امیدی نه چندان رویاپردازانه برای آینده

+0 به یه ن

هرچند هستند کسانی هم که از راه حلال وضع مالی خوبی رسیده اند ولی متاسفانه درصد قابل توجهی هم از ثروتمندان همچنان که بسیاز می شنویم از راه نادرست پولدار شده اند.

الان جامعه ما در حال گذار هست یک عده از جوان های پر امید و خلاق و تلاشگر هم دارند به بیزنس های مدرن و ایده های خلاقانه می اندیشند. من فکر می کنم برخی از آنها موفق خواهند شد. به این ترتیب ما نسل نوی از طبقه مرفه خواهیم داشت که نان از ابتکار عمل خود می خورند.
این عزیزان تا ۲۰ سال آینده خیلی از مناسبات اجتماعی را عوض می کنند. من برایشان آرزوی موفقیت می کنم و به لحاظ روحی پشتیبانشان هستم. 
خیلی دوست دارم مددجویان بنیاد کودک که اکنون دانشجو هستند توی این خط بیافتند. تا جایی که از دستم بر می آید تشویق می کنم اما سخت هست. اغلب جوانانی که توی این خط ها می افتند فرزندان مهندسان خوش فکری هستند که مسافرت کاری به خارج هم زیاد داشته اند.
دوست دارم مددجویان دانشجو با این تیپ جوانان حشر و نشر کنند.

مشابه این اتفاق صد سال پیش و در همان هیری ویری های جنگ جهانی اول و غارت غله ایران توسط قوای مهاجم روس و انگلیس و قحطی و وبا اتفاق افتاد. 
یک نسل نویی اومدند کارخانه زدند. برای ایران خیلی ایده جدیدی بود، قبلش ثروتمندان ایران یا خان ها بودند یا تاجران، انقلاب اکتبر روسیه به تجار شمال کشور از خراسان تا آذربایجان ضربه زد. اونها هم اومدند کارخانه زدند. بعضی هاشون تا الان مونده مثل کارخانه کبریت سازی ممتاز و توکلی یا کارخانه صابون سازی طراوت در تبریز. 

الان یک عده هم مثل اون زمان می آیند در صنایع نو و یا فضای مجازی سرمایه گذاری می کنند. طبقه ای نو سربلند می کنه و مناسبات را تغییر می ده.
اگر چنین جوانانی در دور و بر دارید از پاشون نکشید. تشویق شان کنید. حامی شان باشید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]