شنبه 16 مرداد 1400
+0 به یه ن
فیس بوک تویتر گوگل
یک عده در جامعه هستند که واقعا و بی ریا، شعار "از خود شروع کنیم" را سرلوحه زندگی خود قرار می دهند. این افراد چندان دنبال انتقاد از سیستم یا تغییر ساختار یا تغییر افراد نیستند. اهل درگیر شدن نیستند. نهایتا چند نفر از دوستان و آشنایان همفکر خود را می یابند و در زمینه ای که برایشان اهمیت ویژه دارد، آرام آرام، اقداماتی در دور وبر خود انجام می دهند. به علت تمرکز، عموما آدم های موفق و کامیابی هم می شوند. آهسته و پیوسته در راه هدفشان پیش می روند و قدم قدم به موفقیت هایی دست می یابند.چون کاری به کار کسی ندارند، دشمن هم ندارند. پس، انرژی شان در راه مقابله با دشمنان هدر نمی رود. معمولا خوش اخلاق و با گذشت هستند. حضورشان در جمع معمولا گرما بخش هست. آدم های متعادل و قابل معاشرتی هستند.
رفتار و کردار این افراد به مذاق استمرارطلبان هم خوش می آید. گاه بیگاه این افراد را به عنوان الگو به دیگران معرفی می نمایند. وقتی با افراد مطالبه گر و منتقد سیستم رو به رو می شوند آن الگو ها را پیش می کشند. خاطر نشان می کنند که اون افراد بی آن که "غر بزنند" آن همه دستاورد داشته اند و می پرسند:" شماها که به سیستم دایم ایراد می گیرید، خود چه کرده "اید؟!
با کمال احترامی که به کسانی که به واقع "از خود شروع کرده اند" قایلم، معتقدم حتی اگر ٩٩درصد مردم هم آنها را الگوی خود قرار دهند باز اوضاع درست نمی شود. در نتیجه این سرکوفت زدن استمرارطلبان بی معنی است.
در نوشته بعدی ام با مثال فعالیت های محیط زیستی به این موضوع می پردازم.
اما فعلا این را عرض کنم: هم افراد تیپ "از خود شروع کنیم" و هم افراد مطالبه گر و منتقد برای جامعه مفید و لازمند. هرکسی بسته به روحیه و شرایط زندگی یک روش را انتخاب می کند. حتی می تواند برای یک برهه از زندگی یک روش و برای برهه ای دیگر روش دیگر را برگزیند.
یا توامان در هر دو جبهه فعالیت کند. اما در این صورت مردم بیشتر وجهه مطالبه گری اش را خواهند دید.
کسی حق ندارد گروهی را بر سر گروهی دیگر بکوبد.
پیروان راستین هر دو خط مشی با همدیگر رابطه مسالمت آمیزی دارند.
کسانی که می خواهند از یک یا هر دو گروه استفاده ابزاری کنند بین آن دو اختلاف می خواهند بیاندازند و یکی را بر سر دیگری بکوبند.
نکته دوم این که مطالبه گری و انتقاد با غرولند فرق دارد. یک مطالبه گر زمان و انرژی بسیار می گذارد تا اطلاعات لازم به دست آورد. راه و رسم و روال بیان انتقاد و مطالبه گری را می آموزد. همچین کار ساده ای نیست!
نکته سوم آن که بسیار از مطالبه گرها ی راستین در جامعه ما ، قبلا "از خود شروع کرده اند" اما دیده اند با این روش از یک حد بیشتر نمی توان پیش رفت. برای همین به انتقاد از سیستم و مطالبه گری رو آورده اند. در نتیجه، سرکوفت استمرار طلبان اصلا محلی از اعراب ندارد و نادانی آنها را می نمایاند.
🍀@minjigh
چند جور فعال محیط زیست داریم. من در این نوشته می خواهم به طرفداران واقعی و راستین محیط زیست بپردازم. اما قبل از شروع بحث تاکید می کنم که علاوه بر طرفداران جدی و صادق محیط زیست، یک سری طرفداران سانتی مانتال محیط زیست هم هستند که با رویکرد غیر علمی (گاه شبه-علمی و گاه ضد علمی و گاه حتی خرافی) به مسئله محیط زیست می نگرند. ضرر این عده برای محیط زیست بسیار بیشتر از خیرشان هست. علاوه بر آنها یک عده هم هستند که اتفاقا دانش محیط زیستی آنها بسیار بالاست اما صاحبان زر و زور به آسانی آنها را می خرند. این موجودات پلید ضربه های بسیار زیادی زده اند. در مورد این افراد در نوشته بعدی ام خواهم نوشت. جریانات انحرافی طرفداری از محیط زیست که توسط تخریب کننده های کلان محیط زیست (نظیر سازندگان سد گتوند و خشک کننده های هورالعظیم) حمایت می شد و عرصه را بر طرفداران راستین و دلسوزان محیط زیست -که اغلب جوانان محلی بودند-تنگ می کرد ضربات فراوان زده اند. ضرباتی جبران ناپذیر!
اما فعلا برسیم به طرفداران راستین محیط زیست. این گروه دو رویکرد دارند. تاکید برخی بر "از خود شروع کنیم" هست. خانم آیه حمداوی مشهورترین مثال آن هست.
این عزیزان سعی می کنند مصرف پلاستیک را در زندگی حذف کنند، از مصرفگرایی می پرهیزند، در خانه از زباله تر کمپوست و یا خوراک دام تهیه می کنند، روش های کم مصرف کردن آب را جدی می گیرند، کمتر از ماشین استفاده می کنند، به جای هواپیما با قطار مسافرت می کنند، از برق و گاز کمتر استفاده می کنند، روش های دوستی با محیط زیست را به هم می آموزند.
همه این فعالیت های همدلانه جمعی ،علاوه بر کمک به محیط زیست، در بهبود روحیه جمعی آنها بسیار موثر هست.
اگر احتیاج به جمعی حس می کنید که روحیه تان را خوب کند توصیه می کنم به این جمع ها بپیوندید. اگر از نامردمی ها و رفتارهای متظاهرانه اطرافیان و تفاخرهایشان به تنگ آمده اید به این جمع ها بپیوندید. ابدا سراغ عرفان و… نروید. اونها بیراهه اند و معمولا برای جیب شما کیسه دوخته اند. اما این جمع ها به شما می آموزند چگونه مصرفگرایی را کم کنید. خرج و مخارجتان با همراهی با این گروه ها کمتر می شود.
برعکس ادعاهایی که می شود من ندیده ام کسی با افتادن توی خط عرفان به آرامش رسیده باشد. اتفاقا این کلاس های عرفان و نظایر آن افراد را پرخاشگرتر، طمع کارتر، متوقع تر، بدزبان تر، نیش و کنایه زن تر می کنند . اما گروه های محیط زیستی از نوع "از خود شروع کنیم" معمولا افرادرا آرام تر می کنند.
گروه دوم طرفداران محیط زیست مطالبه گر هستند که به سدسازی های غیراصولی و مخرب، برداشت غیر اصولی و مخرب از معادن، اعطای مجوز ماهیگیری غیر اصولی به چین، اعطای بی رویه مجوز حفر چاه، کارخانه های آلاینده،
پالایشگاه های آلاینده، لوله های فرسوده آب شهری که آب از آنها نشت می کند، برپایی مانور نظامی در مناطق حفاظت شده، اعطای مجوز شکارهوبره به عرب ها، فروش خاک حاصلخیزکشور به کشورهای جنوب خلیج فارس، مدیریت نادرست پسماند شهری، بریدن درختان جنگل، ریختن مواد سمی در تالاب انزلی به بهانه ته نشین ساختن گل و لای، کوه خواری وجنگل خواری و صدها کار مخرب دیگر انتقاد می کنند و تا جایی که می توانند جلویش می ایستند.
طبعا با از "خود شروع کنیم" نمی توان جلوی این نوع تخریب ها که نام بردم گرفت. این دو گروه از طرفداران محیط زیست هر دو لازم و مکمل دیگری هستند.
🍀@minjigh
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل