پاسخگویی نمایندگان مجلس شورای اسلامی

+0 به یه ن

اصل هشتاد و چهارم  قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مورد نمایندگان مجلس:

«هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید.»

یادم می آید در زمان آقای خاتمی وقتی می خواستند شوراهای شهر و روستا را راه بیاندازند صاحبنظران می گفتند راه افتادن این شوراها کمک خواهد کرد تا نمایندگان مجلس بهتر به این اصل عمل کنند. به گفته این صاحبنظران در غیاب این شوراها نماینده ها ی مجلس به خاطر رای جمع کردن از حوزه انتخابیه خود، به مسایل محلی آن منطقه می پرداختند و از این اصل غافل می شدند. آن صاحبنظران می گفتند از این پس نماینده های شوراها به این مسایل محلی خواهند پرداخت و نمایندگان مجلس مسایلی «فراتر» رسیدگی خواهند کرد.

راستش من معنای این اصل را نمی فهمم. «مسئول» است یعنی چی؟ یک شهروند  معمولی ساکن یزد یا کرمان چگونه می تواند نماینده تبریز و اردبیل را پاسخگو کند و یا یک شهروند اردبیل و تبریز چگونه می تواند  عملکرد نماینده یزد وکرمان را مورد پرسش قرار دهد؟ چه سازوکاری برای این پاسخگویی  اندیشیده شده است. اگر مکانیزمی برای این کار نیست  معنای مسئولیت چیست؟ آیا فقط یک توصیه «اخلاقی» است!؟ به قول آقای محمد فاضلی «قواعد بازی» اینجا چیست؟ اگر مطبوعات آزاد چالشی داشتیم باز مسئولیت در برابر تمام ملت معنی داشت. چون خبرنگاران از سوی ملت می توانستند انها را به چالش بکشند. اما.....

تا جایی که می دانم نماینده های مجلس از یک سو باید در حوزه انتخابیه خود رای بیاورند (نه از همه ملت) و از سوی دیگر باید مراقب باشد تا در دور بعدی «رد صلاحیت» نشود. قواعد بازی این هست و مشاهده من در ۲۰ سال اخیر نشان می دهد که تمام هوش و حواس نمایندگان این هست که این قواعد را رعایت کنند. بنابراین چه می کنند؟ موقع انتخابات اتفاقا دقیقا دغدغه های محلی را مطرح می سازند. مثلا در  ۱۵ سال گذشته در آذربایجان  کاندیداها وعده می دادند که مشکل خشک شدن دریاچه اورمیه را دو سوت حل خواهند کرد؟ چه طوری؟! اغلب با وعده های غیر عملی نظیر انتقال آب از مریخ!  همین وعده های توخالی شان بخش بزرگی از مشکل بود. هرچه فعالان محیط زیست رشته بودند پنبه می کردند. فعالان محیط زیست چهار سال زحمت کشیده بودند که برخی کشاورزان را مجاب به صرفه جویی در مصرف آب کنند. بعد این نماینده که این وعده را می دادند کشاورز می گفت چرا وقتی قرار است به این راحتی مشکل را نماینده ها حل کنند من خودم را زحمت دهم. خلاصه نماینده وارد مجلس می شد و وعده های انتخاباتی خود را که به مردم حوزه انتخابیه داده بود کنار می ذاشت تا وقتی که باز اعتراضاتی در شهر برای دریاچه اورمیه صورت می گرفت که باز نماینده در مجلس غوغا می کرد که اسمش سر زبان ها بیافتد و قهرمان نجات دریاچه قلمداد شود. اما زمانی که سروصدایی نبود و نماینده باید پی گیر بودجه و اعتبار اختصاص داده شده برای نجات دریاچه می شد از او خبری نبود. در این مدت چه می کرد؟! آیا بنا به این اصل، فکر و ذکرش مسئولیت در برابر تمام ملت بود؟ آیا مثلا نماینده اذربایجان که اعتبار دریاچه اورمیه را پی گیری نمی کرد زمانش را صرف پی گیری مدرسه سازی در بلوچستان یا شوری آب کارون یا فرونشست زمین در اصفهان یا حاشیه نشینی در مشهد بود؟ نه خیر! هوش و حواسش کاملا پی آن بود که سوگیری هایی کند و شعار هایی دهد از رقبا در دل ربودن از آنان که قرار است مدتی بعد صلاحیتش را تایید کند عقب نماند. معنایش این بود که حواسش بود مرتب شعار مرگ بر فلان کشور دهد و بروشور های تملق آمیز چاپ نماید.

آیا مردمی که به اینان رای داده بودند از آنها نمی پرسیدند که پس وعده هایتان چه شد؟! البته که می پرسیدند ولی در جواب، نماینده بادی به غبغب می انداخت و با لحن این که من خیلی قانونی عمل کرده ام و شما نمی فهمید پاسخ می داد:« بنا به اصل هشتاد و چهارم ......»


من  سالها عملکرد نماینده های مجلس آذربایجان را در رابطه با دریاچه اورمیه زیر ذره بین قرار داده بودم. برای همین، این مثال را زدم. نماینده مناطق دیگر و وعده هایشان را هم بررسی بکنید احتمالا کمابیش همین نتیجه را می گیرید. از این جهت آذربایجان خاص نیست.  شاید حتی یک مقدار بهتر از بقیه باشد. همین تهران را در نظر بگیرید. در برخی دوره ها «گُل» نماینده های تهران شخصی بود که عده ای خیلی طرفدارش بودند. این شخص برداشته بود از پاچه های دخترهای ساپورت پوش در خیابان عکس گرفته بود و در مجلس عکس ها را روی اسکرین بزرگ نمایش داده بود که از بی حجابی فغان کرده باشد. طبعا نماینده از آن خانم ها برای گرفتن عکس هایشان و نمایش عمومی آنها اجازه نگرفته بود!   اگر مطبوعات آزاد داشتیم سر همین مسئله خبرنگاران می توانستند آن نماینده را حسابی  به چالش کشند. اما...... ! خلاصه نماینده ها را در صحن مجلس به این بهانه به یک دل سیر چشم چرانی مهمان کرده بود!! با این مهمانی ، غریو شادی از نمایندگان مرد در صحن  مجلس شورای اسلامی برخاسته بود! انصافا دیگه کارهای نماینده های تبریز و اردبیل مراغه  هیچ وقت تا به  اندازه آن نماینده تهران، «ضایع» نبوده!  

قواعد بازی را چنان چیده اند که این نتیجه را می دهد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]