لزوم مکتوب نمودن توافقات و رعایت عرف و واقعیات در آنها

+0 به یه ن

وقتی دو نفر سر مسایل مالی یا نظایر آن به توافقی می رسند و قراری با هم می گذارند بهتره با جزئیات کامل و به طور واضح آن را در اسرع وقت مکتوب کنند و به امضای طرفین برسانند. اگر موضوع اهمیت لازم را دارد بهتره دو نفر هم به عنوان شاهد امضا کنند. اگر حتی بیشتر اهمیت داره بهتره اون را به ثبت رسمی برسانند.

برخی از هموطنان از این کار سرباز می زنند و با نمایشی ملودراماتیک می گویند "یعنی تو به من اعتماد نداری؟!" اتفاقا به این جور آدم ها نباید در مسایل مالی و نظیر آن اعتماد کرد ولو این که پدر خود آدم باشند. اگر ریگی به کفش نداشتند حتما خود بیشتر راغب بودند که مکتوب بشه چون ممکنه حافظه خود ما شیطنت کنه و پس فردا گمان کنیم به جای این که  یک تومن طلبکاریم، دو تومن طلبکاریم. 

برخی هم با این بهانه و ژست که من اون قدر با رقم های بالاتر سر وکار دارم که اینها برایم پول خرد هست از مکتوب کردن توافقات سرباز می زنند. این هم بهانه بیخودی است! اتفاقا چون طرف با رقم های بزرگ روزانه سر وکار دارد بیشتر احتمال دارد این رقم خرد را که برای شما مهم هست فراموش نماید. اتفاقا در این صورت بیشتر باید اصرار کرد که مکتوب شود.


همین طور هست هنگام دریافت پیشنهاد کاری. حتما باید اصرار کرد که مکتوب باشد. جملاتی نظیر "جای دخترمی "و "جای پسرمی " ، "افتخار شهرمان و کشورمانی" و ..... مفت نمی ارزند. پیشنهاد کاری باید مکتوب و واضح  و مهمور باشد و عنوان دقیق موقعیت شغلی و در صورت امکان میزان حقوق و مزایا و امکان مرخصی و بیمه و .....در آن (یا در مدارک مکتوب الحاقی) قید شده باشد. در مورد همه این موارد مذاکره باید کرد.

البته شور مذاکره را هم نباید درآورد. در چارچوب عرف و واقعیات جامعه تعهد باید خواست. مثلا در این وضعیت بد اقتصادی که اغلب شرکتها-به خصوص شرکت های نوبنیاد- نمی دانند تا چه زمان می توانند چراغ شرکت را روشن نگاه دارند یک دانشجو که رفته در شرکت کارآموزی کند نباید انتظار تعهد استخدام سی ساله داشته باشد! والا برای همان کارآموزی بی مزد هم راهش نمی دهند چون او را عامل دردسرسازی می بینند. 

در مورد این که عرف چیه و حدود تعهدات در چه حد هست ابتدا پرس و جویی کنید بعد وارد مذاکره شوید. "شلدون بازی" هم نباید کرد! "شلدون بازی" یعنی این که بخواهید الکی نشان دهید خیلی دقیق و مراقب هستید و فکر ظرایفی را می کنید که به عقل جن هم نمی رسد. نمونه "شلدون بازی" را در پایین ذکر می کنم: 
معمولا برگزاری سمینارهای هفتگی در موسسات بر عهده پژوهشگران پسا دکتری است. عرف این هست اما در قرارداد قید نمی شود که این کار جزو شرح وظایف یک پژوهشگر پسا دکتری است. اما معمولا وقتی  از آدم های نرمال خواسته می شود  که این مسئولیت را تقبل کنند "نه" نمی گویند. تازه استقبال هم می کنند. چون می توانند   آن را در رزومه خود به عنوان کاراجرایی بیاورند که پوئن مثبتی برایشان در استخدام های بعدی خواهد بود. به علاوه فرصتی خواهد بود تا خود را به استادان دانشگاه هاى مختلف که برای سخنرانی آنها را دعوت می کنند بشناسانند و به این ترتیب شانس استخدام خود را بعد از اتمام دوره پسا دکتری بالاتر  ببرند.
اما کسی که "شلدون بازی" در می آورد جواب می دهد در قرارداد من این وظیفه قید نشده بنابراین قبول این مسئولیت نمی کنم!


🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]