دیپلماسی علمی ابزار قدرت نرم

+0 به یه ن

 دیپلماسی علمی -که  در دوره آقای رییسی برخی بی آن که  معنای آن را بفهمند مرتب تکرار می کردند- از ابزار های قدرت نرم هست. اگر   در همین رشته هایی که آی-پی-ام در انها فعال هست (فیزیک ذرات بنیادی و انرژی های بالا- ریاضی- نجوم و کیهانشناسی- فلسفه تحلیلی) ما در جهان گل کنیم قدرت نرم کشور بسیار بالا می رود. هرچند این رشته ها از صنعت و خدمات.... بسیار دورند اما رشد ایران در این رشته ها می تواند دیپلماسی علمی و به دنبال آن قدرت نرم کشور را افزایش دهد.


چند سال پیش من و همسرم مصاحبه مفصلی درمورد دیپلماسی علمی داشتیم. در این مصاحبه من صراحتا گفتم که چند سال پیش من و همسرم مصاحبه مفصلی درمورد دیپلماسی علمی داشتیم. در این مصاحبه من صراحتا گفتم که وقتی پژوهشگران دو تابعیتی-نظیرخانم میمنت چاووشی – را به بهانه های واهی  در مرز می گیرند و به تبعات شوم آن برای کشور  نمی اندیشند دیپلماسی -چه علمی وچه غیر علمی- محلی از اعراب ندارد. 

به هر حال، اوضاع حکمرانی کشور چنین نخواهد ماند. ما هم روزی خواهیم توانست زندگی نرمالی داشته باشیم. از جمله این که بتوانیم بدون نگرانی هایی از این دست، همکاران ایرانی و خارجی خود را از خارج برای ارائه سخنرانی دعوت کنیم. همان طوری که در کشورهای نرمال از کشورهای پیشرفته اروپایی  و آمریکایی گرفته  تا ترکیه و امارات  و هندوستان این کار را می کنند.  تا حدود ده سال پیش من خودم دایم همکاران خارجی را به ایران دعوت می کردم. چندین همایش بین المللی حضوری برگزار کردیم. اما از وقتی که خبر دستگیری خانم میمنت چاووسی را شنیدم جرئت نکرده ام کسی را دعوت کنم. با خودم گفتم همان طوری که ایشان را به دلایل واهی گرفتند ممکن هست مهمانان مرا هم بگیرند. بعد من چه خاکی بر سر کنم؟! احتمالش کم هست اما ریسکش چنان بالاست که من به آن دست نمی زنم.

مصاحبه من و شاهین در لینک زیر در دسترس هست:

https://www.magiran.com/p2454362

#احمدرضا_جلالی_را_اعدام_نکنید

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

زبان فارسی و ترکی ابزارهای قدرت نرم برای کشور

+0 به یه ن

 زبان فارسی در دوره صفویه و..... از ابزار های قدرت نرم بوده.  الان هم می تواند باشد. نکته در اینجاست که اگر جریان های پان ایرانیستی مانع نشوند زبان ترکی هم می تواند ابزار بسیار بسیار قوی ای برای کسب قدرت نرم برای ایران باشد.   همان طور که در زمان صفویه بوده است.

در زمان های گذشته هرچند  آزادی مذهب و..... اصلا نبوده، اما در عوض حکومت ها مانع از  آزادی زبان نمی شدند. درنتیجه از انواع و اقسام این زبان ها به عنوان ابزار قدرت نرم می توانستند بهره ببرند.

 در دور وبر ایران کلی کشور هست که زبان آنها یکی از گویش های زبان ترکی است. طبیعی است که اگر جلوی رشد این زبان در ایران گرفته نشود می تواند  عامل نفوذ در این مناطق گردد. هرچه از نظر اطلاعاتی کشور قوی تر باشد قدرت نرم آن هم بیشتر هست. آشنایی درصد بزرگی از مردم کشور ایران با این زبان به طور علمی (دانستن ریشه کلمات چنان که بتوانند تفاوت های کوچک در گویش ها را متوجه شوند)  می تواند برتری اطلاعاتی قابل توجهی به ایران در منطقه دهد. من نمی فهمم چه طور این پان ایرانیست های ضد زبان ترکی ادعای وطن پرستی می کنند اما می خواهند چنین ابزار قدرتی را برای وطن از بین ببرند؟! معلوم هست برعکس رجز خوانی و هارت و پورت هایشان در دل احساس ضعف نسبت به همسایگان ترک می کنند و گمان می برند اگر زبان ترکی سرکوب نشود آنها از طریق این زبان درایران نفوذ می کنند. ظاهرا به عقلشان نمی رسد که اتفاقا با کمک این زبان ایران می تواند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

و اما ارتباط با کشورهای فقیرتر

+0 به یه ن

در طی چهار دهه گذشته، ایران کم به کشورهای فقیرتر کمک مالی نکرده است.  علی الاصول این کارخوب بوده. کمک  غنی به فقیر از نظر اخلاقی ستوده است. اما به این شکلی که کمک شده اولا به ریشه کنی فقر کمک زیادی نکرده. دوم این که در این کمک رسانی منافع ملی ایران، در نظر گرفته نشده. علی الاصول می توان کمک مالی را از کانالی انجام داد که به توانمند شدن دریافت کنندگان کمک  بیانجامد و در نتیجه در بازه زمانی حدود ۲۰ سال، فقر ریشه کن شود.  همین طور می توان روش های هوشمندانه ای به کار برد که غنی تر شدن آنها به نفع منافع ملی ما باشد. مثلا تبدیل بشوند به بازار مصرف کالاهای ساخت ایران یا گرفتن پروژه های کلان توسط شرکت های ایرانی.

در زمان رفسنجانی (قبل از طالبان)  دولت ایران  یک کار خوبی کرد وآن   واکسیناسیون عمومی  کودکان افغانستانی علیه  فلج اطفال بود. این قبیل کارهای انساندوستانه به نفع منافع ملی کشور هم هست. جای دوری نمی ره. اگر در افغانستان بیماری ای- به خصوص بیماری واگیرداری- ریشه کن شود همه جوره نفعش به ایران هم بر می گردد.

همین طور سرمایه گذاری روی آموزش صحیح  و مدرن کودکان کشورهای همسایه فقیرتر حتما  در دراز مدت سودآورهست. سرمایه گذاری روی راه های ترانزیت و نظایر ان هم می تواند در دراز مدت به منافع ایران بیانجامد.


علاوه بر همه اینها، برای این که سرمایه گذاری برای کمک به کشورهای فقیرتر و ضعیف تر سود آور باشد ایران باید روی قدرت نرم خود کار کند. دست آخر، عقل همه به چشم شان هست! اگر ایران بتواند این تصویر را ایجاد کند که  کشوری قوی و زیباست حتی اگر به همسایگان بدی کند باز هم خاطرخواهش خواهند بود. اما اگر نتواند چنین تصویری ایجاد کند هزار هزار هم که کمک به همسایگان فقیرتر بنماید باز هم، همان فقرا ما را نخواهند پسندید و در اولین فرصت خواهند گفت بو می دهیم. بعد به ما بر می خورد!

همین سریال های ترکیه ای قدرت نرم زیادی برای ترکیه در کشورهای ضعیف تر منطقه به وجود آورده است. در بین اقشار فرودست کشورهای فقیرتر، همین سریال های ترکیه ای چنین تصوری به وجود آورده که انگار ترکیه سرزمین رویاهاست. 

زمانی نه چندان دور، سرکارخانم گوگوش یک تنه چنین تصوری در مورد ایران در گستره پهناوری از تونس گرفته تا تاجیکستان به وجود آورده بود.  علی الاصول ایران می تواند قدرت نرمی بسیار قوی تر از قدرت سخت خود داشته باشد. کما این که در ادوار مختلف تاریخی از جمله در دوران صفویه چنین بود.  اگر آزادی اجتماعی و فردی باشد، با این جوانان خوش ذوق کشور دوباره این قدرت نرم به وجود می آید.


 یک مقدار تکنیک کلامی به کار بردم و گفتم «سرکار خانم گوگوش یک تنه ....» . بعد فکر کردم دیدم که این حرفم اولا درست نیست ثانیا خلاف تاکید همیشگی ام روی کار تیمی هست.  حتی گوگوش یک تنه نمی توانست چنین اثری داشته باشد. تیمی بودند از آهنگ ساز و ترانه سرا و نوازنده و مدیر برنامه و طراح لباس و طراح صحنه و دوزنده لباس و مدیر فنی و اسپانسر و.... 

گیریم حداکثر ۵۰ نفر. به هر حال تعداد کمی است در مقابل جمعیت یک ملت. منظورم این بود که عده اندکی از این قبیل می تونند تصویر چهره یک ملت را گستره وسیعی از جغرافیا تغییر بدهند.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ]