متنی از کانال سبزاندیشان تبریز

+0 به یه ن

درنشست مطبوعاتی شرکت زرین داغ به مورخه ۱۳۹۹/۳/۲۹جناب آقای نوری مشاور مدیر عامل درجمع خبرنگاران مطبوعاتی اظهار کردندکه تمامی مراحل اجرائی فرآوری معدن طلای اندریان با نظارت دانشگاه تبریز انجام گرفته است.واین شرکت با دانشگاه تبریز قرارداد بسته است.حال سوال اینجاست که قراداد در مورخه ۱۳۹۹/۲/۱منعقد شده وقرارداد فی مابین دانشگاه وشرکت تحقیقاتی است نه نظارتی......
فلذا جهت تنویر افکار عمومی دانشگاه تبریز و شرکت زرین داغ به سوالات رسانه ها ومردم منطقه پاسخ دهند :
۱-اسناد ،تصاویر وفیلم های موجودنشانگر ان است که احداث وساخت هیپ هاو استخرهای حاوی سیانور در فصل زمستان اجرائی شده است.اگر دانشگاه تبریز وشرکت مستنداتی از قبیل ارزیابی ریسگ،مطالعات زمین شناسی،مکانیک خاک هیپ ها واستخرهای سیانور،آنالیز خاک رس استفاده شده در کف هیپ ها واستخرها،نتایج آزمایش لوژان چاهای پیزومتریک اطراف هیپ ها. استخرهای حاوی سیانور،نقشه های طراحی، مطالعه مکان یابی هیپ ها واستخرها در آن تراز ارتفاع توپوگرافی، ومجوزهای اخذ شده از سازمان محیط زیست درصورت وجوددراختیار رسانه ها ومردم قرار دهند
۲-.لایه ژئوممبران ۱.۵ میلیمتری استفاده شده در کف هیپ هاواستخرهای سیانوردرچه زمانی وتوسط چه کسانی وبانظارت کدام سازمان دوخت گردیده است ؟نوع لایه ژئوممبران ۱/۵میلیمتری تحت استاندارد کدامین کشوراست؟آیااین لایه تمحل انباشته های سنگ بیش از صدهاهزارتنی به علاوه آب آمیخته باسیانیددر هیپ هارادارد؟
۳-تصاویرموجودنشانگر آن است که در فصل زمستان وبه صورت فاجعه آمیزی بدون رس کوبی لایه ژئوممبران نصب گردیده است حالا توضیح دهید با نظارت کدامین ارگان دارای صلاحیت چنین کاری انجام شده است؟ (فرمهای موردتایید یک نهادنظارتی قانونی را ارائه دهید )
۴-واحدHSEایمنی .بهداشت. محیط زیست تحت نظارت کدامین ارگان دولتی است ؟آیاخود شرکت می تواند ناظرhseباشد؟
حال از تمامی مسئولین دولتی من جمله از بخشداری تااستانداری و نهادهای نظارتی همچون سازمان بازرسی کل کشور، اداره اطلاعات و کلیه دوست داران محیط زیست انتظار دارد که با بررسی و تحلیل های واقعی اسنادومدارک مرتبط باچنین عملیاتی نسبت احقاق حقوق عامه ما بومیان اقدام کنند.
اگرخدای ناکرده اگراسنادیاد شده از سوی زرین داغ یادانشگاه ارائه نگردد با به عبارتی وجودنداشته باشد بزرگترین فاجعه زیست محیطی درآذربایجان شرقی رخ داده است.
امید برآن است با ارائه اسناد مرتبط نسبت به شفاف سازی و تنویر افکار عمومی گام بردارند.
ستارلو // @grmot80 کانال زیست محیطی انجمن سبزاندیشان تبریز

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نظر سنجی در مورد انتقال آب ارس به تبریز

+0 به یه ن

دوستان عزیز وبلاگ و کانال مینجیق

در ستون کناری وبلاگ یک نظر سنجی در مورد انتقال آب ارس به تبریز گذاشته ام. متشکر می شوم اگر در آن شرکت کنیدو نظر خود را بیان دارید.

گزینه ها به این قرار هستند:

۱)  موافقم.
اگر خواستید نظر تفصیلی خود را با کلیک روی دگمه «باخیش» در زیر بنویسید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

چگونه کمتر مجبور به شستن دست ها شویم!

+0 به یه ن

می خواهم  توجه شما را به یک کاری که من برای حفظ محیط زیست انجام می دهم جلب کنم. در ماه های کرونایی این کار یک مقدار کار مرا در آشپزخانه سبک تر کرده و خیالم را راحت تر کرده.

من معمولا کیسه های نایلونی مخصوص خرید میوه جات را بیش از یک بار استفاده می کنم تا محیط زیست کمتر آلوده شود.
در فصل تابستان میوه ها  له شدنی هستند و درنتیجه علاوه بر نایلون به یک کاسه هم نیاز دارند.
من این کاسه و نایلون مربوطه را  تا خرید بعدی می ذارم پشت پنجره. دو سه روزی آفتاب به 
آنها می خورد و کروناهایشان کشته می شود. ( درسته که دما به آن اندازه نمی رسد که فوری ویروس کرونا را بکشد اما عمر کرونا با در دمای بالا کمتر هست.)
کاسه و نایلونی که دیگه مال ما شده و کرونایش هم مرده، قابل اعتماد تر از کاسه و نایلونی است که از مغازه می گیریم و امکان دارد آلوده باشد.

حالا که صحبت از کرونا شد یادآوری می کنم اگر می توانیم در خانه بمانیم و اگر باید از خانه خارج شویم فاصله اجتماعی را رعایت کنیم. عدم رعایت این نکات  قهرمانی  و شجاعتی قابل ستایش و افتخار نیست! کاملا برعکس! نشانه بی وجدانی ای شرم آور  است. کادر درمانی تحت فشار و خطرند. با بی ملاحظگی و لاف  لوطی گری آنها را بیشتر اذیت نکنیم.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

مزایای احیای قنات

+0 به یه ن

من یک محاسبه سرانگشتی کردم دیدم که اگر هزینه واقعی برق ( ٧٢١ تومان بر کیلووات ساعت بنا بر گزارش سال ١٣٩٧ ایرنا) را در نظر بگیریم و اختلاف ارتفاع ارس و تبریز را ٦٠٠ متر بگیریم ، هزینه برق انتقال آب بر هر مترمکعب معادل هزار و چهارصد تومان خواهد بود. در حالی که هزینه تهیه متوسط آب شهری بر مترمکعب ١٠٠٠ تومان هست توجه کنید ١٤٠٠ تومن تنها هزینه برق برای پمپاژ هست. به این مبلغ هزینه تصفیه و .... را هم باید اضافه کرد. حالا هزینه لوله کشی از ارس به تبریز بماند! این که گفتم با فرض آن بود که لوله ها قبلا کار گذاشته شده اند. در حالی که برای آب قنات نیازی به پمپاژ نیست. در نتیجه این بودجه بزرگ می ماند در جیب مان. 


 فقط هم بحث سود اقتصادی نیست. اگر قنات و برج خلعت پوشان هر دو سروسامانی یابند مقصد بسیار خوبی برای تورهای یکروزه دانش آموزان شهر خواهد بود. دانش آموزان هم با قنات آشنا می شوند هم در مورد تاریخ شهر با بازدید از برج خلعت پوشان می آموزند و هم از سایت کشاورزی بازدید می کنند و چیزهایی در مورد کشاورزی یاد می گیرند چی بهتر از این؟ آینده شهر و توسعه پایدار آن نیاز دارد که دانش آموزان چنین آموزش هایی را از طریق بازدیدو برنامه نیمه تفریحی -نیمه آموزشی ببینند. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

خلعت پوشان

+0 به یه ن

وقتی از تبریز به سمت تهران رهسپار می شوید در ۵ کیلومتری مرکز تبریز اگر به سمت راست خود بنگرید در دشتی سرسبز برجی آجری قدیمی به چشم تان خواهد خورد که باز مانده از عهد صفوی است. در دوران قاجار در این برج مراسم اعطای خلعت توسط ولیعهد انجام می گرفت. به همین دلیل نام این منطقه خلعت پوشان هست.

این منطقه اکنون دردست سایت تحقیقات کشاورزی وابسته به دانشگاه تبریز هست.

قنات مادر تبریز هم در این منطقه قرار دارد. چنان که در زیر می آورم روز یکشنبه آینده (۱۲ مرداد) سخنرانی ای در فضای مجازی  توسط استاد اعظمی  در مورد قنات های تبریز ارائه خواهد شد.
اگر از مسئولان و دست اندر کاران حفظ میراث فرهنگی کسی را می شناسید حتما او را تشویق کنید که در این وبینار شرکت کند. باشد که این سخنرانی انگیزه ای باشد تا هم قنات های تبریز سروسامانی یابند و کمبود آب تبریز را جبران نمایند و هم برج خلعت پوشان به عنوان یک میراث فرهنگی ارزشمند و جاذبه گردشگری حفظ و صیانت شود.

پی نوشت: یکشنبه آینده روز ۱۲ مرداد ساعت ۸ شب  جناب آقای دکتر اعظمی سخنرانی ای در فضای مجازی در مورد قنات های تبریز ارائه خواهند نمود. شرکت در این سخنرانی در فضای مجازی رایگان هست و به همه کس توصیه می شود. برای ثبت نام به سایت زیر مراجعه نمایید:
هدف از سخنرانی صیانت و حفاظت از قنات های باقی مانده تبریز به خصوص قنات مادر و سرچشممه منطقه خلعت پوشان هست.
 برگزار کننده ها «انجمن سبزاندیشان تبریز» و «سازمان مردم نهادخانه معماران چلیپا» هستند.
برای شرکت کننده ها گواهی حضور هم صادر می شود.
لطفا همه علاقه مندان را دعوت به شرکت در این برنامه نمایید. به خصوص  دوست داران محیط زیست، مهندسان و مسئولان و دست اندرکاران حفظ میراث فرهنگی را.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آب تبریز

+0 به یه ن

در هفته های اخیر هر از گاهی آب مناطقی از تبریز قطع می شود. در این شرایط گرما و کرونا این قطعی آب بی اندازه آزاردهنده هست. 

یکی از نماینده های تبریز اخیرا از کارشکنی در انتقال آب ارس به تبریز گفته و این کارشکنی را دال بر مظلومیت تبریز دانسته.
واقعیت این هست که در اطراف خود تبریز به اندازه کافی آب هست و نیازی به  پروژه  زمانبر، پر هزینه و مناقشه بر انگیز انتقال آب از ارس نیست. حدود۳۰-۴۰  درصد آب مصرفی شهری، در شبکه آبرسانی از مبدا (پشت سدها) تا به خانه مردم برسد به هدر می رود. حجم زیادی از آب  (دست کم به اندازه مصرف یک شهر ۲۵۰ هزار نفری) در صنایع بزرگ مادر در اطراف تبریز  به هدر می رود.
علت این هست که از تکنولوژی های منسوخ و لوازم فرسوده استفاده می کنند. با هزینه ای بسی کمتر از هزینه انتقال آب از ارس می شود اینها را بهینه کرد تا اتلاف آب به حداقل برسد.  خوشبختانه شرکت های مهندسی خودتبریز قادرند که این صنایع را به تکنولوژی روز مجهز سازند تا اتلاف آب به حداقل رسد. در واقع شرکت های مهندسی خود تبریز برای شهرهای دیگر از این نوع پروژه ها انجام داده اند و تجربه کافی دارند. اگر مسئولان صنایع مادر تبریز -که غالبا دولتی هستند- دستی بالا کنند و چنین پروژه ای به شرکت های مهندسی برای بهینه کردن سیستم بسپارند  صرفه جویی ای که در مصرف آب خواهد شد بیشتر از میزان کمبود آبی است که اکنون وجود دارد.
 
 از آن سو  قنات های تبریز اگر پاس داشته شوند و سامان دهی شوند می توانند آب بخش قابل توجهی از شهر را تامین نمایند.  خوشبختانه در شهر تبریز کارشناسان آگاهی در این زمینه داریم که دانش کافی برای احیای سیستم قنات تبریز را دارند. امیدوارم مسئولان شهری به این نکته توجه کنند وپروژه سامان دهی  قنات ها رابه این کارشناسان عزیز بسپارند.

 برای این که این اهداف عملی شوند نیاز آن هست که مسئولان به فکر باشند و پی گیری نمایند.
فشار افکار عمومی در چند هفته اخیر مسئولان را در چند مورد وادار ساخته است که با خواسته های مردم کنار بیایند.
تا شرایط به گونه ای است که مسئولان به افکار عمومی سر خم می کنند، این موضوع را در فضای مجازی پی گیری کنید، به امید این که ترتیبی دهند که مشکل آب تبریز  برای همیشه و به طور اصولی حل شود و در تابستان های  آینده قطعی آب نداشته باشیم.


پی نوشت: یکشنبه آینده روز ۱۲ مرداد ساعت ۸ شب  جناب آقای دکتر اعظمی سخنرانی ای در فضای مجازی در مورد قنات های تبریز ارائه خواهند نمود. شرکت در این سخنرانی در فضای مجازی رایگان هست و به همه کس توصیه می شود. برای ثبت نام به سایت زیر مراجعه نمایید:
هدف از سخنرانی صیانت و حفاظت از قنات های باقی مانده تبریز به خصوص قنات مادر و سرچشممه منطقه خلعت پوشان هست.
 برگزار کننده ها «انجمن سبزاندیشان تبریز» و «سازمان مردم نهادخانه معماران چلیپا» هستند.
برای شرکت کننده ها گواهی حضور هم صادر می شود.
لطفا همه علاقه مندان را دعوت به شرکت در این برنامه نمایید. به خصوص  دوست داران محیط زیست، مهندسان و مسئولان و دست اندرکاران حفظ میراث فرهنگی را.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

پروژه انتقال آب ارس

+0 به یه ن

پروژه انتقال آب ارس به تبریز پروژه غلط و مخربی است. دست هرکسی که جلوی آن را گرفته درد نکنه. درست همان طور که پروژه انتقال آب زاینده رود به یزد و آب کارون به اصفهان و آب خزر به سمنان غلط هستند و باید جلوی آنها گرفته شود.


 در اطراف تبریز به قدر کافی آب هست. منتهی باید این آب درست مدیریت شود. سیستم قنات خود تبریز را احیا کنید. فاضلاب شهری را جهت آبیاری فضای سبز تصفیه کنید. لوله های فرسوده شهری را با لوله های مناسب تر جایگزین کنید. استانداردهای ساخت شیرآلات را بالا ببرید و در محلات فقیر توزیع کنید. اینها هزینه بسیار کمتر از این پروژه های انتقال آب  -- که نمایندگان مجلس  عاشق آن هستند --دارند اما موثرترند.


پی نوشت: 
الان بیست تا چهل درصد آب در سیستم آبرسانی شهری به هدر می ره. (دوستان محیط زیستی که آمار را درآورده اند می گن) عدم قطعیت ۲۰ درصدی در این رقم بیش از این که به عدم دقت در اندازه گیری یا افت و خیز سالانه مربوط باشه به تعریف سیستم آبرسانی مربوط هست. اگر از منشا آب (از پشت سدها) در نظر بگیریم ۴۰ درصد اگر در لوله های فرعی در داخل شهر درنظر بگیریم ۲۰ درصد.
از اون ور هم فاضلاب تصفیه نشده به هدر می ره. در صورتی که می تونه تصفیه بشه و به مصرف آبیاری فضای سبز برسه. (فضای سبز هم الان درصد مهمی از مصرف آب شهری را تشکیل می ده.)

مگه تبریز چه قدر کمبود آب داره که نیاز باشه از ارس آب بیاورند؟!  بیش از ۵۰ درصد؟؟
همین دو مورد را درست و به سامان کنند مشکل آب تبریز حل می شه دیگه.

برای کشاورزی هم به جای انتقال آب باید روش های آبیاری را بهینه کرد.  آبیاری را قطره ای بکنند و محصولات پرمصرف را با محصولات کم مصرف جایگزین کنند . متاسفانه دیدم در  تپه های  اطراف تبریز کشاورزان شیار ها را در جهت شیب تپه داده بودند به جای این که در جهت عمود بدهند. این کار علاوه بر این که باعث فرسایش خاک می شه باعث می شه آب آبیاری  و آب باران در جهت تپه  بهتر سرازیر و به هدر بره. 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

وای که من چه قدر مظلومم! شهرم از خودم مظلوم تر!

+0 به یه ن

خود را مظلوم تلقی کردن و دایم به حال خود تاسف خوردن انسان را از پیشرفت باز می دارد. وقتی کسی بر تن خود ردای مظلومیت را پوشاند، تمام شکست ها و ناکامی هایش را با مظلومیت خود توجیه می کند. اصلا تحلیل نمی تواند بکند که در جاهایی من اشتباه کردم که دچار بهمان عارضه شدم. این طوری اشتباهاتش را تصحیح نمی کند و پشت سر هم برای خودش اتقافات بد را رقم می زند. به علاوه اطرافیان را هم با مرثیه سرایی برای خود ذله می کند و از کنارش می راند. 


 معاشرت با کسی که دایم از مظلومیت خود می نالد چندان تجربه دلچسبی نیست! هرکاری هم که برایش می کنید باز متوقع می ماند.

 حدود بیست سالی است این اخلاق، خلق و خوی جمعی برخی شهرهای ایران هم شده است. در مورد ریشه های آن نظری نمی دهم. شاید حق داشته باشند شاید هم حق نداشته باشند که خود را مظلوم بدانند. اما در هر صورت این خلق و خو و لاک مظلومیت برای خود شهر ومردمش مضر هست. به هزاران دلیل و ازجمله آن که وقتی نمایندگانش برای منافع شخصی و گروهی می خواهند پروژه ای به تصویب برسانند اما زور رقیبانش بیشتر است و موفقیت نمیشوند، با هوچی گری بحث مظلومیت حوزه انتخابیه شان را پیش می کشند. یک عده ساده هم که نقطه ضعف شان همین لاک مظلومیت هست به نفعشان- بی جیره و مواجب- هوچی گری می کنند و به کسانی که مانع شده اندفحش می دهند.
غافل از این که اون طرحی که نماینده مزبور عدم اجرایش را از نشانه  های مظلومیت شهر ما معرفی می کند اگر خدای ناکرده اجرا می شد در واقعیت ظلمی می شد به شهر و روستاهای همسایه مان.  اون هم همسایه ای که به خاطر همکیشی و همزبانی مردم شهر هزار جور تعصب شان را دارند و جلوی دیگران سنگ شان را به سینه می زنند.

(نمونه: پروژه انتقال آب ارس به تبریز یا دریاچه اورمیه)
 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کرونا و وسواس

+0 به یه ن

با آمدن کرونا اغلب مردم وسواسی شدند . برای من برعکس بود. همزمان با آمدن کرونا با دوستان محیط زیستی آن قدر در مورد مضرات مواد شوینده برای آب و خاک صحبت کردیم که من کاملا در جهت عکس بقیه مردم مصرف آب و مواد شوینده ام را کم کردم مصرف مواد شوینده را که خیلی کمتر کرده ام. الان توجه زیادی می کنم که بیش از نیاز مواد شوینده نریزم. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اهمیت بازسازی باغ بومی در حوضه دریاچه اورمیه

+0 به یه ن

 روز به روز بر تعداد باغ های تفریحی و تزئینی در کنار شهرهای بزرگ افزوده می شود. مالکان این باغ ها، اغلب شهریانی هستند که از اصول باغداری هیچ نمی دانند. با مسایل محیط زیست و شرایط اقلیم های مختلف ایران آشنایی چندانی ندارند و بی توجه به اقلیم کشور و مشکل کم آبی، اصرار دارند باغ آنها به باغ های ورسای مشابه باشد.

ما در کشور خود سنت باغداری طولانی داشته ایم که به قدمت تمدن در این سرزمین کهن هست. اگر نزد ناسیونالیست های باستانگرا این نکته را بیان کنید چه بسا پاسخ خواهید شنید که اروپاییان هم باغداری را از هخامنشیان آموخته اند بنابراین باغ های ورسای هم باغ ایرانی محسوب می شود  و هیچ اشکالی ندارد که امروزه از آن الگو برداری کنیم! رکود و سستی فکری عجیبی در این گونه نظرات نهفته هست. البته درست هست که یونانیان باستان از مردم این منطقه بسیاری نکات از جمله برخی از شیوه های باغداری را آموخته اند اما اروپاییان  ۲۵۰۰ سال درجا نزده اند. از همه دنیا-ازجمله از ایران- آموخته اند اما بسیار کار علمی و فرهنگی و هنری روی  آن انجام داده اند تا طرحی مناسب اقلیم و نیازها و سلایق خود در انداخته اند. از قرن ۱۵ که مرکز گیاهشناسی پادوا ی ایتالیا تاسیس شد تا کنون مراکز گیاه شناسی بسیار ی در گوشه و کنار اروپا به بررسی انواع و اقسام گیاهان از سراسر دنیا پرداخته اند و به طور علمی مطالعه کرده اند که کاشت آنها در خاک اروپا چه تبعاتی می تواند داشته باشد. خودمان را گول نزنیم. ورسای باغ ایرانی نیست! ورسای باغ فرانسوی است. برای اقلیم فرانسه طراحی شده نه برای اقلیم های موجود در ایران. اگر هر ثروتمند شهری در تهران و تبریز و اورمیه و ….. بخواهد برای خود ورسایی در ییلاقات اطراف شهر دست و پا کند چیزی از منابع آبی  منطقه باقی نمی ماند.


اگر طرحی از یک باغ اصیل بومی و سازگار با اقلیم آذربایجان داشتیم می توانستیم سلیقه و ذائقه باغدار شهری را به نفع صرفه جویی در مصرف آب تغییر دهیم.

این کار شدنی است. مثلا در زمینه موسیقی با وجود ورود موسیقی های ملل دیگر موسیقی سنتی هنوز خواهان دارد.در زمینه غذا، با وجود ورود غذاهای ملل دیگر ما هنوز غذاهای سنتی مان را دوست داریم و حفظ کرده ایمدر مورد باغداری هم باید بتوان این سلیقه را حفظ کرد.


من از ادیبان عزیز و پژوهشگران آثار فولکلریک درخواست دارم در مورد نقش سمبولیک باغ در افسانه های کهن  مقاله بنویسند و  در بین عموم مردم منتشر سازند. تا جایی که من به یاد دارم در قصه های کودکی ام، همواره شاهزاده سوار بر اسب در باغی زییا عاشق دختر رویاهای خود می شد. این باغ زیبا که باغ ورسای در فرانسه یا باغ مدیچی giardino di boboli) در فلورانس ایتالیا که  نبود! یک باغ سنتی  آذربایجان بود.


من از پژوهشندگان عزیز خواهشمندم از میان مینیاتورها و  شرح حال ها و سفرنامه ها سیمای باغ های تاریخی منطقه را (نظیر باغ قراملک، باغ های سلسله های آق قویونلو و قرا قویونلو و باغ های  شاهزادگان و امیران دوران قاجار)  را استخراج کنند و در اختیار معماران و طراحان فضای سبز و عموم علاقه مندان به امور باغداری قرار دهند.


من از کارشناسان محترم کشاورزی خواهشمندم دفترچه ای راهنما برای باغداران شهری نا آشنا با امور باغداری تهیه کنند که در آن به شیوه های صرفه جویی در مصرف آب در باغداری و سایر مسایل محیط زیست توجه ویژه شده باشد.


من از استادان دانشگاه در دانشکده های مرتبط تقاضا دارم موضوع تز برخی دانشجویان را بازسازی باغ سنتی متناسب با اقلیم منطقه (از جوانب مختلف)  تعریف کنند و اگر تز دانشجو اثری ارزشمند شد آن را برای مطالعه در اختیار شرکت های مهندسی که خدمات باغداری ارائه می نمایند قرار دهند. این کار شاید در آینده برکات اقتصادی هم داشته باشد. شاید این شرکت ها مایل شدند با دانشکده برای طرح های مختلف قرارداد ببندند.


اگر شرکت هایی که خدمات باغداری می دهند هر کدام آلبومی از طرح های بومی وسازگار با محیط زیست هم داشته باشند و به مشتری نشان دهند بسیاری از مشتری ها ترغیب می شوند که آن طرح را به جای طرح ورسای انتخاب کنند.


به خصوص اگر هر طرح یک داستان هم در کنارش  داشته باشد:

"این طرح را که ملاحظه می کنید از باغی که اوزون حسن پادشاه قدرتمند سلسله آق قویونلوها برای ملکه دسپینا ساخته بوده، الهام گرفته شده. می دانید که یکی از زنان اوزون حسن دسپینا شاهزاده بیزانسی بود. دختر آخرین شاه بیزانس. او ملکه قدرتمندی بود و در این باغ سفیران جمهوری ونیز را به حضور می پذیرفت...."


" این یکی طرح از باغ آن یکی ملکه اوزون حسن الهام گرفته شده است.... این ملکه همان هست که سقف مسجد جامع تبریز را با طرحی بسیارزیبا بازسازی کرد."


این طرح مشابه باغی است متعلق به شاهدخت سلسله قراقویونلو . همان   پرنسس که کتیبه پل دختر از او به عنوان اسپانسر یاد می کند...."

این یکی باغ مشابه باغ پدر آسلی در قراملک طراحی شده است. در این گوشه آسلی و کرم برای نخستین بار عاشق هم شدند...."


اگر این قبیل داستان های فانتزی گونه باشه -هر چند مردم به صحت آن شک می کنند- اما باز به طرح علاقه مند می شوند. دیگه ورسای مِرسای را فراموش می کنند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل