كمال الملك

+0 به یه ن

مطلبی كه دوستی به آن اشاره كرده مرا به یاد مجموعه مقالاتی كه اخیرا در مورد كمال الملك خواندم انداخت. ظاهرا مسایل اجتماعی مرتبط با كار هنرمندان ودانش پیشگان نیز، به هم شبیه هستند.از قرار معلوم كمال الملك در اواخر عمر مدرسه ای برای تعلیم نقاشی به جوانان تاسیس كرده كه هزینه آنرا دولت می پرداخته. چنان كه روال موسسات دولتی است كمال الملك می بایست گزارش هایی در مورد نحوه صرف بودجه تهیه میكرد. اما این كار بر كمال الملك گران می آمد و موجب كدورت شدید وی می شد. به هر حال او شخصی بود كه در مقام استادی حتی به شخص ناصرالدین شاه هم تشر زده بود. به علاوه در سفرهای اروپایی خود به عنوان یك هنرمند برجسته همواره قدر دیده بود وبر صدر نشسته بود. طبیعی بود كه حساب پس دادن به یك كارمند جزء را دون شان خود بداند. این مساله جزئی می رفت تا مدرسه را به شكست بكشاند. بالاخره فروغی تدبیری اندیشیدو مقداری مقرری(به تعبیر امروزی مقداری "گرنت") برای او از بودجه دولت تعیین كرد تا وی هزینه مدرسه از آن محل بپردازد بدون آن كه "سین جیمی" در كار باشد. این موضوع در بین جوامع آكادمیك پیشرفته امری نهادینه است. استادان برجسته بنا به اعتبا ر علمی خود مقداری گرنت در اختیار دارند كه هر گونه صلاح بدانند برای پیشرفت كار صرف می كنند. الآن پس از گذشت بیش از هشتاد سال از تجربه كمال الملك تازه تازه موضوع گرنت در جامعه آكادمیك ایران مطرح می شود. امیدوارم كه زودتر جا بیفتد.

یكشنبه ۷ ژانویهٔ ۲۰۰۷

 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فانتزی شكست

+0 به یه ن

از نوجوانی همانند بسیاری از ایرانیان هم تیپ خودم شیفته آثار "جرج ارول" بودم . به خارج كه رفتم متوجه شدم این نویسنده آنقدر ها در بین غربیان معروف نیست. كنجكاو شدم وچند مورد نقد درباره نویسنده خواندم. همه به نبوغ و تیزبینی او اذعان داشتند ولی بر وی خرده می گرفتند كه چرا همیشه درباره شكست فانتزی بافی میكند
باخود گفتم شاید یكی از دلایل محبوبیت این نویسنده در بین ایرانیان همین باشد. آری! مابا "ایده" شكست حال می كنیم. اگر داستانی پایان خوش داشته باشد، ان را به تمسخر هندی می نامیم. اگر بخواهیم در هر موردی موفق شویم ابتدا باید تكلیف خود را با این مساله مشخص كنیم .

پنجشنبه ۴ ژانویهٔ ۲۰۰۷

 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل