یادی از تمدن سبا در روز کوروش

+0 به یه ن

گویا عده ای امروز را روز کوروش نام نهاده اند. عده ای از این باستانگرا ها هم باز امروز در فضای مجازی دور برداشته اند تا به اعتبار این که در استوانه حقوق بشر کوروش انسان ها برابر دانسته شده اند، تا می توانند به عرب ها بتازند و تحقیرشان کنند! 


مطلبی را دیدم که نوشته آن گاه که کوروش پاسارگاد را می ساخت عرب فلان جور حقیر و ناچیز بود. این حرف ها از جهل و نادانی و بیسوادی ناشی می شه. تمدن سبا در جنوب شبه جزیره عربستان در ٨٠٠ قبل از میلاد مسیح یعنی ٣٠٠ سال قبل از کوروش شکوفا بوده. قصر هایی هم که از آن تمدن مانده کم از تخت جمشید ندارد. سازه های آبی پیشرفته ای هم در شبه جزیره عرب ٣٠٠ سال قبل از کوروش داشته اند. در مورد سدهایی که این تمدن بنا نهادند در سایت زیر می توانید بخوانید: 

 https://en.m.wikipedia.org/wiki/Marib_Dam  

هخامنشیان خیلی جنبه های تمدنی را از تمدن های دیرینه تر و پیشرفته بین النهرین و آناتولی آموختند. البته درستش هم همینه. دم هخامنشی ها گرم که عرضه این کار را داشتند. کاش ما هم عرضه داشتیم که امروز به جای افتخار به گذشته و استخوان های پوسیده پدران از تمدن های پیشرفته تر از خودمان بیاموزیم و احیانا از آنها جلو بزنیم. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

امشب شب شهابه

+0 به یه ن

به سنت دیرینه مینجیق می خواهم یک سئوال علمی-مامانی مطرح کنم. شهاب باران جبارى که این شب ها زمینیان شاهد آن می باشند از بقایای هالی است. وقتی هالی به خورشید نزدیک می شه یخش آب می شه ودر نتیجه تکه سنگ هایی از آن جدا می شه که ما بعدا آن را به صورت شهاب باران می بینیم. حالا سئوال: سرعت این تکه سنگ ها در هنگام جدا شدن که برابر سرعت خود جناب هالی بوده اند. از سوی دیگر هم که ما اصل هم ارزی گرانشی را داریم که می گه جرم اینرسی هر جسم برابر جرم گرانشی آن هست و درنتیجه شتابی که جسم در میدان گرانشی می گیره مستقل از جرم آن هست. بنابراین هم سرعت اولیه و هم شتاب تکه کنده شده باید برابر سرعت و شتاب خود جناب هالی باشه. پس چرا تکه ها از هالی عقب می مانند؟ ظاهرا که باید الان تکه ها همانجا باشند که هالی هست! در جواب دو عامل به نظرم می رسه اما به سنت سئوال های علمی-مامانی نمی گم تا بحث بشه. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آیا جامعه شناس و انسان شناس باسواد در کشور داریم؟

+0 به یه ن

من قبل از این که با مجموعه خردجنسی آشنا بشوم گمان می کردم که جامعه شناسان ایرانی فقط تکرار مکررات می کنند و برای این که اسم در کنند به اسلاف می پرند! (درست مخالف توصیه سعدی که می فرماید: «بزرگش نخوانند اهل خرد. که نام بزرگان به زشتی برد.») اما با دیدن این مجموعه فهمیدم خوشبختانه ما در کشور جمعی از جامعه شناسان و انسان شناسان خیلی پرمغز هم داریم. سلبریتی نیستند که در هر خانه نامشان شناخته شده باشد اما کارهای ارزشمند دارند انجام می دهند. حالا آقای یاسر عرب همت کرده و این افراد را جمع کرده تا درباره امرجنسی صحبت کنند. لابد اگر در موضوعات دیگر هم بگردیم کارشناسان پرمغز خواهیم یافت. امر جنسی جزو موضوعات تابو هست. اگر در این موضوع این همه کار درجه یک شده لابد در موضوعات دیگر هم کارهای خوبی انجام شده. مشکل قحط الرجال و قحط النسا نیست. مشکل نداشتن دید مدیریتی مناسب در بالادستان برای حل مشکلات کشور هست.
مخصوصا این یکی خیلی قابل تامله. تاثیر خشکسالی بر زیست جنسی روستاییان را بررسی کرده: https://www.aparat.com/v/KmNZn

پی نوشت: احتمالا شما هم زیاد مواجه شده اید با کسانی که از مسئولان و نحوه اداره مملکت انتقادهای تند می کنند و ابراز تاسف می کنند که ملت دست این مسئولان گرفتار آمده اند.اما اندکی بعد با یک نمونه از رفتار های هموطنان و همشهری هایشان مواجه می شوند که آنها را ناخوشایند می آیند (شاید هم رفتار واقعا ناپسند باشد) آن گاه بلافاصله تغییر موضع می دهند و با خشمی دوچندان فریاد می زنند که «اینا» هم از سراین ملت زیادند و این ملت لیاقتی بیش از این ندارد. این برخورد برنامه روزانه عده کثیری از هموطنان هست! هیج کمکی هم به بهبود اوضاع نمی کند اما با فشار عصبی که به شخص گوینده می آورد به سلامت جسمی و روحی او فشار های اساسی می آورد.
واقعیت را بدانید من معتقدم مردم ایران رویهمرفته مردم نجیبی هستند. رفتارهای غلطی که از خود بروز می دهند یا از ضعف آموزش عمومی است یا از این که به علت بی ثباتی و فساد طبقه بالادست حس می کنند اگر چهار تا کلک مرغابی نزنند کلاهشان پس معرکه است. اغلب شان هم-برعکس تصویری که از خود در ذهن دارند- اون قدر زرنگ نیستند که کلک هایی بزنند که به نتیجه برسد و عموم کلک هایی که سوار می کنند آنها را ( همچنین بقیه را) بیشتر به دردسر می اندازد.
اگر اطمینان داشتند که از راه قانونی به حق و حقوقشان می رسند دست از این زیرآبی ها هم بر می داشتند. برای این که عموم مردم به چنین اطمینانی برسند و باورشان شود که از راه قانونی می توانند احقاق حق کنند، اولا قانون باید متناسب با نیاز روز جامعه باشد، ثانیا حدود ده سالی باید بالادستی ها قانون مدار و تا حد قابل قبولی بری از فساد باشند.

خیلی وقت ها هم رفتارهای مردم غلط نیست! ما آن رفتارها را نمی فهمیم که به نظرمان بد می آید! خیلی از کسانی که یکی دو سالی در خارج زندگی می کنند، وقتی برمی گردند انتظار دارند مردم ایران رفتاری مشابه آن چه که در آن کشور دیده اند داشته باشند. اگر رفتار مردم ایران با آن متفاوت باشد به مردم بد و بیراه می بینند.
عده بیشتری هم هستند که حتی در خارج هم زندگی نکرده اند اما تصور خود از خارج را (که چه بسا هیچ واقعیت نداشته باشد) می خواهند به مردم تحمیل کنند و چون هیچ قدرت اعمال نفوذ برای این تحمیل در دست ندارند عصبانی می شوند و به ملت بد و بیراه می گویند!
یک عده هم که نوستالژیک هستند و عشق در گذشته دارند وقتی می بینند هنجارها و رفتارهای مردم عوض شده، عصبانی می شوند و بد وبیراه به ملت می گویند. چه بسا تاریخ مصرف آن رفتار اجتماعی به سر آمده باشد. یا اصلا از اولش رفتار غلطی بوده باشد (نظیر آن که زن و مرد پا به سن گذاشته-به خصوص زنان بیوه- بایستی تا آخر عمر تفریح را بر خود حرام کنند.)

برای این که این جوری بیخودی به هموطنان خود گیر ندهیم و الکی از خشم بالا پایین نپریم، لازم هست که رفتارها وریشه های آنها را بشناسیم. من به شما آقای مرتضی کریمی انسان شناس مقیم کشورمان را معرفی می کنم. من از او یک سخنرانی از مجموعه خرد جنسی شنیده ام که لینکش اینجاست:

یک متن هم در مورد مسافرت های نوروزی امسال نوشته بود که در فضای مجازی دست به دست می شد . من متن را در زیر کپی می کنم تا بخوانید:


دست از تحقیر مردم بردارید!

نگاهی انسان‌شناختی به سفرهای نوروزی، به رغم هشدارها

✍️⁩ مرتضی کریمی

طبیعت با انتشار ویروس کرونا علیه خودخواهی روزافزون انسان طغیان کرد. به همین ترتیب، جامعه نیز به خاطر حفظ کیان خویش، به طور طبیعی از خود دفاع خواهد کرد.

جامعه قابل تجزیه به سلول‌ها و انجام آسان قرنطینه فردی نیست. جامعه را نمی‌شود با خواهش، تهدید، تفنگ، تمسخر روشنفکران و سلبریتی‌ها یا با ترکیب ایدئولوژی‌های علمی-پزشکی با ایدئولوژی‌های دینی و روانشناختی اداره کرد. جامعه منطقِ خودش را دارد.

مقامات تصمیم‌گیرنده، با مشورت پزشکان، روانشناسانِ و جامعه‌شناسانِ حکومتی، فکر می‌کنند که فرد، آمیب یا موجودی تک‌سلولی است. انسان یک حیوانِ اجتماعی‌ است و نمی‌توان جامعه ایران را با جامعه چین مقایسه کرد.

حاکمیت در آنجا بسیار نیرومند، مجهز و پیشرفته است. بیشتر جمعیت یک‌میلیارد و چهارصد میلیونی چین، سال‌هاست که رفتارهای فردی و جمعی‌شان، تابعی از سیاست‌گذاری‌های حاکمیتی شده است. جامعه‌ای که سابقه زندگی کومونیستی در آنها باعث شده‌ تا در مقایسه با کشورهای غربی، فردیت را یک ارزشِ اجتماعی به شمار نیاورند.

همچنین نمی‌توان جامعه ایران را با کشورهای اروپایی یا آمریکا، با ساختار جمعیتی‌ پیر و غیر فعال، مقایسه کرد که دهه‌های متمادی تجربه زندگی فردگرایانه داشته‌اند. در آنجا، انزوا و تنهایی عادت فرهنگی و حتی یک معضل اجتماعی است. (یاد آرید پیشنهاد ایجاد وزارت تنهایی در انگلستان را) در آنجا فردیت یک ارزش اجتماعی است که از کودکی تا بزرگسالی از طریق رسانه‌ و نهادهای آموزشی آموزش داده می‌شود. آنها مهارت‌های بسیاری برای تنها ماندن، لذت از خانه‌نشینی، خودمشغول‌گری، ارتباط اجتماعی بدونِ نیاز به دیدار چهره‌به‌چهره و حضوری دارند و دولت نیز در این راستا امکانات متعدد و متنوعی را فراهم می‌کند.

یکی از مهم‌ترین کارهای یک آدمِ تنها در غرب کتاب‌خوانی است. ۵۹ ٪ ایرانی‌ها کتاب غیردرسی نمی‌خوانند و سرانه کتاب‌خوانی در ایران دوازده دقیقه و نیم در روز است. سرانه ورزش، انجام فعالیت‌های هنری، ساختن آثار دستی، گفتگو با اطرافیان و... احتمالا از این هم پایین‌تر است.

در کشوری که قسمت بزرگی از جامعه (افراد زیر خط فقر) را به حالِ خود رها کرده، ادارات و کارخانه‌ها را تعطیل نکرده، شبکه‌های اجتماعی مجازی فیلتر هستند، رسانه‌های ملی در دست اقلیت، اخبارش دروغین، برنامه‌هایش سانسورشده و سطحی‌ است، هیچ امکاناتی برای ارتباط بدون نیاز به حضور فیزیکی وجود ندارد انتظارِ در خانه ماندن، همان قدر خنده‌دار است که دولت و طبقه متوسط از بی‌خانمان‌ها انتظار دارند در «خانه» بمانند.

حاکمیت سالهاست به مقدس‌سازی خانواده با تعریف خودش پرداخته که در آن زن در خانه مشغول بچه‌داری و آشپزی و مرد در بیرون مشغول کار است. اوقات فراغت، با دیدن سریال‌ و فوتبال، رفتن به رستوران‌ها، مساجد، هیئت‌ها و اماکن زیارتی و تظاهراتِ دولتی پر می‌شود.

برای باقی مردم (طبقه متوسط) ورزش‌کردن، رفتن به طبیعت، تماشای برنامه‌های ماهواره‌ای، دیدن سریال‌های خارجی، حضور درشبکه‌های اجتماعی مجازی و... را هم می‌توان اضافه کرد.

در ایران، ما بیشتر اوقات خود را با اقوام یا دوستان و همکاران می‌گذرانیم. حتی رفتن به طبیعت، ورزش، رفتن به سینما و رستوران... همه به حضورِ یک همراه وابسته است. ساعات تنهایی، ساعاتی‌ است که ما از زندگی لذت نمی‌بریم و جزو ساعاتِ تلف‌شده زندگی ما محسوب می‌شوند.

مسافرت در این ایام صددرصد غلط است.

اول، بین رفتار غلط و شخصیتِ آدم‌ها فاصله بگذاریم. به گزارش‌های دروغِ تلویزیونی اعتماد نکنید. از کجا معلوم برخی از همین آدم‌ها آخرین پس‌انداز خود را به کادر بیمارستان محل زندگی خود هدیه نداده باشند؟‌

دوم، مردم را با دادن نسبت‌های ناروا تحقیر نکنید. کدام آدم آموزش‌دیده‌ای حاضر است جان خود و عزیزترین کسانش را به خطر اندازد و پای در جاده مرگ و بیماری بگذارد؟ هنوز آمارِ کرونا، به آمار تصادفات جاده‌ای در ایام نوروز نرسیده است. تحقیرکنندگانِ مردم عادی در سال‌های گذشته از سفر نوروزی به خاطر خطر تصادفات خودداری می‌کرده‌اند؟

سوم، هر روز که بگذرد نیاز به توجه به ابعاد اجتماعی برجسته‌تر خواهد شد. به جای سرزنش، رفتار خوب را نشان داده و به مردم زمان بدهیم. تغییراتِ فرهنگی یک‌شبه حاصل نمی‌شوند. در خانه چه کنیم که به مسافرت نرویم؟ چگونه می‌شود خانه‌ها و فضاها را بدون ملاقات حضوری به هم وصل کرد؟ مثلاً ساعاتی را برای کنسرت محلی از بالکن‌ها اعلام کنیم یا پارچه‌نوشته‌های روحیه‌بخش به پنجره‌های خانه نصب کنیم.

آخر اینکه این بار دیگر نمی‌توانیم فقط به توصیه‌های فردی‌شده پزشکی و روانشناسیِ بابِ میل اصحاب قدرت گوش کنیم. بی‌خانمان‌ها، کارگران روزمزد و... دریابیم.

@Mortezakarimi77

پی نوشت دوم: الان که دوباره نوشته مرتضی کریمی را خواندم به یک خودشناسی رسیدم. من شخصی هستم که خیلی روی فردیت خودم تاکید دارم و قسمت اعظم روز م با فعالیت های فردی نظیر مطالعه می گذرد. از بچگی چنین بزرگ شده ام. تا ۶ سالگی تنها نتیجه، تا ۱۲ سالگی تنها نوه و تا ۱۳ سالگی تنها فرزند بودم و در همسایه ها هم کودکی نبود!
برای من جامعه ایران یک مقداری تعدیل کننده است. شاید برای من راز جذابیت زندگی در ایران درمقابل کشورهای غربی در همین نکته نهفته باشد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

تاثیر تخریب محیط زیست بر رفتارهای جنسی

+0 به یه ن

اینجا خانم متخصص جامعه شناسی توضیح می ده که تبعات خشکسالی برای جامعه به خصوص در زمینه های جنسی نظیر یائسگی زودرس یا گسترش فحشا چیه: https://www.aparat.com/v/KmNZn

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

دانای کل

+0 به یه ن

هر چه قدر آدم ها کمتر می دانند و می فهمند، همان قدر خود را بیشتر دانای کل می دانند. معمولا پدر و مادر هایی که مطالعات وسیع دارند و سفرهای های متعدد کرده اند، کمتر از والدین کم سواد که بیشتر از محیط پیرامون خود (محله و طبقه اجتماعی خود) ندیده اند ادعا می کنند که صلاح فرزند خود را به طور تمام و کمال می دانند و درنتیجه فرزندشان بی چون و چرا باید از آنها اطاعت کند. 🍀@minjigh

نمونه اش همین مسئله انتخاب رشته! والدینى که مطالعه وسیع دارند می فهمند که رشته ها سیال هستند. بسته به ظهور فن آوری های جدید و عوامل متعدد دیگر برخی رشته ها ومشاغل روی بورس می آیند و برخی دیگر از بورس می افتند. به علاوه این را هم می فهمند که اگر درس را با علاقه نخوانیم هیچ چی نمی شیم. در نتیجه در انتخاب رشته خیلی روی نوجوان فشارنمی آورند. اما والدین کم سوادتر و کم فهم تر جز یکی دو رشته چیزی نمی شناسند و با فشار بسیار اصرار دارند فرزندشان حتما یکی از این دو رشته را (عموما پزشکی) بخواند 🍀@minjigh

والدین با دانش تر با افق های دید وسیع تر معمولا به جای آن که فشار بیاورند که فرزندشان رشته خاصی را بخونه سعی می کنند شرایطی فراهم کنند که فرزندشان با رشته های متنوع تری آشنا بشه تا با توجه به روحیات خاص خودش بهترین انتخاب را بکنه و بعد از انتخاب با شیوه بهتری در اون رشته ادامه بده. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

Einstein's Quantum Riddle

+0 به یه ن

الیار عزیز نظر مرا در مورد فیلم مستند Einstein's Quantum Riddle
ساخته PBSپرسیده بود. دیشب با شاهین دیدیم. مثل اغلب ساخته های PBS مستند بسیار خوبی بود. جز چند دقیقه آخرش که در جهان هولوگرافیک بود و چند دقیقه وسطش که در مورد عرفان شرقی بود (البته خودش هم گفت که just for fun) بقیه حرف ها معتبر و قابل اعتماد بود.

دیدن این مستند زیبا را توصیه می کنم.

یک توضیحی هم بدهم: این مسئله quantum entanglementبرای کسی خیلی عجیب هست که ذهنش با نسبیت خاص شکل گرفته باشد. برای کسی که نسبیت خاص نمی داند اون قدر ها هم عجیب نیست!

در واقع در چارچوب  علیت نسبیتی اعجاب برانگیز است نه در چارچوب علیت به معنای عام.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کلاس هایی مفید برای آینده شغلی

+0 به یه ن

دوره‌ی کارسوق‌های علم داده تمام ابزار مورد نیاز علم داده در علوم علی‌الخصوص فیزیک را پوشش می‌دهد. این دوره با مباحث پایه آغاز شده و شرکت‌کنندگان در پایان اطلاعات کافی و توانایی حل مسئله خواهند داشت. با توجه به اهمیت این ابزار، فرصت شغلی وسیعتری در انتظار شرکت‌کنندگان خواهد بود. شرکت‌کنندگان حضوری ملزم به انجام تمرینات خواهند بود و در پایان دوره گواهینامه‌ی شرکت دریافت خواهند کرد.  ویدئوی کلاس‌ها ضبط و در شبکه‌های عمومی منتشر خواهد شد و افرادی که به طور غیر حضوری در انجام تمرینات شرکت کنند نیز بنا به درخواست گواهی دریافت خواهند کرد. برای هماهنگی شرکت حضوری به اینجانب ایمیل (vafaei.sadr@gmail.com) بزنید.

اطلاعات بیشتر در: http://physics.ipm.ac.ir/~vafaei/

علیرضا وفایی‌صدر
محقق پسادکتری پژوهشکده‌ی فیزیک،
پژوهشگاه دانش‌های بنیادی
——————————————

👆👆👆👆👆👆👆👆لطفا در مورد این برنامه در جمع آشنایان خود اطلاع رسانی کنید. مقدمه ای است برای کلاس های یادگیری ماشین که من چند ماه هست در مورد آن در وبلاگ و کانالم می نویسم.این برنامه را ترتیب می دهیم به این امید که جوانان کشور ما هم از برکات این معدن طلا ی قرن ٢١امی (یادگیری ماشین) بی نصیب نمانند. جوانان عزیز ، این گوی و این میدان. آینده شغلی خود را به دست خودبسازید!
اگر در تهران نیستیدمی توانید در کلاس ها غیر حضوری هم شرکت کنید.
یاسمن فرزان

🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نتایج نظرسنجی در مورد اهمیت ریاضی و فیزیک و علوم مهندسی

+0 به یه ن

با سلام و عرض ادب
نتایج نظر سنجی و گفت و گوهایی را که در مورد علاقه مندی جامعه به دانش های بنیادی و علوم مهندسی داشتم به همراه پیشنهادهایی عملی برای بالا بردن انگیزه و سطح روحیه دانشجویانی که قبلا این راه را انتخاب نموده اند درلینک زیرین می توانید ملاحظه بفرمایید.

http://physics.ipm.ac.ir/~farzan/Analysis.pdf

از همه عزیزانی که در انجام این پروژه مرا یاری رساندند صمیمانه سپاسگزارم.
با احترام
یاسمن فرزان

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

راه‌های تشخیص علم از شبه‌علم

+0 به یه ن

 مقاله من در مورد راه های تشخیص علم از شبه علم را می توانید در اینجا بخوانید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

بحث و گفت و گو در مورد علاقه مندی جامعه به دانش های بنیادی و علوم مهندسی

+0 به یه ن

با سلام،

همان گونه که اطلاع دارید از اواسط دهه 80 هجری تا به امروز درصد دانش آموزانی که  رشته های علوم پایه یا علوم مهندسی را انتخاب می نمایند کاهش چشمگیر داشته است.

در این زمینه من تحقیقی انجام داده ام و به نتایج جالبی رسیده ام که در حال تهیه گزارش آن هستم.

روز شنبه ساعت 4:30 به بعد در کلاس A طبقه همکف این نتایج را ارائه خواهم داد. حضور شما و انعکاس نظراتتان مایه غنی تر شدن این رویداد خواهد بود.

 

محل برگزاری: فرمانیه، جنب فربین، پژوهشگاه دانش های بنیادی،  طبقه همکف، کلاسA

 

زمان: شنبه 11 اسفند سال 97

ساعت 4:30

 

این جلسه بحث گفت و گو مختص فیزیکدانان  یا ریاضیدانان و یا مهندسان نیست. امیدوارم در این جلسه، علاوه بر این   عزیزان، افراد از رشته های گوناگون (هنر، ادبیات، اقتصاد، علوم انسانی، علوم پزشکی، فن- حرفه ای و....)  و نیز کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند هم شرکت نمایند.

به امید دیدار،

یاسمن فرزان

 

نظرسنجی زیر در راستای همین پروژه بود:

https://yasamanfarzan18.wispform.com/f2ea88a6

 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل