مقاله دانشجوی سابق من (I am proud of him)

+0 به یه ن

بالاخره نمُردم و روزی رسید که سرم را بالا بگیرم و بگویم به دانشجوی سابقم افتخار می کنم. سال ها پیش استاد راهنمای تز کارشناسی ارشد نویسنده اول این مقاله بودم.

https://arxiv.org/pdf/2307.01753.pdf

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نانوگراو

+0 به یه ن

خبر مهم امروز نتایج نانوگراو هست. اثر امواج گرانشی آماری را روی زمان بندی پالسارها گزارش داده اند. چیزی که برای من مهم هست اینه که این نتایج روی ماده تاریک فوق سبک حد می ذاره.
یادتان هست پارسال به مناسبت روز جهانی زنان در علم در مورد جاسلین بل صحبت کردیم؟ در برنامه من یک اشاره ای به اهمیت یافته او (پالسارهای رادیویی) کردم. این هم یکی از موارد بود. 
لینک مقالات مربوطه را می ذارم:
https://arxiv.org/pdf/2306.16219.pdf
https://arxiv.org/pdf/2306.16228.pdf

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کتاب یا مقاله؟

+0 به یه ن

دیروز من یک پست کوتاه نوشتم که این سید جواد سید طباطبایی هم-مثل اغلب ریش سفیدان  مرید پرور جامعه آکادمیک که کیش شخصیت برای خودشاان راه انداخته اند و نیز عموم نزدیک به تمام حوزویون- مقاله در مجلات داوری شده معتبر بین المللی چاپ نمی کرد. یکی گفت عوضش کتاب می نوشت. من ابدا منکر ارزش نگارش کتاب آکادمیک نیستم. خیلی هم افتخار می کنم که کتاب همسرم درمورد سیاهچاله ها توسط انتشارات اشپرینگر چاپ شده است. اما یک پژوهشگر درست و حسابی (نه بنیانگذاران کیش شخصیت و راه اندازان خیل مجیز گویان پشت سر) که می خواهد کتاب بنویسد ابتدا چندین مقاله در اون زمینه می نویسد چند دوره درس می دهد و جزوات درسی ترتیب می دهد دست آخر به این ها سر و سامانی می دهد و کتابی می نویسد. یا تنهایی یا به همراه یکی دو همکار که همین گونه روی موضوع کار کرده اند. تک تک قدم هایش هم داوری می شود. هم مقاله هایش و هم درس هایی که داده از طریق به چالش کشیده شدن توسط دانشجوی نخبه که کلاس را گذرانده اند. اون موقع می شود کتاب درست و درمون علمی در زمینه تخصصی. همسر من هم قبل از این کتاب نوشتن را آغاز کند هم چند دوره سیاهچاله درس داده بود و درسنامه ای تهیه کرده بود که دانشجویان نخبه کشور آن را خوانده بودند و چکش کاری کرده بودند..  مقالات زیادی در باره سیاهچاله نوشته بود. این طوری می شود که هر صفحه کتاب محتوای قابل چشمگیر دارد.

اما کتاب های سید جواد سید طباطبایی چی؟ حیف اون همه کاغذ که برایش تلف می شود! حیف اون وقت و چشمی که برای خواندنشان می گذاریم! چند صد صفحه کتاب هست که عمده آن پریدن و پرخاش به همتایان  کیش-شخصیت-راه انداز قبل خود هست و بقیه اش هم عمدتا روده درازی بی محتوا. اصل حرفش را می شد به جای ششصد صفحه در سه چهار صفحه نوشت. این طور می شود که هیچ انتشاراتی معتبر بین المللی کتاب های سید جواد سید طباطبایی را چاپ نمی کنند. فقط مریدانش به به و چه چه می کنند!

شاید بگویید فیزیک و فلسفه با هم فرق دارند و در فلسفه راه و رسم همین هست. نه جانم! چنین نیست! متاسفانه عده ای در کشور ما به اسم فلسفه دکان برای خود راه انداخته اند تا کیش شخصیت راه بیاندازندو عده ای مجیز گو پشت سر خود ردیف کنند. 

در پژوهشگاهی که من درآن مشغولم  یک پژوهشکده فلسفه هم هست. اهل سروصدا و راه انداختن کیش شخصیت و از خود سلبریتی ساختن نیستند اما کار علمی درست و درمون در زمینه تخصصی خود انجام می دهند. مقالاتشان هم در مجلات معتبر داوری شده به چاپ می رسد. قبلا در این مورد نوشته بودم:

http://yasamanfarzan.arzublog.com/post-109411.html

اتفاقا رئیس اون پژوهشکده هم کتاب دارد که در زیر لینکش را می گذارم.  الان دیگه در کشور ما محقق درست و درمون -که در جامعه جهانی همرشته های خود سر میان سرها می توانند بلند کنند- پیدا می شه!.  به خصوص در میان نسل جوان تر. دیگه لازم نیست «شیرینی سیز لیخ دان ایده یه قاقا دییپ» از امثال سید جواد سید طباطبایی برای خودتان دانشمند اعظم و یک بت غیرقابل نقد  بسازید.

لینک کتاب همسرم در مورد فیزیک سیاهچاله ها (محمد مهدی شیخ جباری)

https://link.springer.com/book/10.1007/978-3-031-10343-8

 

لینک کتاب دکتر وحید رئیس پژوهشکده فلسفه پژوهشگاه دانش های بنیادی

https://www.amazon.com/Epistemology-Belief-H-Vahid/dp/0230201466

 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

ساختمان های بلند و پدیده زلزله

+0 به یه ن

١- طبقات بالای برج ها به علت بلندی ساختمان و شکل پذیری ضروری آن ، در هنگام زلزله به شدت و با دامنه نوسان بیشتر می لرزند اما اسکلت ساختمانی که با اصول آیین نامه ساخته شده است ، فرو نمی ریزد.
٢- به علت لرزش شدید در طبقات بالا، دکوراسیونی که به اندازه کافی استوار نشده اند و همچنین سقف کاذب ممکن است با سرعت زیاد پرتاب شوند.
ساکنین طبقات بالا باید با این پرتابه ها دچار ترس و شوک نشوند و به پایداری کلی ساختمان اطمینان داشته باشند.
٣- برای کمتر کردن احتمال سانحه باید در نصب دکوراسیون منزل دقت کرد و از شیشه و آینه کمتر بهره برد. به هنگام وقوع زلزله باید در محل های امن نظیر زیر میزهای فلزی و چوبی محکم و در مثلث های ایمن پناه گرفت.
*- میز های شیشه ای و چوبی ظریف مشکل ساز می شوند.
٤- راهروها و راه پله های اضطراری باید همواره باز باقی بمانند تا در مواقع اضطراری بدون مانع و ازدحام بتوان ساختمان را تخلیه کرد. هیچ کدام از در های راه پله های اضطراری در طول شبانه روز و هیچ کدام از درهای سالن های اجتماعات به هنگام تجمع نباید قفل باشد. علت تعبیه چندین در برای سالن اجتماعات ، امکان تخلیه سریع و بدون ایجاد ازدحام ، به هنگام اضطرار هست. از قرار دادن وسایل بلااستفاده خانه در راه پله ها بپرهیزیم تا در مواقع اضطرار و در هنگام تخلیه سریع ساختمان موجب مصدومیت و اتلاف وقت نشوند.
۵- لرزش طبقات فوقانی برج به هنگام لرزه می تواند بسیار زیاد باشد. در صورت عدم آمادگی ذهنی برای چنین لرزشی، ساکنان ممکن هست دچار اضطراب و پانیک شوند. خطرات این اضطراب برای سلامت از خطرات خود زلزله برای ساکنان برج بیشتر خواهد بود. با آموزش مناسب قبل از زلزله می توان از این اضطراب وخطرات ناشی از آن پیشگیری کرد.
۶- کودکان از مشاهده اضطراب و پانیک والدین در هنگام زلزله دچار آسیب های روانی جدی می شوند. برای کودکان مشاهده اضطراب والدین بسی مهیب تر از خود زلزله هست.
۷- برای آمادگی در برابر زلزله در جلسات آموزشی که در این زمینه برقرار می شود ، بایستی شرکت بکنیم. در صورت برگزاری چنین جلسات آموزشی یا مانور زلزله یا آتش سوزی در برج، باید نهایت همراهی را انجام دهیم تا در مواقع اضطراری خود و خانواده مان را از خطرات مصون داریم.
۸- با آگاهی و آمادگی برای زلزله ، خود و خانواده مان را از خطرات آن مصون نگه خواهیم داشت. به این ترتیب نیروهای امدادی از جانب مجتمع ما آسوده خواهند بود تا به کمک آسیب دیدگان زلزله در ساختمان هایی بشتابند که در برابر زلزله مقاوم نیستند.
آمادگی ما برای زلزله و عدم نیاز ما به نیروهای امدادی در زلزله مترادف هست با امکان حضور نیروی امدادی در محلات آسیب پذیر و نجات جان انسان ها.
۹- در هنگام ارتعاشات ، فرار از ساختمان های بلند صحیح نیست . باید در مثلث های امن خانه پناه گرفت و سر و صورت را حفظ کرد و بلافاصله پس از خاتمه لرزش با بستن گاز و آب ساختمان را ترک کرد ، تا پسلرزه ها یا لرزه اصلی که بدنبال پیشلرزه خواهد آمد ، مشکل ساز نشود.
در هنگام زلزله فرار از طبقات بالا ، ناموفق خواهد بود و در بیرون ساختمان ریزش نما و ساختمان های پیرامونی هم مشکل ساز می شوند. در این هنگامه فرار از ساختمان یک یا دو طبقه می تواند موفقیت آمیز است.
۱۰- نکته مهم این که ، طبقات بالای ساختمان ، به ویژه ساختمان های فولادی ، نوسان شدیدی خواهد داشت و برای این شوک باید همه اهل منزل حضور ذهن داشته باشند ، ولی این نوسان شدید مشکلی برای سازه ساختمان نخواهد داشت ولی اشیاء ناپایدار قفسه ها را پرتاب خواهد کرد ، در این هنگام اشیاء تیز و سنگین و شکننده بسیار مشکل ساز می شوند.
از این رو در چیدمان اشیاء ، بویژه در پیرامون تخت خواب ها ، باید به این مورد توجه ویژه کرد.
۱۱- گنجه های سنگین و تثبیت نشده در دیوار ، به هنگام زلزله نیروی بیشتری دریافت می کنند و احتمال واژگونی دارند ، مخصوصا" اگر اشیاء سنگین در ردیف های بالای گنجه باشد.
تثبیت درست و حسابی گنجه ها به دیوار ، همانند بستن کمربند ایمنی در رانندگی است و مانع از واژگونی و ضربه می شود ولی باید توجه داشت که کمربند ایمنی نمی تواند نخ کم مقاومتی باشد!! منظور این که گنجه ها نباید با پیچ های کوچکی تثبیت شوند که به هنگام‌ زلزله امکان کنده شدن از دیوار را داشته باشند.
🌹🌹🌹
لطفا" این مطلب را به طور گسترده در شبکه های اجتماعی منتشر کنید ، تا آگاهی هموطنانمان در این رابطه بیشتر شود و تبعات منفی شوک زلزله پایین بیاید.
مثلث های امن خانه ( مثلث حیات)
⬇️⬇️⬇️
@Aziztab
این متن که توسط آقای مهندس رنجبری قوزوللو نهایی شده است، از کانال فرزانگان دانشکده عمران تبریز برگرفته شده است.
تا به کنون صدها نفر از کارشناسان سازه آن را ملاحظه کرده اند.
توجه کنیدکه این نوشته، ترجمه ای از متن های خارجی نیست! با در نظر گرفتن واقعیت های ساخت وساز در شهری مانند تبریز نوشته شده و مورد تایید تلویحی صدها کارشناس سازه که تجربه کاری در همین مرز و بوم دارند واقع شده است.
خواهشمندم تا می توانید این متن را دست به دست کنید. چه بسا به هنگام زلزله جان یکی از آشنایان شما را بتواند نجات دهد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

خطاب به دانشجویان

+0 به یه ن

در شرایط سخت و خفقان که ناامیدی به سراغ آدم می آید هیچ راهکاری بهتر و مفیدتر از غرق کردن خود در دنیای علم نیست.

«روز می شه این شب»
اما تا اون موقع با تمام قوای فکری  خود را در علم و دانش و پژوهش غرق کنید. بعد از روز شدن این شب خواهید دید که چه قدر این توصیه به درد شما خورده. اگر چنین نکنید به لحاظ روحی در هم می شکنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کتاب های درسی ریاضی

+0 به یه ن

مدتی پیش نوشته بودم که با حذف برخی مفاهیم ریاضی  در سال ۹۷ در کتب درسی دبیرستان نابسامانی زیادی در امر آموزش رخ داده. دوستی در فضای مجازی از من سئوال کرد که برای جبران، فرزندان دبیرستانی مان چه کتبی بخوانند؟ من هم قول دادم از یک همکار که در مورد تدریس ریاضی در دبیرستان صاحبنظر هست بپرسم. همان موقع پرسیده بودم اما پیام مرا دریافت نکرده بودند. (من این جور چیزها را پشت گوش نمی اندازم)  امروز فرصتی پیش ‌آمد و با ایشان صحبتی کردم. توصیه اول  ایشان کتب درسی نظام قدیم بود . منظور از نظام قدیم هم همان کتاب های درسی ای بود که در حدود سال ۹۵ تدریس می شد. اون کتب را تایید کردند. بعد هم توصیه کردند که در اینترنت به انگلیسی بر حسب سال تحصیلی دبیرستان جست و جو کنند. به انگلیسی مطالب درسی مفیدی در این زمینه هست.

جواب ساده، مختصر و مفید! 🙂

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آیا در کشور ما قحط الرجال یا قحط النسا هست؟

+0 به یه ن



در ماه های اخیر در یک سری فعالیت های علمی-اجرایی در کشور مشغول بودم که فرصتی فراهم آورد که رزومه برخی از قسر نخبه پژوهشگران نسل جدید را بررسی کنم. خوشحالم عرض کنم که نسل نویی از پژوهشگران بسیار زبده در کشور به میدان آمده که در سطح جهانی کار می کند.  اگر شرایط فراهم باشد این قشر از پژوهشگران کاملا پتانسیل آن را دارند که رنسانسی پدید آورند.  امسال  انتخاب برنده جایزه ابوریحان بسیار سخت هست. از بس که رزومه های قوی آمده اند. خوشحالم که در صد بزرگی از رزومه های قوی متعلق به خانم های پژوهشگر هست. 


 در هنگام تصمیم گیری برای دعوت سخنران های مدعو برای کنفرانس انجمن فیزیک فهرست بلند بالایی از سخنرانان از گوشه کنار کشور که در سال گذشته مقالات در خور توجهی منتشر کرده بودند تهیه کردیم. لیست بسیار بلند تر از ظرفیت کنفرانس امسال برای دعوت بود. خوشحالم که بگویم حدود یک چهارم این پژوهشگران زبده در داخل همین کشور خودمان مشغول فعالیت هستند. آن هم نه فقط در تهران. در استان های مختلف هستند.  حدود سه چهارم پژوهشگران زبده در خارج هستند اما با این شرایط ارتباطات و اینترنت مرزهای داخل و خارج تا حد زیادی -دست کم در همکاری علمی-شکسته شده است. همین  بیست و پنج درصد ساکن ایران هم  باز پتانسیل رنسانس دارند.

به عنوان رئیس پژوهشکده فیزیک یکی از دغدغه هایم این شده که بتوانم بودجه ای فراهم کنم (از طریق گرنت های مختلف) که بتوانیم عده بیشتری از پژوهشگران زبده را استخدام نماییم.  تعداد متقاضیان زبده بسی بیشتر از ظرفیت بودجه فعلی پژوهشکده هست. چند ماه پیش که مسئولیت را بر عهده گرفتم گمان نمی کردم این همه متقاضی زبده باشند. این کلیشه که همه نخبگان مهاجرت می کنند، آن تصور را در من ایجاد کرده بود که مشکل بتوانیم فرد مناسبی برای استخدام بیابیم. درسته که درصد بزرگی از نخبگان (بیش از نصف) مهاجرت می نمایند اما همان درصدی هم که مایل به ماندن در ایران یا بازگشت به ایران هستند بسی بیشتر از ظرفیت جذب ما در پژوهشکده هست. 


اخیرا برخی از قطب های کیش شخصیت در ایران دوره افتاده اند که «واویلا! سطح پژوهش دارد افت می کند. محققان جوان  در ایران نوآوری نمی کنند. عمیق نیستند. بسیط هستند.» معنی و مفهوم این جملات گهربار آن هست که دیگه نسل جدید محققان مرا  به عنوان قطب و مراد خود نمی پذیرند و به افق های دوردست می نگرند. کسی نیست به آنها بگه چندین دهه، جناب عالی و مریدانتان  در عمق خود غور کردید و نوآوری  فرمودید برای  هفت پشت ایرانیان بسه! ماشالله در هر موضوعی هم نظرات صادر کردید و بر اساس نظرات حضرات، ضربه ای به مملکت زده شده است. بدون داشتن هیچ گونه معلومات زیست شناسی و یا ژنتیک در مورد فرگشت نظر  دادید و سخنرانی کردید بی آن که در جمع خود یک متخصص امر را هم راه دهید که نظرات مشعشع تان را به نقد بکشد. بدون داشتن کوچکترین دانش فنی در مورد اینترنت یا علوم ارتباطات اجتماعی در مورد فیلترینگ نظر دادید و.....  دهه ها، نظرهایتان را هم گذاشتند روی چشم شان. بسه دیگه! به اندازه کافی گل کاشتید. بذارید مردم ایران به طور اعم و پژوهشگران ایرانی به طور اخص، از دست شما وگلکاری هایتان نفسی بکشند و بال و پری بگشایند. 


آیا در کشور ما قحط الرجال یا قحط النسا هست؟


همان طوری که وقتی رزومه های پژوهشگران نسل نو ایرانی  را در رشته فیزیک بررسی می کنیم خیل عظیمی از رزومه های درخشان می بینیم در سایر  رشته ها و فعالیت ها هم رزومه های درخشان فراوانند. نمی دانم چرا این پیشرفت و این سرمایه انسانی، در رسانه های پرمخاطب منعکس نمی گردند؟! رسانه ها ی فارسی زبان -چه در داخل و چه در خارج – خودشان را محدود به پوشش دادن آرای کسانی می شوند که سی سال هست همان حرف ها را تکرار می کنند.  این تصویر را در ذهن مخاطب به وجود می آورند که کسی نیست حرف تازه ای بزند. ایده نویی در میان نیست. در قدم بعدی، ناخودآگاه این نتیجه را می گیریم که در این برهوت ایده و  فقدان نگرش نو و به روز ، هر تحول اساسی که در کشور صورت بگیرد  سقوط در یک قهقرا خواهد بود چرا که نه کسی هست که جربزه ای داشته باشد و نه فکر نوی قابل عرضی.  به غلط القا می کنند که اگر به وضع موجود راضی نشویم آلترناتیو یا استبداد فردی با طعم ایدئولوژی ایرانشهری  است یا هرج و مرج و خط کشی ها و دعواها ی قومی. یکی بد تر از دیگری.

 پارسال سایت بی بی سی فارسی ماه ها یک مقاله از محمد قائد را در صفحه اول خود گذاشته بود و در کوران حوادث و اتفاقات در این روزگار با تغییرات سریع   آن را بر نمی داشت. تو گویی که دیگه متفکرتر از محمد قائد در این مملکت پیدا نمی شود. اگر از زبان یک زن همان حرف ها بیان شود اسم خاله زنک بر او می گذارند اما همان ردیف حرف ها از زبان قائد ماه ها  به عنوان عالمانه ترین تحلیل از وضعیت کشور به خورد خوانندگان داده می شود.


این در حالی است که کشور ما متفکر در زمینه های گوناگون بسیار دارد. به خصوص در میان نسل نو. جناب قائد و دیگر افراد مانند او که رسانه های پرمخاطب آرا و نظراتشان را نشر می دهند دو سه مشاهده از دور و بر خود دارند و آن را تعمیم می دهند. برای یک اظهار نظر سر میز شام یا یک نوشته وبلاگی غیرتخصصی -نظیر نوشته های خود من در وبلاگم -این میزان مشاهده شاید کافی باشد اما برای یک تحلیل  جامعه شناسی درست و درمون، باید با شیوه های علمی داده جمع آوری کرد. در رشته های علوم انسانی نسل نویی از پژوهشگران همین کار را می کنند . برعکس سلبریتی های علوم انسانی که رسانه ها آنها را حلواحلوا می کنند! این سلبریتی های علوم انسانی فقط می خواهند به کمک مریدان و کاریزما مخاطب را مقهور خویش سازند. تحلیل قوی ای ندارند. از اونها آبی برای اصلاح مملکت گرم نمی شه. اما این خیل عظیم پژوهشگران بی نام و نشان اما فعال و جدی کشور اگر  به میدان بیابند می توانند برای مشکلات عدیده کشور راه حل دهند.

پتانسیل انسانی برای تحول اساسی رو به رشد و پیشرفت و تعالی در کشور ما بسیار زیاد هست.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کنفرانس نوترینو

+0 به یه ن


 

هر دو سال یک بارکنفرانس بزرگی به نام کنفرانس نوترینو به میزبانی یک شهر متفاوت برگزار می شود. در سال ۲۰۱۸ کنفرانس در هایدلبرگ برگزار شد. در سال های  ۲۰۱۶و ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰من جزو کمیته  مشاوران علمی برگزاری بودم. امسال کنفرانس را همکاران کره ای به صورت آنلاین برگزار می کنند. امروز روز آخر کنفرانس هست. در این گونه همایش های بزرگ بیشتر سخنرانی ها توسط همکاران آزمایشگر ارائه می شود که در آن آخرین نتایج خود را که هنوز منتشر هم نشده ارائه می دهند. در واقع نتایج  مهم خود را نگه می دارند تا در یکی از این همایش های بزرگ  ارائه دهند. تعداد سخنرانی های تئوری در این همایش ها خیلی محدود هست. امسال این افتخار را داشتم که یکی از سخنرانان مدعو باشم. 

 

(البته افتخاری مشابه قبلا دو بار هم  نصیبم شده بود. دوبار دعوت شدم تا سخنران پلنری کنفرانس ICHEPباشم اما چون هر دو بار در آمریکا برگزار می شد نتوانستم بروم. همایش مختلف در کشورهای مختلف  سالی چند بار دعوت می شوم اما دعوت شدن برای کنفرانس های بزرگ نظیر ICHEP، نوترینو و استرینگ افتخار محسوب می شود. آنلاین برگزار شدن به ما-پژوهشگران مقیم ایران- ساخته! می توانیم در همایش هایی شرکت کنیم که به طور حضوری برایمان امکان پذیر نبود. مثلا آزمایشگاه فرمی، ایرانی ها را راه نمی دهد! یعنی از بالا دستور دارند که هیچ ایرانی را راه ندهند. تا جایی که می دانم (البته مطمئن نیستم) حتی ایرانی هایی را که پاسپورت آمریکایی یا اروپایی هم گرفته اند  را راه نمی دهند.

طبعا فیزیکدان های آزمایشگاه فرمی از این دستور اصلا دلخوش نیستند و مدام هم شکایت خود را ابراز می دارند اما چاره ای جز اطاعت نمی بینند. بعد از کرونا سمینارهای هفتگی شان را آنلاین کردند و اولین کسی که دعوت به سخنرانی کردند من بودم!)

 

دیروز (جمعه) نوبت سخنرانی من بود. من اسلاید هایم را یکشنبه گذشته- قبل از همایش -آماده کرده بودم. اما در طول هفته اسلاید ها را با  توجه به سخنرانی های ارائه شده به روزتر کردم. قرار بود پی-دی-اف  ارائه را ۲۴ ساعت قبل از موعد سخنرانی آپلود نماییم. یک ساعت بعد از آپلود سخنرانی باز آزمایش سوپرکامیونده نتایجی ارائه کرد که من صلاح دیدم دو اسلاید به اسلایدهایم اضافه کنم. این دو اسلاید در فایل سخنرانی ام که با زوم ارائه کردم هست اما در فایل آپلود شده نیست.

آهنگ تغییرات در پژوهش این گونه سریع هست. به روز بودن در این وضعیت تلاش بسیاری می طلبد.

 

سخنران عمومی همایش پروفسور کاجیتا بود. همان برنده جایزه نوبل که ما هم برای ارایه سخنرانی عمومی در همایش فیزیک ذرات و میدان ها که چند هفته پیش  به همت انجمن فیزیک و دانشگاه شاهرود برگزار شد دعوت کرده بودیم. درواقع دکتر عزیزی (از دانشگاه تهران که دبیر همایش بودند) دعوت کرده بودند.

 

برای اطلاعات بیشتر در مورد این همایش مراجعه کنید به

https://neutrino2022.org/

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نوشته ای از دکتر سپهر قاضی نوری در نقدِ نقدِ مسئولان به مقاله نویسی دانشگاهیان

+0 به یه ن

 قبلا هم در مورد نظرات دکتر قاضی نوری نوشته بودم. من یک سخنرانی از ایشان شنیده بودم که درمورد مشکلات ساختاری وزارت علوم و تشکیلات موازی بود. نشان می داد چگونه تشکیلات موازی کارآیی سیستم را کاهش می دهد و مانع روند پاسخگویی می گردد. اختیارات تصمیم سازی دست یک نهاد، پول و امکانات دست دیگری است و آنگاه تشکیلات دیگر باید در برابر مجلس پاسخگو باشد! این آشفته بازار،دنتیجه اضافه شدن تشکیلات موازی خلق الساعه هست! 


 در زیر متن دکتر قاضی نوری را کپی می کنم. با همه موارد  عنوان شده توسط دکتر قاضی نوری در این متن موافقم هستم اما نکته سوم را تصحیح می کنم. این اتفاق "اخیرا" به وقوع نپیوسته هست! اتفاقا همان دسته از استادان که در برهه هایی هم سمت های مشاوره ای برای مسئولان رده بالا داشتند این حرف ها را یاد مسئولان داده اند. تا دیدند نسلی از محققان جوان بالا می آیند که از آنها در امر پژوهش بالاترند این جملات و اظهارات را یاد مسئولان دادند که تا بتوانند ضربه ای به نسل جوان تر محققان که  کیش شخصیت اونها را نمی پذیرفتند و اونها را قطب و مراد خود نمی دانستند اما با تمام پررویی از خود اونها سر و گردنی باسوادتر بودند و بیشتر در جامعه جهانی علم شناخته بودند بزنند!



و اما خود متن:


دکتر سپهر قاضی نوری


یکی از فرافکنی‌های مرسوم مدیران کشور، این است که در مواجهه با اساتید دانشگاه و عالمان آکادمیک، مدعی می‌شوند که حرف‌ها و پژوهش‌های شما ناکارآمد و به‌دردنخور است و صرفاً منجر به مقالات بین‌المللی (ISI) می‌شود که دردی از کشور جامعه دوا نمی‌کند. مردم ایران، این همه مشکل دارند و شماها پول آن‌ها را صرف می‌کنید و مشغول مقاله نوشتن برای انتشار در مجلات ISI هستید.


  این که ممکن است بعضی مقالات کشورها، غیرکاربردی و حتی گاهی تقلبی و کپی باشند، امری است که همه به آن معترفیم. به هر حال وقتی نادرست‌کاری در جامعه‌ای رایج شد، در همۀ اقشار، کم و بیش می‌توان آن را دید و دانشگاهیان هم فرزندان و پرورش‌یافتگان همین جامعۀ کنونی هستند. اما انصاف این است که به چند نکتۀ زیر نیز توجه کنیم:


  نکتۀ اول: گیرم که مقاله نوشتن و چاپ آن در مجلات بین‌المللی، امری مذموم باشد؛ پس چرا دائماً به رتبۀ علمی کشور و صعود آن در جهان، استناد کرده و به آن می‌بالید، در حالی که تنها شاخص‌تان همین تعداد مقالات بین‌المللی است؟ فراموش نکرده‌ایم که سال 93، وزیر علوم، استیضاح و برکنار شد به این بهانه که در دورۀ مسؤولیت چند ماهۀ وی، رشد مقالات ISI کشور کم شده است!


  نکتۀ دوم: آیا ضرورت کاربردی بودن تحقیقات، فقط در مواجهه با دانشگاهیان مطرح است و یا جرأت دارید در مواجهه با پژوهش‌های حوزوی نیز همین را بگویید که چرا نتوانسته‌اند مشکلات کشور و مردم را حل کنند؟


  نکتۀ سوم: علاوه بر مدیران، اخیراً برخی از استادان دانشگاه هم این ادعا را تکرار می‌کنند. اما اگر به کارنامۀ آنان دقت شود، همان دسته اعضای هیأت علمی‌ هستند که به علت اشتغال به برج‌سازی و کار اجرایی و امورات فرهنگی یا هر دلیل دیگری، موفق به انتشار مقالات بین‌المللی نمی‌شوند و ارتقای دانشگاهی آنان در معرض خطر است.


  نکتۀ چهارم: در بین کشورهای پیشرفتۀ دنیا (که مشکلات‌شان بیشتر از ما حل شده است) یک کشور را نشان بدهید که در آن، مهم‌ترین شاخص ارزیابی استادان دانشگاه، تعداد مقالات آن‌ها در مجلات درجه اول دنیا نباشد!


  نکتۀ پنجم و از همه مهم‌تر: اگر کار استاد دانشگاه حل مشکل کشور است، پس وظیفۀ مدیرانی که حقوق و امکانات بسیار بیشتری از بیت‌المال می‌گیرند چیست؟ مگر آن‌ها را بابت حل مشکلات کشور استخدام نکرده‌ایم؟ اصلاً از استاد و محقق دانشگاهی، چه انتظاری جز تبیین مشکلات هست؟


   سال‌هاست هزاران مقالۀ علمی نوشتند و ثابت شد اضافه برداشت فعلی آب (که دائماً هم رو به تزاید است) موجب خالی شدن مخازن چند میلیون ساله و فرونشست زمین و از بین رفتن تمدن در فلات ایران می‌شود. آیا استادان دانشگاه باید بروند و چاه‌های غیرمجاز را پلمب کنند یا مدیران اجرایی؟


  همۀ استادان اقتصاد کشور، گفتند و نوشتند "کسری بودجه دولت موجب تورم است". آیا دولت‌ها به آن عمل کردند؟ چه توقع دیگری از دانشگاهیان دارید؟


  در همین ماجرای "متروپل"، آیا ایراد از این بوده که دانشگاه‌های ما نمی‌توانند بتون خوبی ابداع کنند یا از این بوده که تعدادی مدیر فاسد با زد و بند، مجوزهای غیرقانونی صادر کرده‌اند؟


  معضلات کشور، از جنس "ندانستن" نیستند که توسط عالمان و دانشمندان حل شوند؛ بلکه از جنس "خود را به نفهمیدن زدن"‌اند  و باید جور دیگری با آن‌ها برخورد کرد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

همکاری همدلانه در آزمایش سوپرکامیوکانده

+0 به یه ن

امروز پس از سخنرانی پروفسور کاجیتا (برنده جایزه نوبل) برای کنفرانس ذرات و میدان های انجمن فیزیک ایران، یکی از شرکت کننده ها از سخنران خواست تا اندکی از اشتباهات خود و نحوه برآمدن بر ضعف ها  نیز توضیح دهد تا جوانترها بیاموزند وانگیزه بگیرند.


چند مورد از خطاهای آزمایش سوپرکامیوکانده در ژاپن (آزمایشگاهی که پروفسور کاجیتا مسئول برخی از مهمترین آزمایش های آن بوده) به یاد می آورم که بازگویی نحوه برخورد با آن  خالی از لطف نیست. در اوایل قرن ٢١، یکی از دتکتورهای این آزمایشگاه در درون آب شکست. موج شوکی که در آب ایجاد شد باعث شکستن دتکتور های پیرامونی شد.

آب مخزن  را نیمه خالی کردند. همه دتکتورها (Photomultipliers) را مجهز به محافظ شفاف در برابر شکستن نمودند. چندین ماه طول کشید که دوباره آزمایش به طور کامل شروع به کار کند.

البته سعی می کردند در نیمه پر، برخی دتکتور ها را روشن بذارند که اگر احیانا در این مدت ابرنواختری قابل مشاهده باشد فرصت طلایی آشکارسازی نوترینوهای آن از دست نرود.



غربیانی که در این آزمایشگاه کار کرده اند یکی از جذابیت های این کار در این آزمایش را در آن می دانند که وقتی مشکلی پیش می آید کسی دنبال مقصر نمی گردد به جایش همه دنبال راه حل می گردند. سعی می کنند که دانشجویی را که خطا ی سهوی دردسر ساز انجام داده شیلد کنند. البته جو دوستانه این آزمایش از نتایج مدیریت کسانی چون کاجیتاست نه لزوما فرهنگ ژاپنی. 

یادمه وقتی همزمان آزمایش بَبَر در اسلک و بِل در ژاپن انجام می گرفت خیلی از آزمایشگرها از بِل می خواستند فرار کنند و به بَبَر بپیوندند. شرایط کار در بِل خیلی سخن و سنگین بود.

جو خوب آزمایش سوپرکامیوکنده -نه از آب و هوا و فرهنگ باستانی ژاپن- بلکه از افراد نازنینی چون کاجیتاست.

(تاکید بر جمله آخر از این جهت بود که ما در ایران در تحلیلی هایمان زیادی روی اثر فرهنگ باستانی انگشت می ذاریم. یک جنبه دیگر از نگرش جبری هم این هست. فراموش می کنیم که کسی که مدیریت در سطح کاجیتا دارد می تواند منشا اثر زیادی در محیط تحت مدیریت خود باشد. در این مورد باز خواهم نوشت.

این کنفرانس را دانشگاه شاهرود دارد برگزار می کند. خیلی هم خوب دارد برگزار می شود. اما می دانم تا آوازه آن بپیچد کردیت برگزاری خوب همایش را به بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی یا حتی تمدن های باستانی منطقه شاهرود خواهند داد. ضمن ادای احترام به این عرفای بزرگ باید بگویم موفقیت این همایش مدیون برگزارکننده ها، سخنرانان ، شرکت کنندگان و کارمندان انجمن فیزیک و دانشگاه شاهرود و…هست که ماه ها زحمت کشیده اند. نقش عرفا و تمدن های چند قرن پیش در این همایش صفر بوده است!)


🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل