فساد ناپذیری افراد یا فساد ناپذیری سیستم؟

+0 به یه ن

هرچه قدر هم سیستمی شفاف و از نظر مبارزه با فساد خوب طراحی شده باشد باز کلاهبرداران راهی بر دور زدن آن می یابندپس چرا این همه بر سیستم و ساختار پیشگیرانه از فساد تاکید می ورزم؟ برای این که اکثریت کلاهبردار نیستند و نمی خواهند باشند. اکثریت بالای ۸۰ درصد می خواهند آدم های درستکاری باشند. اما سیستم و ساختار فسادپرور همین اکثریت درستکار را آرام آرام به سمت نادرستی سوق می دهددر داستان ناهید توصیف کردم که چگونه.

ساختار را باید سالم طراحی کرد. اون اقلیت کلاهبردار که سیستم را دور می زنند با مجازات مهار می شوند. اما اگر سیستم ناسالم باشد و شهروندان درستکار را به سمت فساد براند  اقدامات تنبیهی به جایی نمی رسند.

وقتی  می گوییم سیستم اداری و... باید طوری طراحی شود که افراد به طور طبیعی از فساد گریزان باشند  برخی می گویند پس اون موقع فرق آدم  خوب و بد از کجا معلوم شود. تاکید می کنند که اتفاقا ارزش خوبی وقتی معلوم می شود  که علی رغم این که سیستم خراب است و اکثریت را به سوی فساد سوق می دهد پاک و سالم باقی می مانند.

وظیفه و هدف ساختار این نیست که شهروندان را به لحاظ اخلاقی امتحان کند و خوب و بد را نمایان سازد! وظیفه و هدف ساختار به انجام رساندن اموری که به آن محول شده در نهایت کارآمدی است. برای این منظور باید سیستم طوری باشد که فساد آن کم شود تا کارآیی بالا رود. برای این کار سیستم باید طوری طراحی شود که کاربران به این باور برسند که «زیرآبی رفتن» به ضرر آنها تمام می شود و با روال درست پیش رفتن به نفع خودشان هست. اون وقت  امور به خوبی  و با فساد کمتر و با مزاحمت کمتر جلو می رود. عالیخانی-وزیر اقتصاد خوشنام دوره محمدرضا شاه در دهه چهل که شکوفایی اقتصادی آن دوره تا حد زیادی وامدار درایت اوست- در خاطراتش می گوید که از جمله کارهایی که کرده بودیم این بود که اگر ارباب رجوع باز می گشت و سریش می شد که کارش را زودتر از موعد و خارج از روال راه بیاندازند  نوبت او را عقب می انداختیم. (چیزی به این مضمون) این طوری کمتر پارتی بازی صورت می گرفت. واقعا هم اگر ارباب رجوع خیالش راحت باشد که به موقع به کارش رسیدگی می شود چه کار دارد که راه بیافتد پارتی پیدا کند و سریش شود و دست به جیب برای رشوه شود؟! مگر این که درخواست غیرقانونی داشته باشد. اکثریت که درخواست غیرقانونی ندارند و فقط می خواهند کار قانونی شان راه بیافتد دنبال این چیزها نمی روند.

---------

نظر یکی از دوستان در فیس بوک : «در مورد مبارزه با فساد چه در سطح مایکرو و چه در سطح میکرو میخواهم کشور سنگاپور را مثال به زنم .سنگاپور قبل از سال ۱۹۵۹ غرق در فساد اداری و پلیسی بود با نخست وزیری لی گوان یو قوانین ضد فساد سخت شد ، حقوق کارمندان دولتی افزایش یافت تا انگیزه رشوهخواری کاهش یابد.در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ چند پرونده بزرگ فساد در میان وزرا و مقامات عالی رتبه افشا و پیگرد شد این پیام روشنی بودکه هیچ کس بالاتر از قانون نیست.

نتیجه: از دهه ۱۹۷۰ به بعد سنگاپور به تدریج شهرت جهانی برای دولت پاک پیدا کرد .بر اساسcorruption percepion indexدر سال ۲۰۲۳ از ۱۰۰ امتیاز ۸۳ را کسب کرده و رتبه پنجم و کمترین فساد در میان ۱۸۰ کشور جهان شده است. در سال ۲۰۲۴ با امتیاز ۸۴ از ۱۰۰ به رتبه سوم جهان برای کمترین فساد در بخش دولتی رسید .

در گزارش TICPI ایران امتیاز ۲۴ از ۱۰۰ را به دست آورد و در رتبه ۱۴۹ از ۱۸۰ کشور جهان قرار گرفت

--------

با روند موجود به نظر می رسد که به زودی وضع اقتصاد و معیشت مردم چنان وخیم می شود که باابعادی بسیار بزرگتر از آبان ۹۸ اعتراضات مردمی شکل می گیرند. امید من این هست که این اعتراضات، از جنس شورش کور پابرهنگان به منظور عقده گشایی و غارت ثروتمندان نباشد. خیلی بعید می دانم که  چنین شود. امیدوارم خیلی قبل تر از آن که خشم عمومی-به خصوص خشم فقرا- به آن حد برسد اعتراضات شکل بگیرند وسازوکار های سالم و ضدفساد را جایگزین ساز وکار های معیوب و فساد پرور فعلی نمایندبه تبع آن اقتصاد هم رشد می کند و وضع مردم هم بهتر می شوداما اگر اعتراضی شکل نگرفت (یا اعتراض شد و مثل آبان ۹۸ به نتیجه ای جز سرکوب نرسید) اون وقت چی؟ اگر وضع موجود ادامه یافت چی؟ آیا همه (یا اکثریت مردم به استثنای یک عده از جان گذشته) رفته رفته به فساد مالی می غلطند؟ برخی-به خصوص برخی ایرانیان مقیم خارج- ادعا می کنند که سالهاست این اتفاق افتاده و جز آنان که مهاجرت کرده اند و درنتیجه پاک و منزه باقی مانده اند، بقیه ایران در فساد می غلطندهر شاهدی هم که بر این مدعایشان بیابند بسیار خوشنود می شوند تا جایی که هر پاپوش دوزی ای که اینجا در تهران از روی حسد یک عده علیه رقیبش می کند ایرانیان مقیم لندن بی آن که  از پشت پرده ها خبر داشته باشند بُل می گیرند و هیاهو می کنند و می گویند دیدید فلانی هم که در ایران ماند فاسد شد!؟ فقط ما خوبیم که مهاجرت کرده ایم! دیگه از همان خارجی ها که ادعا می کنند مثل آنها پاک و منزه شده اند یاد نگرفته اند که

Innocent until proven guilty.

موافقم که فساد خیلی گسترده است اما در همین دوره و در همین ایران هم باز می شود بدون آلوده شدن به فساد زندگی کرد. خیلی ها هم همین کار را می کنند. راه چاره این هست که فرد افراد سالم را بیابد و با هم مراوده و معامله و.... داشته باشند. بقال و بوتیک و میوه فروشی هم که از او خرید می کند شبیه خودش باشد. مدرسه ای که بچه اش را می فرستد هم همین طور. وکیلش هم همین طور. بنگاهی اش هم همین طور. طرف معامله اش هم همین طور. دوستان دورهمی اش هم همین طور . این کار تا حدی زیادی شدنی است. این طوری سالم زندگی کردن در همین جامعه خیلی هم سخت نیست.

اتفاقا اون ایرانی های مقیم داخل که  خیلی اصرار دارند که ثابت کنند که «همه» در ایران فاسد شده اند، همان هایی هستند که می خواهند خود به سوی فساد بغلطند و می خواهند خود را توجیه کنند. چون اگر «همه» کاری را انجام دهند به کسی به خاطر آن کار نمی شود خرده گرفت. مثل عمل دفع گوارشی می شود. درسته هیچ کس از آن خوشش نمی آید اما چون همه آدم ها عمل دفع را انجام می دهند به کسی نمی شود ایراد گرفت که چرا چنین می کنی. اما فساد در جامعه ما آن قدر هم زیاد نیست که مثل عمل دفع همه گیر باشد. در همه اقشار، قطعا بالای ۳۰ درصد افراد درستکار هستند. تعداد درستکاران این قدر زیاد هست. لازم نیست فرد حتما مرتاضی باشد که مزایای دنیا را ترک کرده باشد تا آلوده به فساد نشود. کافی است  دوروبری های خودش را از آن ۳۰ درصد درستکار  بچیند. اون موقع زندگی متداولش را هم می کند و زجری هم بابت درستکاری اش نمی کشد. درستکاری برایش خیلی طبیعی می نماید.

مثال می زنم: اگر کارتان به وکیل و.... افتاد نروید سراغ  وکیلی که اولین حرفی که می زند آن هست که «من در دادگاه پارتی دارم، پول بده دو سوته کارت را ردیف می کنم.»  بروید به سراغ وکیلی که به شما سختی های کار را نشا ن می دهد و ریسک ها را تشریح می کند و به دقت می گوید چه مدارکی باید جمع کنید. این وکیل هست که پول شما را نخواهد خورد و برای پرونده شما زحمت خواهد کشید و احتمالا به نفع شما حکمی خواهد گرفت.

اگر پایتان درد می کند نروید سراغ ارتوپدی که  در حال پول شمردن و به رخ کشیدن ماشین و املاکش  می گوید  عمل می کنم بهتر از روز اول می شود. بروید سراغ ارتوپدی که می گوید اگر آستانه درد از این حد تا این حد هست با فلان ورزش یا فیزیوتراپی درست می شود اگر بیشتر شد عمل می کنیم. اگر حوصله آن وکیل و این ارتوپد را دارید که به جای لاف برایتان علمی و تخصصی صحبت می کنند می توانید در همین جامعه هم بدون این که به فساد آلوده شوید زندگی نسبتا خوبی داشته باشید.

پی نوشت: اگر سازوکار های فساد پرور با سازوکارهای ضد فساد جایگزین شوند، افراد درستکار در هر قشر به بالای ۸۰ درصد می رسد.

----------

 

حرص و طمع و زیاده خواهی مال جوامعی است که ثبات سیاسی و اقتصادی آنها کم هستوقتی فردا معلوم نیست مردم-آگاهانه یا ناخودآگاه- سعی می کنند امروز زیاده بخواهند که فردا که اوضاع سخت می شه درمانده نمانند. وقتی روال ها ثابت هست و تورم آن چنانی نیست و ثبات اداری و اقتصادی تا حدودی هست  - و مهمتر از همه این که -وقتی افراد در برابر قوانین و ضوابط برابر باشند حرص و ولع ها کم می شه. حتی وقتی امکانی را به افراد پیشنهاد می کنی می گویند بذارید بقیه که احتیاج بیشتری دارند اول برگیرند.

---------


 

داستان کوتاه:

یارو- در جمعی که ازقضا، استادش هم در آن جمع نشسته -با تحکم و از موضع بالا به پایین گفت: «حرمت نگه دارید

ما هم هاج و واج که چه حرمتی شکسته که ایشان چنان سراسیمه امر بر«حرمت نگه داریدمی فرمایند.

بعد از مدتی فهمیدیم که معنای «حرمت نگه دارید» آن هست که وقتی دروغ هایی که من و کسانی که با آنها نون به هم قرض می دهیم رو شدند به روی خود نیاورید که دروغ گفته ایم!

پایان داستان کوتاه

اگر به جای ساز وکار های شفاف برای رتق و فتق امور بر این  که فلانی «پسر/دختر خوبی است و نجیب است و حرمت نگه می دارد» اتکا کنیم و مسئولیت ها را بدون نظارت و اصرار بر پاسخگویی به افرادی بسپاریم که  اتفاقا در برخورد اول خیلی سربه زیر و محجوب به نظر می رسند بعد از مدتی چشم باز می کنیم و می بینیم دور افتاده دست همین نوع افراد که در داستان کوتاه اول پست گفتم!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]