا اون قبیل زنان -با این که ظاهرا طرفدار مردسالاری و پدر سالاری هستند -اما چند مرد را روی انگشت می چرخانند و هر از گاهی این مردان ضعیف را به جان زنان دیگر از جمله زنان باردار می اندازند.

    هرچند تخصص من نیست اما از روی شنیده ها نکاتی را می خواهم بگم.
    اولا سختی زایمان ظاهرا فقط برای انسان هاست. حیوانات در طبیعت این همه سر زایمان تلفات ندارند. ظاهرا در مسیر فرگشت ، یک جهش اتفاق افتاده که جمجمه آدم بزرگ شده که راه را بر تکامل مغز باز کرده. اما نتیجه اش این شده که زایمان این "کله گنده" برای مادر سخت و دشوار گشته. (حالا خوشبختانه ملاج هست. اگر نبود از این هم دشوار تر می شه.)
    به علاوه، برای موجود دو پا زایمان و بارداری سخت تره.


    من یک دوست دارم که ماماست. روزانه دست کم بر سر زایمان دو زائو حاضر شده. او می گه که به عمرم ندیدم دو بارداری و دو زایمان شبیه هم باشند! می گه هرکدام یک شکل هستند برای همین هست که مامایی هنره!

    ظاهرا حق در مورد پیچیدگی زایمان با ماست که زایمان نکردیم نه مادر شوهر اوشین که چندین شکم زاییده!  شاید اون چند شکم که مادر شوهر اوشین زاییده پیچیدگی خاصی نداشته اما تجربه مادرشوهر اوشین در مورد زایمان کجا و تجربه دوست ماما ی من کجا؟ کل زایمان هایی که یک زن می تونه در طول عمرش انجام بده، تنها تجربه یک هفته یک ماماست. بنابراین ماما ها در مورد اظهارنظر در مورد زایمان شایسته ترند تا مادرشوهر اوشین!
    نکته ام اینه که به تحریک فلان مادر شوهر اوشین، نیافتید به جان بهمان زن باردار. توی زمین مادر شوهر اوشین بازی نکنید. البته این روزها فکر نکنم پسری با همسر باردارش در خانه به تحریک پیرزن های فامیل بدرفتاری کنه اما همه بدجنسی ها به محل کار منتقل شده. محل کار اغلب جرثومه بدجنسی هست. به خصوص اگر مادر باردار در کنار کار ، در حال گرفتن فوق لیسانس یا دکتری باشه همکاران بدجوری حسادتش را می کنند و بدجوری می خواهند رئیس را به جان او بیاندازند.  برای همین این مطلب را نوشتم، حواسمان به مادر شوهرهای اوشین در محل کار باشه تا به تحریک اونها تبدیل به دیو دو سر نشویم!

    🍀@minjigh

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    "جامعه ای که دارد پوست می اندازد"

    +0 به یه ن



    من امروز بعد از دو سال از غار خودم بیرون اومدم و دیدم که این تهران، تهران دو سال پیش نیست! حتی در بالای شهر هم سفره ها کوچک شده. در قنادی هایی که قبلا باید حتما سفارش می دادی تا شیرینی مخصوص به تو برسه (از بس فروش داشتند)، شیرینی ها فروش نمی روند و بیات می شوند.
    دو سال پیش پنجشنبه صبح ها، در کافی شاپ ها جای سوزن انداختن نبود. الان تک و توک مشتری پیدا می شه.

    نمی دونم چه قدرش از کروناست چه قدرش از نداری مردمه. اما در هر حال باعث می شه کاسبی های کوچک ورشکست بشوند و کارگرانش از کار، بیکار!🥺🥺

    با این حال، جامعه داره پوست می اندازه. خزعبلات کسانی که با تزویر وبا گول زدن مردم بر خر مراد سوار می شدند کمتر و کمتر خریدار داره.

    اگر جامعه در حال گذار ما به سمت علمی تر اندیشیدن و تحلیل کردن پیش بره، آینده ای درخشان در انتظار ما خواهد بود. برای همین هست  که نقش مروجان علم، خیلی مهم هست. بسیار مهم! ترویج علم با روش درست و اصولی اش در این برهه از زمان، می تونه آینده ایران را تا   نسل ها روشن کنه.
    منظورم از ترویج علم، سرزبان ها انداختن چند اصطلاح علمی (مثل جهان های موازی، جهان هولوگرافیک و ….) نیست. اون به دردی نمی خوره. منظورم از ترویج علم آموختن علمی اندیشیدن و تحلیل کردن هم در مسایل شخصی و هم در سطح مسایل کلان هست.

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    ضرباتی که ایرانشهری ها به ایران می زنند.

    +0 به یه ن

    از میان هزار و یک ایرادی که ایرانشهری ها دارند و از میان هزار و یک ضربه ای که ایرانشهری ها  دارند به ایران می زنند یکی اش هم این هست که وقتی تصمیم به مهاجرت از ایران می گیرند، ملودرام راه می اندازند که چرا با وجود این همه شعار «ایران، ایران» که عمری سر داده اند در ایران نمی مانند و  مهاجرت می کنند.

    ایرانشهری می خواهد دنیا را متقاعد کند که با این مهاجرتش دارد کار عظیمی در خدمت به ایران می کند. به عالم و آدم ثابت می خواهد بکند   جزو آن ایرانیان برتر هست که آن قدر ایرانی حقیقی است که نمی تواند دیگر زیست بین انیرانیان را دوام بیاورد و در نتیجه از ایران کوچ می کند. (خیلی سنگین و عمیق بود! برای همین من و شما نفهمیم و خیال می کنیم هذیانی سراپا تناقض هست.)

    یک آدم نرمال وقتی قصد مهاجرت می کند فکر و ذکرش در پی آن هست که سختی های مهاجرت را بر خود و خانواده هموار کند و از پس دو دوتا چهارتای زندگی در یک سرزمین ناشناخته برآید. دنبال این نیست که ندا دهد که چون ایرانی برتر هست دارد مهاجرت می کند. دنبال ملودرام راه انداختن نیست! نیازی هم نمی بیند که برای این تصمیم شخصی و خانوادگی دیگران را مجاب کند. اصلا به دیگران چه که او و خانواده تصمیم به مهاجرت گرفته اند؟! زندگی خودشان هست، خودشان بهتر می دانند چه کنند!
    اما ملودرامی که ایرانشهری ها هنگام مهاجرت از ایران راه می اندازند  بدجوری نمک به زخم های کسانی می پاشد که به هر دلیلی در ایران مانده اند و می خواهند که بمانند.

     هزار تا ضربه دیگر که ایرانشهری ها به ایران وارد می کنند چه ها هستند؟!
    برخی را می گویم:
    ۱) هارت و پورتی که ایرانشهری ها در مورد مرزهای ایران واقعی (منظور ایران باستان) راه می اندازند کشور های همسایه را به نگرانی در مورد تمامیت ارضی خود می اندازد و مانع از تعامل سازنده با کشورهای همسایه (که برای پیشرفت کشور ما حیاتی است) می شود.
    ۲) غیر مستقیم، مانع از اتحاد مردم ایران در مقابل این همه فساد و ظلم و جور و نابسامانی و بی تدبیری  در اداره کشور می شود. مذهبی ها را یک جور می ترساند.  اقوام را طور دیگر. طرفداران حقوق بشر را نوعی دیگر. (خیلی از حرف هایشان شبیه نازی هاست. برای همین حقوق بشری ها روی خوش به آن نشان نمی دهند.) نیروهای مهم جامعه را نگران می کند که اگر نظم موجود به هم بخورد این ایرانشهری ها قدرت بگیرند و وضعی به وجود آورند بدتر از وضع موجود.
    (هرچند من گمان نمی کنم ایرانشهری ها آن قدر ریشه درجامعه و توان سیاسی در قرن اخیر  داشته باشند که بتوانند قدرت بگیرند. سر وصدایشان در فضای مجازی  و رسانه ها، بسی بیشتر از توان و قدرت واقعی شان هست.)
    ۳) در فضای مجازی کلی دعوا و کل کل راه می اندازند که نیروهای مردمی را تلف می کند  و مانع از پیش بردن کارها می گردد.
    مثلا در هر جمع با حضور ترک های ایران که وارد می شوند «هموطن آذری» را خرج می کنند و باعث می شوند که دعوا شود! انگار مرض دارند که از این کلمه «آذری» استفاده کنند با این که می دانند منجر به دعوا و منحرف شدن بحث خواهد شد.
    ۴) به فعالان مدنی اقوام انگ تجزیه طلب یا پان می زنند و عملا در افکار عمومی  جامعه، جواز هر رفتار غیر انسانی وضد حقوق بشر علیه آنها را صادر می نمایند. این کار ایرانشهری ها تلاش های فعالان حقوق بشر را خنثی می کند.
    .....

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    اطلاعیه سخنرانی

    +0 به یه ن

    روز چهارشنبه ۱۵ دی ماه دکتر شیخ جباری در مورد پیشرفت در نظریه های علمی ارائه خواهند نمود. شرکت در این سخنرانی را به عموم علاقه مندان توصیه می کنم. 

    پوستر سخنرانی و لینک شرکت در لینک زیر قابل دسترس هست:

    http://physics.ipm.ac.ir/seminars/2021/27dec21/poster.pdf

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    راه حل عملی برای مشکلات پیش پا افتاده روزانه- قسمت هفتم

    +0 به یه ن

    قسمت هفتم: توصیه های کلیشه ای اما مفید

    برای رسیدن به آرامش، توصیه های کلیشه ای زیادی هست که همه با آنها آشناییم. واقعا هم موثر و مفید هستند. نظیر ساده زیستی و پرهیز از مصرفگرایی، دوری از چشم همچشمی، دوری از پرمدعا بودن، همنشینی با افراد خوش اخلاق و مثبت اندیش،  پرورش گل و گیاه، رفتن به دامان طبیعت، بازی کردن با بچه ها و....
    اینها واقعا موثر هستند. بسته به روحیه فرد یکی می تواند بیشتر موثر باشد. مثلا بازی با بچه ها را برخی دوست دارند برخی ندارند. حد و نصاب پرهیز از مصرفگرایی که حال هر کس را خوب می کند هم بسته به روحیات شخص دارد. ولی اینها چیزهایی هستند که همه می دانیم. حد و نصابش را هم  خودمان بهتر از هر کسی می توانیم با زیر نظر گرفتن روحیات خودمان دریابیم. لازم نیست  کلاس خاصی برویم یا مرید کسی بشویم تا بتوانیم اینها را در زندگی اجرا کنیم. انواع  و اقسام دکان ها باز کرده اند که مردم را از زندگی ماشینی و مصرفی امروز به سمت ساده زیستی و طبیعتگرایی سوق دهند تا به آرامش برسند. کاری هم که می کنند آن هست که به اسم پرهیز از مصرفگرایی، اجناس به درد نخور جدیدی به آنها می فروشند یا شهریه های گزاف می گیرند. معمولا هم برای این که دکانشان بی مشتری نماند گرهی فکری برایشان درست می کنند که مشتری احساس نیاز کند و باز گردد. این دمبل دستک ها برای ساده زیستی لازم نیست!! نقض غرض هست!

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل

    وقت شناسی

    +0 به یه ن

    مسئله دیگری که زیاد باعث اختلاف می شود مسئله وقت شناسی است. افرادی که  از یک  سو، بسیار مقید به
    وقت شناسی هستند و از سوی دیگر  مهارت اجتماعی  کافی ندارند یا نمی خواهند با واقعیت های جامعه کنار بیایند سر این موضوع درگیری های بیش از حد  پیدا می کنند. بیش از غرولند معمول! برایشان مسئله چنان بزرگی می شود که از مسایل مهم تر و بزرگتر غافل می شوند.
    اول از همه بگویم که وقت شناسی با دقت دقیقه و ثانیه، ارزش اخلاقی دنیای صنعتی هست. در دنیای پیشا صنعتی هم، وقت شناسی  ارزش بود اما در زیر مجموعه ارزش مهم تر و عام تر «خوش قولی» قرار می گرفت.  منظور از وقت شناسی هم در دقیق ترین حالت این بود که وقتی قول دادی ۵ شنبه قبل از ظهر جایی باشی ۵ شنبه  قبل از ظهر همانجا باش. فرقی هم نمی کرد که ۹ صبح باشد یا ۱۱ صبح. ساعت دم دست همه نبود که با این دقت قرار بگذارند. احتیاجی هم به این همه دقت نبود. ارزش وقت شناسی به این معنا که ما امروزه می فهمیم محصول انقلاب صنعتی است.  مثلا وقتی قطارها شهر ها را به هم وصل کرد مهم شد که دقیق سر ساعت وبا دقت دقیقه  برنامه ها را انجام دهند و..... درنتیجه ارزش وقت شناسی بالاتر رفت و از زیر مجموعه خوش قولی بیرون آمد و ارزشی مستقل برای خود شد. در جهان پساصنعتی هم کم کم ارزش وقت شناسی دارد کم می شود. آلمانی ها که در نسل های گذشته به وقت شناسی معروف بودند امروزه در تربیت فرزند خود کمتر روی وقت شناسی تاکید می کنند و به جایش ارزش هایی نظیر احترام به  چند-فرهنگی  یا حفظ محیط زیست یا  ارزش های برابری خواهانه فمینیزم را به نسل نو می آموزند.

    و اما کشور عزیز  و در حال گذار ما:  الان ما در کشور و جامعه خود هم جامعه پیشا صنعتی را داریم و هم صنعتی و هم پسا صنعتی.در نتیجه اهمیت ارزش ها هم  قرو قاطی شده! به همین دلیل، اگر کسی مهارت اجتماعی لازم را نداشته باشد سر این موضوع درگیری های شدید و خارج از اندازه پیدا می کند. 
    اونهایی که  هم  وقت شناس هستند و هم مهارت اجتماعی خوبی دارند وقتی با وقت نشناسی دیگران -به خصوص کسبه ای که سفارشی به آنها داده اند- روبه رو می شوند نرم نرمک غرولندی می کنند . نه با پرخاش و خشم بلکه به شکلی که طرف از این وقت نشناسی شرمگین شود. بعدش هم از او برای جبران، خدمات بیشتر می طلبند. خدماتی نظیر تخفیف، نظیر صافکاری و تراشکاری بیشتر، نظیر گرفتن اشانتیون و.... این طوری او را جریمه هم می کنند.  به این ترتیب، اعصابشان کمتر خرد می شوند، بیشتر سود می کنند و دست آخر با این جریمه و آن شرمگینی یارو را  به سمت وقت شناسی سوق می دهند. اما برخی دیگر که به مهارت اجتماعی ندارند،  با خطای ساده ای مثل وقت نشناسی چنان برخورد تندی می کنند که انگار خیانت ناموسی ای شکل گرفته.  همان طوری که گفتم ارزش وقت شناسی  اون قدرها ارزش اصیلی نیست و بسته به وضعیت صنعتی جامعه دارد. ارزش های مثل وفاداری و ..... خیلی اصیل تر هستند. به این معنی که به اندازه  وقت شناسی بسته به ابزار مرسوم در روزگار نیستند و فرازمانی تر هستند

    اشتراک و ارسال مطلب به:


    فیس بوک تویتر گوگل