+0 به یه ن
اگر به خاطر داشته باشید، در خرداد ماه ۱۳۹۵ خبر شلاق خوردن ۱۷ کارگر اخراجی معدن آق دره در نزدیکی تکاب واقع در آذربایجان غربی ملتی را شوکه کرد.
توجه شما را می خواهم به بخشی از گزارش جلب کنم که از منظر من حتی از شلاق خوردن کارگران هم هولناک تر هست اما متاسفانه به اندازه کافی توجه افکار عمومی را جلب نکرده است. متاسفانه این قبیل آسیب ها که در زیر می خوانید مختص معدن آق دره هم نیست. در بسیاری از استان های کشور دارند به شیوه غیر اصولی از معادن بهره برداری می کنند و فجایعی نظیر آن چه که در زیر می خوانید رقم می زنند (یا به زودی خواهند زد). طرفداران محیط زیست ایران به خاطر چنین چیزهایی هست که فریاد بر می زنند اما کو گوش شنوا؟!
« در گفتوگو با اهالی روستا از فجایع دیگری باخبر میشوید که سالهاست روی آن سرپوش گذاشته شده. احداث و راهاندازی معادن طلا در این منطقه از آذربایجانغربی نهتنها نتوانست زمینههای اشتغالزایی تعداد کثیری از اهالی بومی منطقه را فراهم کند بلکه وضعیتی را ایجاد کرد که نشان میدهد، فجایع محیطزیستی و حتی انسانی تازهای در انتظار این منطقه دورافتاده است.
مشاهدات میدانی از کودکانِ مبتلا به بیماریهای پوستی مزمن، نشان داد در این منطقه یک فاجعه انسانی ناشی از مواد پخششده از معدن طلا در حال رخدادن است. مردم و اهالی ده میگویند، علاوه بر بیماریهای پوستی در سالهای گذشته، تعداد افرادی که بهدلیل سرطانهای ریه و حنجره در روستا از بین رفتهاند در سنین مختلف رشد داشته است. آنها گمان میکنند، تشعشعات ناشی از استنشاق گازهای معدن طلا عامل شیوع بیماریهای پوستی و همچنین انواع سرطانها در منطقه شده است. «چرا تا چند سال پیش، اینقدر سرطان و بیماری پوستی زیاد نبود. آبوهوای خوبی داشتیم؛ این چندسال که انفجارا زیاد شد، هم خاکمون آلوده شد و هم زمینامون.»
اینها را یکی از اهالی آقدره علیا میگوید که کارگر معدن هم نیست. همسرش قالیبافی میکند و خودش برای دامداری به روستاهای اطراف میرود. پسر ۱۰،۹ سالهاش را همراه خودش آورده تا بیماری پوستی بدنش را نشانمان دهد. «الان چند وقته که اینجوریه. چندینبار بردیمش تکاب، پیش دکتر. تا میفهمه از کجا اومدیم، دیگه چیزی بهمون نمیگه. یه مشت قرص و پماد میده، میگه برین خودش خوب میشه. یهمدت خوبه، دوباره برمیگرده.» روی پاهای پسرک، عارضه پوستی با نقطههای ریز بهرنگ صورتی کمرنگ قابلمشاهده است؛ چیزی شبیه به یک حساسیت پوستی. از خودش که میپرسیم به کردی به پدرش میگوید «بدنم میخاره.» پدرش میگوید، اغلب مواقع بچههای ده برای بازی در کوچههای روستا روی خاکها باهم بازی میکنند. تمام گردوخاک حاصل از انفجارها به گفته او روی خانههای اهالی ده مینشیند و در نتیجه اغلب مردمی که این گردوخاک را استنشاق میکنند، میتوانند در معرض انواع آلودگیهای پوستی قرار بگیرند. میگوید، اغلب انفجارهای معدن، درست بغل گوششان و در پیتهای چسبیده به روستا رخ میدهد. «چند وقت پیش، بچهها گفتن برای اینکه رد گم کنن و صدای انفجار رو کم کنن، روی خاک، کیسههای پر از آب گذاشتن تا صدا پخش نشه و بهشون گیر ندن. اینجوری منابع طبیعی رو هم گول میزنن… .»
بیماریهای عصبی و مشکلات ناشناخته ناشی از مواد آلاینده که بهدلیل نزدیکبودن مراکز بهرهبرداری معادن طلا به مناطق مسکونی روستایی بوده، یکی از مواردی است که در این منطقه شایع شده. به گفته اهالی، علاوه بر روستاهای آقدره، روستای شیرمرد، نزدیکی معدن طلای زرهشوران، اولین معدن استحصال طلای کشور که نزدیکی معدن طلای آقدره قرار دارد نیز از آلودگیهای زیستمحیطیای که منجر به فجایع انسانی شده، در امان نیست.
یکی دیگر از افرادی که مبتلا به نوع عجیبی از بیماری پوستی شده، یکی از همین کارگران اخراجی معدن آقدره است. روی زانویش، یک عارضه پوستی بهجا مانده که مربوط به سالهای گذشته است و هربار که خوب میشود، پس از مدتی دوباره بازمیگردد. «چندبار رفتم دکتر، میپرسن کارت چیه! وقتی میگم معدن طلا کار میکردم، هیچ اطلاعات دیگهای بهم نمیدن فقط داروهامو میدن و میگن برو. چون میدونن ما از کجا میایم. فقط گاهی میشنویم که میگن، پخششدن سیانور و جیوه، عامل اینجور بیماریهاست.»
در همین بین، یکی دیگر از کارگران روی سینهاش، یک دایره میکشد و میگوید: «پارسال به همین اندازه روی سینهام قرمز و پوستم دچار حساسیت شد. رفتم دکتر، دارو داد و کمکم بهتر شدم اما بعضیها رو دیدم که مدتها با این مشکل درگیرن و هربار حساسیتشون برمیگرده.»
تقریبا همگی بر این باورند که علت اصلی این مشکلات پوستی و سرطانهای خاص، پخششدن سیانور ناشی از سیانیوراسیون برای جداسازی طلاهاست. اهالی آقدره میگویند در اثر انفجارهای گاه و بیگاه معدن، این خاک آلوده در همهجای روستا و بهویژه پیتهای هفت تا ۹، که نزدیک روستاست، پخش میشود و باعث ازبینرفتن دامها و ایجاد بیماری برای انسانها میشود.
یکی از اهالی روستا میگوید، آلودگیهایی که معدن در سالهای گذشته ایجاد کرد، منحصر به بیماریهای پوستی و شیوع برخی سرطانهای خاص نمیشود بلکه در آب آشامیدنی منطقه هم مشکلاتی ایجاد کرده است. دندانهایش را نشانمان میدهد و میگوید: «معلوم نیست توی این آب، چی هست. هرکدوم از اهالی رو ببینین، دندوناش مشکل داره.» نکتهای که او به آن اشاره میکند، در مصاحبه با چند نفر از اهالی روستا بهوضوح قابلمشاهده بود. دندانها و لثههای بیمار ناشی از مصرف آب آلوده به مواد ناشناختهای مثل جیوه در منطقه آقدره است.
این درحالی است که به گفته اهالی، از شبکه بهداشت تکاب، بارها برای آزمایش آب منطقه مراجعه کردهاند اما اهالی روستا میگویند هیچ نتیجهای از آزمایشهای انجامشده درباره وضعیت آب روستا به آنها ارائه نشده است. اهالی روستا از مشکلات ناشی از بالا آمدن گاز معدن و مرگومیر بالای دامها در اثر انفجارها میگویند. «هم زمینها آسیب دید و هم دامهایمان از بین رفتن. گوسفند داشتیم؛ میرفتن برای چرا سمت معدن اما به اون محدوده که نزدیک میشدن، یه چرخی دور خودشون میزدن و بعد میافتادن و میمردن. بعضی گوسفندها هم که اونور چرا میکردن، برههای مرده بهدنیا میاوردن.»
اهالی آقدره علیا میگویند، در یک سال گذشته حدود هزار رأس گوسفند در اثر همین آلودگیها از بین رفتهاند. آلودگیهایی زیستمحیطی که نشان میدهد نهتنها کارگران شلاقخورده آقدره که طبیعت بکر و زیبای آن در معرض فراموشی است .
آنچه در آقدره و روستاهایی شبیه به آن میگذرد، فراتر از فاجعه است. شیوه فعالیت معادن روباز طلا (آقدره و زرهشوران) در این منطقه، فجایع محیط زیستیای به بار آورده که به صورت خاموش از بین انسانها هم قربانی میگیرد. در صحبتهایی که با اهالی آقدره داشتیم، متوجه شدیم آنچه در اطراف معدن طلای آقدره اتفاق میافتد، فقط محدود به برخورد غیرمعمول با کارگران فصلیای که نسبت به قراردادهای یکطرفه معترض هستند، نمیشود بلکه فجایع زیستمحیطیای که در این منطقه زرخیز بهدلیل رعایتنکردن استانداردهای استحصال مواد صورت میگیرد، باعث شده جان انسانهای زیادی به خطر بیفتد. با روستاییان که همصحبت میشوید، پرده از فجایع زیستمحیطیای برداشته میشود که دامن بسیاری از مردم ساکن این مناطق را هم گرفته است. خانههای این روستاییان در مجاورت بخشهای اصلی معدن است که با هر انفجار، مقادیر زیادی خاک و مواد آلاینده را وارد هوای سالم روستا میکند. وجود دو معدن طلای آقدره و زرهشوران در تکاب و شیوه استحصال طلا در فاصله بسیار نزدیکی به مناطق روستایی باعث شده تا بیماریهای پوستی و ریوی ناشی از استنشاق مواد آلاینده، همچون سیانور و جیوه در بین ساکنان این مناطق شیوع بیشتری داشته باشد. سال ۱۳۸۳ بود که خبرهایی مبنیبر نشت مقادیر قابلتوجهی از مواد سمی، بهویژه سیانور از کارخانه طلای آقدره که در مجاورت معدن آقدره تکاب واقع شده، منتشر شد که نشان میداد این ماده سمی به منابع آبهای جاری و رودخانه ساروق تکاب وارد شده و موجب تلفشدن هزاران قطعه از جانداران موجود در این رودخانه شده است. میزان این آلودگی به حدی بود که موجبات نگرانی ساکنان منطقه را فراهم کرد. گزارشهای رسمی نشان میدهند، در اثر نشتی سیانور در آب رودخانه ساروق تکاب، فعالیت کارخانه استحصال طلای آقدره تکاب به مدت چهار ماه در همان زمان متوقف شد. نشت شدید سیانور از سد باطله کارخانههای استحصال طلای دو معدن زرهشوران و آقدره صورت میگیرد و نفوذ آن در رودخانهها و چشمههای آب زیرزمینی باعث شده حتی آب آشامیدنی مناسب در دسترس اهالی منطقه قرار نگیرد. بههمیندلیل، بسیاری از اهالی آقدره با مشکلات دندانی و بیماریهای لثه درگیر هستند. همه این گزارشها نشان میدهند، علاوه بر سهم ناچیز نیروی کار بومی در معدن طلای آقدره، نه آب سالمی برای آشامیدن مانده و نه زمینی برای زیست انسان.»
آلودگیها
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک
تویتر
گوگل
آردینی اوخو