جمعیت خیریه دانشجویی

+0 به یه ن

در ادامه این نوشته ام که از بنیاد کودک و محک تعریف کرده بودم یکی از  خوانندگان وبلاگ نکاتی در مورد جمعیت دانشجویی امام علی مطرح کردند که من در زیر باز نشر می دهم. دلیل بازنشر دادن مطلب این نیست که من خط مشی این جمعیت را می پسندیدم. فکر کنم قبلا هم نظرم را بیان کرده باشم. نظر من این هست که رسیدگی به کودکان کار یا کودکان مهاجر یا رسیدگی به کودکان بزهکار یا تلاش برای متوقف کردن مجازات اعدام و نظایر آن که جمعیت امام علی به همه آنها  می پردازد هر کدام کارتخصصی بسیار ظریفی هست که توسط مددکاران آموزش دیده یا سایر متخصصان امر باید دنبال شود. به خصوص این مورد مجازات اعدام. وقتی مسئله قصاص در میان هست یک حرف نسنجیده ممکن است داغ اولیای دم را چنان تازه کند که بر اجرای مجازات مصر شوند. این کار مهم را باید به کسانی سپرد که روانشناسی لازم را بلدند. 

به نظر من درست نیست یک جمعیت دانشجویی وارد این همه کارزار شود. دانشجو به اندازه خودش کار دارد. باید درس هایش را بخواند و کارآموزی مرتبط به درسش کند تا درآینده شغل بیابد. باید زبان انگلیسی اش را تقویت کند. باید پول توجیبی خود را درآورد. باید ورزش کند. در آن سن و سال باید کاری کند که «احساس هوایی بخورد.» اگر واقعا جدی بخواهد وارد آن همه کارزار مددکاری اجتماعی شود از درس و سایر تجارب مناسب سن و موقعیتش باز می ماند.
اتفاقا قسمت قابل توجه (البته نه همه) مشکلات کشور ما که موجب شده این همه نیازمند داشته باشیم آن هست که کسانی مسئولیت ها را عهده دار شدند که در دوران دانشجویی فکرشان را نداده اند به یادگرفتن درس  های تخصصی شان: مهندسانی که درسشان را خوب نخوانده اند ساختمان یا پل بدساخته اند در زلزله خراب شده و بدبختی به بار آورده. دکترهایی که درسشان خوب نخوانده اند مریض به کشتن داده اند. مدیرانی که درسشان را خوب نخوانده اند با سو مدیریت ورشکستگی بار آورده اند و باعث از کار بیکار شدن بابا و مامان های همان کودکانی شده اند که خیریه ها به آنها کمک می کنند وووووووو.


به صورت نصف و نیمه  نباید وارد این قبیل کارزارهای خیلی جدی  و خیلی حساس شد. عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی! به خصوص وقتی پای کودکان معصومی در میان هست که درگیری عاطفی پیدا می کنند.  نمی شه که مثلا سه ماه مرتب دانشجو  بره سراغ فلان کودک سرطانی یا بهمان کودک کار   یا اون یکی کودک بزهکار و او را به لحاظ عاطفی به خود وابسته کنه، بعدش که فصل امتحان ها شد یا  دانشجو شکست عشقی خورد و افسرذه شد  آن کودک را  فراموش کنه. کودک داغون می شه!

علی الاصول برای یک دانشجو عیب نیست که در فصل امتحانات سایر فعالیت ها را کنار گذارد. بالا و پایین های عشقی هم که از ویژگی های دوران جوانی است.  اما  وقتی که  جوان یک کودک معصوم با شرایط نابسامان را در یک رایطه عاطفی درگیر کرد دیگه نباید به خود اجازه بده که غیر مسئولانه عمل کنه.
برای همین چیزهاست که من فکر می کنم رسیدگی به این امور مددکاران حرفه ای جاافتاده در زندگی می طلبد نه دانشجویانی که هنوز خود باید زندگی را تجربه کنند.

این نظر من در مورد فعالیت های دانشجویی است.  با این حال  مایل نظر بسیار مثبت تر «م» در مورد جمعیت را هم در زیر منتشر کنم . به جهت رشد آزادی بیان و تضارب آرا از یک سو  و ازسوی دیگر جهت تکریم نهاد سازی و مشارکت مردمی. اما نظر من این هست که خط مشی محک و بنیادکودک و انجمن قلب های سبز و انجمن حمایت از مستمندان تبریز را می پسندم.  نظر من این هست که حمایت تان را بذارید برای  نهاد هایی که نام بردم.

 نظر م:
سلام
در مورد جمعیت امام علی از اونجا که نقریبا دوسال در یکی از شهرستان ها عضو بودم( معلم و تبلیغات) میتونم یه سری نکات بگم :
۱-باید توجه کنید که قشری که جمعیت درصدد پوشش هست بسیار وسیع هست - (کسانی که تحت حمایت هیچ نهاد دولتی یا خیریه ای نیستند) بینشون هم ایرانی هست هم درصدر زیادی غیر ایرانی.
۲- به جز تهران و شاید ۲ یا سه مرکز دیگه در شهرستان ها کار سیاسی انجام نمیشه یعنی اصلا وقت نمیشه
۳-جمعیت نهاد دانشجویی هست و من جایی ندیدم انسجام وشرایط درگیر کردن دانشجو به این خوبی مهیا باشه-نهاد های مثل محک و بنیاد کودک توانایی درگیر کردن دانشجویی که بضاعت مالی برای سرپرستی و کمک ندارن رو نمیتونه ایجاد کنه- اما جمعیت روی نیروی انسانیش میچرخه و پیگیری های اقامت و اجازه تحصیل گرفته تا صحبت با دکتر و دندانپزشک برای معالجه رایگان - کاراموزی و.... برعهده یک عده دانشجو ۲۰ تا ۲۷ ساله هست که همه پیگیری همه اینها قیاس بزرگتری نسبت به بقیه خیریه ها که فقط تمرکز بر یک مشکل دارند تشکیل میدن.(البته شاید این مورد یک عیب هم باشه)
۴- در مورد عزت نفس مدد جو ها در جمعیت همین بس که گرفتن یک عکس معمولی که در اون خیلی محترمانه صورت بچه ها پیدا نباشه ما چنان قوانین سفت و سختی داشتیم که کمتر جایی نمونش میدیدم.
۵- جمعیت امام علی تقریبا با همه خیریه های شهرستان (حداقل جایی که من بودم) در ارتباط کامل بود.و امار و ارقام مربوط تا اونجا که اطلاعات به کمک بقیه میومد در اختیار دیگران میگذاشت.
۶-یکی دیگه از نکات مهم اینکه هر دانشجویی با هر سلیقه سیاسی و مذهبی در جمعیت میتونست حضور داشته باشه
و....
در باره این حرف هایی که در مورد جمعیت زدید من واقعا اولین باری هست که میشنوم با این که دو سال فعالیت مستمر داشتم.
اگر هم الان داریم چنین واکنشی میدیم چون واقعا میترسیم به دلیل سلایق سیاسی یک نفر این مجموعه نتونه به کار خودش ادامه بده گرچه شاید برای کسایی که حضور در جمعیت تجربه نکردن شاید مهم نباشه ولی حضور در این جمعیت یکی از پرثمره ترین سال های فعالیت اجتماعی یک شخص میتونه باشه
پی نوشت: یکی در وبلاگم به نقد و اعتراض نوشت که حال که جمعیت دانشجویی امام علی به مشکل برخورده چه جای نقد و انتقاد هست؟! درست هست که من به عملکرد آن جمعیت انتقاد دارم اما به خاطر این قبیل مسایل آن را نبسته اند. من هم که نقد می کنم حتی اگر بر فرض محال قدرتش را هم داشتم به خاطر این ایرادات که به آن وارد می دانم راضی به بستن آن نمی شدم. حتی اگر قدرتش را داشتم جز نقدی از این دست نمی کردم. این را هم خوب می دانم دیکته نانوشته است که غلط ندارد. من خودم هم اگر روزی بخواهم کاری در این سطح-حتی بسیار بسیار کوچک تر- انجام دهم ده ها مرتبه بیشتر اشکال وایراد خواهد داشت. با این حال من فکر می کنم هم اکنون وقت صحبت کردن در این موضوعات هست. ما که در این کشور با این قبیل بگیر و ببندها نا آشنا نیستیم که روحیه خود را ببازیم! چون ققنوس بعد از هر سوختن، از خاکستر برخاسته ایم و بر خواهیم خاست. حتما از میان انبوه همیاران جمعیت عده ای خواهند بود که بعد از اندک مدتی جمعیت وانجمن نوینی را پایه خواهند ریخت. اتفاقا من هم اکنون این بحث ها را مطرح می کنم به این امید که جمعیت و انجمن های بعدی کم عیب تر و کم نقص تر باشند. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]