حیات وحش

+0 به یه ن

این روزها، فیلم غذا دادن کوهنوردان به خرس در ارتفاعات سبلان منتشر می شه. من آن فیلم را به اشتراک گذاشته بودم. آقای علی متاع نظر زیر را  گذاشتند. نظر ایشان مورد تایید من هست. . در کشورهای پیشرفته غذا دادن به حیوانات در پارک های حیات وحش به شدت ممنوع است و جریمه سنگین دارد. همین طور رها کردن ماهی قرمز در رودخانه ها و دریاچه ها و تالاب ها جریمه سنگین دارد:

یک مثل تورکی:

چوخلی محبتدن مرض حاصیل اولار

(محبت زیادی باعث مرض است)

این صحنه های به ظاهر زیبا درواقع امری خطرناک با عواقب ناخوشایند هم برای آدمها وهم برای خرسهاست.

همین دوروز قبل خرسی به صورت کوهنوردی که برایش خوراکی نداد بود با پنجه ضربه زد شانس آوردکه پوست صورتش را نکند .

الان که زمان مناسب برای رفت و آمد به قله سبلان است ومسیر صعود به قله پر از آدم و ماشین است خرسها عادت می کنند بجای اینکه خودشان در طبیعت غذا پیدا کنند نیازمند و وابسته آدمها می شوند، روزهای بعد که رفت و آمد آدمها در کوه به حداقل و یا به نقطه صفرمی رسد آنوقت خرسها برای رفع گرسنگی چه خواهند کرد؟

به هر کوهنوردی که در مسیرشان باشد حمله خواهند کرد و یا از گرسنگی تلف خواهند شد ؟ آیااززادگاهشان کوهستان برای یافتن غذا به روستاها یا شهرهای اطراف نخواهند آمد؟

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

وقتی همه می بازند!

+0 به یه ن

کشاورزان معترض اصفهان صراحتا می گویند که با انتقال آب آشامیدنی به یزد مشکلی ندارند بلکه مشکلشان انتقال آب در سطح کلان تر از اصفهان برای صنایع پرمصرف آب یزد هست. فعالان محیط زیست یزد هم خود شان سالهاست می گویند که این صنایع با این ویژگی ها نباید در یزد ایجاد می شد بلکه می بایست صنایع دیگر متناسب با اقلیم منطقه ایجاد می گشت. اون وقت یک عده از تهران مسئله جدی محیط زیستی-اقتصادی را که با بررسی های تخصصی باید رتق و فتق شود، ملودراماتیک می کنند و ادبیات «یزید نباشید» راه می اندازند. نتیجه مرکز گرایی و از مرکز بدون مطالعه نیازهای ویژه منطقه و بدون گوش کردن به حرف نخبگان محلی تصمیم ساختن همین می شود. اصفهان ناراضی است. یزد ناراضی است. بقیه مردم ایران هم ناراضی هستند که چرا سرمایه های کشور به این دو شهر رفته و به نیازهای آنها رسیدگی نشده. همه شان هم حق دارند!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کی بیشتر گاز هدر می ده؟

+0 به یه ن

انگار باز می خواهند گاز و بنزین و.... را گران کنند. برای این که صدای مردم درنیاد  بحث های انحرافی پیش می کشند. صحبت ها ی انحرافی معقول نما که اقشار مختلف جامعه را به جان هم بیاندازد. پزشکیان گفته: « ‏در منطقه ۱ و ۲ تهران به اندازه بقیه مناطق گاز مصرف می‌شود. استخر روباز گذاشتند که گرمایش آن در زمستان گاز زیادی مصرف می‌کند، خب چرا؟ نباید این روند را ادامه بدهیم.

«

ظاهرا هم خیلی حرف حسابی هست. من در منطقه ۱ زندگی می کنم اما استخر روباز که گرمایش با گاز شهری داره تا به حال در این منطقه ندیدم. اتفاقا هرچه استخر از این جنس در ایران دیدم یا شنیدم در  منطقه کردان وهشتگرد و..... هست. لابد لواسان هم از این استخرها دارد. اما در منطقه یک اغلب آپارتمان های چند طبقه هستند. عایق سازی ساختمان ها هم بهتر از مناطق دیگر هست. به علاوه هدر رفت گرما از واحد ها همدیگر را گرم می کند. چه طور ممکن هست این منطقه بیشتر از مناطق دیگر گاز هدر بدهد!؟


 ساختمان ویلایی به ان صورت درمنطقه ۱ نمانده که بخواهد استخر روباز فلان و بهمان هم داشته باشد. شما در همین منطقه این روزها ماشین های مدل بالا را می بینی که به اندازه ماشین های مدل پایین پایین شهری کثیف هستند. یعنی در همین منطقه هم دیگه مردم حال ندارند که ماشینشان را کارواش ببرند چه برسد که آن قدر آلاف اولوف داشته باشند که دراین منطقه استخر روباز بزنند. اگر باشد مربوط به چند آقازاده هست که در همین منطقه یک هم در اقلیت مطلق مطلق مطلق مطلق هستند. یعنی چند نفر در این کشور هستند که بتوانند در منطقه یک خانه ای به آن بزرگی داشته باشند که استخر روباز داشته باشد؟ غیر از چند اقازاده محدود که ته و تویش را بگردی می بینی جرایم خیلی خیلی بزرگ تری از اسراف در مصرف گاز دارند؟!


این قبیل  صحبت های انحرافی را دولتمردان به کار می برند تا مردم را به جان هم بیاندازند و بعد فلان کالای اساسی را گران کنند و شیره مردم را بکشند.

 چنین جمله ای  به شدت پتانسیل آن را دارد که مردم مناطق دیگر تهران  و شهرستان ها را علیه مردم یکی دو منطقه از تهران تحریک کند. سر این موضوع هوچی گری می کنند و کسی نمی پرسد تو که نگران چند استخر روباز هستی پس چرا نگران مشعل سوزی در میادین گازی یا هدررفت گاز در پالایشگاه ها نیستی؟  می دانی با این حجم از گاز که می سوزد و به هدر می رود و مردم منطقه را بیمار می کند چند استخر روباز را می توان گرم کرد؟! مگه رییس جمهور کشور نیستی؟ مگه چندین و چند دوره قبل از ان نماینده مجلس نبودی؟ جلوی دو تا از این اختلاس ها را بگیر و به جایش تکنولوژی استخراج و پالایش را به روز کن.  

مشعل سوزی در آن مناطق سلامت کودکان و سالمندان را به خطر می اندازد. ظاهرا نگرانی رییس جمهوری سرطان گرفتن مردم منطقه ای که در آن پالایشگاه یا میادین گازی وجود دارد نیست!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

چگونه درز بین چارچوب پنجره و سازه را بگیریم؟

+0 به یه ن

حتی اگر پنجره ها دوجداره اعلا باشند و درز هم نداشته باشند بین چارچوب پنجره و دیوار می تواند به مرور درزی ایجاد شود این اتفاق به خصوص در کنج ساختمان قرار دارند زیاد اتفاق می افتد. من تازه یاد گرفتم چه طور می توان این درزها را گرفت. چاره کار ، چسبی است به نام چسب ماستیک. در باره آن در این سایت بیشتر بخوانید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فایل صوتی صحبت های من در مورد «ایمنی سلامت و محیط زیست» در محل کار

+0 به یه ن

اگر در روزهای آینده قصد سفر دارید توصیه می کنم در ماشین این فایل صوتی را گوش کنید. لطفا به بقیه هم  توصیه کنید که فایل را گوش کنند. چه بسا کسی را به این فکر بیاندازد که در محل کار یک نکته ایمنی را جا بیاندازید و  همین نکته جانی را از سانحه نجات دهد.https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/1.MP3


----------

در  صحبت هایم در مورد «سلامت ایمنی و محیط زیست» اشاره نمودم که در طول دو سال و نیم گذشته فایل هایی به این مضمون بر اساس تجربه زیسته آماده کردیم و به اعضای پژوهشکده فرستادیم.  فایل ها را در سایت بارگذاری کرده ایم. لینک هایش را در زیر می گذارم:


https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/health.pdf


https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/1.pdf



اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فایل سخنرانی درمورد ایمنی سلامت و محیط زیست

+0 به یه ن

فایل سخنرانی روز چهارشنبه من در مورد اقدامات پژوهشکده در راستای بالا بردن سطح استاندارد «ایمنی، سلامت و محیط زیست» در لینک زیر در دسترس هست. لطفا در مورد این فایل اطلاع رسانی کنید. ایده های مدیریتی جدید-مبتنی بر تجربه زیسته در شرایط کنونی کشور – در آن مطرح می گردد. هرچه بیشتر دیده و شنیده شود بهتر است. حرف نو و جدید در آن کم نیست. حرف  های نو وجدیدی  زده می شوند که به باور من به درد امروز ما در ایران می خورد. شرایط اقتصادی امروز ایران از یک سو و از سوی دیگر نیاز ها و انتظارات مردمی به گونه ای است که ادامه راه های مدیریتی قبلی جز سرخوردگی به جایی نمی رسند. ابتکار عمل و راه ها ی نو لازم هست. دراین فایل راه های جدیدی پیشنهاد می شود. اگر هم راه ها را نپسندید حتما باعث می شود که به فکر آن بیافتید که راهی بهتر بیابید و حتما موفق خواهید شد:

https://www.aparat.com/v/sak6238


پی نوشت:  

 

در  صحبت هایم در مورد «سلامت ایمنی و محیط زیست» اشاره نمودم که در طول دو سال و نیم گذشته فایل هایی به این مضمون بر اساس تجربه زیسته آماده کردیم و به اعضای پژوهشکده فرستادیمفایل ها را در سایت بارگذاری کرده ایم. لینک هایش را در زیر می گذارم:

 

https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/health.pdf

 

https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2024/14aug24/1.pdf

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

گزارش و تحلیلی از اقدامات پژوهشکده فیزیک برای ارتقای استانداردهای محیط زیست، سلامت و ایمنی

+0 به یه ن

 

با سلام و عرض احترام

همان گونه که اطلاع دارید در سال های اخیر، پژوهشکده فیزیک قدم های متعددی در راه بهبود استانداردهای «ایمنی، سلامت و محیط زیست» در پژوهشکده برداشته است. روز چهارشنبه ۲۴ مرداد ماه قصد دارم در مورد این اقدامات گزارشی دهم و به پیشنهاد های شما برای قدم های بعدی گوش دهم. از همه علاقه مندان به این مباحث دعوت می نمایم که در این جلسه شرکت کنند. در صحبت هایم به چالش های موجود و نحوه فایق آمدن بر آنها انگشت خواهم گذاشت با این امید که  برای  اقدامات  مشابه  در فضاهای دیگر نیز الهام بخش باشد. توضیح خواهم داد وقتی کمبود بودجه یا محدودیت های دیگر مانع از اجرا طرح اولیه ما می شد چگونه با همفکری علاقه مندان-به خصوص کادر اجرایی- راه حلی جایگزین می یافتیم. در تعطیلات نوروز ۱۴۰۱ من فایلی را به عنوان دیدگاه محیط زیستی ضبط و منتشر کردم که مورد توجه واقع شد. فایل مزبور در لینک زیر قابل دسترس هست. آن هنگام بیشتر به مسایل دیدگاهی پرداختم. این بار به اقدامات انجام شده، چالش ها و نتایج آن خواهم پرداخت.

https://www.aparat.com/v/l085t22

 

زمان جلسه: چهارشنبه، ۲۴ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۹ صبح

لینک جلسه:

https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/pheno

موضوع جلسه: گزارش و تحلیلی از اقدامات پژوهشکده فیزیک برای ارتقای استانداردهای محیط زیست، سلامت و ایمنی

 

 

با احترام

یاسمن فرزان

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

قرارداد کرسنت و قصه پرغصه مشعل ها (فلرها)

+0 به یه ن

اینجا مفصل ماجرای پرونده کرسنت را می گه. به این اشاره می کنه که قرارداد زمان خاتمی با امارات بسته شده بود. قرار بود گاز میدان سلمان را از سال ۲۰۰۵ به مدت ۲۵ سال به امارات بفروشند.   نرخ توافق شده، یک پنجم نرخ فروش گاز به ترکیه در همان زمان بود که البته توجیهش این بود که گازی که به ترکیه فروخته می شد مرغوب تر بود و همچنین هزینه انتقالش هم لحاظ می شد. من نمی دانم این ضریب ۵ را این دو فاکتور توجیه می کند یا خیر. زمان احمدی نژاد گاز گران می شه و  طرف ایرانی می زنه زیر قرارداد.  البته در خود  قرار داد هم امکان تغییر مبلغ قرارداد بوده. (نمی دانم چه طوری ؟! ولی اصلاح طلب ها  می گن، بوده! البته یادمان نرود که اصلاح طلب ها اهل «علاج» هستند.)  احمدی نژاد اینا می خواستند بروند مذاکره کنند  تا مبلغ را بالا ببرند اما جلیلی اینا شلوغ می کنندو نمی ذارند. امارات هم از ایران شکایت می کنه و به قولی ۶۵۰ میلیون و به قول دیگر ۱۸ میلیارد جریمه می خواد. بین این دو رقم اختلاف زیاد هست. این مقاله و مقالات دیگر که من در مورد قرارداد دیشب خواندم همگی سمبل می کنند و صراحتا نمی نویسند  قضیه غرامت و جریمه دقیقا چی بود. خواننده را «می پیچونند!» هرچی بوده از جیب ما مردم ایران رفته و می ره. اما  نکته من این چیزها نیست. نکته ام این هست که اونهایی که در بستن قرارداد نقش داشتند و آن را توجیه می کنند می گویند  در هر حال در این مدت گاز اون میدان در فلر سوخت و رفت هوا، پس  به جای آن  می توانستیم صادر کنیم و پولی بگیریم. این قضیه سوختن و هدر رفتن گاز در جنوب در فلر ها خیلی مسئله مهمی هست که متاسفانه حتی طرفداران محیط زیست هم به اندازه کافی به آن توجه نمی کنند. هم باعث آلودگی هوا در منطقه می شه و هم باعث گرمایش زمین. گیریم گاز را صادر نکردند. برای چی سوزاندند؟ آیا این قضیه سوزاندن در فلر ها درست هست؟ نمی شد جلویش را گرفت؟ چرا پی گیری نمی شه؟!  فردا پزشکیانیکی مثل خانم  معصومه ابتکار را می ذاره برای محیط زیست. بعدش هم شخصیت های ژورنالیستی ای که اسم خودشان را گذاشته اند طرفدار محیط زیست، هر کار کوچک سمبلیک بی اهمیتی را که خانم معصومه ابتکار بکنه(در حد نشاندن یک نهال!) در بوق و کرنا می کنند و به به و چه چه می کنند. قضایای مهم و اساسی مانند فلرها در حاشیه کارهای سمبلیک بی ثمر امثال معصومه ابتکار قرار می گیره. باز، در مورد خشک شدن دریاچه ها و رودخانه حساسیت عمومی هست و ما   در فضای مجازی می گیم و  امثال معصومه ابتکار از روی ناچاری اکو می کنند. در مورد فلرها حتی این اتفاق هم نمی افته! 


این مستند در مورد آلایندگی ناشی از مشعل سوزی یا فلر ها در خلیج فارس هست.   دقیقه ۱۰:۴۴ تا ۱۳ تا مربوط به ایران هست. بدترین وضعیت  در منطقه از آن عراق هست و بعد ایران. بودجه ای که برای حل این معصل از طرف  دولت ایران کنار گذاشته شده بود  صرف برج سازی در تهران شده و رفته. سرمایه ملی می سوزد هموطنان و همسایه ها دود می خورند و سرطان می گیرند و   گرمایش زمین تشدید می شود. مقصر اصلی هم فساد مالی است که نذاشته بودجه صرف بهبود وضعیت فلر ها شود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

برنامه های حضوری پژوهشکده فیزیک

+0 به یه ن



۱) از علاقه مندانی که نیازهای خاص دارند به طور ویژه دعوت می نماییم که در این برنامه ها شرکت نمایند. در هنگام سخنرانی تلاش خواهیم نمود که  صدا برای کسانی که کم-شنوایی دارند قابل شنیدن باشد. کسانی که  از ویلچیر استفاده می کنند برای رسیدن به سالن همایش می توانند از آسانسور استفاده کنند. در طبقات، سرویس بهداشتی فرنگی (البته معمولی و نه مخصوص ویلچیر) موجودند. اگر نیاز خاص دیگری هست که احتیاج به هماهنگی  دارد می توانید از طریق تلفن یا ای-میل با کادر اجرایی هماهنگ کنید تا تمهیدات لازم را  حتی المقدور فراهم آورند.  در مجموع، هم کادر اجرایی پژوهشکده و هم  جوانان فیزیکدانی که در برنامه های پژوهشکده شرکت می کنند در این گونه مسایل فرهنگ بالایی دارند و خود آنها در این امر یاری رسان خواهند بود.


۲) الف- این برنامه ها  دوستدار محیط زیست خواهد بود. خواهشمندیم با نیروهای اجرایی پژوهشکده در راه این هدف همکاری نمایید تا حتی الامکان، میزان آلایندگی محیط زیست کم باشد.


ب- به منظور جمع آوری باطری‌های مستعمل، محفظه‌ای در طبقه همکف ساختمان فرمانیه تعبیه گشته است. شرکت کننده‌ها می‌توانند باطری‌های مستعمل خود و یا اطرافیان خود را از خانه و محل کار با خود همراه آورند و در این محفظه قرار دهند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فقط بلدند به از خود ضعیف تر ها بگویند «از خود شروع کنید!»

+0 به یه ن

اگر روزی روزگاری ما یک کشور آزاد و دموکراتیک داشته باشیم نیاز هست که یک حزب با گرایش محیط زیستی داشته باشیم. شاید هم یک سیستم پیشرفته  تراز حزب. به هر حال حزب مفهومی است متعلق به قرن گذشته. دنیای جدید شاید مفهومی پیشرفته تر بطلبد.  حالا من روی این قسمت ماجرا زیاد تاکید ندارم. منظورم این هست که نیاز به یک جناح سیاسی قدر هست که مسایل محیط زیستی نظیرساماندهی فلر های آلاینده، حکمرانی آب  و... را پی گیری کند. این قبیل کارهای محیط زیستی را با شعار «از خود شروع کنیم» نمی شه سمبل کرد و زیر فرش کرد. من و ۸۵ میلیون ایرانی دیگر هم  اگر به جنبش «زباله صفر» بپیوندیم  و در هنگام مسواک زدن و ظرف شستن و استحمام آب را هدر ندهیم باز این قبیل مشکلات بزرگ مقیاس باز باقی است! من  نه تنها در مسایل محیط زیستی مدت هاست از خود شروع کرده ام بلکه این از خود شروع کردن را به محل کارم هم تسری داده ام و در پژوهشکده هم از خود شروع کرده ایم و وضعیت محیط زیستی آن را به طرز چشمگیری بهبود بخشیده ایم. بعید می دانم  آقایانی که شعار «از خود شروع کنیم» می دهند چنین کرده باشند. آن عده را که من می شناسم چنین نکرده اند! (در نوشته بعدی ام درباره اش خواهم نوشت) فقط منظورشان آشپزخانه هست و به محل کارشان نرسیده اند. من از اونها چند قدم جلو هستم  اما میدانم این قبیل اقدام های من  و امثال من هم  کافی  نیستند. « از خود شروع کنیم» چماقی شده است در دست برخی افراد ذینفع در تخریب محیط زیست یا برخی از آقازاده ها که در  تشکل های محیط زیستی مردمی رخنه می کنند و تا انتقاد یا مطالبه گری جدی ای مطرح می شود بر سر مطالبه گران می کوبند که «ازخود شروع کنید!» معمولا هم زورشان به خانم ها می رسد و بس!  هیچ کدامشان (ازجمله همان آقازاده ها) حتی اون قدر جسارت ندارند که به مهندسان صاحب شرکت بگویند که از خود شروع کنید و زباله های الکترونیکی تان را سامان دهید. هیچ کدامشان این قدر جسارت ندارند که به مسئولان میوه و تره بار بگویند که ضایعات میوه و تره بار را مدیریت و سامان دهی کنید. اما تا دلتان بخواهد بر سر زنان تشر می زنند که در آشپزخانه خود را به زحمت بیاندازید تا محیط زیست آسیب نبیند. تا بخواهید مادربزرگشان را بر سر زنان امروزی که اغلب هم شاغل هستند می کوبند که آن نسل چگونه در آشپزخانه صرفه جو بودند. (دیگه نمی گویند آن نسل ۱۰ فرزند می زاییدند اما وضع بهداشت همان خانه ها که اینان نوستالژی اش را دارند چنان بد بود که نصف بچه ها در خردسالی تلف می شدند!)

در این مملکت همه کاسه کوزه ها را بر سر زنان- به خصوص زنان مدرن و امروزی- می شکنند. یکی می گوید زلزله نتیجه پوشش بانوان هست آن دیگری می فرماید مشکلات محیط زیست زیر سر زنان هست. آقایان به اصطلاح فعال در تشکل های محیط زیستی  پوشکی را که مادران در طبیعت در سیزده به در رها می کنند پیراهن عثمان می کنند. جالبه که آن  چند پوشک را می بینند (و البته پدر را هم مقصر نمی دانند و فقط مادر را مقصر می دانند) اما ریختن فاضلاب های صنعتی و شهری در رودخانه ها و تالاب ها را نمی بینند.!


----------


حدود دو سال (از ۹۸ تا ۱۴۰۰)  در فضای مجازی با گروهی حامی محیط زیست وقت گذراندم. بنیانگذار گروه یک خانم بسیار فعال و دلسوز و آگاه بود. اکثریت اعضای گروه هم خانم بودند. خانم ها  عموما یا خانه دار و بازنشسته بودند یا شغل هایی داشتند که به لحاظ اداری رده بالا حساب نمی شود و به آنها در محل کار قدرت و اختیارات چندانی نمی دهد.   با این حال در محدوده اختیارات بسیار محدودشان در خانه و محل کار «ازخود شروع کرده بودند». در خانه و آشپزخانه که برای حفظ محیط زیست بسیار سخت می کوشیدند. آن هم در ایام کرونا که توجه به بهداشت تا حد وسواس شدید بود و شوخی بردار نبود! واقعا سختی می کشیدند که محیط زیست را حفظ کنند! نمونه ای از کارهایی که خانم های شاغل در محدوده اختیارات بسیار محدود خود در محل کار انجام داده بودند اینها بودند:

۱) یک خانم مدیرمدرسه بازنشسته هر زمان دیده بود شاگردی زباله بر زمین می اندازد جلوی او خم شده بود و زباله را برداشته و در سطل زباله انداخته بود. این باعث شده بود همه فارغ التحصیلان مدرسه او به این موضوع  توجه کنند!

۲) یک خانم آتش نشان به مدارس رفته بود و نکات ایمنی را آموخته بود. والدین هم از این کودکان آموخته بودند وآمار اتش سوزی کاهش یافته بود.

۳) یک خانم مهندس در محل کارش اقداماتی در خصوص محیط زیست انجام داده بود.


در آن گروه مردانی هم بودند که از نظر شغلی خیلی خیلی از آن بانوان رتبه های بالاتری داشتند. اغلب صاحبان مشاغل و شرکت ها و کارآفرین و کارفرما بودند. اگر هم شغل دولتی داشتند عناوین شغلی و مدیریتی شان را تریلی نمی کشید! اما دریغ از یک اقدام از سوی آنها در محل کار در جهت حفظ محیط زیست! گویی عضو آن  گروه شده بودند که بر سر زنان بکوبند که چرا زنان در آشپزخانه آب زیاد مصرف می کنند یا در سیزده به در پوشک در طبیعت رها می کنند.

من رودربایستی نداشتم و صراحتا سئوال می کردم شما که چنین موقعیت شغلی یا نظارتی  برجسته ای دارید در محل کار چه کرده اید؟! اصلا انگار با زبان چینی با آنها سخن می گفتم. اصلا در مغزشان نمی رفت که شعار «از خود شروع کنیم» که همچون چماق بر سر بانوان می کوبیدند می تواند شامل خود آنها در محل کار هم بشود! حتی درک نداشتند که موردی که آن خانم آتش نشان انجام داده چه ارزشی دارد. حتی بعد از توضیح هم درک نمی کردند. با دیده تحقیر و تخفیف بر آن می نگریستند و می گفتند مگه بچه ها چه اهمیتی دارند که آموزش به آنها چه اهمیتی داشته باشد؟!  خانم آتش نشان توضیح داده بود که وقتی به بچه ها  د رمدرسه می آموخت بچه  ها  در خانه آموخته های خود را مطرح می کردند و توجه والدین را جلب می کردند. والدین برای این که جلوی بچه  خودشان کم نیاورند به مسایل ایمنی آتش سوزی رو می آوردند. درنتیجه آمار آتش سوزی پایین آمده بود.


--------


به جای غر زدن خودتان باغلارباغی را آباد کنید

چهارشنبه 14 تیر 1402



یکی از دوستان فیس بوک که دبیر ریاضی جاافتاده ای است از وضعیت یکی از پارک های شهر انتقادی نموده. اون وقت یکی دیگه (نمی شناسمش اما از نوشته اش چنین برداشت کرده ام از اون سمپات های دوم خردادی هست که حدود بین ده تا بیست سال پیش از ایران مهاجرت کرده) به او تشر می زنه که شما ایرانیان چه قدر غرغرو هستید به جای غر زدن خودتان بلند شوید بروید در آن پارک گل بکارید!!!


با همین توسری زدن ها سالها ما را عقب نگاه داشتند! اگه قرار باشه گلکاری های پارک را هم یک دبیر ریاضی انجام بده نهاد عریض و طویل شهرداری چه کاره است!؟ این همه عوارض را از شهروندان برای چی می گیره!؟ حق شهروندان را از فضا و نور و هوای سالم به اسم «تراکم» به سازنده ها می فروشه و ثروت افسانه ای به جیب می زنه اون وقت یک معلم که عمری خدمت کرده انتظار نداشته باشه که این نهاد عریض و طویل برای او و نوه های آینده اش یک پارک آباد در شهر نگه داره!؟ خودش باید بره بیل بزنه و در پارک گل بکاره!؟ به علاوه مگه پارک-داری فقط گلکاری است!؟ پارک مزبور وسایل بازی هم داره . اگر وسایل بازی نظیر چرخ فلک به درستی سرویس نشوند جان شهروندان وگردشگران را به خطر می اندازه. از منظر اون آقا، یک معلم ریاضی (یا هر کس باشغلی مشابه) باید متخصص سرویس این وسایل هم باشه و خود آستین بالا بزنه و این کار را انجام بده یا زبان در کام بگیره و اعتراض نکنه که این چه وضعیه؟!!! به علاوه گیریم که هر شهروند سر خود خواست به وضع پارک های شهر رسیدگی کنه. مگه اجازه می دهند!؟ اصلا مگه درست هست که اجازه بدهند که هر کی می آد توی پارک شروع به سرویس کردن وسایل بازی یا حتی گلکاری داشته بکنه؟ این کارها اصولی دارند. برنامه ای می خواهند.

شهرداری این همه ثروت داره امکانات داره پرسنل داره. شهرداری است که باید کارش را درست انجام بده و اگر انجام نده شهروندان باید مطالبه کنند. یعنی چی که هر مطالبه ای به اسم «غرنزنید خودتان عمل کنید» می خواهند ساکت سازند؟!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل